یک دیدگـاه
در گذشته هر ملتی موقعیتهای با ارزشی وجود دارد، واقعیتهایی که ایمان آن ملت را به نیروی خود استحکام می بخشد، بدین ترتیب تاریخ سلاح اظهار وجود ملتها می گردد، در تاریخ ایالت متحده آمریکا دوران سیاهی وجود دارد که جنگ داخلی بود، جنگ شمال و جنوب، دلایل جنگ بسیار بود اما محور اصلی جنگ برای “آزادی” بود، برده داری که در جنوب مورد تائید و در شمال آمریکا سخت مخالفت می شد، دموکراتها که امروز نگران فردای انتخابات ریاست جمهوری هستند، طرفداران برده داری بودند و برای باورمندی خود با هموطنان خود وارد جنگ شدند، این جنگ برادر کشی چهار سال به طول انجامید، و نهایتاً با شکست ارتشهای جنوب، آمریکا دوباره یک پاره گردید، در این جنگ بیش از 600 هزار نفر جان خود را از دست دادند، و زخم ها و کینه ها و احساسات هنوز کاملاً بر طرف نشده است، در چند ماه گذشته آشوبگران و غوغاسالاران که نه به مسأله بردگی اهمیت می دهند و نه تاریخ آمریکا، و نه برایشان کشور آمریکا اهمیت دارد، به همت فرهنگ چپاول و غارت و اندیشه انارشیستیک خود به تخریب مجسمه های تاریخی و سوزاندن پرچم و اشتباهاتی که اصولاً انارشیستها انجام می دهند پرداخته اند، این افراد هیچ اهمیتی و ارزشی به موضوع اصلی روز که سیاهان مطرح می کنند ربطی ندارد، اتفاقاً کارهای این گروه به اصل هدف و پیکار سیاسی و اجتماعی سیاهان لطمه بزرگی می زند و تنش را در جامعه بیشتر می کند، هنگامی که رهبران دموکراتها دستور می دهند که تابلوهای نقاشی چهره های تاریخی را از کنگره خارج کنند! پرسشی پیش می آید که مگر این کسان در چند دهه ای که در کنگره بودند از بودن این تابلوهای به اصطلاح “زیان ساز تاریخ” بی خبر بودند؟ و یا زانو زدنهای احتمالا! نمایشی بسیاری از چهره های سیاسی چه بار واقعی را حمل می کند، به جز نمایش و تبلیغات برای رأی گیری، برای من نوعی که از دنیای نهان سیاست هیچ بهره ای نبرده ام روشن نیست، هنگامی که شهردار یکی از شهرهای بزرگ می گوید در صورت حمله شورشگران به خانه اجازه ندارید با اسلحه از خود دفاع کنید، اولین فکری که به مغز خطور می کند آن است که لابد باید به غارتگران گفت “بی تربیت!” و یا وقتی یکی از مسئولان شهرداری می گوید “آتش زدن و خراب کردن خانه و ملک خلاف شناسایی نمی گردد چون می شود دوباره آن را ساخت” برای آدمی، این اندیشه پیش می آید که اینها چه چیزی می کشند که چنین بیاناتی ابراز می دارند، تردیدی نیست که مشکلات بزرگی در جامعه وجود دارد که باید بررسی و برآورد و شناسایی گردد و با بهره گیری از قانون و اصول و منطق آن را برطرف کرد و بهترین چاره را برای حل مشکل پیدا کرد، اما هنگامی که مشکل اصلی به فراموشی سپرده می شود و یاغی گری آغاز می شود، تمام معادلات برمجهولات خود می افزایند، امروز یاغی گران برایشان اهمیت ندارد چه کسی بر مصدر قدرت نشسته و یا فردا خواهد نشست، امروز بهم زدن نظم عمومی در مد نظر انارشیستها می باشد، هر سیاستمداری که با این گروه ها همدردی کند و همکاری کند ریشه مردمی خود را سوزانده، و اگر دولت نیز کوتاهی کند آنهم بیراهه رفته است، زمان آن نیست که انگشت اتهام را به سوی چپ و راست و میانه نشانه بگیریم، باید با هم و در کنار هم درد ملت را بررسی کنیم، بی نظمی فرهنگ سیاسی انارشیستهاست، هدف انارشیستها یک جامعه فاقد دولت است که هماهنگی آن از طریق قراردادهای داوطلبانه بین افراد و گروه ها حفظ می شود، هوشیار باید بود، و در تخیلات نباید غوطه خورد، نفوذ ذهن نابینا اساساً از زمان آگاهی خبر ندارد.
***
*یک فرد لیبیایی در انگلستان، شهر ریدینگ، سه نفر را به ضرب چاقو کشت و سه نفر دیگر را به سختی زخمی کرد، پلیس قاتل را دستگیر کرد، قاتل دلیلی برای کشتن این افراد نیاورد جز آنکه بگوید، تاریخ نسبت به اجداد او ظلم کرده است، حملات با چاقو در انگلستان در چند سال گذشته بسیار زیاد شده، مخصوصاً در شهر لندن، اما شهردار لندن زیادعلاقه ای به برخورد با مساله نشان نمی دهد.
*آمریکا نیمی از نیروهای خود را از آلمان به آمریکا بر می گرداند، در آلمان نزدیک به 50 هزار سرباز آمریکایی مستقر هستند تا در صورت حمله روسیه به آلمان از آن کشور دفاع کنند، منتها دولت آلمان تنها “یک درصد” مخارج نگهداری این نیروها را می پردازد، آمریکا درخواست کرده که آلمان “دو در صد” مخارج را بپردازد، اما آلمان موافقت نمی کند.
*ظاهراً دولت ایران اسلامی، برخی نیازهای تسلیحاتی برای منطقه خودگردان قره باغ را بطور غیر رسمی از مرزهای مشترک از جمله ناحیه فاضولی به قره باغ ارسال می دارد، دولت جمهوری آذربایجان به این عملکرد اعتراض کرده و هشدار داده است که ایران اسلامی در امور منطقه دخالت نکند، ایران اسلامی، ارمنستان و یونان با هم پیمان نظامی دارند.
*تنش و درگیری بین نیروهای چین و هند چند هفته ای است بی وقفه ادامه دارد، و نشانه هایی دیده می شود که این برخوردها دارد شکل بزرگتر و خطرناکتری بخود می گیرد، ناظران امور می پندارند اگر این روند ادامه یابد احتمال جنگ تمام عیار تا چند ماه دیگر بیشتر خواهد شد.
*فرزند محمد علی کلی، اسطوره بوکس جهان، هفته پیش به خبرنگاران گفت، این کارهایی را که برخی بنام “آزادی سیاهان” انجام می دهند، ابداً سودمند نیست، بلکه بسیار هم به ضرر سیاه پوستان می باشد، و اگر پدرم در قید حیات بود به شدت با رفتار خشونت امیز این گروه ها مخالفت می کرد.
*ویروس چینی، در این چند ماه باعث مرگ بیش از 120 هزار نفر از شهروندان آمریکا شده است، و همچنان به کشتار خود نسبتاً با “سرعت اشاعه” کمتر هنوز در صحنه می باشد، پزشکان متخصص این گونه امور انتظار دارند که هنوز تا پیدا شدن واکسن ویروس چینی با شتاب و گسترش کم و زیاد بسیاری را بیمار خواهد کرد و احتمالاً چند درصدی از بیماران فوت خواهند کرد، لذا بسیار منطقی است اگر به برخی امور ساده برای پیشگیری همچنان توجه داشته باشیم، شستن دست با صابون، بکار گرفتن ماسک های مخصوص که می تواند بسیار مفید باشد، فاصله منطقی بین افراد، و دیگر اموری که منطقی و اصولی می باشد.
*دولت چین، گوشت وارداتی به کشور را در تمام بنادر آن کشور، موقتاً مانع ورود به بازار گردید، تا علت شیوع دوباره ویروس را در پایتخت کشور پیدا کند، یکی از صادر کنندگان گوشت به چین شرکت تایسون امریکا می باشد که 13 درصد کارکنان آن گرفتار بیماری ویروس چینی شده اند، تا این اواخر سازمان بهداشت جهانی و همچنان سازمان بهداشت در امریکا هیچ نشانه ای از انتقال ویروس چینی از گوشت حیوانات به آدمی را ثبت نکرده اند و احتمال آن بسیار نادر است.