فروزان ستاره براستی پرفروغ سینمای ایران که بعد از انقلاب کم سو شد و همین کم سو شدن به تدریج او را بسوی خاموشی سوق داد
در دنیای مجازی (فیسبوک) سیر وسیاحت می کردم که خبر درگذشت ستاره معروف سینمای ایران فروزان نظرم را جلب کرد. خبر درگذشت از سوی یک دوست فیسبوکی خانم مینو قشقایی بود که بعدها پی بردم همسر زنده یاد جهان قشقایی خواننده معروف می باشد زیاد برایم باورکردنی نبود، با این احوال به پوری بنایی یکی دیگر از ستارگان معروف ماندگار سینمای ایران زنگ زدم و وقتی از خبر مرگ همکار سابق و دوست این روزهایش سئوال کردم گفت ای داد باز یکی از این خدا بی خبرهای مردم آزار شایعه مرگ یکی از ما را به سر زبانها انداخته! خداحافظی کردم و به گشت و گذار در صفحه فیسبوک ادامه دادم تا ببینم از دوست دیگر فیسبوکی هم خبری در این زمینه هست یا نه خبری در این رابطه اطلاع رسانی نشده بود، صبح دوشنبه مطابق معمول وقتی صفحه فیسبوکم را باز کردم اولین خبر از سوی فرامرز امینی یکی از دوستان و یاوران هنرمندان بود که نوشته بود بله متاسفانه خبر درست است و فروزان هم رفت و بدنبال آن سایت اینترنتی قدیمی ها هم خبر را تائید کرده بود. مجددا به پوری بنایی زنگ زدم، گوشی را که برداشت با صدای حزن آلود و گریان گفت مرتضی جان حق با تو بود یکی دیگر از ما غریبانه رفت، بیاد آوردم اولین آشنایی من در دوران خبرنگاری حضور در پشت صحنه یکی از فیلم هایش بود که رل مقابل زنده یاد فردین را داشت و این آشنایی مبدل به یک دوستی عمیق در زمینه کاری ام شد و بیش از دیگر هنرمندان با او درارتباط بودم، تا آنجا که اغلب سردبیران مجلات برای گرفتن عکس روی جلد مجله اشان از من کمک می گرفتند و اگر حمل بر خودستایی نشود، باز بیاد می آورم یکی از ژورنالیست های معروف که هم اکنون در لس آنجلس است و زندگی می کند در آن روزها به من زنگ زد و گفت مرتضی شنیدم فروزان جواب تلفن تو را زودتر از خبرنگاران دیگر می دهد، میشود یک قراری برای من بگذاری تا با او یک گفتگو بدون روتوش بکنم؟ که به درخواست این عزیز جواب مثبت دادم بعدها دوستی عمیقی بین این ژورنالیست با آن زنده یاد پیش آمد. دوستی من با فروزان خیلی زود خانوادگی شد تا آنجا که وقتی من و همسرم منتظر فرزندان دو قلویمان بودیم فروزان گفت سیسمونی این نوزادهای جدید با من! وقتی فرزندان دوقلویمان متولد شدند چهل روز بعد از تولد فروزان با اتومبیل بی ام دبلیو 518 خود و پشت سر بی ام وی یک وانت شامل سیسمونی به منزلمان در خیابان فخرآباد (دروازه شمیران) آمد با اینکه مادر همسرم شناسنامه فرزندان دو قلویمان را با نام های فرشید و فرزین از اداره ثبت احوال گرفته بود نمی دانم چرا وقتی از ما و همسرم پرسید اسم برای آنها انتخاب کردید به اتفاق گفتیم نه خوب پس من اسم یکی از آنها را سیامک هم اسم پسرم می گذارم و اسم یکی دیگر راهم اسم فرزند برادرم سیروس انتخاب می کنم وهم چنان پس از نزدیک به چهل و دو سال من و همسرم و دیگران دوقلوها را به نام سیامک و سیروس صدا می زنیم و خاطراتی دیگر از این دست از این ستاره براستی فروزان و پرفروغ.
منزل اول فروزان درمیدان سنایی تهران بود که به اتفاق مادر بزرگ و مادرش زندگی میکرد و فرزند هشت ساله ای که در مدرسه شبانه روزی درس می خواند وآخر هفته ها به نزد خانواده می آمد که تنها فرزند فروزان بود بنام سیامک که بعدها برای ادامه تحصیلات به امریکا آمد و مدت بیست و پنج سال است که به ایران بازگشته تا در کنار مادر تنهای خود باشد فروزان پیش از انقلاب منزل میدان سنائی را به برادران وفایی خوانندگان بنام معامله کرد و خود به خانه ای در کوچه جنب بولینگ عبدو در جاده قدیم شمیران نقل مکان کرد تا روزی که چشم به روی دنیا بست. شایعه اینکه این خانه مصادره شده است هم بی اساس بود و در تمامی این سالهای بعد از انقلاب هم چنان خانه نشین بود و با هیچ کس حتی همکاران تماس نداشت فقط یک بار در منزل شخصی زنده یاد پوران حضور پیدا کرده بود به جهت مراسم یادبود فوت او. در همه این سالها پوری بنایی ستاره ماندگار سینمای ایران هرازگاهی از او دیدار می کرد و تلفنی جویای حال و احوالش می شد. سال پیش که به ایران رفته بودم وقتی از پوری بنایی درخواست دیدار فروزان را داشتم نپذیرفت و دلایل اش هم این بود که من در این وضعیت نمی خواهم کسی مرا ببیند یا من آن ها را به بینم و به درخواست من جواب منفی داد. پوری بنایی می گفت پس از فوت فروزان علت مرگ او را از فرزندش پرسیدم سیامک گفت که مادر چند روز قبل از درد کمرش خیلی می نالید او را به بیمارستان پارس بردم که متاسفانه گویا تشخیص درد را نداده بودند یک روز پس از بازگشت از بیمارستان با یک سکته خفیف مرا تنها و براستی بی کس کرد.
فروزان در 58 فیلم ایرانی و مشترک بازی کرده بود یک فیلم با سرمایه شخصی ساخته بود با نام «امشب دختری می میرد» که از روی پاورقی استاد ارونقی کرمانی که در اطلاعات چاپ شده بود فیلمنامه اش نوشته بود و تقی مختار ژورنالیست صاحب نام رل مقابل فروزان را در این فیلم داشت و مصطفی عالمیان آنرا کارگردانی کرده بود که هم به درخواست فروزان و دوستی نزدیکی که با او داشت در صحنه ای از این فیلم ظاهر شده بود در لوکشن حیاط روزنامه کیهان در یک فیلم روشنفکری بنام دایره مینا بکارگردانی داریوش مهرجویی حضور پیدا کرده بود و فیلم دیگری بنام «فرار از حقیقت» که زنده یاد شاملو فیلمنامه آنرا نوشته بود و ناصر ملک مطیعی هنرمند پرآوازه سینمای ایران ضمن بازی در آن کارگردانی اش را هم انجام داده بود و در دو نقش جوانی و پیری ظاهر شده بود. بازی در چند فیلم مشترک ترکی هم در کارنامه فروزان هست که دو سه فیلم از این فیلم های مشترک را با فخرالدین (جونیت ارکین) هنرپیشه ترک بازی کرده بود.
خاکسپاری زنده یاد فردای روز فوت اش پنجم بهمن بی سروصدا با حضور سیامک فرزندش و سه چهار نفر دیگر در قطعه 73 بهشت زهرا فاز اول انجام شد که این محل دفن را قبلا فروزان زمانی که محل دفنی برای مادر و مادربزرگش ابتیاع کرده بود یک قطعه هم برای خودش در نظر گرفته بود.
روحش شاد. بازیگری با کلاس و صاحب نام بود.
سالار عقيلي از جشنوارهي فجر حذف شد
تركشهاي يك مصاحبه ممنوعه
علي مطلبزاده-روزنامه اعتماد
زمستان فصل موسيقي است كه سردي آن هم بايد با خبرهايي داغ از موسيقي و برگزاري كنسرتها گرم شود، اما انگار قرار است اين اتفاق دستكم براي ماههاي پاياني سال موسيقايي كه با برگزاري سيويكمين جشنواره موسيقي فجر هم همراه شده بيشتر با حاشيههاي داغ همراه باشد كه اگرچه مخاطب را براي پيگيري اخبار تحريك ميكند اما نفعي براي موسيقي ندارد. چهره اول اين روزها در حاشيه پررنگ موسيقي سالار عقيلي است. ماجرا از آنجا شروع شد كه اين چهره در يكي از شبكههاي ماهوارهاي (من و تو) حاضر شد و در آن برنامه درباره كنسرتها و تور لندن خود صحبت كرد. از همان زمان صحبتهايي مبني بر مهاجرت سالار عقيلي به خارج از كشور شنيده شد كه كمي بعد يكي از خبرگزاريها در گزارشي به نقل از يكي از نزديكان اين خواننده توضيح داد: «سالار عقيلي فقط در مورد تور كنسرتهاي خارجي خود با اين شبكه گفتوگو كرده و جريان مهاجرت به هيچوجه صحت ندارد.»ممنوعيت گفتوگو با شبكههاي ماهوارهاي و سياست چند ماه اخير وزارت ارشاد و موضعگيريهايي كه در قبال حضور چهرههاي موسيقي ايراني در شبكههاي ماهوارهاي در طول اين ماهها صورت گرفته دليلي بود تا از همان ابتدا گمانهزنيهايي درباره اتخاذ تصميمات جدي و برخورد سختگيرانه در واكنش به اين اقدام سالار عقيلي ايجاد شود. صحبت از احتمال حذف صداي اين خواننده از تيتراژ سريال معماي شاه اولين واكنش به اين اقدام بود. تهيهكننده اين سريال در واكنش به اين خبر از عدم دريافت ابلاغيهاي مبني بر حذف صداي سالار عقيلي از تيتراژ اين سريال الف ويژه شبكه اول سيما صحبت كرد و گفت: «من اطلاعي از حضور وي در شبكههاي ماهوارهاي ندارم. با اين حال اميدوارم در پخش سريال مشكلي به وجود نيايد. در حال حاضر دستوري به ما ابلاغ نشده است.»احتمال حذف صداي سالار عقيلي از سريال «معماي شاه» مقدمه شروع توفاني از واكنشها بود كه در ادامه انتظار ميرفت از سوي بخش دولتي و در راس آن از سوي وزارت ارشاد برپا شود. سالار عقيلي در جشنواره امسال موسيقي فجر هم حاضر بود و اگر اين اتفاق نميافتاد، بر اساس برنامه اعلامشده سيويكمين جشنواره موسيقي فجر اين خواننده در ٢٣ بهمنماه به همراه گروه موسيقي «وزيري» به سرپرستي كيوان ساكت روي صحنه ميرفت. هر چند سالار عقيلي در نشست خبري اين اجرا هم حاضر بود و در مورد اجرايش و حتي جشنواره موسيقي فجر هم صحبت كرد، اما بعد از حضورش در شبكه ماهوارهاي از سوي برگزاركنندگان اين تكاجرا اعلام شد سالار عقيلي در اين اجرا غايب خواهد بود و كيوان ساكت از خوانندهاي ديگر استفاده ميكند. در ادامه اين اتفاق مهدي وجداني، مدير روابط عمومي معاونت هنري وزارت ارشاد هم تصميمگيري درباره ادامه فعاليت سالار عقيلي در ايران را منوط به بازگشت او به كشور و ارايه گزارش درخصوص دلايل حضورش در شبكههاي ماهوارهاي اعلام كرد و توضيح داد: «تا آن زمان، معاونت هنري در قبال اين اتفاق موضعگيري رسمي نخواهد داشت.» حذف برنامه اجراي سالار عقيلي از جشنواره موسيقي در حالي صورت گرفت كه بخش عمدهاي از صحبتهاي حسين نوشآبادي، سخنگوي وزارت فرهنگ و ارشاد در نشست خبري یکشنبه واكنشي به اين اتفاق بود. نوشآبادي گفت: « اقدام اين هنرمند عرصه موسيقي كشور هم در مصاحبه با این شبكه موجب حيرت همه شد. هنرمندان بايد از شأن هنري خود حفاظت كنند چون شان آنها در گرو شأن كشور و نظام است. براي حذف ايشان از موسيقي فجر هنوز تصميمي گرفته نشده است. منتظر بازگشت اين هنرمند به كشور هستيم كه دلايل اين اقدام بررسي شود و به سمع و نظر رسانهها و مردم برسد. تصميم در اين خصوص و حذف سالار عقيلي بر عهده مقامات ارشد وزارت ارشاد است. وزير ارشاد تصميم در خصوص اين موضوع را به بعد از بازگشت اين خواننده موكول كرده است.» نوش آبادي در ادامه صحبتهايش ارتباط هنرمندان با شبكههاي معاند نگرانكننده دانست كه فقط برخوردهاي سلبي با آن كفايت نميكند و توضيح داد:« اين موضوع هشداري است كه بايد آسيبشناسي شود. برخورد و تصميم در اين مورد فقط وظيفه وزارت ارشاد نيست و همه نهادهاي كشور بايد بايد همكاري كنند. بايد پاي صحبت هنرمندان نشست و به دغدغهها و گلايهها و مشكلاتشان گوش داد تا از اين اتفاق نامبارك جلوگيري شود. با گفتن « اين كار جرم و تخلف است» نميتوان براي رفع اين دغدغه و نگراني اقدام كرد .» هرچند نوشآبادي اعلام كرد لغو اين برنامه در جشنواره موسيقي فجر هنوز قطعي نشده و بايد ابعاد مختلف اين موضوع بررسي شود، اما به نظر ميرسد مسوولان برگزاري اين دوره از جشنواره موسيقي فجر با حذف اجراي سالار عقيلي تصميم گرفتند تا جشنواره پيشرو را بيشتر از حاشيههايي كه تا به حال با خود داشته درگير دور جديد حاشيهها نكنند. حميدرضا نوربخش، مدير سيويكمين جشنواره موسيقي فجر در نشست خبري ديروزش از تصميم كميته نظارت اين دوره از جشنواره خبر داد و گفت :«تصميم اين كميته اين است كه سالار عقيلي در جشنواره اجرايي نداشته باشد.
روایت «معتمدآریا» از اتفاقات کاشان
گفتوگو بهجای دعوا
عسل عباسیان- روزنامه شرق: فاطمه معتمدآریا که روز یکشنبه چهارم بهمن، برای شرکت در جلسه پرسشوپاسخ فیلم «یحیی سکوت نکرد» در سینمای شهر کاشان، به این شهر سفر کرده بود، با رفتارها و الفاظ ناشایستی مواجه شد که خودش آن را دور از شأن هنر و سینما توصیف میکند. معتمدآریا که همواره رفتاری توأم با آرامش و صلح، در مواجهه با این دست اتفاقات ناخوشایند و غیرسازنده داشته، اینبار نیز با صبر و مهربانی راهِ گفتوگو را به دعوا ترجیح داده که در ادامه روایت آن را از زبان خودش میخوانید.
در سفر شما به کاشان، چه اتفاقی افتاد؟
یکشنبه بعدازظهر برای جلسه پرسشوپاسخ فیلم «یحیی سکوت نکرد» بههمراه کارگردان و عدهای از مسئولان سینما تجربه به کاشان رفتیم. در ورودی شهر گروهی از هنرمندان و هنردوستان، به استقبال ما آمدند، با هم گشتی در شهر زدیم و از آنهمه زیبایی در معماری این شهر انرژی گرفتیم. سری هم به موزه عروسکها زدیم. وقتی به سینما رسیدیم، به ما گفتند که از در پشتی وارد شویم، خوشبختانه سالن تقریبا پر بود. جلسه پرسشوپاسخ بسیار خوب برگزار شد و ساعتی دوستداشتنی را گذراندیم. در طول نشست سروصداهایی از بیرون شنیده میشد و مسئولان مرتب در رفتوآمد بودند. جلسه تمام شد و ما هم به تهران برگشتیم… .
فقط همین؟
این چیزی است که من دوست دارم از سفرم به کاشان در خاطرم بماند.
میشود در مورد اتفاقات ناخوشایندش بگویید؛ آنهایی که دوست دارید فراموش کنید!؟
(قدری مکث) بیانش سخت است… ، واقعیت این است که در آنجا عدهای که به هر دلیل مخالف من بودند، به حضورم در شهرشان اعتراض کردند و عدهای هم از حضورم بسیار خوشحال شدند و من خوشحالتر که بار دیگر به شهری قدم گذاشتهام که هنوز بوی تمدن و تفکر میدهد. این اتفاقی است که در کاشان افتاد.
نمیخواهید جزئیات بیشتری را بگویید؟
خب، ترجیح میدهم از جزئیات خوب حرف بزنم، از جوانان با استعدادی که با سؤالات دقیق و حسابشده در مورد فیلم ما را غافلگیر کردند و این دستاورد بزرگی برای سینمای هنروتجربه بود و دیگر از نظم و انضباط و درایت و همکاری مقامات و مسئولان سینمایی و همچنین از همراهی سینماگران کاشان باید بگویم که بسیار سپاسگزار آنها هستم. من از سفر به کاشان اینها را همیشه به خاطر خواهم داشت… ،چیز دیگری هم لازم است؟…
گویا اتفاقات دیگری هم افتاده بود؟
ببینید من با اینکه کسی با کار من و حرفهام و حتی خود من مخالف باشد مشکلی ندارم ولی رفتارهای تهاجمی، توهین، بیاحترامی، دروغ، تهمت و بیقانونی را نمیپذیرم و این اتفاقی است که در آنجا افتاد و من علاقهای هم به بیان و شرح جزئیات اتفاقات ناخوشایند ضدفرهنگی ندارم. فقط امیدوارم برگزاری اینگونه جلسات هنروتجربه برای سینماگران پربارتر و مفیدتر تداوم داشته باشد. البته آرزو میکنم بعضی از تجربیات ناخوشایند هم دیگر تکرار نشود.