اسمعیل میهن دوست بخاطر فیلم جنجالی «برخورد نزدیک» درایران و در خارج از ایران مطرح است چون هم فیلم ازسوژه ای استثنایی برخوردار است وهم نمایش فیلم با کلی بن بست و مشکلات گوناگون روبرو شده است.
• از اسمعیل میهن دوست درباره فیلم «برخوردخیلی نزدیک» می پرسم، فیلمی که از تکنیک خوب و بازیهای درخشانی – برخوردار بود، فیلمی که خیلی به دل می نشیند.
– میهن دوست: خیلی خوشحالم که فیلم توانسته با شما وهمه علاقمندان خود، ارتباط خوبی برقرار کند، فیلم اصولا زمانی موفق است که بتواند در طیف وسیعی با همه نوع مخاطب ارتباط خوب برقرار کند.
• شما دراین فیلم، بامهارت و ظرافت خاصی مسائل خانوادگی و در نهایت مسائل و رابطه دو شخصیت اصلی فیلم را می شکافید. دو زن که چهره های درون و بیرون دارند، الزاماً آدم بدی نیستند،ولی برخوردها و تصمیمات شان دگرگونه و متفاوت است. چگونه قصه فیلم را انتخاب کردید؟
– یک فیلمساز اگر خودش بخواهد درباره فیلم اش حرف بزند، شاید اختلالی در دریافت تمشاگر از فیلم ایجاد کند. قرار نیست نظر نویسنده و کارگردان به فیلم الصاق شود.
ابتدا وقتی سوژه فیلم بدستم رسید، نام اش بود آنچه مردان در یک زمان می دانند! بعد از یکسال که روی آن کار کردیم، به اداره نمایشات سپردیم و مجوز هم گرفت، ولی بدلایلی ساخت فیلم به تاخیر افتاد، من با توجه به دغدغه ای که در این رابطه پیدا کردم، یک طرح جدید نوشتم که هدف این بود که، هر کسی از زاویه خودش، قصه را داوری کند، تماشاگر بتواند خودش را جای شخصیت های فیلم بگذارد با آنها همدردی کند که مسلما شخصیت ها خاکستری در می آیند، سیاه و سفید نیستند، قصه براساس شرط بندی دو زن بود، در مورد وفاداری شوهر یکی از آنها، که نتیجه چون همیشه تراژیک است.
• خوب حالا که با چارچوب فیلم آشنا شدیم، مسلما خیلی ها می خواهند سوابق هنری شما را بدانند.
– من در واقع سینما را بطور حرفه ای دیر شروع کردم، از همان نوجوانی بسیار فیلم می دیدم، جشنواره ها را دنبال می کردم، سال 1368 به شکل جدی سینما را ابتدا از طریق نقد و بررسی و نوشتن در مطبوعات شروع کردم، با نشریات گزارش فیلم، فیلم نگار و حقیقت سینما همکاری داشتم و بتدریج درکنار آن وارد فضا و تولید فیلم شدم، در سمت های دستیار کارگردان، منشی صحنه، مدیریت تولید فعالیت داشتم و در سال 1374 اولین سریال تلویزیونی را بنام ماجراهای خانه شماره 13 ساختم، که موفق هم بودکه همین مرا به ساختن سریالهای دیگری هم کشید، در صحنه سینما بعنوان دستیار کارگردانان و مدیر تولید فیلم های : درکمال خونسردی، راه و بیراه، مادرم گیسو که سیامک شایقی کارگردانش بود، کار کردم، در فیلم های نفس عمیق، تنها دوباره زندگی می کنیم، امتحان، مجری طرح و مدیر تولید بودم، تا اینکه برخورد خیلی نزدیک را بعنوان اولین کار سینمایی خود ساختم در کنارش در زمینه تولید، نقد فیلم، 3 کتاب منتشر کردم بنام جهان نو، سینمای نو. یک کتاب بنام «حقیقت در قاب مستند» درباره سینمای مستند نوشتم، کار تدریس سینما از رشته های کارگردانی، فیلمنامه نویسی و مدیریت تولید را هم انجام دادم.
• پروژه جدیدی هم در دست دارید؟
– دو تا طرح داشتم که مجوز نگرفت، اینروزها دارم روی طرحی کار می کنم که در امریکا بسازم.
• دو نکته در فیلم شما خیلی جلب توجه می کند، یکی اینکه اصراری در گریاندن تماشاگر ندارید، دوم اینکه در فضای فیلم خبری از پدر ومادرها نیست مادر و پدر شوهر و زن دیده نمی شوند، بنظر می آید شما همه تکیه را روی دو سه شخصیت قصه فیلم دارید.
– سوژه فیلم خیلی مستعد برای یک ملودرام اشک انگیز است، ولی من هدفم این بود که زیاد با احساسات بیننده بازی نشود تا بیننده امکان تفکر و پیگیری ماجراها را داشته باشد.
درمورد پدر ومادرها در فیلم مرتب اشاره میشود، ولی در این زمینه هم اصراری نیست.
•اجازه بدهید مسیرگفتگو را به سوی اصغر فرهادی تغییر دهیم، همکار خوب شما که اسکار را صاحب شد.
– اصغر فرهادی فیلمساز مستعدی است، من بعنوان منتقد با فرهادی درباره فیلم های: شهر زیبا و چهارشنبه سوری گفتگو کردم. انسانی وارسته و شریفی است و واقعا استحقاق چنین موفقیتی را داشت، من یک فیلم مستند درباره کودکان مبتلا به سرطان ساختم، که با مهر فراوان در فیلم شرکت کرد اصولا کتابی هم آماده دارم که در آن کاملا به فرهادی پرداخته ام.
با اسمعیل میهن دوست گفتگوی مفصلی در رادیو جوانان داشتیم که بعد از چند بارپخش، اینک در آرشیو رادیو وجود دارد و علاقمندان می توانند بروی سایت رادیو و مجله جوانان بروند و آنرا بشنوند.
www.javanan.com