بدلیل حضور هوشنگ توزیع در فیلم پرسر وصدای آرگو، یک گفتگوی اختصاصی با او در برنامه گپ رادیو جوانان انجام دادیم که بسیارمورد توجه قرار گرفت. خیلی ها خواستند که بخش هایی از این مصاحبه را در مجله هم چاپ کنیم.
از هوشنگ توزیع درباره حضورش در فیلم آرگو پرسیدیم و اینکه فیلم چرا بعد از سالها جلوی دوربین رفت و چه محتوایی داشت؟
– می گوید: فیلم آرگو براساس یک ماجرای واقعی ساخته شده، البته یکبار دیگر هم سالها پیش این ماجرا بصورت یک سریال تلویزیونی در امریکا با شرکت برت لنکستر، پرویز صیاد، مری آپیک ساخته شده است.
تا آنجا که خبر دارم جورج کلونی، سالها پیش امتیاز ساخت این ماجرا را می خرد، تا بصورت یک فیلم سینمایی در آورد، که خودش هم بازی وکارگردانی کند، بدلایلی این پروژه به عقب افتاد، تا اخیرا احساس کرد زمان ساخت فیلم است ولی خودش برای نقش اول فیلم کمی پیر شده، بلافاصله به بن افلک پیشنهاد داد که افلک هم می گوید اگر قرار است من در این فیلم بازی کنم، ترجیح میدهم خود هم کارگردانی کنم. خودبخود بن افلک کارگردان و بازیگر شد و جورج کلونی هم تهیه کننده.
جالب اینکه همه حوادث فیلم میتوانست در مکزیک هم اتفاق بیفتد ربطی هم به ایران نداشته باشد. چون قصه فراری دادن چند دیپلمات سفارتی است که اشغال شده، بهمین جهت در فیلم ایران و ایرانی حضور پررنگی ندارد. تعداد بازیگران و کاراکترهای ایرانی هم در فیلم خیلی کم است وقتی بمن پیشنهاد این نقش را در فیلم دادند، با توجه به اینکه می دانستم هالیوود در به تمسخر و شوخی گرفتن ملیت های مختلف در فیلم ید طولایی دارد، بدلیل تعصبی که به ایران و ایرانی بودن خود داشتم، با دقت سناریو را خواندم احساس کردم نویسنده دیالوگ ها را برای پرکردن صحنه ها ننوشته، کاراکتر فیلم حرف درست میزند، حرف انقلابی میزند، شخصیت ایرانی اش ابله وکودن و بی سواد نشان داده نمی شود، شخصیتی است که منطق دارد، هدف دارد، به همین جهت از نقش خوشم آمد، بازی را قبول کردم، اما وقتی فیلم بروی پرده آمد، احساس کردم، فیلم متاسفانه قلب واحساس ندارد. یک فیلم اکشن هالیوودی است، مثل فیلم های قهرمانی استالون است، به شیوه ای تازه.
فکر می کنم فیلم از جهت کارگردانی، دارای امتیازاتی بود.
– قبول دارم، ولی بازی بن افلک در فیلم قابل توجه نبود، من بازیش را در فیلم Town خیلی پسندیدم، خیلی منسجم بود.
در آرگو ما یک ایرانی خوب و ترو تمیز و مثبت نمی بینیم، درحالیکه در سریال عقاب ها با یک شخصیت جوان و مثبت رخ می کرد.
– متاسفانه در آن فیلم هم چون بازیگر ایرانی نبود، حرفها و لهجه اش ساختگی بود، بدل نمی نشست، اصولا هالیوود نسبت به بازیگران خاورمیانه ای برخورد منطقی و اصولی نداشته، در مورد شخصیت های خاورمیانه ای هم چنین است.
فیلم برخلاف انتظار سازندگان اش، احساسات امریکایی ها را بر نیانگیخت، عکس العمل های منفی درباره ایرانیان ندیدیم این نشان می دهد که بقول خودت، فیلم قلب و احساس ندارد، خصوصا که در طی این 30 سال، جامعه امریکایی خیلی خوب جامعه ایرانی را شناسایی کرده و برایش بخش هایی از فیلم دور از منطق می آمد.
– بنظر من این مسئله آگاهانه بود، سازندگان فیلم اصراری نداشتند ایرانیان را منفی جلوه بدهند، نه نویسنده، نه کارگردان، هیچکدام حتی اگر به آغاز فیلم توجه کنید به بخش های درخشان تاریخ ایران می پردازند و به اعتراف سازمان سیا درباره کودتای 28مرداد 1332 که این مقدمه، مرا خیلی خوشحال کرد، ولی متاسفانه در هوا ولش کردند و رفتند.
درجریان حمله به سفارت امریکا، اگر یادمان باشد، آنروزها، جوانان دانشجو که بیشترشان چپ بودند، لباس های تر وتمیزی می پوشیدند و خانم ها اکثرا حجاب نداشتند، شرکت داشتند درحالیکه درفیلم، یک گروه بظاهر بی سروپا و بدون شخصیت به سفارت حمله می برند، ولی در ضمن که در جریان حمله مامورین وکارمندان با هم حرف میزنند و می گویند اینها دارند می آیند، ما را می خورند. دیگری می گوید اینها همان کاری را می کنند که ما با آنها کردیم، ما اینها را نابود کردیم. این نشانه منطقی بودن نویسنده و کارگردان فیلم است، شما اگر فیلم 300 را دیده باشید، منظور من را درک می کنید چون آن فیلم جهت داشت حرفه ای به ماجرا فکر نمی کرد.
• شنیدیم که درحال نوشتن یک نمایش به زبان انگلیسی هستید، یک سریال و فیلم به زبان انگلیسی نوشته اید.
– در این جامعه انجام هر کاری وقت بسیار می برد، من تازه فهمیدم سالها چقدرخوشبخت بودم، که یک گروه تاتری داشتم که خود می نوشتم و تهیه وکارگردانی می کردم، همه چیزش دست خودم بود، کار ما موفق بود، چون همه امور را خود انجام می دادیم، ولی درجامعه هالیوود، یک پروژه گاه سالها تهیه اش بطول میکشد، همین آرگو عمر 8 ساله دارد.
من اخیرا «زندگی شیرین درکنار اقیانوس آرام» را ترجمه کرده و با همکاری دو نویسنده امریکایی، آماده کرده حتی در فستیوال تاتر در نیویورک، بصورت روخوانی اجرا کردیم، خیلی مورد توجه قرار گرفت، چند پیشنهاد بدستمان رسید که در نیویورک، نیوجرسی اجرا کنیم، ولی بودجه شان کافی نبود، قرار بود من بعنوان کارگردان و نویسنده 5 هزار دلار بگیرم و برای 6 اجرا هم 5 هزار دلار بگیرم، آنهم برای شهره آغداشلو کاندیدای اسکار،که روا نبود.
• مصاحبه کامل با هوشنگ توزیع راکه چند بار از رادیو جوانان پخش شده، اینک در آرشیو رادیو جوانان موجود است و همگی می توانند بروی سایت www.javanan.com بروند و به آن گوش بدهند.