مصاحبه از:فرح شكوهي
By: Farah Shokouhi
منيژه تيموري طراح، خياط هنرمند ايراني برنده جايزه اسكار بهترين طراحي Costum Design
منيژه تيموري براي دهها فيلم امريكائي و دهها ستاره لباس طراحي كرده و دوخته است
در جامعه هاليوود با رويدادهاي شيرين، احترام آميز
بسياري روبرو شدم، ولي پايمال شدن حق را هم ديدم
“منيژه تيموري’ طراح و خياط ايراني كه براي دهها فيلم امريكايي و چند چهره معروف هاليوود، لباس طراحي كرده و دوخته است، هميشه سعي داشته بي هياهو به فعاليت خود ادامه بدهد. درحاليكه سال 2004 براي طراحي يك لباس Costum Design برنده اسكار شد.
با خانم تيموري در راديو جوانان يك مصاحبه كامل داشتيم، كه با توجه به استقبال شنوندگان راديو در سراسر جهان، اين مصاحبه را در مجله جوانان چاپ ميكنيم تا بسياري از خوانندگان مجله جوانان در سراسر گيتي با اين طراح هنرمند ايراني بيشتر آشنا شوند.
• چگونه به كار طراحي و دوزندگي علاقه مند شديد و از چه زماني شروع كرديد؟
– كار خياطي را از مادر بزرگم كه خياط بود و كارهاي هنري مثل گلدوزي و نقاشي ميكرد ياد گرفتم، من در كنارش لباس عروسك ميدوختم تا كم كم علاقمند شدم، در نوجواني به مدرسه خياطي رفتم.
• دوزندگي را از ايران شروع كرديد يا از امريكا؟
– در ايران، در اوقات فراغت بعنوان سرگرمي براي دوستان و فاميل ميدوختم ولي به صورت حرفه اي در امريكا شروع كردم.
• چگونه به هاليوود راه يافتيد و اولين كار شما چه بود؟
– يكي از دوستانم كه در هاليوودكار ميكرد به من پيشنهاد همكاري در فيلمي را داد كه بر سر لباس آن به نتيجه نميرسيدند من به عنوان سوپروايزر در قسمت خياطي آن شركت استخدام شدم، در سال 1992 براي اولين فيلم بنام StarTrack سفربه كهكشانها، كه براي من بسيار جذاب و هيجان انگيز بود كار كردم.
• به عقيده خود شما بهترين لباسي را كه براي يك هنرمند دوخته و طراحي كرديد، چه زماني و چه كسي بود؟
– شاه گل آن فيلم ها، فيلمي به كارگرداني كلينت ايستوود با بازي خود او بود كه براي او و چهار هنرپيشه معروف ديگر هم در فيلم
Space Cowboy لباس دو ختم و لباس هاي فضايي كه براي فيلم Contact و 13 Apollo دوختم كه طرح و دوخت كاملا استثنايي داشتند.
لباس هايي كه ميدوختم بعد از اين كه در سينما و يا ردكارپت ميديدم، خودم باورم نميشد كه توانايي دوخت آنرا داشته باشم.
– زماني كه اولين لباس دوخت خود را بر روي يك چهره معروف ديديد چه احساسي داشتيد؟
– اولين بار لباس دوخت خود را بر روي >پاتريك استوارت< ديدم. تيم دوزنده آن فيلم بعد از 2ماه كه نتوانسته بودند به نتيجه دلخواه خود برسند از من دعوت به همكاري كردند و تنها اشتباه آنها انتخاب پارچه بود. با انتخابي كه من كردم تمام اعضاي آن گروه بزرگي كه براي تهيه فيلم كار ميكردند، باضافه كارگردان و تهيه كننده براي من يك دست بلند زدند و با هيجان مرا بغل كردند و تشكر كردند. من خودم هيجانم از آنها بيشتر بود به حدي كه قطرات اشك هم از چشمانم سرازير شد.
• بالاترين زماني كه براي دوخت و طراحي يك لباس گذاشتيد چه مدت بود؟
– در هاليوود زمان خيلي كوتاهه و من وقت كمي را براي دوخت و طرح دارم، در سال 2004 لباسي را براي آنجلينا جولي دوختم كه او در روي ردكارپت اسكار پوشيد كه او معرفي كننده ي جوايز اسكار بود، يعني او براي معرفي يك هنرمند بر روي صحنه اسكار ميرفت كه من آن لباس را در 2 روز دوختم كه بسيار كار ظريف و حساسي بود بايد خود آنجلينا آن لباس را تاكيد ميكرد و حساسيت خاصي روي اين موضوع داشت و وقتي كه من لباس را تحويل او دادم و توي خونه لباس را بر تن او ديدم باورم نميشد.
•درباره آنجلينا جولي گفتيد، او چه شخصيتي دارد؟
– در كار هاليوود من بسيار با شخصيت هاي متفاوتي روبرو ميشوم و اصولا كار آساني نيست، ولي من هميشه با آنها بسيار راحت بودم بخصوص با آنجلينا جولي، بسيار زن مهربان و قدرشناس از كار هنري بخصوص كار من است و در فاصله كوتاه پروكردن لباس، از من درباره ايران ميپرسيد وضعيت زنان در ايران، و اشتياق خودش را نشان ميداد كه يكروزي به ايران برود تا به زنان ايراني كه چقدر ستم ميكشند كمك كند.
• ميدانيم كه او با بردپيت هنرپيشه محبوب صاحب چند بچه هستند و قرار است كه با همديگر ازدواج كنند، آيا بردپيت را هم ملاقات كرديد و در رابطه او با آنجلينا جولي بيشتر بگوئيد.
– با هم بسيار محبت آميز و با احترام هستند و بطور مشترك به بچه ها خوب ميرسند. من براي بردپيت هم لباس درست كردم و از آنجلينا خواسته بود كه از پارچه كتابي با الفباي انگليسي براي بچههايش درست بكنم و كتاب ديگري با حيوانات. وقتي كه آنها را درست كردم و به او دادم، با هيجان كتابها را برد و به برد پيت نشان داد و بردپيت قبل از اينكه حتي نگاهي به كتابها بياندازد، آمد و دست مرابوسيد و قدرداني كرد و گفت كار شاهكاري كرديد.
• براي پرو كردن لباس، آيا شما به ديدار هنرمندان ميرويد و يا آنها به استوديوي شما ميآيند؟
– 90درصد من به ديدار آنها ميروم، يا به خانه آنها و يا هتل آنها ميروم، معمولا هنرمنداني كه خيلي مشغله ندارند به استوديوي من ميآيند، و خانه هنرمندان هم را ديده ام. خانه بسيار زيبايي كه ديدم، خانه >شرCher( <)خواننده و هنرپيشه معروف است كه با طرحي و دكوري زيبا در محلي بسيار چشمگير و روبروي اقيانوس آرام، بالاي تپه هاست و وقتي از توي اتاق نشيمن به استخر خانه نگاه ميكردم، انگار كه استخر به اقيانوس آرام ميپيوست.
• سر فيلمبرداري هم حضور داريد؟
– اكثر اوقات، من ساعتها شايد تا 2 يا 5 صبح آنجا هستم، براي اينكه من لباس را به تن آنها ميكنم و در ميآورم و تا زماني كه فيلمبرداري تمام نشود من هم حضور دارم. خيلي سخت كار ميكنم. ولي شايد باورتان نشود من لباسي را گرفتم كه تا صبح روي آن كار كردم تا لباس به موقع دست آنها برسد. اما وقتي به عنوان مثال آنجلينا جولي را ميبينم كه بر روي ردكارپت راه ميرود تمام خستگي را فراموش ميكنم و به جاي آن احساس افتخار و غرور ميكنم.
• آخرين طرح و دوخت شما چه بوده است؟
– آخرين فيلمي را كه من طراح و دوزنده بودم The Last Samurai بود كه هنرپيشه آن تام كروز بود، كه آن فيلم به عنوان بهترين لباس دست دوز، كانديداي اسكار شد كه دوخت آن بسيار سخت بود، چون لباسهاي قديمي با چرم، و حتي لباسي كه براي اسب آن ميدوختم كار آساني نبود.
• از احساس خود، در زماني كه برنده بهترين Customاسكار در سال 2004 شديد، بگوئيد؟
- هيجانم قابل وصف نبود، باور نكردني بود، از همه مهمتر قدرداني و احتراميكه هر كدام از اين افراد به من و ايراني بودن من نشان دادند خيلي مشتاق بودند كه درباره ايران بپرسند واين مسئله بيشتر به من احساس غرور ميداد تا خود اسكار.
• هنرمندان با شناختي كه از شما پيدا ميكردند نظرشان در باره ايران چه بود؟
– اكثرا درباره ايران و بخصوص در زمينه سياسي اطلاعاتي ندارند، ولي وقتي كه پاي صحبت من مينشستند احساس همدلي با مردم ايران و من داشتند و اصولا كسي را پيدا نكردم كه با شنيدن اينكه من ايراني هستم، با من كج رفتاري كند و غير از احترام، قدرداني و تشكر چيز ديگري نديدم و همين باعث شد كه تمام انرژي خود را در اين كار بگذارم.
• ميدانيم كه شما در تمام رشته هاي هنري، مانند فيلم، موزيك ويديو، عكسبرداري، فعال بودهايد، از هر كدام چه خاطرههايي داريد؟
– از هركدام آنها خاطره زيبايي دارم، آخرين تجربه موزيك ويديو، به مايكل جكسون تعلق داشت كه 3 روز آخر زندگي او بود و روزهاي زيباي من بود كه مايكل جكسون در
Staple Center تمرين ميكرد كه اين برنامه كاملا محرمانه بود كه من و گروه مايكل فقط آنجا بوديم و من به عنوان Custom Maker بايد آنجا باشم كه وقتي لباس عوض ميكرد، بايد تغييرات ضروري را به آنها ميدادم و من آرزويم اين بودكه اين خواننده نابغه را ببينم. آخرين شبي كه برنامه اش را اجرا كرد، آهنگ >آزادي بچه هاي دنيا< را خواند و آن اجرا مرا خيلي تحت تاثير قرار داد و من شروع به گريه كردم، آنجا خيلي خلوت بود و وقتي كه او از روي صحنه پائين آمد، به من گفت كه چرا گريه ميكني، در جواب گفتم كه اين آهنگ و اجراي تو، تا عميق ترين نقطه قلب مرا لمس كرد و به آرزوي خودم كه ترا اينقدر از نزديك ببينم و حرف بزنم رسيدم. او مرا بغل كرد و پرسيد، مال كجايي؟ و وقتي من با افتخار گفتم كه ايراني هستم، انگشت خود را به علامت پيروزي بلند كرد و گفت ما پيروزيم و وقتي كه فردا خبر مرگش را شنيدم بسيار متاثر شدم چون او آدم فروتن، متواضع و قدرداني بود و هر كس هر كاري براي او ميكرد مايكل بغل اش ميكرد و تشكر ميكرد.
• از خاطرات جالب و شنيدني ديگرتان بگوئيد.
– من دوست دارم از خاطرات شيرين خود بگويم، از جمله جودي فاستر كه در آن زمان يكي از محبوبترين هنرپيشگان زن هاليوود بود، براي اولين بار من براي پرو لباسش به واشنگتن رفتم، قبل از اينكه لباسش را ببيند، دستهاي مرا گرفت و بوسيد و گفت ممنونم كه از لس آنجلس تا اينجا آمده اي كه پرو لباس مرا انجام بدهي، اينكار او مرا گيج و خوشحال كرد كه واقعا بدرستي نميتوانستم در موقع پرو لباس ايرادهاي لباس را بگيرم و جالبتر اينكه براي تصميم نهايي براي اين لباس، يك گروه 20 نفري دورش ايستاده بودند، از كارگردان گرفته تا بقيه و به او ميگفتند كه كجاي لباس احتياج به تعميرات دارد، ولي او به اولين نفري كه اشاره كرد و نظر خواست من بودم و من نظر خودم را به اشخاص اطراف او دادم، او گفت كه نظر مرا ميپسندد و دستش را بلند كرد و به كف دست من زد و تشكر كرد و يك خاطره فراموش نشدني براي من ساخت.
و خاطره ديگرم از كلينت ايستوود است كه به همراه رئيسم به دفترش رفتم موقع اندازه گيري از من سئوال كرد كه اهل عربستان سعودي هستي و من گفتم خير، و رئيسم از ته اتاق داد زد كه من ايراني هستم، از او پرسيدم كه دليل سئوال شما چه بود؟ گفت كه من چند سال پيش كه عربستان سعودي رفتم برايم غم انگيز بود كه زنان چشمان سياه خود را در پوشش قرار داده بودند و باور كنيد كه هم خجالت كشيدم و هم لذت بردم. خاطره ديگرم با جيمز گارنر بودكه دستم به علتي سوخته بود، وقتي كه براي پرو لباس او رفتم، دستهايم را بوسيد و گفت من بايد دستان ترا طلا بگيرم، دستهايت بخاطر من سوخته، بسيار از تو ممنونم. خاطره ترسناكم اين بودكه براي پروژه اي كار ميكردم كه لباسي كه دوخته بودم 150 لامپ بايد به آن دوخته ميشد و در يك بلندي قرار ميگرفت و من تنها فردي بودم كه پشت بلندي و لباس و مدل قرار ميگرفتم و سوئيچ روشن و خاموش كردن لامپ ها دست من بود كه من بايد به فرمان كارگردان اين لامپ را به موقع خاموش و روشن ميكردم درحاليكه انرژي لامپ ها چنان زياد بود كه هر لحظه امكان آتش سوزي ميرفت. من كه از بلندي ميترسم، در بالاترين نقطه ايستاده بودم و درحاليكه هر صحنه بارها فيلمبرداري ميشود، صحنه من خوشبختانه با دو بار فيلمبرداري تائيد شد، و در همان لحظه صداي هورا و كف زدن ها، سالن را پر كرد وقتي از آن صحنه بلند پائين آمدم خودم دچار حيرت شدم، زيرا با آنكه ترس دست و پاي آدم را ميبندد، ولي عشق به كار به آدم جسارت و نيرو ميدهد.
يادم هست يك بار به شدت بيمار بودم، قرار بود لباس آنجلينا جولي را پرو كنم، كار انجام شد، انجلي به پاريس پرواز كرد و درست سه روز بعد يك بسته بدستم رسيد كه گردن بندي از معبد بودائيان بود، سمبلي از دعاي سلامت و پايداري كه انجلينا گفت من بخاطر تو به معبد رفتم برايت دعا كردم نه براي اينكه لباس مرا پرو كني، براي اينكه انسان هنرمند و ارزشمندي هستي و توبايد سالها زنده باشي.
• بداخلاق ترين هنرمندي كه ديدي كي بود؟
– جيمي لي كرتيس خيلي جدي است، تحمل اش كم است، بامن بسيار مهربان بود، ولي گاه با اطرافيان خود تند حرف ميزد. يك نفر جلوي او آدامس بجود، فرياد ميزند كه جلوي من آدامس نخور، مرا عصبي ميكني! ولي او در مجموع زن بسيار هنرمندي است من برايش احترام ويژه اي دارم.
• آيا لحظاتي هم در هاليوود پيش آمد كه حق شما نديده گرفته شود؟
– مسلما، همانگونه كه من در هاليوود با انسانهاي خوبي برخوردم. ولي با توجه به اينكه كار در هاليوود در زمان هاي فشرده، زيرنظر هنرمندان و دست اندركاران سختگير، همه نيروي آدم را ميگيرد، وقتي تشكر و سپاس را مشاهده كنيم خستگي از تن مان بيرون ميرود، و در عوض وقتي همه زحمات را ميكشيم، بعضي ستاره ها بروي ردكارپت و صحنه ها ميروند، از همه تشكر ميكنند از آرايشگر و ميكاپ شان بجز از طراح و لباس شان، اين مسئله دل مرا ميشكند. اين كار را خيلي غيرمنصفانه ميدانم.
آيا دوست داريد كه با جامعه ايراني همكاري داشته باشيد؟
اين باعث افتخار من است كه بتوانم براي هموطن هاي عزيز خودم لباس طراحي كرده و بدوزم.
جوايزAwards
اسكار(Oscar) امي(Emmy) و Sag و …
ردكارپت:
آنجلينا جولي، شر، جولي فاتون، كاترين موريس و …
فيلم: Movie
كلينت ايستوود در Space Cowboy ادي مورفي در Nutty Professor، هيلري سوانك در The Core ، جودي فاستر در Contact، جاني دپ در The Astronaut Wife ، كرت راسل در Soldier ، ويل اسميت در Ali تام كروز در & The Last Samurai
.Mission Impossible
موزيك ويدئوMusic Video
كورتني لاوCourtney Love ، پينكPink، رياناRihanah، تينا ترنرTina Turner
شوهاي تلويزيوني
آمريكن آيدل، ام تي وي شو، پاور رنجر شو.
عكسبرداري
هيلري سوانكHillary Swank، ميشل رودريگز Michelle Rodrigez
آگهي ها Commercials
آليشيا كيزAlicia Key بلك بري
Black Berry ديزني Disney parade عطر ريانا Rihanah ، تارگت و …
با سپاس از خانم تيموري عزيز. آرزوي موفقيت هاي بزرگتر برايش ميكنيم.
وقتي ميپرسم چگونه خوانندگان مجله جوانان با شما تماس بگيرند ميگويد با سايت من:
www.customwiz.com