يك ديدگاه

قوانین مدنی جامعه حافظ حقوق اکثریت شهروندان 1351-59می باشند که تابع مقررات قانونگذار هستند- در شرایطی که این روند عمومیت هم دارد قانون تنها حافظ حقوق بخشی ازجامعه است وهمیشه بخشی دیگر در جامعه هستند که باید تابع بخش بزرگتر باشند چون قانون برای اکثریت وضع می شود نه اقلیت و کلاً قانون پدیده ای مثبت دارد ولی اگر بخواهیم قوانین را پس از آن که پذیرفتیم که مثبت است با زیربینی بررسی کنیم پاسخ های متفاوتی بدست خواهیم آورد که به نیازها وسنت های ساختار جامعه وابستگی دارد- آنچه آزادی ودموکراسی نامیده می شود ارزش های شرطی دارند و به زمان و مکان پیوسته می باشد در شهر بوستون یک تروریست پس از آن که چند نفر را کشته و دهها نفر را مجروح کرده از سوی مقامات و مسئولان بهترین امکانات پزشکی و قانونی را در اختیار دارد تا در برابر قانون گذاران از خود حق دفاع را داشته باشد- هم زمان در هند اگر مادری بتواند نیم وعده غذای نیمه سالم برای فرزندش مهیا کند از قانون وآزادی کشورش شکرگزار است- دراین روند تضادها و کنش ها مسائل هنگامی متجلی می شوند که گرایش ها به عملکرد و رفتار عمومی اجتماعی تبدیل می شود ارامنه در حکومت عثمانی در شش ایالت ارمن نشین که بخش عمده ارمنستان غربی بود ساکن می بودند و با ساخت استبدادی قانون و قانونگذاران عثمانی علیه قوم ارمن، رابطه و ضابطه ای ایجاد کرده بودند که نه جرأت پرسیدن را داشتند و نه جرأت دانستن را و هیچ بازاندیشی در ارزیابی ها دیده نمی شد مگر در میان عده قلیلی  از احزاب ارامنه که کوشش داشتند نخست تنش را کم رنگ کنند وسپس دولت عثمانی  را متقاعد کنند که انتقادها و پرسش ها بخشی ازحق و حقوق شهروندان درحیطه قانون کشور است که ازحکومت می توانند پرسش کنند واگر توصیه ای صورت می گیرد تهاجم به قانون کشور نمی باشد و حوزه انتقاد در حدود وثغور قانون صورت می پذیرد حتی اعتراضات با همکاری رسمی و اجازه مقامات مسئول هماهنگی دارد و در این اعتراضات نه تنها قصد «تهاجم» در میان نیست بلکه باور بر عدالت اجتماعی است که با تفکر انتقادی و مشارکت مردم مشکلات را با قانونگذاران مطرح و بدنبال روشی مناسب برای رفع پندارهای مخربی هستند  که سالهاست در دهات و شهرستان ها بصورت گسترده از سوی مقامات محلی بصورت بخشی از «قانون» اجرا می گردد و با همه اعتماد و اعتقاد به قانونگذاران هیچ سیاستی که کارشناسانه به مسئله بپردازد دیده نمی شود- اکثر ساکنان شش ایالت ارمنستان غربی که کمی بیشتر از 3 میلیون نفر بودند از ارمن تباران و تعدادی نیز آسوری می بودند – این تعداد چندین نسل ساکن عثمانی  و تابع و شهروند رسمی محسوب می شدند وخود را بدنه ای جدا و پاره ای متفاوت از حکومت عثمانی نمی پنداشتند- اما در روزهایی که جنگ اول جهانی آنگونه که عثمانی ها فکر می کردند به نفع آنها حرکت نمی کرد و شکست های نظامی باعث ضعف قدرت قانونگذاران عثمانی شده بود رئیس دولت و بسیاری از وزیران و نظامیان عثمانی شکست درجنگ  و اصولاً امنیت ملی را بهانه قرار دادند و طرح کوچ اجباری و خالی کردن سکنه ازشش ایالت ارمن نشین را جزوی از برنامه دولت عثمانی  اعلام نمودند- آنچه در مدتی نسبتا کوتاه روی داد باعث نابودی یک ونیم میلیون نفر از ارامنه و آوارگی بقیه ارمن های شش ایالت یاد شده گردید- طبعاً به جز ارامنه  اقوام دیگری که درعثمانی  آن روز زندگی می کردند نیز شامل این نسل کشی قرار گرفتند ازجمله آسوری ها  منتها چون تعداد آن ها نسبت به ارامنه کمتر بود به همین نسبت  نیز درباره آن ها کمتر مطالب نوشته شده است- روز 24 آوریل 1915یک روز سمبلیک است که در آن روز نمایندگان ارمنی مجلس عثمانی،پزشکان، رهبران سیاسی، افسران ارتش، ثروتمندان، فرهنگیان و…. جملگی ظرف 24 ساعت دستگیر و ظرف یک هفته اعدام  شدند  ملت ارمن ماند بدون سرپرست … به مرور یک ونیم  میلیون نفر در دشت و کوه و بیابان و در شهرهای کوچک و بزرگ قتل وعام شدند تا شکست نظامی  ارتش عثمانی از وضع موجود یک راه کذب به روش خنثی سازی سیاسی به نمایش گذرد که بهترین بهانه همین کشتار و نسل کشی بود- طلعت پاشا، بهدین شکیر، نعیم بیگ، انور پاشا که رهبران دولت وارتش عثمانی  را شکل می دادند جملگی با طرح و برنامه بخصوص دست به این آدم کشی بی سابقه زدند طبعاً  مقامات و مسئولان و ایلات و عشایری که در این کشتار با این گروه همکاری کردند به اندازه  همین قاتلان گناهکارند- امروز دولت ترکیه که بافته سیاسی آن از دوران عثمانی  تماماً متفاوت است به دو دلیل عمده نمی تواند مسئله نسل کشی ارامنه را بپذیرد نخست آنکه  این سئوال پیش می آید که این کشتار در کجا صورت گرفته  که پاسخ آن شش ایالت ارمنستان غربی است لذا باید به بخش دوم سئوال که طبق قوانین و کنفرانس های پس از جنگ و تائید سازمان ملل متفق سرزمین های تسخیری باید بخشی از ارمنستان آزاد باشد لذا ترکیه باید بخش مهم وعمده خاک کنونی  را تحویل ارامنه دهد که این کار را ترکیه هیچوقت انجام نخواهد داد لذا برای ترکیه اصلا طرح سئوال ناپسند و نادرست است-
دوم اگر ترکیه قبول کند که نسل کشی صورت گرفته و یک ونیم میلیون کشته و یک ونیم  میلیون آواره شده اند دولت باید املاک و دارایی این افراد را به وارثان آنها تحویل دهد که این رقم نجومی است واز عهده ترکیه بر نخواهد آمد و مردم ترکیه هم از دولت  خود در مورد چنین تصمیمی حمایت نخواهند کرد- لذا دولت ترکیه می گوید…. جنگی بود که در آن بسیاری کشته شدند  از جمله ارامنه و بس… لذا اصلا مجرایی برای اندیشیدن این دو مورد مهم در سیاست ترکیه دیده نمی شود اما چه چیزی می تواندحاصلی مناسب و مورد قبول و بدون تعصب ارائه دهد که سرشت آن هم عقلانی و هم رضایت بخش و قابل تامل باشد  باید گفت نقد این مسئله با ریزبینی از حوصله این نوشته خارج است- ولی مدیرت فکری که اندیشه ای نوین تولید کند و بتواند زبانی اتخاذ کرده که راه حل آن جنبه و رنگی واقعی داشته باشد می تواند سرآغازی برای پایان تاریخی یک دوره سیاه و احتمالا آغاز یک دوران بهتر و مناسب باشد. اما اگر تنش ها بهمین صورت تهاجمی  ارائه شود و با ابعاد گسترده تری از سوی مدیران سیاسی پاسخ داده  گردد عرضه خلاقیت دیدگاه ها کمتر خواهد شد  اضطراب  و نابسامانی  به غصه ملی و انتقام رنگ بیشتری  خواهد بخشید و دستاوردهای مکانیزم نوین آن کاملا متفاوت و دور از انتظار خواهد بود- آنچه در سرشت انسان نهان است و در شرایطی با خوی حیوانی پدیدار می شود انتقام خون است که زمان و مکان نمی شناسد لذا بحث منطق  و فلسفه در این ترکیبات افق سیاسی روشن ندارد هنوز برای کربلا سینه زنی می کنند تا یادها وخاطره ها  فراموش نشود به همین صورت هم اصل کشتار ونسل کشی فراموش نخواهد شد و در یادها تجدیدخاطر می شود- به تسلیم پذیری این روی داد اعتقاد ندارم و با ا ین سنت اجتماعی باید گفت یکبار دیگر 24 آوریل آمد و رفت و از تاریخ خاطره های گذشته برگی کم رنگ نگردید و سنجش ها عوض نشد.

***

• یک خط لوله نفتی از جمهوری آذربایجان به دریای سیاه می رود که مسیر آن از جمهوری های منطقه ای داغستان و چچن عبور می کند و در بندر روسی «نووروسیسک» به دریای سیاه می رسد این لوله نفتی با آن که از دو کشور داغستان و چچن که تا حد زیادی  ناامن می باشند بدون داشتن  دغدغه عبور کرده و از شهر گروزنی بهمراه یک خط مسیر لوله نفتی دیگر مشترکا در بندر «نووروسیسک» به کشتی های نفت کش روسی و خریداران نفت برای ترکیه تحویل داده می شود دلیلی که این خطوط نفتی در شرایط نسبتاً امنی هستند به خاطر کمک های سعودی ها به چچن ها می باشد که به وسیله  عواملی در ترکیه انجام می گیرد- روس ها بطور کلی نسبت به قفقاز شمالی حساسیت بسیار دارند و می پندارند اگر بشار اسد از حکومت سوریه کنار برود سوریه تبدیل به یک افغانستان خواهد شد و گروه های خرابکار القاعده به منطقه سرازیر خواهند شد و خیلی زود از سوریه به اوستای شمالی، چرکزیا و ابغازیا خواهند رفت و داغستان و چچن نیز پایگاه اصلی آنها خواهد شد و این سکویی خواهد بود برای القاعده و نیروهای وهابی که نه تنها منافع نفتی و اقتصادی و نظامی قفقاز شمالی فدراسیون روسیه را به خطر اندازند بلکه باعث تحریک و تنش میان جمهوری های مسلمان و مسیحی منطقه خواهند شد…. لذا برای روسیه بودن بشاراسد بر مصدر قدرت صدارت بسیار اهمیت دارد اما از آنجائی که قدرت بشاراسد هر روز کم رنگ تر می شود روس ها خواهان نزدیکی بیشتر با ترکیه هستند- ترکیه دومین کشور سازمان «ناتو» از نظر نیروی نظامی است-همکاری ترکیه با روسیه  و احتمالاً چین ضربه بزرگی به ناتو نیز خواهد بود- ترک ها نیز سال ها خواهان ورود به اتحادیه اروپا مخصوصا بازار مشترک بودند اما اروپائیان با آوردن بهانه های گوناگون مانند قتل وعام ارامنه یا رفتار دولت ترکیه با کردها مانع این ورود می شدند تا بالاخره ترکیه اعلام کرد که ما اصلا با اروپا کاری نداریم و تماماً یک کشور آسیایی هستیم و در اولین اقدام مشخص قرارداد اطلاعاتی و امنیتی با روسیه می باشد.  این همکاری باعث خواهد شد که روس ها از ترکیه بخواهند که کمک های مالی به چچن ها را قطع کند طبعاً یکی از عواقب این کار به خطر افتادن لوله نفت آذربایجان از بحر خزر تا دریای سیاه خواهد بود- که ضرر بزرگی به آذربایجان و ترکیه خواهد بود.
• برادر احمدی نژاد گفت با برادر خود رئیس جمهور روابط حسنه ندارد دیدگاه ولایت فقیه را به روش و روند سیاسی برادر خود ترجیح می دهد.
• سوریه بمب های شیمیایی علیه مردم و مخالفان خود بکار می برد- امریکا و چندکشور دیگر که این مسئله را بارها مطرح کرده و گفته بودند اجازه چنین کاری را نخواهند داد- فعلا درباره میزان بکارگیری مواد شیمیایی بحث و جدل می کنند وبس  تا فردا چه خواهد روزگار
•جنگ میان نیروهای شیعه وسنی به روندی درعراق ادامه دارد که ناظران مسایل احتمال جنگ داخلی درعراق را می دهند- در یک چنین سناریو برنده واقعی کردها خواهند بودوناحیه نیم مستقل شمال عراق استقلال بیشتری بدست خواهد آورد.
•مقامات امنیتی روسیه روز جمعه گذشته 140 نفر مسلمان افراطی را که مدت ها در نظر داشتند درچندین محل مختلف ازجمله مسجدی درمسکو دستگیر کردند از این تعداد 30 نفر از نقاط دیگر به روسیه آمده بودند و قصد عملیات خرابکاری علیه فدراسیون روسیه  را داشتند.
•در حالی که چندین سال از جنگ افغانستان می گذرد طالبان، دولت کارزای، سازمان ناتو و پیش از آن ارتش روسیه با آنکه تمام وسایل مبارزه جنگ از قبیل هواپیما، توپ و تانک و نیروی  زمینی در اختیار دارند اما در کشت و زراعت خشخاش خدشه ای پدید نیامده و هم چنان کشاورزان خشخاش به تهیه و فروش مواد مخدر مشغول هستند- و اروپائیان نیز هم چنان بمانند مردم آسیا به مصرف آن می پردازند.
• وزیر دفاع فرانسه گفت نیروهای فرانسه از کشور مالی خارج می شوند و تنها 1000 نفر در آنجا خواهند ماند تا به همراه نیروی صلح سازمان ملل به امور نگهداری صلح رسیدگی کنند.
• پلیس روسیه سه تروریست را در منطقه داغستان کشت این درگیری زمانی رخ داد که ترویست ها به سوی نیروهای پلیس آتش گشودند که اتفاقا نیروی واحدهای کوماندوی پلیس در همان نزدیکی بودند و به کمک پلیس محلی آمدند این حادثه در داغستان جمهوری محلی خیویسکی روی داد.
• همانگونه که انتظار می رفت مسئله تروریست های چچن در بوستون تنها یک حادثه نبوده و بمرور اطلاعاتی بدست می آید که دیگران نیز در این مسئله دخیل بودند وهدف های دیگری نیز در طرح برای اجراء بوده است.
• در استان هرمزگان برخوردی میان نیروهای انتظامی و مردم رخ داد که دلیل ظاهری آن مسئله ای بود راجع به تقسیمات کشوری اما اصل جریان مربوط است که نابسامانی ها وزندگی دشواری که خانواده ها این روزها در تمام کشور با آن روبرو هستند.
• ارتش دفاعی اسرائیل یک هواپیمای بی سرنشین را هدف قرار داد وباعث سقوط آن شد- هواپیمای بی سرنشین تعلق به حزب الله داشت.
• ترکیه و اسرائیل در مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم هستند تا منافع هر ده کشور در منطقه کمتر آسیب پذیری داشته باشد ترکیه هم چنان چند قرارداد مهم با احزاب و رهبران کرد مخالف دولت به امضا رسانده و اگر مذاکرات نتیجه دهد جنگی که چند دهه است میان کردها و ارتش ترکیه باعث مرگ بیش از 40 هزارنفر شده به پایان خواهد رسید.
• روز 29 آوریل چند هواپیمای شکاری نیروی هوائی اسرائیل وارد حریم هوایی سوریه شدند وپس از یک مانور کوتاه از محل سکونت بشار اسد به یک مرکز که بمب های شیمیایی می سازد حمله کردند- اگر خبر موثق باشد و تائید شود باید مطمئن بود که این کار با تائید روس و امریکا هم بوده است.