بدلیل در سفر بودن منصور، گفتگو با منصور را در هفته آینده می خوانید

به دنبال کنسل شدن کنسرت بیژن مرتضوی و منصور در دالاس، که باعکس العمل های گسترده از سوی مردم روبرو شد و بسیاری اعتراضات خود را بروی سوشیال میدیا انتقال دادند، خیلی ها از طریق ایمیل و فیس بوک با جوانان تماس گرفتند و بعضی اعتراض خود را مستقیما به برگزارکنندگان کنسرت و همچنین 2 خواننده معروف فرستادند.
این کنسرت در اصل ادامه تور منصور و بیژن در شهرهای مختلف امریکا بود وقرار اینکه در چند شهر دیگر هم ادامه یابد.
مجله جوانان به شیوه همیشگی خود پای حرفهای مردم، دو هنرمند دخیل در کنسرت و دو برنامه گذار نشسته است. البته منصور راهی سفر بود وفقط گفت سرمایه گذاران دستمزد نوازندگان را ندادند و هفته آینده توضیح کامل می دهم.
مردم چه گفتند؟
بسیاری از مردم بروی فیس بوک ها و دیگر سوشیال میدیاها، اعتراض خود را به گوش ها رساندند.
خانمی نوشت: کنسل کردن کنسرت در شرایطی که مردم درون سالن نشسته و انتظار خواننده ها را می کشیدند، یک توهین بزرگ بود، این اقدامات در شأن جامعه ایرانی نبود که در طی سالها برای خود در تگزاس اعتبار بالایی بدست آورده بود. ما شنیدیم برنامه گذاران پول بلیط های فروخته شده را از گیشه سالن دریافت کرده و غیب شان زده است. من این فاجعه را در هیچ شرایطی نمی پذیرم.
آقایی نوشته بود: به اعتقاد من باید بیژن مرتضوی و منصور در هر شرایطی، حتی در اوج اختلاف با برنامه گذاران به میان مردم و یا روی صحنه می آمدند و با آنها حرف می زدند، اسرار پشت پرده را بازگو می کردند. چون مردم از هنرمندان خود انتظار دارند.
اگر براستی هنرمندان به گفته خودشان دستمزدشان را نگرفتند، حداقل باید بخاطر مردم برنامه را کوتاه تر اجرا می کردند.
خانم دیگری نوشته بود: نه تنها جامعه ایرانی بلکه جامعه امریکایی و مهاجرین در دالاس، در مورد کنسرت های ایرانی بمناسبت نوروز، دیدگاههای مثبتی دارند، خاطره های خوبی دارند و من بعنوان یک ایرانی متاسفم که این حادثه آنهم به مناسبت نوروز درحالیکه صدها نفر درون سالن نشسته و در انتظار اجرای برنامه بودند ناگهان پلیس مردم را ناچار به ترک سالن کرد و درواقع آبروی جامعه ایرانی رفت.
آقایی نوشته بود: با این رویداد تلخ، من و خانواده ام هرگز به کنسرت ایرانی نخواهیم رفت چون من با بچه هایم به کنسرت رفته بودم و واقعا در آن لحظه نمی دانستم چه جوابی به آنها بدهم. چون آنها در امریکا بزرگ شده اند. شاهد بودند که گاه کنسرت های امریکایی بهم می خورد، ولی دلیل اش حادثه بزرگی، بیماری خواننده و یا یک فاجعه محلی است و بدنبال آن به مردم محترمانه توضیح می دهند، ترتیبی می دهند تا آنها باهمان بلیط در کنسرت بعدی شرکت کنند. ولی آن شب هیچکس به درستی توضیح نداد که چرا باید به مردم توهین بشود و تازه صدایشان هم در نیاید.

بیژن مرتضوی چه گفت؟

1555-15

بیژن مرتضوی هنرمند برجسته درباره کنسرت دالاس می گوید من همیشه در هر صحنه ای به مردم می اندیشم، به احترام و شخصیت مردم ایران، به همین جهت این رویداد مرا بسیار آزرد درحالیکه تا آخرین لحظات حاضر شدم بدون هیچ دستمزدی روی صحنه بروم و ساعتها برای مردم بخوانم ولی چرا نشد خود قصه ای دارد. در شب کنسرت ما حتی ساندچک کردیم آماده اجرای کنسرت بودیم، من اصولا قرارم اجرای برنامه با ارکستر منصور بود چون می خواستیم هزینه کمتری داشته باشیم با یک ارکستر کفایت کردیم، من با ارکستر تمرین هم کردم، تا در آخرین لحظات فهمیدم ارکستر پول خود را می خواهد و حاضر به گذشت هم نیست می گفتند ما هنوز دستمزد کامل خود را نگرفته ایم، بهرحال من در اتاقم در انتظار بودم تا منصور برنامه اش را تمام کند، ولی ساعت ده دیدم گروهی به اتاق من آمدند و گفتند منصور حاضر نیست روی صحنه برود و می گوید ارکستر حاضر به همکاری نیست. من در آن لحظه به یاد مردم و مغازه داران افتادم که نوروزشان خراب میشود، گفتم حاضرم من بروی صحنه بروم و برنامه را اجرا کنم ولی ارکستر حاضر به همکاری نبود تصمیم گرفتم به میان مردم بروم و روی صحنه بروم با مردم حرف بزنم ولی پلیس اجازه نداد. ولی دیدم که مردم با شرف و با اخلاق با متانت با این مسئله برخورد کردند، مغازه داران با علو طبع و مهربانی با مسئله برخورد کردند.
من با منصور حرف زدم، گفت ارکستر خود تصمیم می گیرد، چون دستمزد خود را نگرفته اند حق دارند اما من دو مسئله ناراحتم کرد یکی اینکه شب عید مردم مهربان منطقه دالاس خراب شد و بعد مغازه داران بیگناه به دردسر افتادند که حق شان نبود و من آماده ام به دالاس بروم و برای مردم کنسرتی بدون دستمزد برنامه اجرا کنم و جبران آن شب را بکنم چون حق مردم نبود.
خود مردم مرا خوب می شناسند، من هیچگاه در هیچ شرایطی خلف وعده نکرده ام و امیدوارم هرچه زودتر جوابگوی مهر همیشگی مردم دالاس باشم.

شهرام شهرابی و محمد کاظمیان دردفتر مجله جوانان

1555-14

دوشنبه گذشته شهرام شهرابی و محمد کاظمیان که کنسرت های بیژن و منصور را ارائه میدهند، برای توضیح درباره کنسل شدن ناگهانی کنسرت دالاس به دفتر جوانان آمدند.
شهرام شهرابی گفت وقتی شب بزرگداشت هایده در ترکیه بهم خورد، من با بیژن مرتضوی حرف زدم. سرانجام منجر به اجرای یک تور سراسری به اتفاق منصور شد، من بلافاصله با منصور حرف زدم و منصور که از دست منیجر خود صدایش به آسمان بود پیشنهاد را پذیرفت. من به اتفاق محمد کاظمیان تور را تدارک دیدیم، سه هفته تبلیغات ادامه داشت و همان روزها منصور یک قرارداد جلوی من گذاشت که با حرفهایی که قبلا زده بودیم مطابقت نداشت ولی او گفت من باید این قرارداد را داشته باشم تا در برابر خانواده ام جوابگو باشم.
من در یک بن بست زیر آن قرارداد را امضا کردم، ولی به او فهماندم که با توجه به تعداد مردم در سالن، دستمزدها را می پردازیم، آنروزها از همه جا زنگ می زدند و پیشنهاد اجرای کنسرت را در شهرهای مختلف می دادند، حتی از اروپا هم تماس گرفتند. من و آقای کاظمیان خیلی امیدوار شدیم، نکته مهم اینکه بیژن مرتضوی از همان روز اول با ما کنار آمد و گفت با توجه به درآمد کنسرت دستمزد خود را می گیرد، که خیلی منصفانه بود.
اولین کنسرت در واشنگتن دی سی بود که سودی دربر نداشت ولی منصور از همان روز اول مرتب دستمزدهای بالا می گرفت به شیکاگو رفتیم، و بعد رفتیم ونکوور، کاظمیان شیک ترین سالن را گرفته بود، در سالنی که ما انتظار 3000 نفر را داشتیم که ممکن نشد و تا آن لحظه هرچه پول به دست ما میرسید منصور می گرفت. با توجه به چک ها و رسیدهای بانکی، منصور 32 هزار دلار از ما گرفت درحالیکه بیژن دستمزد بالاتری داشت، هنوز یک دلار هم نگرفته بود و ما بدهی هایمان هر بار به بیژن بیشتر شده و بزودی این بدهی ها را جبران خواهیم کرد.
محمد کاظمیان که سابقه طولانی در اجرای کنسرت ها در طی بیست و چند سال گذشته دارد گفت ما باید از بیژن مرتضوی بخاطر منش جوانمردانه اش تشکر کنیم چون بیژن همه نوع همکاری را کرد و در شب کنسرت دالاس، ما با وجود فروش نه چندان دلخواه بلیط، آماده پذیرش ضرر و زیان بودیم، با سالن در مورد کم کردن مبلغ اجاره سالن حرف زدیم، که آنها از 11 هزار دلار به 6 هزار دلار موافقت کردند ووقتی منصور از راه رسید، جلوی همه از مدیریت هتل به دلیل این همکاری تشکر کرد و گفت من امشب به روی صحنه میروم و بهترین خاطره را با بیژن برای نوروز ایرانیان می سازیم.
در طی این مدت من بخشی از عواید فروش بلیط در فروشگاه ها و گیشه ها، که حدود 10 هزار دلار می شد بلافاصله از طریق دی جی اشکان، پول را به دست «ساندمن» رساندیم، از فروش آن لاین، پول سالن را دادیم و در دست من 650 دلار ماند.
گروهی بعد از کنسل شدن به سراغ من آمدند، من 650 دلار پول گیشه و مبلغی از جیب خود به گروهی پرداختم تا آنها را آرام کنم، اما چه شد که کنسرت کنسل شد؟ وقتی همه چیز آماده شد، به سراغ منصور رفتم منصور در میان حیرت همه گفت باید 14 هزار دلار دستمزد ارکستر بپردازید وگرنه روی صحنه نمی آیند. آقای جبلی حاضر شد 5 هزاردلار چک بدهد، ولی او باز هم نپذیرفت.
برایش توضیح دادیم که کل درآمد فروش بلیط ها مبلغ کمی نبود، که همه را به سالن، ساندمن، بلیط هواپیما و هتل و دیگر دست اندرکاران را پرداختیم ولی متاسفانه به نتیجه نرسید، بیژن مرتضوی حاضر شد با ارکستر منصور روی صحنه بخواند ولی ارکستر همکاری نکرد و آن حادثه پیش آمد، حتی پلیس ریچاردسون هم به محل آمد و با همه حرف زد، واقعیت را فهمید.
شاید مردم ندانند که بدلیل پرداخت دستمزدهای منصور که درواقع بالا بود، ما تحت فشار قرار گرفتیم و همچنین با پرداخت پول بلیط هواپیمای ارکستر و خواننده ها، پول هتل و غذا و دیگر هزینه ها، این تور از آغاز بدلایل مختلف و تراکم برنامه های نوروزی با ضرر همراه بود. و کاش مردم از واقعیت های پشت پرده آگاه می شدند، ما هنوز آماده هستیم تا نه تنها در دالاس بلکه در شهرهای دیگر این کنسرت ها را ادامه بدهیم و جبران این حادثه بشود. البته یادتان باشد حضور 6 برنامه هنری در یک شهر، امکان اجرای کامل کنسرت را نمی دهد.