یک دیدگـاه
حمله موشکی ایران به تاسیسات نفتی در عربستان سعودی، طرحی بود شامل عملیات نظامی، سیاسی و چالش مذهبی، و لذا این گونه عملیات در حد تصمیم گیری دولت روحانی، سپاه و ارتش جمهوری اسلامی ایران نمی باشد بلکه تنها با رای و تصمیم آقای خامنه ای صورت گرفته است، آقای خامنه ای بر عکس روحانی و دولت او که به هر دری می زنند تا با آمریکا سر میز مذاکره بنشینند، تا احیاناً تحریمها کمتر گردد و یا برداشته شود، در مقابل آقای خامنه ای اساساً گفتگو با آمریکا را “شکست” و تسلیم شدن می داند و به شدت مخالف هر نوع گفتگوی رسمی است، هر چند در پُشت پرده ارتباطات در رده های مختلف بی وقفه ادامه دارد، از همان ابتدای تنش ها که با شلیک موشک به یک هواپیمای بی سرنشین آمریکا اغاز گردید جمهوری اسلامی امیدوار بود که امریکا عکس العمل نشان دهد و درگیری مختصری در منطقه خلیج فارس صورت گیرد و با دخالت سازمان ملل و دول دیگر با اعلام آتش بس، طرفین کوتاه بیایند و در شرایط بحران و نامعقول راه چاره ای بیابند، منتها بردباری مقامات امریکایی معادلات تصمیم گیرندگان در ایران را بهم زده است، تا آنکه در ناچاری و عجز عملاً به خاک عربستان حمله کردند، در این مورد نیز در محاسبات اشتباه کردند، نخست آنکه عربستان هم پیمان “نظامی” امریکا نیست، و لذا می تواند درگیر این معادله نشود، دوم تمام کشورهای سنی از جمله 55 کشور عرب، اتحادیه عرب، سازمان وزرای خارجه عرب و تشکل پارلمان عرب، این حمله را محکوم می دانند، عربستان زادگاه پیامبر است و چهار مسجد مهم اسلام در عربستان است، مسجد الحرام که قبله گاه مسلمانان و بزرگترین مسجد جهان اسلام است، مسجد قبا که نخستین مسجد جهان اسلام می باشد، مسجد النبی آرامگاه پیامبر اسلام می باشد و مسجد حمزه که مسجد نسبتاً کوچکی است اما منسوب به عموی پیامبر است، لذا حمله موشکی ایران از یک دید دیگر چالش مذهبی است و اساس “سنی و شیعه” را به شکل ناموزون مطرح می کند، طبعاً ایران اسلامی اعلام کرده که حملات از یمن بوده است منتها این گونه حرفها خریدار ندارد، لذا در عمل متقابل پس از ثبوت و تائید که موشکها و هواپیماهای بی سرنشین از منطقه انبار عراق و خوزستان به سوی عربستان پرواز و شلیک شده اند، و پس از آنکه قاسم سلیمانی در عراق به گروه های وابسته دستور عملیات علیه اسرائیل را صادر کرد، نیروی هوایی سعودی و اسرائیل در یک عملیات مشترک پایگاه “ابوکامل” سپاه قدس در سوریه و چند مرکز حزب الله را بمباران کردند، بیش از یکصد سپاهی کشته شد و صدها نفر دیگر زخمی شدند و مراکز نگهداری مهمات و تسلیحات نظامی منهدم گردید، تنشها همچنان در درون و برون مرز ایران ادامه دارد، جنگ قدرت برای صدر نشینی در ایران بین بدنه های قدرت که بر ایران احساس”تملک” دارند هر روز بیشتر می گردد، فریاد سکوت مردم درون اندیش ایران که بار سنگین بدبختی و بیچارگی سیاسی و فرهنگی و مذهبی را حمل می کند بقدری سنگین است که صدای خُرد شدن استخوانهایشان به چهار گوشه جهان رسیده، در این بین اپوزیسیون کاذب که فاصله ذهنی چهار نسل با زندگی اجتماعی ایرانیان دارد هم چنان در رویا زندگی می کند، و در درون کشور نیز هنوز بسیاری مست انقلاب اسلامی هستند و دوربین به دست ماه را نگاه می کنند تا که شمایل آدمی را در ماه ببینند.
***
*فرمانده سپاه قدس در بیانیه ای اعلام کرد که اگر با امریکا درگیر شویم ما تا آخر پیگیر خواهیم بود و به دنبال آنها خواهیم رفت! این بیانیه ناقص و بی محتوا پس از آنکه امریکا خبر داد که نیروی نظامی به منطقه ارسال می دارد صادر شد، بیانیه سپاه در “به دنبال آنها خواهیم رفت” بیشتر به طنز شباهت دارد تا یک بیانیه با محتوا.
*حزب کارگر انگلستان در ادامه طرح “سوسیالیست کردن انگلستان” روز بیست و یکم سپتامبر اعلام کرد، اگر حزب کارگر بر سر کار آید هر خانه ای که شش ماه خالی باشد دولت آن را “تصاحب” خواهد کرد، طیف افراطی چپ حزب کارگر انگلستان که غرق افکار کمونیسم می باشد “جرمی کوربین” رهبر چپ گرای حزب کارگر را فردی میانه رو دانست و اعلام داشت افکار و رفتار او به اندازه کافی منافع طیف چپ را حمایت نمی کند!
*حزب کارگر انگلستان اعلام کرد اگر قدرت را در انگلستان در دست گیرند، مدارس انگلستان (زیر نظر وزارت فرهنگ) که از 11 سالگی به بعد ادامه تحصیل را بدون دریافت شهریه انجام می دهد تعطیل و ساختمان این مدارس را برای امور دیگر استفاده خواهد نمود، و مدارس بخش خصوصی نیز مجبور هستند مالیات سنگین بپردازند، ضمن آنکه زمین “فضای باز مدارس” مانند زمین فوتبال و کریکت و غیره در اختیار دولت قرار خواهد گرفت تا به فروش برسد و یا ساختمان سازی گردد، حزب کارگر انگلستان امروز در افراطی بودن از “لنین و مارکس” هم جلو افتاده، در صورت تشکیل دولت کارگری، برخی از خانه های مردم، بانکها، کارخانه های کوچک و بزرگ را ملی خواهد کرد، دست روی حساب سپرده مردم خواهد گذاشت، مالیاتها را چند برابر خواهد نمود و اعلام کرده از پیمان آتلانتیک شمالی “سازمان ناتو” خارج خواهد شد چون دوستان خوبی مانند حزب الله و حماس دارد، و اصلاً انگلستان ارتشی نیاز ندارد چون در صورت لزوم از دیگر کشورها کمک نظامی خواهد گرفت!
*به تشویق جمهوری اسلامی ایران، نیروهای ارتش شیعه عراق (پی ام یو) که مجهز به تانک، توپخانه و موشک زمین به زمین هستند به سوی مرزهای اردن، اسرائیل و سعودی پیش می روند تا چالشی دیگر در جبهه ای دیگر برای امریکا ایجاد کنند، ایران به روال همیشه از درگیری مستقیم با امریکا امتناع می کند اما با دادن پول و تسلیحات نظامی به نیروهای “حقوق بگیر” از آنها به عنوان بازوی اجرایی استفاده می کند، هنگام نوشتن این خبر یکی از خبرگزاریهای اسرائیل اطلاع داد که این کاروان بوسیله هواپیماهای ناشناس بمباران شده است.
*اعتراضات مردمی در هنگ کنگ برای آزادی و دموکراسی همچنان ادامه دارد، روشهای سنتی نیروهای ضد شورش چین، نتوانسته اند حرکت مردمی را خاموش کنند، نجدت و جسارت مردم هنگ کنگ باعث شده که دولت چین، عوامل امریکا و انگلستان را متهم کند که در تحریک مردم به تظاهرات دست دارند، روز یکشنبه 22 سپتامبر میزان اعتراضات به مرحله ای رسید که معترضان پرچمهای چین را لگدمال می کردند و شعارها بیشتر محکوم کردن حکومت پکن بود که به اعتراض مردم هنگ کنگ بی توجه می باشند.
*در انتخابات اسرائیل احزاب عرب برای آنکه مانع تشکیل دولت به رهبری نتانیاهو شوند، از بنی گنتز حریف او پشتیبانی کردند و رای خود را در اختیار گنتز قرار دادند، اصولاً احزاب عرب در اسرائیل از کسی و یا گروهی حمایت نمی کنند، در این مورد نیز تنها برای ایجاد تنش و نابسامانی این کار را کرده اند.
*حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان روز جمعه بیست سپتامبر در پیامی که برای رهبران سعودی فرستاد گفت، نظام سعودی ساختمانش شیشه ای است و خیلی راحت متلاشی خواهد شد، کمک های امریکا در برابر موشک های ایران بی اثر هستند و “حوثی” های یمن اگر بخواهند دمار از روزگارتان در خواهند آورد، روزنامه ای در لبنان که به طیف چپ نزدیک است نوشت به “نصرالله چه که از زبان ایران به عربستان تهدید می کند؟”.
*مقامات دولتی افریقای جنوبی از روانشناسان و جامعه شناسان آن کشور خواسته اند که با بازبینی دوباره، به نوع سازه فکری مردم در جامعه با دقت بیشتر تحقیق و برآورد کنند تا شاید دلیل گستاخی، خشم و عصبانیت مردم را در رفتارشان با هم دیگر چاره ای بی اندیشند و راهی پیدا کنند، حد متوسط قتل عمد در افریقای جنوبی روزی 58 نفر است که 99 درصد آن اساساً بی مورد و بی هدف شناسایی شده است.