اندی و فوتبال بهم وابسته اند
اندی عاشق ورزش و ورزشکار است، بخصوص که فوتبال برایش عالم دیگری دارد هرگاه در هر گوشه دنیا، قهرمانان ایرانی به میدان مبارزه می روند، با اندی آنجا حضور دارد و به سراغ شان میرود و تشویق شان می کند، حتی برایشان می خواند و یا اگر به آنها دسترسی ندارد، برایشان ترانه می خواند، به آنها زنگ می زند، در رسانه ها تشویق شان می کند و حتی دیگران را هم وا میدارد برای آنها قدمی بردارند.
اندی مورد علاقه 99درصد از فوتبالیست هاست،علی دایی، کریم باقری و هر قهرمانی که در میدان برای ایران و ایرانی افتخار می آورد.
به این می گویند رفاقت ریشه دار
درست 36 سال است که ایندو با هم رفیق صمیمی هستند، از روزی که احمد مسعود کاباره تهران را براه انداخت، که بجرات یک جوان سی و چند ساله بود تا امروز که بجز موهایش که سفید شده، بقولی سن و سالش بالا رفته، با شهرام شب پره هنرمند محبوب و همیشه فعال رفیق بوده است.
احمد مسعود می گوید شهرام در شروع و پایداری کاباره تهران نقش داشته، در هر تنگنایی به داد من رسیده، همیشه در صحنه کاباره تهران درخشیده و حتی سبب تشویق دوستان هنرمندش به اجرای برنامه در تهران کوچک شده است.
جالب است بدانید که در طی 36 سال حتی یکبار هم این دو دوست صمیمی دعوا و قهر نداشتند فکرمی کنید چنین رفاقت هایی براستی تکرار شدنی است؟
همایون خسروی مهربان و روزی رسان است
همایون خسروی را همیشه خندان و مهربان می بینید، هنرمندی که بدون ادعا و بدون پز و افاده با بزرگترین ارکسترهای ایرانی و امریکایی همکاری داشته است، بقولی سنگین ترین ساز صحنه یعنی ویلن سل می نوازد، خوب هم می نوازد.
جالب است که هر هنرمندی از ایران میآید به شهر فرشته ها، خصوصا موزیسین ها و خوانندگان سنتی واصیل ، خیال شان راحت است که یک رفیق شفیق در این شهر دارند، آن هم همایون خان خسروی است که با مهر دست همه شان را می گیرد به سراغ رسانه ها و آدم های حامی فرهنگ و هنر می برد، وقتی خیالش راحت شد، که آنها مسیر خود را یافته اند، بی سروصدا و بدون هیچ توقعی، میرود به سراغ مسافر تازه از راه رسیده.
همه بدنبال شهرام شب پره برای بازی در نمایش
در طی 30 سال گذشته، شهرام شب پره بیش از همه خوانندگان معروف، به بازی در نمایش و سریال دعوت شده است. چرا؟ چون شهرام بدلیل ژن خانوادگی اش که از پدر همه فن حریفش سرهنگ شب پره به ارث برده، استعداد بازیگری دارد، در طی سالها در چند تلویزیون به بازی در سریال ها، تک پرده ها، شوهای مختلف ظاهر شده، و در طی همین سالها نیز به بازی در چند نمایش دعوت شده، که در چند کار نمایشی با علی پورتاش همبازی بوده است.
شهرام در صحنه بازی نمی کند، در قالب شخصیت ها فرو میرود و با وجود چهره آشنایش، تحسین تماشاگران را بر می انگیزد.
عکس از: مرتضی فرزانه
دیدار دوستان
انگار همین دیروز بود که پوری بنائی ستاره قدیمی سینما به لس آنجلس وبه دفتر مرکزی مجله جوانان آمده بود تا بادوستان خود دیدار کند، دیروز یعنی هفت هشت سال پیش، که فرصت دیداری بود با مرجان ستاره با سابقه سینما و خواننده خوش صدا، فریدون ژورک کارگردان و تهیه کننده سینما و بالاخره دیداری بود بعد از سالها با اکی بنایی که از سفر و دیدار خواهر بزرگ خود کلی خوشحال بود.
عکس العمل مردم و خردادیان
بدنبال مصاحبه جنجالی محمد خردادیان معلم با سابقه رقص در جوانان رادیو، که با جسارت خاصی همراه بود و همه اسرار زندگی خود را بازگو کرد، دوستداران خردادیان درهر محفل و مجلسی با او روبرو شدند او را تائید و حمایت کردند و بسیاری که بقولی خود را در کمدهای تاریک پنهان کرده بودند، با این اقدام خردادیان جرات ابراز نظر و گشایش اسرار زندگی خود را یافتند.
خردادیان می گوید من هرگاه به کشورهای اطراف ایران میروم با صدها نوجوان و جوان روبرو میشوم از شکنجه هایی که در ایران از سوی فامیل و دوستان و گاه مامورین دیده اند سخن می گویند.
عکس از: مرتضی قمصری
به تشویق دوستان هنرمند آمدند
یک کنسرت بزرگ در لس آنجلس اجرا می شد، هنرمندان سرشناسی در آن حضور داشتند و چهره های برجسته ای هم به دیدار آنها آمده بودند.
شهره آغداشلو و هوشنگ توزیع زوج محبوب و طلایی هنر، خیلی شیک و پرانرژی همه لحظات هنرمندان را تشویق می کردند، معین خواننده محبوب سه نسل و سوزان روشن خواننده نسل جوان.
برای سپاس از شهره و هوشنگ به سراغ شان آمدند و با هم یک عکس یادگاری گرفتند که بروایتی تکرار نشدنی بود.
سال 1998 ایلوش هنوز سرپا بود
تصویری از ایلوش قهرمان قهرمانان، کورش بیت یونان نویسنده معروف و قهرمان ژیمناستیک و عبدالله عکاس هنرمند، سه رفیق صمیمی که در سال 1998 در تهران با هم دیدارکردند ولی متاسفانه ایلوش و عبدالله به فاصله چند سال رفتند و دوست قدیمی خود را تنها گذاشتند.
سال 98 کورش بیت یونان برای دیدار دوستان قدیمی و فامیل به ایران سفر کرد، بعد از چند سال ایلوش را که از زندگی درخارج خسته شده و به ایران بازگشته بود، ملاقات کرد و عبدالله دوست مشترک شان، آنها را به عکاسی خود در تهران برد و از آنها تصاویر ماندنی گرفت ولی این تصویر را دوست مشترک دیگر گرفت که ماندگار شد.