یک دیدگـاه
در سال 1722 میلادی لشکریان نامنظم ایلیاتی محمود افغان غلجایی وارد ایران شدند و چند سالی کشور را با چند غوغا سالار محلی چپاول کردند و فجایع آفریدند تا آنکه شرایط خاصی ایجاد گردید، و در نیشابور افغانها از نادر افشار شکست خوردند، و سپس شکست افغانها و یاران محلی آنها بمرور در تمام جنگ ها در برابر سالاران و خوانین ایرانی که خواهان رهایی از یوغ بیگانگان بودند بیشتر گردید، در دامغان اشرف افغان و لشکریانش از سپاهیان نادر افشار شکست سختی تحمل کردند، چند نفر از بزرگان و سالاران بختیاری بی وقفه حملات خود را به سپاهیان افغان شدت دادند تا آنکه افغانها به بلوچستان رسیدند، ایلات بلوچ راه را بر سپاهیان فراری بستند و کشور را از این هجوم نجات دادند، اشرف افغان نیز در یکی از این نبردها کشته شد، از آن پس نادر افشار فرزند هشت ماهه خود عباس میرزا را پادشاه خواند و خود “نایب السلطنه” گردید، و نهایتاً پادشاه ایران شد، اما می بینیم پس از کشته شدن نادر شاه، اوضاع کشور دوباره نابسامان می شود، و خطر چند پاره شدن کشور شکل حقیقی پیدا کرد تا آنکه بزرگان ایل زند به هواداری خاندان صفویه در می آیند و با دیگر مدعیان سلطنت مبارزه می کنند تا آنکه سردار کریم خان از فرماندهان ارتش نادر شاه بر دیگر سالاران که مدعی سلطنت بودند پیروز می شود و یکی از نوادگان دختری شاه سلطان حسین را که کودکی هشت ساله بود بر تخت سلطنت می نشاند و خود “نایب السلطنه” می گردد، روند و روش همان است که نادر افشار انتخاب کرده بود و البته پس از مدتی کریم خان زند خود را شاه می خواند و سلسله سلطنتی زند بر سر کار می آید. در سال 1941 زمانی که هنوز رضاشاه “فرمانده کل قوا” و در کشور بود، نظامیان ارشد که در شرایط عادی جرئت نگاه کردن به رضا شاه را نداشتند فرمانی صادر می کنند، و ارتشیان و در واقع سربازان را از پادگانها مرخص می کنند که به دهات خود بر گردند، در سال 1979 هنگامی که اوضاع کشور نا آرام و نابسامان است پادشاه از کشور می رود، و برخی از فرماندهان نیروها فکرشان شاداب می شود و ارتش را مردمی و بی طرف معرفی می کنند که در واقع اولین و آخرین مانع را از سر راه برمی دارند تا نظام اسلامی بر سر کار آید، نیازی نیست که به دلایل و استدلال بپردازیم، رویدادی بود که پیش آمد و پیامد آن هم بر جملگی ایرانیان روشن است، شیخ حمدون را با خبر می کنند که یکی از دوستان نزدیکش بیمار و ساعات آخر زندگی را طی می کند، شیخ حمدون بلافاصله به خانه دوستش می رود و در کنار او می نشیند تا آنکه آخرین نفس را شاهد باشد، شمعی روشن در کنار تخت مرحوم بود، شیخ پس از مرگ دوستش شمع را خاموش می کند، حاضران اعتراض می کنند، که در چنین مواقعی نیاز و سنت آن است که اتاق نورانی و شمع ها روشن گردند، شیخ با خونسردی می گوید تا چند لحظه پیش که دوستم هنوز زنده بود شمع متعلق به او می بود حالا که فوت کرده شمع متعلق به وارثان اوست.
***
*دیوید هوروویتس، نویسنده و محقق می نویسد، برعکس باور عمومی دمکراتها تنها شکست نخورده اند، بلکه ماموریتی را را در نهان دارند و آن را با قدرت تمام علیه دولت و رئیس جمهور انتخابی مردم به اجرا گذارده اند، رهبریت این گروه در سایه اوباما می باشد که تمام سعی خود را در سابوتاژ کردن دولت ترامپ بکار گرفته است، بازوی اصلی و اجرایی این حرکت رسانه ها می باشند که اکثراً لیبرال و کرنش به طیف چپ دارند، بخشی دیگر از این نوع “سابوتاژ” را در رسانه های مجازی هم دیده می شود، و بیشتر این دروغ پردازی هدفشان ساده اندیشان است که ثبات مستحکم فکری ندارند.
*ژنرال جوزف وتل، از فرماندهان ارشد نظامی ارتش امریکا، در توضیح رویدادهای نظامی به کمیته بررسی مجلس سنای امریکا، گفت ایران در سال گذشته بیش از 300 بار با انجام عملیات تحریک آمیز نظامی علیه آمریکا و سایر کشورها در منطقه خلیج فارس خطرناکترین و غوغا سالارترین کشور شناسایی می شود، لذا توصیه می کنم با انجام عملیات نظامی از کارهای تحریک آمیز ایران جلوگیری گردد.
*خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا را که کمک مالی از انگلستان دریافت می کردند، و شهروندان آنها اجازه کار در بریتانیا داشتند، این روزها بی وقفه از انگلستان و تصمیم مردم ان کشور برای خروج از اتحادیه اروپا شکایت می کنند، در یک عکس العمل انتقامی، اتحادیه اروپا اسپانیا را تشویق کرده است که نسبت به “جبل الطارق” که بخشی از بریتانیا محسوب می شود خواهان پس گرفتن از انگلستان و اعلام باطل شدن قرارداد بین انگلستان و اسپانیا در مورد منطقه “جبل الطارق” گردد، طبعاً بریتانیا به چنین درخواستی پاسخ منفی خواهد داد.
*دولت کانادا اخیراً اعلام کرده بود که آمریکا باید سیاست مرزهای باز مانند کانادا داشته باشد، اما عملاً همین دولت در سال گذشته به بیش از سی هزار توریست امریکایی ویزای ورود به کانادا نداده است، سوای جنبه تبلیغاتی عبور از مرزهای کانادا از گذشته نیز دشوارتر شده است.
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در دو مرحله (ماه های آپریل و جون) انجام خواهد گرفت، فعلاً شواهد نشان می دهد که حزب میانه رو و حزب ملی گرا هر کدام با 23درصد در صدر جدول قرار دارند، اگر یکی از احزاب دیگر رای خود را در اختیار هر کدام از این دو حزب قرار دهد، شکل دولت آینده فرانسه روشن خواهد گردید.
*شرکت بریتانیایی “بیمه لویدز” که یکی از قدیمی ترین و بزرگترین شرکتهای بیمه جهان است، مرکز اروپایی خود را به بلژیک منتقل می دهد، لویدز بیش از 392 سال سابقه دارد و دهها هزار نفر را در سراسر جهان در استخدام دارد.
*در سر در گمی کلاف سیاست، اردوغان خواب ایجاد امپراطوری عثمانی را در سر می پروراند، و طرح و برنامه های را ارائه می دهد که نهایتاً برای ترکیه مشکلات پیچیده ای را ایجاد خواهد کرد، فعلاً در بازار شلوغ سیاسی منطقه، اردوغان حریفی را برای مخالفت نمی بیند.
*ژاکوپ زوما، رئیس جمهور آفریقای جنوبی از وزیر اقتصاد خود خواست که از کار کناره گیری کند، بسیاری از متخصصان امور بانکی و اقتصادی اعتقاد دارند دلیل سقوط ارزش پول آفریقای جنوبی و تورم بی سابقه آن کشور ارتباطی با وزارت اقتصاد ندارد بلکه سیاست های نامطلوب و نادرست دولت باعث گردیده که آفریقای جنوبی به مرز ورشکستگی برسد، برخی از دولتمردان بازنشسته و یکی از روسای جمهور سابق آفریقای جنوبی از ژاکوپ زوما در خواست کردند که از مصدر صدارت کنار برود تا انتخابات آزاد صورت بگیرد.
*دولت آمریکا از طریق نماینده خود در سازمان ملل اعلام کرد، برکناری بشاراسد دیگر بخشی از سیاست امریکا نمی باشد، دولت انگلستان در این مورد با امریکا توافق ندارد و اگر انگلستان واقعاً خواهان برکناری بشار اسد است پس حتماً این مسئله صورت خواهد گرفت.
*رکس تیلرسن، وزیر خارجه امریکا، در برخورد و گفتار بدون تعارف است، و در گفتگوهای خود با رهبران جهان ظاهراً موفق می باشد، جهان اقتصادی نیز او را خوب می شناسد و صعود بی سابقه سهام نفتی، بانکی و اصولاً شادابی مالی تا حد زیادی مربوط به اعتقاد و اعتماد نهادهای مالی جهان به رکس تیلرسن است.
*دولت چین قصد دارد یک کشتی هواپیمابر پیشرفته به ناوگان دریایی خود اضافه کند، با آنکه این ناو هواپیمابر برای ناوگان دریایی چین اهمیت خاصی دارد، اما در برابر مقایسه تطبیقی با ناوهای هواپیمابر امریکا کمبودهای فنی بسیاری دارد.
*در نشست سالانه اتحادیه عرب، پانزده طرح و برنامه ارائه گردید که تمام طرحها در محکومیت روند و روش سیاسی جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان محلی آنها مانند حزب الله بود، در این نشست مشخصاً دشمنی سنی و شیعه و عرب و فارس بشکل خاص خاورمیانه مطرح گردید.
*جمهوری اسلامی در صدد ایجاد خط آهن بین ایران تا ساحل مدیترانه می باشد، ظاهراً این خط آهن از کشورهای عراق و سوریه عبور خواهد کرد، این راه آهن می تواند از نظر اقتصادی و نظامی اهمیت داشته باشد، مسلم است و هم چنان خطر دائمی مسیر و خطوط خط آهن را تهدید خواهد کرد.
*کن لیوینگستون، شهردار سابق لندن که شیفته سوسیالیسم و طیف چپ حزب کارگر است، پس از آنکه گفته بود هیتلر و یهودیان صهیونیست با هم همکاری می کردند از سوی حزب کارگر مورد بازپرسی قرار گرفت و به مدت دو روز پرسش و پاسخ پشت درهای بسته ادامه داشت، البته بعداً لیوینگستون به خبرنگاران گفت که برخی مطالب را که دروغ می باشد “به عنوان خبر تاریخی” گفته که حقیقت ندارد، هفته آینده حزب کارگر در مورد ادامه عضویت لیوینگستون در حزب کارگر تصمیم می گیرد.