1446-9

1446-3

آیدا آساطوریان:
آندرانيك آساتوريان (آندو) يكي از پيشگامان بزرگ وبي بديل موسيقي مدرن ايران، روز يكشنبه 3 اسفند 93 (22 فوريه 2015) در سن 73سالگي در كاليفرنيا ديده ازجهان فروبست.
او 5شهريور1320 در همدان بدنيا آمد و 6 ماهه بود كه خانواده اش به اهواز منتقل شدند. آندو از طفوليت علاقه و شوق وافري به موسيقي ابراز ميكرد. از 9سالگي به تحصيل موسيقي پرداخت و بعدها به تهران آمد و براي ادامه تحصيلات موسيقي به هنرستان عالي موسيقي پيوست.
درآن روزگار او اولين اركسترهاي پاپ را در ايران بنيان گذاشت.
آندرانيك براي ارتقاي موسيقي پاپ ايران با استفاده از دانش وسيع علميش، آرانژمان و اركستراسيون را با جديت و تلاش زياد دراين فرم موسيقي تلفيق كرد. با ورود آندرانيك به دنياي موسيقي روز، سطح و محتواي كارهاي نسل جوان آن روزگار ارتقاي چشمگيري يافت.
به جرأت ميتوان گفت كه او با ذوق و قريحه سرشارش و با دانش ژرف و وسيع خود، موسيقي روز را غنا و جلوه خاصي بخشيد كه مورد استقبال گسترده ميليونها تن از مردم ايران گرديد. اكثر قريب باتفاق خوانندگان نامدار آن روزگار در اشتياق و آرزوي اين بودند كه آندرانيك ترانه هاي آنها را آرانژمان كند، زيرا وقتي آندو قطعه و ملودي ساده اي را بدست ميگرفت و به آرانژمان آن ميپرداخت، نتيجه كار بدون شك يك شاهكار ماندگار و پر ابتكار و جذاب مي بود.
بدين سبب تمام آثار او چه آنهايي كه خود ساخته و پرداخته و چه كارهايي كه اركستراسيون آنرا بعهده داشته و اجرا و ضبط كرده در زمره آثار ماندگار و فراموش ناپذير موسيقي مدرن امروز ايران است. رپرتوار او شامل صدها قطعه و اثري است كه چون خورشيد در آسمان موسيقي ايران ميدرخشد.
او اولين تنظيم آهنگش را در تاريخ 1972 انجام داد. نام اين آهنگ ”نمياد” بود كه گوگوش آنرا اجرا كرد. بعد از آن تنظيم آهنگهاي ”شقايق“ (خواننده داريوش) ترانه ”قصه من“ ( خواننده هايده)، ترانه ”گل سرخ“ (خواننده ابي)، ترانه برف (خواننده فرهاد) و …. را ميتوان نام برد. آندرانيك در زمينه تنظيم ترانه ها بسيار مستقل بود و در كار با خوانندگان بسيار تلاش ميكرد تا يك نتيجه حرفه اي از كار بدست آيد.
او در سال 1378براي تحصيل موسيقي فيلم و جاز همراه خانواده اش به آمريكا عزيمت كرد و در آنجا ضمن تحصيل به اجراي برنامه هاي بزرگ هنري نيز پرداخت. شور و شوق آزادي ميهن از چنگال ارتجاع او را در مسير مقاومت ايران قرارداد. او به پيام همبستگي شورای مقاومت ایران درسال 1372 پاسخ مثبت داد و به همراه بسياري ديگر از هنرمندان نامدار آن زمان از جمله زنده ياد منوچهر سخايي، شادروان عماد رام و همچنين هنرمند برجسته ويگن و …. در كنسرت همبستگي در پاله دوكنگره در پاريس حضور يافت و با اجراي چند اثر و رهبري اركستر حضور فعال خود را در درون مقاومت ايران اعلام كرد.

1446-5

با پيوستن بانوي بزرگ آواز زنده ياد مرضيه، آندرانيك هم به فعاليت هاي گسترده تري دست زد و چندين قطعه جاودانه مرضيه را از جمله مي زده، ديدي كه رسوا شد دلم و نيز از خون جوانان وطن و بسياري قطعات ديگر را براي اركستربزرگ بازسازي و آرانژه كرد.
او بدنبال تقاضاي عضويت در شورا، در ارديبهشت سال 1377 رسما به عضويت شوراي ملي مقاومت درآمد و تا واپسين دم حيات پرافتخارش برپيمانش براي استقرار آزادي استوارماند.
عشق بيكران او به شورای مقاومت ملی در طول دهسال گذشته، براي همگان زبانزد بود. در طول اين مدت دهها قطعه زيبا و حماسي و رزمي براي این رزمندگان كه آنان را فرزندانش مي ناميد ساخت. او درپيامي كه در بحبوحه بيماري جانكاهش ارسال كرد با قلبي مالامال از عشق، عواطف زلال انساني اش را به رهبران و رزمندگان راه آزادي ابراز كرد.
خبر كوتاه بود و جانگداز. هنرمندي كه سالهاي سال با پنجه هاي نازنينش تارهاي وجود انسانها را ميلرزاند با يك بيماري توانفرسا دست به گريبان شد ولي با همان روحيه رزمنده و مقاوم، بيماري را پس ميزد و لحظه به لحظه از همان عشق هميشگي نيرو ميگرفت.
بيمار بود و رنجور ولي شيدا دل و پر شور. هنوز آرزوهايش دنبال كردني بودند و از فردا ميگفت. او خودش ميگفت آندرانيك يعني همين، يعني زنده به آرمان، زنده به ايمان .
بدون شك آندرانيك، كه در زمره برجسته ترين نوادر موسيقي زمان بود، بدليل خصائل برجسته فردي و انقلابي و مبارزاتيش و نيز در همراهي و همدلي در طول دو دهه با رزمندگان آزادي، همواره جاودانه خواهد ماند. آندو مظهر پاكي و اخلاص و اخلاق بود و يادش هميشه دردل انسانهاي نيك نهاد و هنرمندان آزاديخواه مانا خواهد بود.
تو زنده اي آندو، زنده در دل قلب ميليونها ايراني، در تك تك نغمه هايت، در تك تك ترانه هايت، تا به ابد براي تمامي نسلها، تا مردم ايران بدانند آندرانيك چه كسي بود و چه كرد و چگونه آبروي هنر ايران را خريد.
يادش و راهش گرامي باد!!
وي در بخشی ازآخرين پيامش به دوستان هم رزم در شورای ملی مقاومت نوشت :
نور چشمان مردم ايران
از محبتهاي شما در اين دوران بيماري بي‌نهايت سپاسگزارم. پرافتخارترين و زيباترين روزهاي زندگي‌ام، روزهايي است که با شما بودم و براي شما سرودم و آهنگ ساختم.
من در درياي محبتهاي شما، درد بيماري را بهتر تحمل مي‌کنم و از همه همرزمان شورايي خواهران و برادران مجاهدم که در اين دوران لحظه‌به‌لحظه با من هستند ممنونم.
خدا شاهد است از اول ورودم به بيمارستان، با تمام احساسم به همسرم آيدا گفتم که اين‌جا اين‌همه امکانات هست در حالي‌که خواهران برادران بيمارم در ليبرتي در شرايط محاصره قرار دارند و نمي‌دانم چطور بايد معالجه شوند؟ به فکر آنها بودم و شرايط سختي که در آن به‌سر مي‌برند.
جواناني که به‌طور مستمر از ايران با من تماس مي‌گيرند، همه مي‌گويند تنها اميد آزادي مردم ايران شما هستيد.
من بالاترين افتخار زندگي‌ام همراهي با مجاهدين و عضويت در شوراي ملي مقاومت ايران.
بايد بگويم همسرم آيدا در همگامي و همراهي با شورا همواره، پشتيبان و يار و هم‌رزم و مشوقم بوده است.

1446-7