دكتر ميترا كرماني روانشناس نامدار و با تجربه از فاجعه خودكشي شاهپور عليرضا پهلوي و از افسردگي شديد و خودكشي نسل جوان ايراني كه در يك كوچ بزرگ گذر كرده ميگويد
چه عواملي نسل جوان ما را در درون در بيرون به افسردگي شديد، انزوا وخودكشي ميكشاند؟
چه عواملي در پيش آمدن حادثه غم انگيز شاهزاده جوان، نقش داشتند؟
خانواده ها چه نقشي در اين زمينه دارند و چه پيشگيري هايي بايد انجام دهند؟
پيش آمدن حادثه خودكشي شاهپور عليرضا پهلوي، دل خيلي ها را بدرد آورد، مجله جوانان كه هميشه در پي ريشه يابي معضلات اجتماعي بخصوص در مورد نسل جوان است، به بررسي در اين زمينه پرداخت و سرانجام با دكتر ميترا كرماني، روانشناس نامدار، گفتگويي به عمل آورد.
دكتر ميترا كرماني، بعنوان يك مادر، يك روانشناس مسئول، يك انساني كه قلبش براي نسل جوان ايراني ميتپد، از همان آغاز ديدگاه مجله جوانان را در مورد بررسي ريشه هاي افسردگي و خودكشي در نسل جوان تائيد كرد چراكه معتقد بود، نظريات، ديدگاهها، هشدارهاي امروز او بعنوان يك متخصص باتجربه در رشته روانشناسي بخصوص در مورد نوجوانان و جوانان، تنها در شاهپور عليرضا خلاصه نميشود، بلكه اين هشدارها متوجه نسل جواني است كه بدليل همين خانه تكاني هاي بزرگ، نقل و انتقالات غيرمنتظره، كوچ اجباري دچار سردرگمي ها وسرگشتگي ها شده و شاهد بوديم كه در طي 30 سال گذشته، به جرات بيش از هزار ايراني كه بيشترشان جوان و نوجوان بودند در خارج از ايران دست به خودكشي زدند و هزاران جوان و ميانسال، اينك در شرايط روحي بدوافسردگي شديد بسر ميبرند.
دكتر ميترا كرماني كه سالهاست با جوانها و نوجوانها نيز سر و كار دارد ومحرم اسرار خانوادههاست، ميگويد متاسفانه جامعه ايراني مسئله افسردگي، انزوا و تمايل به خودكشي درجوانها را جدي نگرفته است. .بهمين جهت بندرت ديده ايم كه خانواده ها،پيگير حالات روحي نوجوانان وجوانان خود باشند.
دو خودكشي، آنهم درخانواده شاه فقيد، كه سبب از دست رفتن يك دختر و يك پسر جوان شد، خيلي ها را تكان داد، ولي شايد ندانيدكه خيلي ها بي سر و صدا در گوشه اي از دنيا و همچنين در داخل سرزمين مان ايران، هزاران نوجوان و جوان دست به خودكشي ميزنند و ما صدايشان را نميشنويم. خودكشي شاهزاده جوان، با همه اندوه وغم سنگيني پيش آورد، يك حسن داشت، آنهم تكان شديدي بود، كه بر پيكر جامعه و خانوادهها وارد ساخت تا بخود بيايند و به دختران و پسران خود نگاهي تازه بياندازند و افسردگي، اندوه و انزواي آنها را جدي بگيرند.
با دكتر ميترا كرماني گفتگويي پر نكته داشتيم، ولي در نهايت اين روانشناس با تجربه را آزاد گذاشتيم تا خود،گاه بدون طرح سئوال و گاه با پيش آمدن سئوالي، از تجربه هاي خود بگويد، هشدارهايش را بدهد و جامعه را يك خانه تكاني رواني بكند.
اززبان دكتر ميترا كرماني ميخوانيم:
افسردگي بعنوان مهمترين عامل خودكشي شناخته شده است. ضمن اينكه بسياري بخاطر اتفاقات ناگواري كه در زندگي گذشته شان رخ داده، دست به خودكشي ميزنند.
لازم به ذكر است، افسردگي، از نا اميدي و يا عدم دسترسي به راه هاي چاره براي حل مشكل بروز مينمايد.
به زبان ساده تر، وقتي شخصي خود را در مقابل بن بست ميبيند و يا در چارچوب فكري كه درآن گرفتار شده، چاره اي براي مشكل خود نميبيند اقدام به خودكشي مينمايد.
شخصي با اين مشخصات وقتي پذيراي كمك نشود ويا مورد معالجه قرار نگيرد به احتمال قوي خودكشي خواهدكرد.
اجازه بدهيد چندنمونه از تجربه هاي تلخ زندگي كه ميتواند منجر به افسردگي شديد و اقدام به خودكشي بشود را برايتان توضيح بدهم.
مرگ اقوام درجه يك (پدر،مادر،همسر،خواهر، برادر)
جدايي از عزيزان.
از دست رفتن موقعيت اجتماعي يا شغلي
بيماري.
فشارهاي شديد روحي.
نا اميدي شديد.
گرفتار شدن در يك موقعيت تحميلي.
مورد سوءاستفاده قرار گرفتن.
احساس طرد شدن از اجتماع.
حوادث غيرمترقبه.
اين عوامل باعث بروز مشكلات زير ميگردد:
احساس افسردگي بلندمدت.
( برهم خوردن نظم خواب (خستگي مفرط
برهم خوردن نظم تغذيه.
احساس بيهودگي كردن
عدم خوشبيني به آينده.
از دست دادن حس تمركز.
علاقه به تنهايي وگوشه گيري از اجتماع وخانواده.
تشويش فكري وذهني .
عدم تمركز و تصميم گيري.
عوامل بالا شخص را در خطر خودكشي قرار ميدهد.
من ريشه وعوامل بسياري از خودكشي جوانان ايراني را در داخل و خارج از كشور در اثر افسردگي شديد ميبينم.
حالا اجازه بدهيد عوامل بالا ونقش شان را در رابطه با خودكشي بسياري از جوانان در داخل وخارج از كشور بخصوص در ارتباط با خودكشي شاهپور عليرضا پهلوي را موشكافي كنيم.
من خودكشي شاهپور عليرضا پهلوي و جواناني در چارچوب موقعيت اجتماعي ايشان در ريشه هاي از دست دادن موقعيت اجتماعي شان ميبينم.
در اين بخش مروري داريم بر تجربه هاي تلخ زندگي بسياري از جوانان داخل و خارج ايران بخصوص شاهپورعليرضا پهلوي جوان تحصيلكرده، متين و محترم و بروايت خيليها ظاهرا بسيار دشوار و پر قدرت. از دست دادن پدر وخواهر جوان يكي از بزرگترين صدمات و ضربات روحي به او بود. مهاجرت تحميلي، از دست رفتن موقعيت اجتماعي و سياسي آنهم در حد يك شاهزاده، نداشتن موقعيت مناسب جهت اداي توضيح در مورد مسائل واتفاقات پيش آمده و بغضي كه سالها در گلو فرو داده بود.
• خودكشي غم انگيز شاهپور عليرضا پهلوي، دل خيلي ها بخصوص خانواده ها را به درد آورد اين مسئله جدا از شاهزاده بودن، بعنوان يك جوان ايراني، يك نماينده نسل جوان، خيلي ها را به فكر واداشت. به فكر اينكه در طي 30 سال گذشته خيلي از جوانان ايراني در نقاط مختلف جهان دست به خودكشي زدند. شما بعنوان يك روانشناس چگونه اين مسئله را كالبد شكافي ميكنيد؟ ريشه ها را در چه عواملي ميبينيد؟
– نكته اول: شاهپور عليرضا پهلوي در سن 12 سالگي كه يكي از بحراني ترين مراحل رشد فكري و سالهاي زندگي يك نوجوان است پدر خود راكه در نهايت قدرت بود از دست داد كه باعث ضربه شديد روحي اش گرديد. ضمن اينكه محيط زندگي و فضاي خانوادگي و موقعيت اجتماعي ايشان كاملا تغيير يافت.
دراين ميان نداشتن دليل و توجيه مناسب و مورد قبول براي قرارگرفتن در اين موقعيت تحميلي بوجود آمده و محدوديت در مورد دريافت يك جواب، يك دليل قاطع و هزاران چرايي كه در دل يك نوجوان تلمبار شده بود و هضم موقعيت تازه اجتماعي. وقتي نوجواني، وقتي يك جوان بالغ و عاقلي، در شرايط خاصي كه براي شاهزاده پيش آمده قرار ميگيرد، درواقع نميداند كه مردم واطرافيان او را بخاطر قدرت و موقعيت مالي اش دوست دارند يا خودش را.
چون از يك سوي رويدادهاي تاريخي عدم اعتماد بوجود ميآورد، چرا كه يك جوان در شرايط خانوادگي ممتاز، در قالب يك شاهزاده، ناگهان بدليل حوادث دور از انتظار به صورت يك جوان عادي در ميآيد از سويي اين جوان بايد در اجتماع بتواند راحت زندگي كند، بامردم ارتباط برقرار كند، ولي آن عدم اعتماد وآن خلاء بزرگ سبب ميشود كه مرتب از خود بپرسد، اينك در اين شرايط آيا مردم بخاطر نام وسوابق خانوادگي به من نزديك ميشوند، يا واقعا مرا دوست دارند، بخاطر خودم به سراغم ميآيند؟
متاسفانه بايد براين نكته تاكيد كنيم، كه بسياري از جوانها و شخصيت هاي شبيه ايشان، بخاطر خوش قلبي شان، بخاطر ته مانده باورشان از همه مردم، مورد سوءاستفاده قرار ميگيرند، و طبيعي است كه ناگهان ازخود بپرسند چقدر محبت،عشق و احترام اطرافيان واقعي است؟ همين سوءاستفاده ها،همين عدم اطمينان و ترديد به اطرافيان، باعث افسردگي شديد ميشود.
• آيا فكرمي كنيد در درون شاهپور عليرضا ناگهان از درآمدن قالب يك شاهزاده، و شروع يك زندگي تازه وكاملا متفاوت بانوعي سرگرداني، سرگشتگي همراه بوده وبعد مرگ پدر، هجوم نوعي تنهايي عميق، بار سنگين اندوه، از آغاز نوجواني (21 سالگي) ضربه هاي رواني براين شاهزاده و خواهرش وارد كرده ؟ و آيا چه ميزاني بوده؟
– بله، در آمدن ناگهاني از قالب يك شاهزاده،از دست دادن پدر و شروع تحميلي يك زندگي كاملا متفاوت تاثير بسزايي در ايجاد سرگرداني و سرگشتگي شديد در اين دو شاهزاده داشته است. بار سنگين اين اندوه از آغاز نوجواني باعث صدمات روحي، افسردگي شديد و سرانجام خودكشي ميتوانسته باشد.
• آيا ملاحظات سياسي و اجتماعي، لب فرو بستن، بغض فرو خوردن، در سكوت فرياد زدن همه و همه از عوامل اصلي اين فاجعه ميتواند باشد؟
– بله، از دست دادن موقعيت سياسي و اجتماعي، محدود بودن براي شرح مسائل و مشكلات روحي، لب فرو بستن و عدم طلب كمك از ديگران ميتوانسته از عوامل ديگر تاثيرگزار در خودكشي ايشان باشد.
• آيا خودكشي پيامد طبيعي اين ضربه هاست؟
– اگر ميپرسيد كه آيا چنين عواملي باعث خودكشي ميتوانند بشوند؟
پاسخ من مثبت است. بله.
• خانواده ها چه نقشي در اين رويدادها دارند؟
چه پيشگيري هايي براي آينده اين نسل ميتوان ارائه داد؟
– قبل از اينكه به اين موضوع اشاره كنم مهم است اضافه كنم وقتي كه افراد نگران شرايط زندگي خود باشند و از نظر سياسي هم نگراني داشته باشند و همه حرفهايشان را نتوانند بخاطر موقعيت اجتماعي خود بيان كنند ويا به گوش ديگران برسانند اين ها موجبات خودكشي را فراهم ميآورد. چيزي كه من توصيه ميكنم اين است كه خانواده ه موقعيت فردي وخانوادگي خودرا ارزيابي كرده و بهترين پيشگيري اين است كه اين جوانان شناسايي بشوند.
و در اين رابطه براي حل اين مسائل با متخصصين در ارتباط باشند به اميد اينكه شخصي كه در معرض خطر خودكشي قرار دارد پذيراي كمك از خانواده باشد و حمايت آنها را قبول كند.
.