«شهرداد روحانی» از سرمایه های افتخار هنر ایران است، هنرمندی که با رهبری ارکسترهای بین المللی، در جامعه جهانی نامی مطرح است، از جمله رهبری ارکستر یانی که درواقع شهرداد، یانی را نیز تحت تاثیر قرار داد. در سال های اخیر شهرداد روحانی ضمن رهبری و اجرای کنسرت هایی در سطح جهانی، بنا به تقاضای موزیسین های جوان به ایران سفر کرده و برنامه هایی را روی صحنه آورده که سبب حرکتی تازه در نسل تازه موزیک داخل ایران شده است.
شهرداد روحانی اخیرا با ساختن و اجرای سوئیت سمفونی خلیج فارس، توجه جهان را به ایران، هنر و تاریخ ایران و ماجرای خلیج فارس جلب کرده است.
با شهرداد روحانی بمناسبت کنسرت بزرگی که در 23 فوریه در رویس هال یو سی ال ای دارد گفتگویی اختصاصی بعمل آوردیم.
***
• ما در این سال ها پیگیر فعالیت های شما در ایران بودیم و موسیقی شما،تنها موسیقی است که درایران می تواند حرکتی ایجاد کند و سبب دلگرمی موزیسین ها باشد و حتی شاید اگر یک رفرم (انقلابی) در موسیقی بوجود بیاید .
– البته این نظر لطف شماست و خدا را شکر که هنرمندان بسیاری در ایران هستند که در حال فعالیت در زمینه های مختلف هستند. من صرفا خیلی به موسیقی علمی اعتقاد دارم چرا که موسیقی در عین حال که یک هنر بسیار والایی است یک علم است که بایستی واقعا این علم را آموخت و منتقل کرد.
در این زمینه حق با شماست. من سعی می کنم که این ارتباط با موسیقیدانان و جوانان ایرانی همیشه وجود داشته باشد و من خوشبختانه این کار را انجام می دهم و نتیجه بسیار خوبی هم داشته… یکی از کارهای اخیری که در تهران درحدود 3-4 ماه پیش انجام دادیم، قطعه «سوئیت سمفونی خلیج فارس» را ساختم که در تهران با یک عده از جوانان هنرمند ایرانی شامل ارکستر و گروه کُر در حدود 120 نفر بودند در سالن برج میلاد و برای دو شب برنامه داشتیم که با استقبال بسیار خوبی هم روبرو شدیم متاسفانه در ایران اجرای برنامه ها را پیشاپیش نمی توان پیش بینی کرد و به قول معروف دقیقه 90 گاه اتفاقی می افتد، اما خاطرم هست که این برنامه وسط هفته اجرا می شد روز دوشنبه، سه شنبه که خیلی روز خوبی برای اجرای کنسرت نبود ولی با این حال چون سالن در آن روزها خالی بود برنامه در آن روزها اجرا شد و چهار هفته قبل از آن به من خبر دادند که بلیط های این برنامه تمام شده و متاسفانه امکان این که برنامه را تکرار کنیم وجود نداشت چون سالن پیدا نمی شد و خدا را شکر در این سالن برنامه های متعددی اجرا می شود.
اتفاق جالبی که افتاد این بود که با 29 دوربین HDاین برنامه فیلمبرداری و کارگردانی شد و کارگردانی این برنامه را هم یکی از کارگردانان خوب ایران محمدرضا هنرمند به عهده داشت و درحال حاضر هم درحال تدوین این ویدیو است. که بزودی شاید تا عید نوروز ویدیوی این اجراآماده بشود و به بازار ارائه گردد که به نظر من بسیار قدم مثبتی خواهد بود برای اینکه نشان خواهد داد که این قطعه در ایران با گروه کُر و ارکستر ایرانی ساخته شده و می تواند به شناساندن رهبر ارکستر ایرانی، نوازندگان ایرانی به دنیا موثر باشد.
• گفتگوی امروز ما به بهانه کنسرتی است که شما در 23 ماه فوریه در لس آنجلس خواهید داشت و به همین علت یک مروری داریم به تاریخچه این قطعه ارزشمند از زمانی که شروع شد. همانطور که گفتید استقبال هم در تهران بسیار زیاد بوده و امکان تکرار آن را نداشتید.
– در تهران حدودا 13-14 میلیون جمعیت دارد که فقط دو سالن که برای اجرای برنامه های این چنینی مناسب است یکی تالار رودکی سابق که درحال حاضر تالار وحدت نامیده می شود و دیگری سالن برج میلاد. متاسفانه در آن زمان هم تالار رودکی و هم برج میلاد وقت خالی نداشتند غیر از همان دو روز وسط هفته. در نتیجه ما همان دو روز را توانستیم اجرا داشته باشیم اما امید دارم که در ماههای دیگر در سال جدید ایرانی این برنامه را برای چند شب دوباره اجرا کنیم. ولی بعد از اجرای تهران، اولین اجرای اروپایی ما در شهر پراگ در جمهوری چک بود. من توانستم با ارکستر سمفونی پراگ و گروه کُر ارکستر سمفونی با حدود 140 نفر روی صحنه برویم که بسیار مورد توجه و استقبال قرار گرفت و البته من برنامه ای ترتیب دادم که از آهنگسازان ایرانی قطعاتی اجرا بشود و همینطور از همکار و دوست عزیزم آقای احمد پژمان من دو قطعه را رهبری کردم. همینطور قطعه ای نوشتم به اسم «باغ ایرانی» که برای ساز ویولن سل و گروه ارکستر که از یک سولیست ایرانی بسیار با استعداد و موفق، جوانی 21 ساله به نام آقای «کیان سلطانی» که در وین زندگی می کند دعوت کردیم. در حقیقت آن شب، شب موسیقی ایرانی بود که همه ما خوشحال بودیم که این کار اجرا شد چرا که صاحبنظران اروپایی و حاضرین نظر بسیار خوبی نسبت به این برنامه داشتند و هم رادیو و تلویزیون ها از آن بسیار گفتند.
• فقط دو شب اجرا داشتید؟
– بله تنها دو شب در سالن اصلی پراگ به نام Smetana Hall یکی از بهترین سالن های پراگ است.
•عکس العمل رسانه ها چطور بود؟
– من یک مصاحبه ای داشتم با رادیوی کلاسیک پراگ که راجع به موسیقی در کل درایران و راجع به موزیسین ها درایران و اطلاعات خوبی را در اختیارشان قرار دادم که توجه شدیدشان را جلب کرد و نکته جالبی که بایستی بگویم اینکه شب دوم بعد از برنامه اصولا گروهی برای گرفتن امضا و تبریک به سراغ هنرمندان می آیند، گروهی اهل پراگ آمده بودند که از میانشان یک آقای حدودا 60 ساله آمد جلو و گفت که بعد از شنیدن سوئیت سمفونی خلیج فارس علاقمند شدم که بروم ایران و کشور شما را از نزدیک ببینم و با فرهنگ این کشور آشنا بشوم. چرا که متاسفانه درخارج برداشت خوبی از ایران و ایرانی ندارند متاسفانه تاحدی این حرف درست است. تا حدی هم نه ولی همین که می بینید که ما در هنر از جمله سینمای ایران، شاعران ایرانی، نقاشان، موزیسین های ایرانی در دنیا جا باز کرده ایم و اینک هم بنظر می آید که باید هرچه بیشتر روی این مسائل تکیه بشود که بتوانیم ایران واقعی را نشان بدهیم و جهان با فرهنگ ایرانی آشنا بشود.
آن شب وقتی این آقایی که اهل چک این حرف را زد برای من خیلی دلگرم کننده بود چرا که هدف من اصلا از ساخت سوئیت سمفونی خلیج فارس و معرفی موسیقیدانان ایرانی همین است که برداشت بهتری از ایرانی و ایران به مردم جهان داده بشود. این را هم اضافه کنیم که اسم لاتین این کار Sinus Persicus Suiteاست.
• به عقیده من این کار یک اثر ملی و تاریخی است که وقتی این کار می تواند روی مردم چک چنین اثری بگذارد، مسلما این کار می تواند روی میلیون ها آدم درجهان اثر بگذارد و مسلما می تواند برای نسل ایرانی خارج و داخل ایران موجب سرافرازی باشد و من خیلی متاسفم که شما این امکان را در ایران نداشتید که بتوانید این برنامه را تکرار کنید ولی امیدوارم که این امکان پیش بیاید و این برنامه را برای میلیونها مردم اجرا کنید.
– جالب است که به شما بگویم که درایران مردم از شهرستان ها آمده بودند. چون بعد از برنامه می آمدند پشت صحنه و صحبت می کردند، از اصفهان، شیراز از نقاط مختلف آمده بودند چون متاسفانه این امکانات در شهرستان ها نیست در نتیجه مجبور هستند که از شهرستان های مختلف برای دیدن اینگونه برنامه ها به تهران بیایند.
• به هرحال کار بسیار غرورآمیز و استثنایی است. اصلا چه شد که شما تصمیم گرفتید این کار را بسازید؟
– ایده این کار از حدود 2 سال پیش به ذهن من آمد. من همیشه بدنبال این بودم که آثاری خلق کنم که صرفا در شناساندن تاریخ ایران و فرهنگ ایران موثر باشند پس این ایده به ذهنم رسید مخصوصا که چند سالی است زمزمه هایی از خلیج عربی می شنویم پس برای من خیلی مهم بود که حداقل از طریق زبان موسیقی آنچه در دل و قلب و ذهن خود داشتم بیان کنم. اتفاقا این قطعه سوئیت سمفونی خلیج فارس از 12 قسمت کوتاه که هر کدام حدود 3 – تا 4 دقیقه طول می کشند تشکیل شده که هر قطعه ای یک قسمت از خاک کشور عزیز ما را به زبان موسیقی بیان می کند. مثلا ما مکانی داریم در جزیره قشم به نام «جنگل حرّا» Mangrove Forest ، که این طور می گویند که در تمام دنیا 4-5 نقطه طبیعت به این شکل رخ می کند که یکی همین جنگل حراّست که در 24 ساعت با توجه به جزر و مد آب دو طبیعت کاملا مختلف دارد و حیواناتی که در این جنگل هستند در 24 ساعت کاملا عوض می شوند بطور مثال وقتی شما صبح به این جنگل می روید به علت اینکه آب پائین رفته شما یک نوع طبیعت خاص را می بینید ریشه درختان که اسرارآمیز هستند و بعد شب که نگاه کنید کاملا طبیعت متفاوتی با حیوانات متفاوتی را می بینید. این جنگل حرّا را من سعی کردم با موسیقی توصیف کنم که به نظر من کار خوبی شده و یا مثلا جایی داریم به نام «دره ستارگان» که دره ای است که در طی 2000 سال قدمت به علت باد و تغییر آب و هوا یک جای بسیار عظیم و دیدنی درست شده که بعضی شب ها مخصوصا در تابستان به قدری ستاره در آسمان می بینید که کف زمین روشن میشود. این ها خیلی تصویری بود برای من که سعی کردم برای هر قسمت از این نقاط یک موسیقی بسازم که نتیجه آن همین سوئیت سمفونی شده.
ساخت این طرح 8 ماه طول کشید و خوشبختانه در ایران بخش های خصوصی هستند که هنوز دلشان برای هنر، ورزش و نقاشی… می تپد. بانک سامان چون یک بانک خصوصی است قدم پیش گذاشت و باعث شد که من بتوانم این قطعه را با ارکستر سمفونیک لندن و همینطور گروه کُر لندن در استودیو Abbey Road Studios ضبط کنم چرا که کار ملی بود و خوشبختانه توانستیم کاری که مورد نظرم بود انجام بدهیم و ضبط کنیم و درحال حاضر هم در دست علاقمندان قرار بگیرد. همینطور اجراهای دیگری در این مدت داشتیم و همینطور امیدوارم که در امریکا در شهرهای مختلف هم بتوانم اجرا کنم.
• ما فعالیت شما را در ایران پیگیری و منعکس می کردیم همینطور در پراگ هم که بودید رویدادش در مجله منعکس شد و چه عکس العمل خوبی در بین مردم داشت بیلبوردی که در ایران برای این قطعه شما گذاشته بودید متوجه شدیم که برای چند روز بیشتر دوام نیاورده بود چرا؟
– این برای اولین بار بود که عکس یک رهبر ارکستر و کسی که در ایران شناخته شده است در معرض دید قرار گرفته بود. متاسفانه در ایران امروز خیلی به هنرمند حتی با اینکه این کار، یک کار ملی هم بود خیلی بها نمی دهند.
• در تهران تماشاچی یا بیننده کار شما در چه رنج سنی بودند؟
– می توانم به جرات بگویم که مثلا 90% جوانان زیر 30 سال و اکثرا هم دانشجویان موسیقی بودند که البته عده ای هم اصلا کاری با موسیقی ندارند و فقط علاقمند موسیقی هستند ولی اکثرا جوان ها هستند و اینطور که آمار بیان می کند حدود 60درصد جمعیت ایران زیر 30 سال هستند و در این دوره بعد از انقلاب بدنیا آمدند و کشور جوانی است و استعداد در آن زیاد است علاقه زیاد است. متاسفانه محیط مناسبی برای تشویق هنر نیست ولی خوشبختانه الان همانطور که می گویند دنیا یک دهکده جهانی است و ارتباطات خیلی نزدیک شده، جوانان توانسته اند خود را جلو ببرند و به همین خاطر در تمامی زمینه ها پیشرفت هایی حاصل شده است.
• چه شد که تصمیم گرفتید این شانس را به ما در لس آنجلس بدهید که این اجرا را ببینیم؟
– خوب همانطور که می دانید محل زندگی من لس آنجلس است و من به این شهر و مردم مدیون هستم و بردن یک همچین برنامه ای روی صحنه کار ساده ای نیست و این برنامه ای که ما قرار است در 23 ماه فوریه در سالن دانشگاه UCLA اجرا کنیم درحدود 110 نفر نوازنده و کُر خواهیم داشت. خوشبختانه اولین اجرای امریکایی این قطعه را از لس آنجلس شروع کردیم.
• چه سازمان هایی شما را حمایت می کنند؟
– سازمان شهرداد روحانی… این برنامه ای است که خود من پا پیش گذاشتم و البته دوست بسیار عزیزی دارم که سازمانی دارد به نام Oncore Media که به من کمک کردند و درحقیقت ما دو نفر داریم این کار را روی صحنه می بریم و دوست من هم به خاطر علاقه شخصی به خاطر علاقه ای که به فرهنگ سرزمین ایران دارند بیشتر عمر خود را هم در خارج از ایران بودند، آقای نشاط، حدود 40 سال است که به ایران نرفتند و در امریکا بودند، خانم بیتا میلانیان کارهای تبلیغات و هماهنگی های این برنامه را انجام می دهند و همه هم ایشان را می شناسند و با توانایی هایشان آشنا هستند.
• در این برنامه آیا همه قطعات را اجرا خواهید کرد؟
– بله درشب 23 فوریه قسمت اول برنامه حدود 45 دقیقه تا 50 دقیقه قطعه سوئیت سمفونی خلیج فارس در 12 قسمت اجرا خواهد شد بعد از آنتراکت قطعات دیگری هست که من پیانو می زنم و ارکستر را رهبری می کنم ، قطعاتی که شاید مردم با آن ها بیشتر آشنا هستند مثل «رقص بهار»، «سرزمین من» ، «فریاد تو».
• شما مرتب به ایران رفت و آمد دارید. می دانم که با چه مشکلاتی روبرو هستید و با چه عشقی می روید به آنجا. شاید خیلی ها ندانند که شما یک انسان مستقل هستید و همیشه روی پای خودتان ایستادید و به هیچ سازمان دولتی ، ارگان و دسته و گروهی تعلق نداشتید.
– غیر از سازمان مردم ایران و کشور عزیزم ایران.
• شاهد بودیم و همه می گفتند که شما با چه جرأتی دارید برای اولین بار رفتید به ایران و برنامه گذاشتید چون حتی هنرمندان داخل هم در فشار و منگنه بودند و شما رفتید و بالاخره کمک کردید و هنوز شما در آنجا برای خیلی از هنرمندان سابق مایه امید شد برای گروه ها و کسانی که در آنجا با خون دل کار می کنند با حقوق های بسیار مختصر و فقط برای عشق به موسیقی کار می کردند و برای نسل جوان در رشته های هنری، سبب امید شد.
– بله اتفاقا بد نیست که من اشاره کنم به این مسئله که ما همه می دانیم در ایران امروز هنر و به خصوص موسیقی خیلی مورد توجه که نیست هیچ اصلا جزو کارهایی است که اصلا نباید باشد. حالا اشخاصی مثل من احساس می کنند دینی دارند و یا انجام وظیفه ای. من بخاطر عشق و علاقه من به کشورم و به مردم کشورم فکر می کنم که باید این کار را انجام بدهم و ترجیح می دهم که در کشور خودم این کار را انجام بدهم که چقدر هم به آن احتیاج است. انتقال هنر و دانش در ایران امروز خیلی می تواند موثر باشد و تنها علتی که من می روم و این کار را درا یران انجام می دهم تنها عشقی است که در ازای کارم از مردم می گیرم و شاید بد نباشد بدانید که من بارها برای گرفتن مجوز با چه مشکلاتی روبرو بودم. وهنوز هم حل نشده. ولی مهم برای من هدفی است که همیشه دنبال می کردم و آن هدف را الان بخصوص در این دوره بایستی جدی تر بگیرم شما به تاریخ نگاه کنید، همیشه مردم ایران حق خود را گرفته اند، همیشه حق پیروز بوده است. مطمئن باشید آنچه برپایه عدل و انصاف و انسانیت است می ماند وگرنه محکوم به نابودی است.
• ولی جای تاسف اینجاست که عده ای فکر می کنند وقتی هنرمندی برای ارائه هنر و تخصص خود به جوانان سرزمین خود و مردم خود به ایران می رود باید مهر وابستگی به او بزنند که صد البته آدمهای آگاه و دانا این کار را نمی کنند که نهایت بی انصافی است.
– عکس العملی که من از مردم در ایران می بینم بقدری گرم و با محبت و پر احساس و عمیق است که دلیلی است برای من که کارم و فعالیتم را در ایران ادامه دهم. وگرنه مشکلات خیلی زیاد است.
• شما که به ایران رفت و آمد دارید آیا با هنرمندان داخل ایران هم همکاری داشتید؟
– البته با خواننده ها خیر ولی وقتی با ارکستر سمفونیک تهران کار می کنم، با گروه کُری که تعداد آن ها هم بین 40 تا 70 نفر کار می کنم .
سال 2004 میلادی بود که من با یکی از خوانندگان ایران به نام «علیرضا عصار» که صدای بسیار خوبی دارند و تحصیل کرده هنرستان موسیقی ایران و جزو خوانندگانی هستند که ساز پیانو و گیتار می نوازند و هم آهنگسازی می کنند و همینطور قطعات را خیلی خوب اجرا می کنند همکاری کردم که این کار را ما به اسم «نهان مکن» که روی اشعار مولوی، شفیعی کدکنی و شاملو اجرا کردیم. جالب این که بگویم که چند وقت بعد از اینکه این کار به بازار آمد جمع شد به خاطر اشعارش و احساس کردند که این اشعار، اشعار مناسبی نیستند و جنبه سیاسی داشت.
در جواب سئوال شما کار من بیشتر با موزیسین های جوان است کنسرواتوار تهران خیلی روی برنامه ریزی متاسفانه جلو نمی روند. گهگاهی فعالیت دارند ولی با این حال من سعی می کنم که با جوانها در ارتباط باشم.
حتی چند وقت پیش به یک شخص خیّر ایرانی که در شمال کالیفرنیا زندگی می کنند گفتم که در ایران موزیسین ها و ارکستر سمفونیک ایران به نت احتیاج دارند. ایشان تقبل کرد و نتهای بسیاری که در ایران نبود خریداری کرد و من با یک چمدان نت رفتم ایران و تقدیم کردم به کتابخانه ارکستر سمفونیک تهران. کارهای اینطوری درحال انجام است و راجع به آن به ندرت صحبت می شود.
• در آخر یک بار دیگر راجع به برنامه ای که در لوس آنجلس دارید توضیح بدهید.
– این برنامه در 23 فوریه یکشنبه ساعت 8 شب در Royce Hall UCLA اجرا خواهد شد که ارکستر سمفونیک و گروه کُر که در حدود 150 نفر هستند مرا همراهی می کنند و در ضمن من یک سولیست ویلن هم دارم بنام Usha Capoor یک دخترخانم جوانی است که یکی از قطعات مرا به نام «باغ ایرانی» که من آن را نوشتم را اجرا می کند. قسمت اول سوئیت سمفونی خلیج فارس خواهد بود و قسمت دوم من پیانو خواهم زد و این خانم جوان هم که نوازنده ویلن هستند در یکی از قطعات مرا همراهی می کنند.