پنجسال از تشکیل کارگاه نویسندگی ایرانیان خارج از کشور بنام “هزار اوسان” در دالاس از ایالت تگزاس میگذرد. حاصل این پنج سال کوشش متوالی، تولد بیش از پانزده نویسنده زن و مرد بوده است که بیش از چهارصد داستان خلق کردهاند و اکنون یک مجموعه قصه تحت عنوان “هزار اوسان” در دالاس منتشر کردهاند که در روز بیست و چهارم از ماه جون، دوهزار و هیجده، اولین رونمایی عمومی با حضور همه نویسندگانش انجام خواهد گرفت.
پدیده تشکیل این کارگاه نویسندگی، با پیشنهاد چند علاقمند به قصهنویسی و با هدایت ادیب و نویسنده، آقای محمدکریم زاده، استاد و راهنمای این مجموعه شکل گرفت که طی سالها، با گنجینه وسیع اطلاعات خود،علاقمندان به نویسندگی را با فوت و فن و زیربنا و ستون و سبکهای متفاوت نوشتن آشنا کرد.
در کارگاه نویسندگی هزاراوسان، یاران نویسنده با سبک و شیوه گونهگون و رنگارنگ، کارگاه را به گلستانی انباشته از گلها با شکل و عطر خاص مزین کردهاند که یکی از زیباترین حرکتهای فرهنگی چهار دهه اخیر ایرانیان خارج از کشور بویژه در آمریکا بوده است.
هیچیک از نویسندگان کارگاه هزار اوسان، کار و سبک نوشتهاش شبیه به دیگری نیست. از اینرو در بررسی نوشتهها، از سبکهای رئالیستم تا پست مدرن، سوررئال و حتی طنز نویس و کاریکلماتوریست دیده میشود که تنوع روحیه، دید و تفکر شخصیت های مختلف را با هدفی مشترک، نشان میدهد.
کتاب منتشر شده کارگاه هزار اوسان، نخستین ثمره از درختی است که ریشهاش با دستان چند تن کاشته شد، نهال داد، شاخ و برگ گسترانید و سرانجام با تلاش و حوصله گروه، به میوه رسید. درختی که با آبیاری مداوم تک تک قلم بدستانش اینک به نهادی مستحکم تبدیل شده و بستر را برای جوانان و شیفتهگان این راه هموار کرده است تا بدلخواه بیایند و به مجموعه بپیوندند.
مهناز صدر یکی از نویسندگان که حرفهاش روانشناسی است مینویسد:
“هرگز گمان نمیبردم که روز و روزگاری بتوانم آنچه را که با چشم جان میبینم از کمان دستم برهانم و از چلهی قلم بر کاغذ فرود آورم.”
علی بهادری، جوانی که قریه و ذوقش در طنز نویسی زبانزد بچههای کارگاه است مینویسد:
“ در تنگنای دوری از ریشهها، دوستانی یافتم در دیار غربت که چون خانوادهام دوستشان داشته و دارم. در کارگاه داستاننویسی دالاس تجربه کردم زندگی نوشتن را. در کنارشان بودن، آموختم محبت و بردباری را. علاوه بر اینکه بسیار راه نرفته را نشانم دادند.”
عزی لطفی، دیگر نویسنده این نهاد که به شراب نوشتن اعتیاد پیدا کرده است میگوید:
“ فکر نمیکردم استعداد داستان نویسی داشته باشم، اما نیرویی پنهانی مرا به وسوسه انداخته بود. کارگاه نویسندگی ما طول پنج سال، به یک خانواده جدایی ناپذیر تبدیل شد.
فرزانه نوری از فعالین کارگاه که در کنار نوشتن، زحمات کارهای جانبی کارگاه را نیز بر دوش میکشد معتقد است که هزار اوسان نامی است که بذر امید و باروری را در دلهایی کاشت که به جبر از جلوههای ادب و هنر ایران دور افتاده بودند. ثمره کلاسی است که آرزوی داستان نویسی را برای نویسندگانش به واقعیت بدل کرد.
حال بشنوید از حامد دوانلو، کاریکلماتوریست کارگاه که مینویسد:
“ در کارگاه نویسندگی رفتم دوش
دیدم رفقایم هم گویا و خموش
هر یک قلمی و کتابی در دست
در فکر که باید نوشت توش.”
فاطمه فشندی نویسنده دیگر این مجموعه، فضای کارگاه را اینگونه ترسیم میکند:
“ کنار دستم خانمی نشسته با وقار. شعری میخواند از دل. روبرویم زن جوانی داستانی را میخواند. او میخواهد روی پشت بام آپارتمانشان زراعت کند. در راه رضایت همسر، مردی جوان دو صندلی آن طرفتر بازی با کلمات را خیلی دوست دارد. او میخواهد با یک غلط املایی، غصه را قصه کند و در طرف راست من آقایی نشسته که هم سن و سال من است. در داستانش یک ندای آسمانی برای معشوقه میفرستد تا ندایش را شنیده باشد. آن خانم پرستار چه تعصبی دارد روی بیمارش در داستان و آن طرف میز، خانمی با جزئیات کامل، دلخوریها و دل شکستنها را طوری مینویسد که صدای شکستنش را میشنوی! خانم جوانی سوررئال مینویسد. او دست شما را همراه با داستان میگیرد و روی هزاران گوش راه میبرد و شما اصلا از له شدن آن گوشها زیر پا نمیترسید. او، استاد در این جمع، همه را تشویق میکندبه بیشتر نوشتن. اینها را گفتم که بدانید چرا این کلاس را آنقدر دوست میدارم و دلم میخواهد یک روز با این جمع پانتومیم بازی کنم.”
اصغر میانآبی، بین بچههای نویسنده معروف است به “ دایی جیجی” شخصیت جالبی بنام “اصغر کله” را در داستانهایش ابداع کرده است. شخصیت طنزآلودی که در ذهن او پنهان شده و زیر و بم کارهایش را زیر ذرهبین میگذارد. او اینگونه قلم میزند:
“ اینجانب اصغر کلهپز که معرف حضورتان هستم در روز رستاخیز همه شماها رو از نعمات خونههای شیک و ارزانی که قرار است اوس جیجی در اون دنیا یعنی در جهنم برایتان بسازد، بهرمند خواهم کرد.”
اینهم شمهای از نوشته محمد کریم زاده، آموزگار کارگاه نویسندگی هزار اوسان دالاس که خود موسس این نهاد بوده است. او میگوید:
“روش من، هم در این کارگاه و هم در پیشینهی تدریس، نه انگشت نهادن بر ناتواییها بلکه نشان دادن و زدودن بیهیاهوی آنها و بر شمردن تواناییها و کومک به رشد و بالندگی استعدادها بود. دور ماندگی از میهن انگیزهای بود برای روآوری یاران برون مرز به داستان و داستان نویسی که بی شک از کاراترین راه
کارها برای دسترسی به زبان و نشان دادن هویت خویش با آن است.”
نخستین رو نمایی عموی از کتاب هزار اوسان، با حضور همه اعضا کارگاه در روز بیست و چهارم جون، دوهزار و هیجده’ برگزارخواهد شد.
Date: June 24,2018
Time: 3:30 to 6:30
“Frisco Celebration Hall”
5353 independence parkway,
Frisco, TX, 75035