آنها که فیلم ده فرمان را با شرکت «چارلتون هستون» و «یول براینر» دیده اند، دیدن فیلم جدید Exodus«اکسدس» تاحدی برایشان غریبه می آید، چون از همان آغاز نیز فیلم تا حدی از چارچوب باورهای یهودیان خارج میشود.
«ریدلی اسکات» کارگردان فیلم با برداشت از کتابی که بیشتر بروی جنگ و هیجانات آن تکیه دارد، فیلم را ساخته است. با همه توانائی هائی که در ریدلی اسکات سراغ داریم، ذهنیات مردم را از فیلم با شکوه ده فرمان، نمی توان جدا کرد.
ماجرای فیلم Exodus انگار از نیمه آغاز شده، چون برخلاف ده فرمان و با کمال تعجب به فرمان فرعون به قتل عام نوزادان یهودیان که یکی از پایه های اصلی این باور و اعتقاد مذهبی و تاریخی است، هیچ اشاره ای نشده است!
چون در شرایطی که تماشاگر امروز فیلم هیچ پیش بینی و پیشداوری از آن قتل عام تاریخی ندارد، در این فیلم در ماجرای مرگ اولین تولد یافته های عصر فرعون با این ساختار فیلم، تماشاگر احساس ترحم هم می کند و حضرت موسی وخداوند را زیر سئوال می برد.
فیلم با رفاقت و مهر دو شاهزاده مصری (کریستین بیل) و رامسس (جوئل ادگرتون) آغاز میشود، فرعون بزرگ توجه بیشتری به حضرت موسی دارد و از همان آغاز حسادت در چشمان رامسس دیده میشود. روزی که رامسس جوان بعنوان فرعون برگزیده میشود، حضرت موسی بعنوان یک مشاور دلسوز کنارش می ایستد، او را از مرگ نجات میدهد، تا سرانجام مشخص میشود که حضرت موسی یک یهودی زاده است و خود بخود از قصر رامسس رانده شده و در بیابان رها میشود، گرچه خداوند برای حضرت موسی ماموریت بزرگی رقم زده است وخود حضرت موسی نیز آنرا احساس کرده است.
حضرت موسی بمرور به سیر ماموریت های خود هدایت میشود، ولی باور اینکه خداوند در وجود یک پسر گل آلود، باحضرت موسی سخن می گوید، تا حدی از باورها دور می افتد، چون در همین زمینه فیلم ده فرمان، نمایی روحانی تر در این ر ابطه داشت.
در فیلم (ریدلی اسکات) حضرت موسی بیشتر جنگجوست تا پیامبر، درحالیکه در تورات و در روایات، در فیلم ها و کتابها، حضرت موسی ضمن شجاعت، چهره ای کاملا آرام و دلپذیر و روحانی دارد. درست در مقابل او «رامسس» فرعون جوان مصر، در فیلم چنان انسانی، احساساتی، خانواده دوست و در ضمن شجاع و وطن پرست جلوه می کند که باورها در مورد فرعون، در این فیلم عوض میشود! حتی در تنگناها فرعون مظلوم رخ می کند، درحالیکه رامسس ظالم و یک بعدی است.
در فیلم زندگی دردبار و خونین یهودیان (برده های مصر) در ساختن هرم ها، ساختمان ها و قصرها، کشتار بیصدای آنها، به هیچ گرفته میشود و جلوی دوربین (ریدلی اسکات) بچشم نمی آید.
بسیاری از منتقدین چه یهودی و چه غیریهودی، فیلم را در حد یک اثر اکشن با جلوه های ویژه و بهره از هنر دیجیتال می بینند، تا یک اثر تاریخی و مذهبی. بازی (کریستین بیل) هنرمندانه است ولی صدای رامسس در لحظات حساس فیلم ضعیف است، فیلم آنچه راکه باید به تماشاگر امروز القا کند، باورهایش را قوت بخشد در خود ندارد، چون همانگونه که اشاره شد، قصه فیلم از نیمه شروع میشود و لابد کارگردان حدس زده که همه تماشاگران کتاب آسمانی راخوانده و ازحضور حضرت موسی در قصر خبر دارند. در این میان مقاومت حضرت موسی در افشای ماهیت اصلی اش، خود سئوال برانگیز است، چون حضرت موسی درواقع هیچگاه منکر ماهیت ذاتی خود و یهودی بودن اش نبوده و خود سرانجام آنرا با وجود خطر جانی برملا می کند.
حضرت موسی از همان لحظه برگزیده شدن به پیروان خود می گوید که برای سختی ها، دردها و رنج ها آماده شوند، همانگونه که دیدیم ، تاریخ چه سرنوشتی برای این مردم همیشه درکوچ ولی همیشه پایدار رقم زده بود.