یک دیدگـاه

فردوسی توسی، در سال 324 هجری در یک خانواده مرفه و زمیندار به دنیا آمد، فردوسی بزرگترین حماسه سرای دوران و کتابش “شاهنامه” شاهکار بزرگ ادبی و ملی ایران است، هیچ تردیدی در حس وطن پرستی، تاریخ نگاری حماسی، و علاقه و عشق این فرزانه یگانه به ایران باستان وجود ندارد، منظومه فردوسی، شاهنامه یکی از عالیترین آثار1677-63 ادبی جهان محسوب می شود و ارزش این شاهکار ادبی در خارج از مرزهای کشور نیز مورد تائید بزرگان فرهنگ و ادب جهان می باشد، در تاریخ کشورمان خدای نامکها، ایران نامه ها و شاهنامه ها پیش از فردوسی نیز بوده است، شاهنامه ابو منصوری تاثیر بزرگی در نوشتن و انتخاب مسیر شاهنامه فردوسی داشته است، و در واقع ادامه کار ناتمام شاهنامه ابومنصوری کار بزرگ فردوسی است، فردوسی مدتی در نزد بهاء الدوله دیلمی بود و کتاب “یوسف و زلیخا” را برای سلطان دیلمی در آورد، و مورد عنایت قرار گرفت، در اینجا به دو نکته نامشخص تاریخی باید اشاره کرد فردوسی نسخه اول شاهنامه را به “احمد بن محمد بن ابی بکر خالنجانی” تقدیم کرد و نسخه دوم شاهنامه را به “سلطان محمود غزنوی” در هر دو مورد هماهنگی و توافق شده بود که پس از پایان کتاب به میزانی که توافق شده بود به فردوسی طلا پرداخت شود، نکته اول آنکه اهمیت واقعی کتاب شاهنامه پس از پایان نوشتن این حماسه ارزشی دیگر پیدا کرد و سندیت ملی ایران و مردمان کشورمان گردید، و با گذشت زمان این سند ارزش بیشتری پیدا کرد، طبعاً ایرانیان روزگار تاریک را نیز تجربه کرده و این تجربه افکار مردم را پخته ولی نسوزانده، لذا در دوران صفوی و بعداً قاجار شاهنامه وسیله تبلیغ نظامهای وقت گردید که در مدارس و مکاتب و قهوه خانه ها به شکل نقالی و طومار خوانی فرهنگ شاهنامه ای را گسترش دادند و عمومیت پیدا کرد، اما در زمان فردوسی، پس از پایان نوشتن و تقدیم کتاب به سلطان غرنوی، شاه اعتراض کرد که زر قول نداده بلکه سیم قول داده است، فردوسی نیز رنجید و از دربار دور شد، و نهایتاً در سن نود سالگی وفات یافت و از خود گنجینه بزرگ ادب فارسی و حماسه تاریخ کهن را به یادگار به ملت سپرد و از این زندگی که مرخصی از مرگ است به هستی خود برگشت، البته اگر به ریزبینی بپردازیم و در سایه ها و تاریکیها بگردیم می توان پرسشی نیز کرد که آیا فردوسی به خاطر قول زری که سلطان غزنوی به او داده بود شاهنامه را سرود و این شاهکار بزرگ را آفرید و یا بهر صورت این کار را بدون آنکه پولی در میان باشد انجام می داد؟ این مطلب زیاد اهمیت ندارد، چون در زمانی که بین فردوسی و سلطان محمود قول و قراری انجام گرفت هنوز “زایش شاهنامه” در فرهنگ ایران صورت نگرفته بود، پس از پایان کار است که حماسه ادبی شاهنامه ارزش واقعی پیدا می کند، اتفاقاً چه خوب است که تاریخ به ما یاد آوری می کند که “زر و سیمی” رد و بدل نشد چه در آن صورت ارزش و بهای شاهنامه را با “پول” برآورد می کردند و نه با نفس کار و ارزش بینش و دانشی که به یادگار ماند و درپیامها آزادگی را در جویندگی می داند که مسیر دریابندگی را و نوگرایی و زایش دانش و آگاهی را از میان طوفانهای نادانی که هرچند گاهی در مملکت ما پدیدار می گردد و تخم تخریب را می پروراند، مردم با اتکا به سنجش و بینش دفتری نو باز می کنند و آگاهی را بدون میانجی و میاندار ناآگاه با همت و اراده راسخ نارساییها را از بین می برند.

***

*در برآورد رویدادهای1677-64 سیاسی انگلستان روزنامه دیلی تلگراف در سرمقاله روز یکشنبه سوم اگوست می نویسد، بحث میان دولتمردان و گروه های سیاسی انگلستان امروز بر محور ماندن و یا خروج از اتحادیه اروپا نمی باشد، بلکه دو شاخه شدن و تنش و جدل و درگیری سنگین در حزب کارگر است که این حزب کهن و با سابقه سیاسی را دارد نابود می کند، جرمی کوربین از یک سو به عنوان رهبر حزب که گرایش و کرنش تند کمونیستی دارد یک قطب حزب است و دیگر قطب کسانی هستند که فاصله ای مستحکم و آهنین بین دیدگاه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی سوسیال کارگری را با گروه مارکسیست کمونیستها دارند.
*رئیس جمهور 1677-65آمریکا روز سوم ماه اگوست از سناتور گراهام خواست با متخصصان امور یک طرح احتمالی برای آنچه سابق “برجام” نامیده می شد تهیه کنند، این طرح پیشنهادی طبعا در وهله اول از سوی ایران قبول نخواهد شد اما طرحی است که می توان آن را به مرور تکمیل و آرایش داد.
*گفتگوهای پراکنده میان مقامات آمریکایی در افغانستان با گروه های طالبان کم و بیش ادامه دارد، ظاهراً یک توافق اصولی انجام گرفته است که آمریکا نیروهای خود را در افغانستان کاهش دهد و طالبان نیز حملات بی رویه خود را به مقامات دولتی و سازه سیاسی کشور افغانستان کمتر کند.
*مقامات ایرانی با مقامات امارات در تهران دیدار کردند تا توافقی در مورد دریانوردی آزاد در خلیج فارس صورت گیرد، بطور غیر مستقیم نیز ایران سعی دارد که با عربستان نیز توافق مشابه ای را انجام دهد، ظاهراً عربستان به این مورد توجه نشان داده است منتها محتاطانه رفتار می کند چون می داند ایران به علت شکستهای اقتصادی و ضعف و درگیری داخلی است که به دنبال یافتن چاره است.
*روز سوم1677-66 ماه اگوست در یک راهپیمایی در مسکو که بر علیه دخالت در انتخابات محلی بود پلیس ضد شورش 600 نفر را دستگیر کرد، خبرنگارانی که این خبرها را منتشر کردند نیز دستگیر شدند، برخی کاندیدها نیز در جرگه دستگیرشدن هستند، مقامات پلیس اعلام کردند این دستگیریها برای حفظ آرامش و دموکراسی و آزادی عمومی صورت می گیرد!
*در بازی نمایش1677-67 قدرت در خلیج فارس که بیشتر برای رسانه ها جهانی صورت می گیرد، ظاهراً انگلستان و آمریکا در عملیات حفاظت از نفتکشها با هم همکاری خواهند داشت، فرانسه و آلمان نیز مستقل از این گروه در خلیج فارس حاضر خواهد شد، چین، هند و ژاپن نیز بصورت مجزا در منطقه می باشند، و برای آنکه ایران هم بتواند نفسی کشیده باشد بنا می باشد یک مانور نظامی دریایی با روسیه داشته باشد. در این بین کشتی های تجاری کار خود را انجام می دهند، بیمه های جهانی سود خود را می برند، نفت ارزان بصورت قاچاق به فروش می رسد، پشت پرده گفتگوها ادامه دارد، و نا آگاهان و بی خبران همچنان در حیرت هستند که در خلیج فارس چه اتفاق می افتد.
*دولت چین کمونیست علیه مسیحیان، مسلمانان و بودیستها با شدت اقدامات خصمانه انجام می دهد، و اصولاً مذهب را پیام سیاسی بر علیه دولت می داند، صدها هزار مسلمان را زندانی کرده و در کمپهای خاصی آموزش “ضد مذهبی” می دهد، در برابر اعتراض سازمان های حقوق بشر می گوید این کسان داوطلبانه به این اردوگاه ها آمده اند تا از برکت و نعمت خدمات دولتی بهره بگیرند، دولت ایران به دلیل روابط نزدیک با دولت چین از زندانی شدن صدها هزار مسلمان در چین سخنی نمی گوید.
*برخی از متخصصان امور نظامی که اوضاع امروزین خلیج فارس را بررسی و بر آورد می کنند، می پندارند اگر در منطقه برخوردی بین ایران و یک کشور دیگر پیش آید احتمالاً این برخورد با ناوهای انگلیسی در خلیج فارس خواهد بود، دلیل این برآورد و تخمین در روال عملکرد و استقلال قوانین درگیری ناوهای جنگی انگلستان است که تا اندازه ای با ناوهای امریکا و دیگر کشورها تفاوت دارند.