يك ديدگاه
نظریه های بسیاری هست که جنگ چیست اما یک توافق اصولی دراین مورد وجود دارد که می گوید در سرشت انسان خوی حیوانی وجود دارد که در جمع جمیع جوامع این خوی و سرشت بصورت جنگ ارائه می شود و محور عملکرد آن خشونت، قدرت طلبی، طمع و احساس تملّک برافکارو مالکیت ودارایی دیگران می باشد- از نظر دیدگاه فلسفی بحث این موضوع منتهی می شود به دیدگاه تاریخی «نو- روشنفکران» که تکرار تاریخ جنگ ها را درجهان بدلیل ساختار اشتباه سیاسی و انارشیستی دولت ها می دانند که بمرور یک روند بین المللی شده واین اشتباه سیاسی بدلیل «تکرار مکرر» در تاریخ به شکل وضع مورد قبول و پذیرش در آمده است- برخی جنگ ها را بدلیل ساختار ایده لوژیکی می دانند که هنگامی که دول دیدگاه خود را از محدوده اداری و حقوقی خود خارج می کنند با عکس العمل ملل دیگر روبرو می شوند که جنگ ازمراحل نخستین آن است دراوایل قرن نوزدهم لیبرال ها در بحث و جدل ها می گفتند که دولت هایی که رهبریت آنها اشراف زادگان هستند بدلیل طمع و مال اندوزی زودتر از دیگر دولت ها تمایل و خواست تهاجم به حق و حقوق دیگرکشورها نشان می دهند وبه همین دلیل نیز شیپورهای جنگ را در سیاست دائمی خود می نوازند- در میانه قرن بیستم تقریبا تمام روشنفکران اروپا اعتقاد داشتند که سوسیال- ناسیونالیزم یک روش وروند و نظریه ای دارد که نهایتا در مرحله پایانی، جنگ را بخشی ازسازه فکری خود می داند و کشورگشائی و برده داری سیاسی بخشی عظیم از فلسفه سوسیال ناسیونالیزم می باشد… فاشیزم و نازیسم نمونه بارز اینگونه تفکر است، مارکسیست ها نیز اعتقاد دارند که کاپیتالیست ها در طبیعت خود «تهاجم» را به ارث برده اند چون به تجارت و بازرگانی جهت بدست آوردن مادیات باورمند هستند لذا در این رهگذار از هیچ تهاجمی جهت مال اندوزی کوتاهی نخواهند کرد، لیبرال ها در مورد مارکسیست ها می گویند اصولا چون مارکسیست ها با افکار انقلابی وارد صحنه سیاسی می شوند و جامعه را «دوباره» سازی می کنند تا شکل طبقاتی را از بین ببرند تا دولت حاکم به همه امور باشد پس با تهاجم کار خود را آغاز می کنند چون سازه فکر انقلابی است وزندگی انقلابی نیز صلح جویانه نیست پس در تمام ادوار تاریخی راه حل ها را با زور و بکارگیری خشونت و تهاجم شناسایی می کنند- لیبرال ها هم چنان می گویند کمونیست ها «وارث» فکر تهاجمی هستند و با این فکر وراثت انقلاب را می خواهند صادر کنند که درعمل با تنش و برخورد همراه است- ظاهرا تنها کشورهای دمکراتیک هستند که برپایه واساس و شناخت دمکراسی توانسته اند باهم به جنگ نپردازند- در دیدگاه کلی جنگ منش و روندی است که به ملل حق می دهند جهت حفظ منافع خود با بکارگیری نیروی قهرانه به حفظ منافع بپردازند و سوای داده های اقتصادی و حفظ حقوق جغرافیایی مکانیزم قدرت درتوازن نیروهای ابرجهان گاهی باعث جنگ می شود- امروز به دلیل پیشرفت تکنولوژی و وجود اسلحه های مخرب در بازارجهانی و مخصوصا وجود ارتش های بدون دولت بیان جنگ از نظرگاه فلسفی و سیاسی کلاسیک خارج شده است- وجود بمب های اتمی شکل جنگ را دگرگون کرده و اصولا سرنوشت بشر را به اوج خطر ونابودی رسانده آنگونه که به هر قیمتی باید از تجربه جنگ اتمی دوری کرد، امروز دیگر امضاء قراردادهای صلح و پیمان های دوستی اهمیت گذشته را ندارد، به همین دلیل کشورهای ناتوان نیز بفکر داشتن بمب اتمی هستند… در سال های پایانی جنگ دوم هنگامی که قدرت بمب اتمی شناسایی شد بسیاری به فکر ایجاد راه چاره ای افتادند که چگونه می توان بمب اتمی داشت و از آن استفاده نکرد… لذا ایجاد «ترس» و «تحریم» مسایلی بود که به فکر رهبران دول پس از جنگ افتاد، دادگاه نورنبرگ و توکیو رهبران دول «تیسلیم» شده در جنگ را بعنوان جنایتکار جنگی محکوم اعدام و زندانی کردند اما در همان زمان می بینیم که استالین بر مصدر قدرت تکیه می زند و دمار از روزگار مردم روسیه و کشورهای ماهواره ای در می آورد و کسی او را محکوم و محاکمه نکرد از آن پس رویدادهای جهانی که منجر به جنگ شده همیشه در یک طرف قضیه جنایتکار جنگی داشته اما سازمان ملل پوسیده و رهبران بی لیاقت آن بلندگوی بی صدای جامعه جهانی هستند و بس، البته پس از جنگ در سال 1949 درژنو رهبران وقت جهان به مسئله جنایتکاران جنگی پرداختند و بسیاری را امیدوار کردند که هیچ جنایتکار جنگی بدون محاکمه نخواهد ماند از آن پس چندین پروتوکول در سال های 1977، 1994، 1999و آخرین بار هم در 15 ماه می 2002 به تقویت و حمایت قانونی که باید به جنایات جنگی رسیدگی شود مورد تائید 139 کشور واقع شد اما باز هستند رهبرانی خودکامه و نادان که قدرت طلبی وخشونت را تنها چاره می دانند در سوریه امروزی یکصد هزار کشته میلیونها آواره و زخمی و اصلا پایان آنچه کشور سوریه نامیده می شد به چشم می خورد سوریه چندین پاره دیگر هیچگاه شکل نخواهد گرفت بشار اسد هم مانند بسیاری از دیکتاتورهای جهان در نبود رهبران واقعی در جهان و ضعف عملکرد سازمان ملل با مردم خود هرآنچه می خواهد انجام می دهد و گاهی هم مورد تشویق و تائید کشورها واقع می شود مخالفان بشار اسد هم کمتر از او نمی باشند حقیقت آن است اصل موضوع که دو سال پیش باعث نا آرامی در سوریه شد به فراموشی سپرده شد سوریه نیز گرفتار بیماری سوختن و از بین رفتن است همانگونه که در باشگاه رُم در سال 1968 گفته شد خاورمیانه نفت خیز نباید به توانایی تولیدی برسد و باید در مدت کمی که هنوز نفت دارد به مسایلی مشغول باشد که همیشه مصرف کننده باقی بماند… ظاهرا نیز با پایان رژیم پادشاهی در ایران خاورمیانه شاهد جنگ های مداوم می باشد و صدها هزار در این چند دهه کشته شده اند… میشل عفلق از بانیان حزب بعث سوریه که به عراق پناهنده شده بود در دیدگاه سیاسی خود برای جامعه عرب می گفت تنها راه نجات ملل عرب یکپارچگی آنها در سیاست نفتی خواهد بود… اما حقیقت آن است که اعراب با افکار قبیله ای و فرقه ای هیچ نشانی از یک پارچگی ازخود نشان نداده اند آنچه در زمان جمال عبدال ناصر صورت گرفت باز هم قدرت طلبی بود و نه راه چاره به همین دلایل فرض امروز بر آن است که سوریه احتمالا به هر بهانه ای هم که شده بایددر آتش بسوزد تا نوبت دوباره عراق و غیره برسد.
***
• سازمان ملل اعلام کرد بیش از 700 هزار نفر سوری به لبنان پناهنده شده اند ونزدیک به 520 هزار نفر نیز در اردن هستند مقامات اردنی از هفته پیش ورود پناه جویان را محدود کرده اند ده ها هزار نفر سوری در مرز اردن در چادرها زندگی می کنند و در نوبت هستند تا اجازه ورود به خاک اردن را دریافت کنند.
• جان کری با لاوروف وزیر خارجه روسیه به مدت 40 دقیقه تلفنی درباره سوریه گفتگو کرد هر دو طرف نظریه های خودرا به همدیگر گفتند و احتمالا هیچکدام انعطافی از خود نشان ندادند.
• روزنامه «دیلی میل» نوشت رودولف هس مشاور سیاسی هیتلر که تنها زندانی زندان «اسپاندا» بود به مرگ طبیعی نمرده بلکه ماموران امنیتی انگلستان او را کشته اند در مدتی که هس زندانی بود خاطرات خود را نوشت اما اجازه چاپ نیافت وخاطرات او از طرف مقامات زندان «اسپاندا» در برلین از هس گرفته شد و بایگانی گردید. هس درسال 1987 در سن 93سالگی وفات یافت.
• چند هفته پیش در همین صفحه نوشتیم سفر سلطان بحرین به انگلستان به معنی باج دادن در برابر امنیت است وشاهد خرید اسلحه بحرین از انگلستان خواهیم بود روز شنبه 7 سپتامبر اعلام شد احتمالا بیلیونها دلار خرج «ایجاد امنیت» سیاسی و نظامی در بحرین خواهد شد.
• تا قبل از پایان سال میلادی قیمت بنزین در جهان افزایش چشم گیری خواهد داشت و احتمالا هر بشکه به 145 دلار و بیشتر خواهد رسید.
• روزنامه دیلی تلگراف که می توان گفت زبان غیر رسمی دولت محافظه کار انگلستان است در شماره روز شنبه 7 سپتامبر نوشت افکارعمومی مخالف حمله به سوریه است- جان ردوود یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلستان از رئیس جمهور امریکا خواسته است که به فکر حمله به سوریه نباشد.
• بیش از 50 نفر از اعضاء مجاهدین خلق در کمپ اشرف در عراق کشته شدند- حمله به کمپ اشرف از سوی گروهی بود که گویا دستور خود را از ایران می گیرند این حمله به نظر برخی از ناظران مخصوصا در زمانی انجام می گیرد که مجاهدین عمل تلافی جویانه انجام دهند و مورد بازخواست قرار بگیرند- امریکا مدتی است که نام مجاهدین رااز لیست تروریست ها خارج کرده است.
• نخست وزیر اسرائیل ناتان یاهو در مورد تبریک آقای روحانی رئیس جمهور ایران به یهودیان جهان وایران برای سال نو یهودی آنچنان هم که انتظار می رفت از روی صندلی نپرید- پوشکین گفته است نه از تعریف و تمجید خوشحال باشید نه از توهین و تهدید – ناتان یاهو سرباز جنگ دیده و زخمی که برادرش را نیز در عملیات انتابه از دست داده مسیر سیاسی خود را به شکل خاص خود ادامه می دهد.