روز اول
جان کلام

امروز از شهلا لاهیجی ناشر، 1342-41نویسنده و مترجم که در ایران به سر می برد مطلبی خواندم که به دلم نشست.
او در جمعی از کتابدوستان گفته «توقف تولیدات فرهنگی یعنی توقف مغز جامعه و این به معنای مرگ جامعه است».
او همچنین اضافه کرده که از جامعه کتاب خوان نباید ترسید. از جامعه ای باید ترسید که کتاب نمی خواند…
این بانوی گرامی جان کلام را گفته، زیرا متاسفانه در کشور ما براساس آماری که در رسانه های داخلی و خارجی انتشار یافته، ایرانی ها فقط روزی دو دقیقه از وقت خود را صرف مطالعه می کنند که اگر کتاب درسی و کمک درسی هم به آن اضافه کنیم می شود روزی 6 دقیقه!
و به همین دلیل است که اگر نویسنده ای موفق به چاپ کتابش شود، تیراژ آن در یک کشور 77 میلیون نفری حداکثر 1200 نسخه است؟!


روز دوم
نامهربونی

وقتی چهره های هنری و صاحب نام در پیچ و خم 1342-42زندگی با بازی سرنوشت روبرو می شوند، انسان آنچنان درگذشته و آینده آنها غرق می شود که نگو و نپرس…
محمد حیدری یکی از این چهره هاست که در رشته موسیقی لیسانس دارد و تاکنون برای گلها و خوانندگان سرشناس آهنگ هایی ساخته که بعد از سال ها همچنان پرشنونده وخاطره ساز است.1342-43
او که از شاگردان خلف استاد صباست، در نوازندگی سنتور نیز مهارت دارد که کمتر کسی به پای او می رسد.
او هم اکنون به دلیل بیماری در بیمارستانی در پالمدل بستری است و دوستدارانش برای سلامتی او دعا می کنند.
به همین خاطر امروز با عباس پهلوان دوست نویسنده و همکار مطبوعاتی که سردبیری مجله فردوسی را به عهده دارد درباره این آهنگساز ارزنده صحبت می کردیم که پهلوان به یادخاطره ای زیبا و شیرینی ازاو افتاد و آن را برایم تعریف کرد.
او گفت: سه شنبه ها روزتمرین وضبط برنامه شما و رادیو بود. صبح در استودیوی بزرگ رادیو تمرین داشتیم وبعد از ظهر برنامه را ضبط می کردیم. یک روز سه شنبه که باید صبح زود به رادیو می رفتم دیر از خواب بلند شدم. علتش آن بودکه شب قبل محمد حیدری نزد من آمد و تا دیروقت مستانه به تعریف و 1342-44خاطره گذراندیم. نتیجه اش آن شد که صبح هر دو خواب ماندیم. وقتی من ازخواب پریدم و متوجه شدم که دیر شده هراسان محمدحیدری را صدا زدم و گفتم که من باید به رادیو بروم و دیرم شده. محمد حیدری هم هراسان از خواب پرید و گفت: ای وای که من هم باید رادیو باشم و یک آهنگ به پیرنیا تحویل دهم که هنوز فکرش را هم نکرده ام!
خلاصه هر دو شتاب زده لباس پوشیدیم و با عجله به طرف میدان ارک راه افتادیم. من با سرعت می راندم و درهمان حال می دیدم که محمد حیدری هم برای خودش سر تکان می دهد و زیرلب زمزمه هایی می کند که برای من نامفهوم بود. از او پرسیدم چه می گوید؟ پاسخ داد که آهنگ می سازد!
وقتی رسیدیم، حیدری هم خوشحال گفت: من هم آهنگم را ساختم.
خلاصه با عجله وارد رادیو شدیم و بلافاصله با پیرنیا روبرو گشتیم که ازمحمد حیدری پرسید: آهنگ چه شد؟
حیدری گفت آماده است استاد، و پیرنیا هم گفت “فورا نت آن را به اعضای ارکستر بده که دراستودیو منتظر هستند…”
و بدین ترتیب بود که آهنگ «نامهربونی» در کنار من که در اتومبیل که با عجله به رادیو می رفتیم ساخته شد و با صدای الهه تبدیل به یکی از آهنگ های پرفروش و معروف روز شد که هنوز هم شنیدنی و دوست داشتنی است.

روز سوم
تکرار سال های سیاه

در این سال ها به دلیل برخوردهای خشمانه ومرگبار برخی ازکشورها با نویسندگان و اندیشمندان، انسان به یاد قرون وسطی می افتد که در سال های سیاه آن سر دانشمندان، نویسندگان و آزادیخواهان را به خاطر حقیقت گویی از تن جدا می ساختند ویا آنها را زنده زنده در آتش می سوزاندند.
گالیله و ژاندارک دو نمونه تاریخی از قربانیان سال های سیاه هستند که انسان با خواندن سرگذشت آنان دچار حیرت می شود که در آن زمان چه کوته فکران ظالمی بر مردم حکومت می کردند.
متاسفانه در این سال ها نیز شاهد چنین برخوردهایی هستیم که در آغاز قرن بیست و یکم بسی مایه تاسف است. یکی از این برخوردها  در جمهوری آذربایجان روی داده و دولت، جامعه را علیه نویسنده ای شورانده که تا دیروز نویسنده پر افتخار و ملی آنها بود. این نویسنده «اکرم آیلیسلی» نام دارد که در کتاب اخیر خودبه برخوردهای آذربایجان با ارامنه پرداخته  تا طی آن حقایق تاریخی را درباره این 1342-45برخوردها موشکافی کند. اما از آنجا که متن کتاب رضایت دولت جمهوری آذربایجان را جلب نکرده، ناگهان ورق آنچنان علیه نویسنده ملی آذربایجان برگشت که هم اکنون برای بریدن گوشش و گرفتن جان او جایزه تعیین کرده اند!
درحال حاضر جمعیتی خشمگین و خروشان علیه او در خیابان ها به راه افتاده اند و با سوزاندن کتاب هایش خواستار آن هستند تا جوایز دریافتی را از او پس گرفته و سپس جان نویسنده را بگیرند.
رئیس جمهور نیز دستور  قطع کلیه مقرری های ماهانه او را داده و نمایندگان مجلس خواسته اند تا از او آزمایش ژنتیک به عمل آید تا معلوم شود که آیا او  تبار آذری دارد یا نه!!
چنین شورشی نشان از آن دارد که گویا هنوز زمان پذیرش حقایق تاریخی نرسیده و نویسنده ها هنوز نمی توانند برخلاف موج حرکت کنند.
درحالیکه می توان اندیشه های مخالف 1342-46یکدیگر را در آرامش و صلح مورد بررسی قرار داد تا از حقیقت های تلخ و شیرین زمانه عبرت گرفته شود.
 متاسفانه آنچه که در آذربایجان روی  می دهد انسان را می ترساند که مبادا چنین برخوردهایی فرصت و امکان صلح میان جمهوری  آذربایجان و ارمنستان را از بین ببرد. زیرا به دنبال برخورد خونین بین دو کشور که از سال 1991 پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق آغاز شده هر ساله عده زیادی از طرفین کشته می شود و باید به این برخوردهای خونین پایان داد.
نویسنده  که در شرایط بسیار بدی به سرمی  برد مخفیانه به رسانه های بین المللی گفته که من قصد توهین به ملتم نداشتم و متاسفانه با چنین برخوردی دارند مملکت ما را کوچک می کنند. زیرا مملکتی  که در آن کتاب را می سوزانند و نویسنده اش را به مرگ محکوم می کنند، نزد جهان احترامی ندارد.

روز آخر
دزدی اینترنتی !

گرچه باز شدن درهای دنیا به روی هر انسانی که در گوشه ای از دنیا نشسته لذت بخش است، اما ضررهای جبران ناپذیری هم دارد که می تواند زندگی انسان ها را با تلخی و اضطراب همراه سازد.
اینترنت تا به حال خیلی ها را از جاده اصلی زندگی منحرف ساخته، و برای بسیاری دردسرهای بزرگی آفریده که تا پایان عمر گریبان فریب خورده ها را رها نمی کند. بنابراین باید با این پدیده وسوسه انگیز عصر دیجیتالی محتاطانه برخوردکرد تا مبادا در دام آن افتاد.
یکی از این دام ها، دزدیدن اطلاعات تجارتی کشورهاست که در کنار فعالیت های جاسوسی اینترنتی برای دولت ها بسیار گران تمام می شود.
در مورد دزدیدن اطلاعات تجارتی، 1342-47امروز در رسانه های امریکایی خبری از قول وزیر دادگستری ایالات متحده امریکا خواندم که دلیل تعطیل شرکت های امریکایی و یا اخراج کارکنان بعضی از شرکت ها را فاش می سازد.
به گفته وزیر دادگستری امریکا در یک مورد، کشور چین تنها در سال گذشته سیصد میلیارد دلار از سرمایه های شرکت های امریکایی را از طریق دزدی های اینترنتی نصیب خود کرده که این امر سبب تعطیلی مراکز تجاری آمریکا و بیکار شدن کارکنان آنها شده است.
وزیر دادگستری امریکا همچنین اضافه کرده که از سال 2006 تا کنون کشور چین به 1500 سازمان اقتصادی امریکا دستبرد اینترنتی زده که چنین اقدامی بی پاسخ نخواهد ماند و هم اکنون امریکا استراتژی جدیدی را برای مقابله با تهدیدات اینترنتی آغاز کرده است.
آری باز شدن درهای جهان به روی پنجره تنهایی انسان ها، گاه توفان هایی را بدنبال دارد که باید به خاطر آن همیشه هوشیار بود…