با آمنه مقدم کارگردان جوان و با ذوق در رادیو جوانان و مجله جوانان گفتگو داشتیم، آمنه را اهل مطالعه، تحقیق و پژوهش دیدم، خانمی جوان که به آینده ای بزرگ فکر می کند.
آمنه مقدم بعد از ساخت 6 فیلم کوتاه در ایران وخارج، اخیراً یک پروژه فیلم کوتاه را با حضور بهروز وثوقی اسطوره سینمای ایران و میلاد اقبالی پسر هنرمند داریوش خواننده ماندنی به پایان رسانده که پیشاپیش کنجکاوی همه رابرانگیخته است، چرا که هم بهروز وثوقی در کارش وسواس ودقت خاصی دارد و هم داریوش و ونوس اقبالی، میلاد را راحت بدست کارگردانی نمی سپارند ولی دیدیم که حاصل کار این جمع، یک کار دیدنی شده است.
به گفتگوی رادیو مجله جوانان با آمنه مقدم توجه کنید:
• انگیزه شما از کار درسینما چیست؟ آیا به دنبال یک فکر و ایده خاص هستید؟
– من فکر می کنم هنر بهترین پاسخ برای دغدغه های آدمی است. خصوصا سینما و تاتر و بویژه بازیگری وکارگردانی و طبعا نویسندگی. و به همان نسبت هم مخاطبین بیشتری را در بر می گیرد. سینما به من انگیزه زنده بودن می دهد.
نمی توانم بگویم به دنبال یک فکر خاص هستم. دغدغه های آدمی را نمی توانم در یک فکر خاص خلاصه کنم.اما می توانم بگویم دارای سبک و سیاق و دغدغه هایی هستم که شاید مدتهاست در فضا و دنیایی که زندگی می کنیم کمرنگ شده و این کمرنگ شدن تنفس را سخت کرده و…
• آیا بازتاب مسائل جامعه در داخل و خارج را در فیلم نشان میدهید.
– البته. ما جدا از جامعه و جامعه جدا ازما نیست. هرچقدر هم درون گرا و منزوی باشیم از یک مجموعه ای از گفته ها و ناگفته ها و مسائلی هستیم که در داخل وخارج وجود دارد و من هم از این مجموعه جدا نیستم. من هم وابسته زندگی در هر دوکشور و آمیخته ای از این دو فرهنگم.
• آیا اصولا به هنر متعهد اعتقاد دارید؟
– صد در صد. بخشی از هنر یا سینما که بحث مورد نظر ماست سرگرمی است و بخش عظیمی از آن برای ایجاد و طرح بعضی سئوالات، پاسخ گویی بعضی سئوالات دیگر است.
هنری که مخاطب را به فکر وادار نکند زحمتی بیهوده است. لااقل برای من اینگونه بوده و سینمایی که تفکربرانگیز نباشد حتما سینمای جدی نیست. خود موضوع باید تفکربرانگیز باشد یک کارگردان کارش را در قالب جدی مطرح می کند، یکی در قالب کمدی و یکی آمیخته ای از هر دو. که من به نوع سوم بیشتر اعتقاد دارم یا بهتراست بگویم دوست دارم.
• دورنمای زندگی خودتان را چگونه می بینید؟
– والا نمی دانم کمی سخته الان در موردش صحبت کردن، اما امیدوارم آن اهدافی که در سر دارم به وقوع بپیوندد. که این متضمن بیشتر شناخته شدن وحمایت های مالی است درواقع یک کارگردانی که صاحب سبک و تفکر است فکر می کنم به سه عامل مهم نیاز دارد:
تهیه کننده خلاق و همسو، فیلمبردار قابل و ادراک و دستیار کارگردان ماهر و دلسوز…
• دو کاری که از شما دیده ام رنگ و بوی ایرانی دارد آیا عمد بوده یا حس ناسیونالیستی در کار شما دیده می شود؟
– البته که من یک ایرانی هستم در هرکجای دنیا که باشم. هرچی که شدم یا لااقل بخش قابل توجهی از آن زیر سایه تعالیم وفرهنگ ایرانی وخانواده ام بوده که بسیار در شکل گیری شخصیت من تاثیرگذار بوده. و از آن جا که من بخش مهمی از زندگیم در اینجا بوده طبعا آمیخته ای از هر دو فرهنگ هست.
• در دو فیلم قبلی یک روح شاعرانه وجود دارد این ناشی از روحیه شاعرانه کارگردان است یا به عمد چنین است؟
– من قبل از اینکه وارد کار بازیگری و سینما و بعد کارگردانی بشوم می نوشتم و می نویسم.نمی توانم بگویم شاعر بودم اما گاهی یک چیزهایی می نوشتم و می نویسم و اگر سینمای من رنگ و بوی شاعرانه دارد طبعا از درونم سرچشمه می گیرد و عمدی درکار نیست.
• چه شد وارد کار هنر شدید و از کی وارد این کار شدید؟
– ازسن نوجوانی در مدرسه به بازیگری علاقه داشتم و در تاتر مدرسه بازی میکردم و بعد همزمان به کلاسهای بازیگری رفتم و در همان اوان بهترین بازیگر زن یکی از جشنواره های تاتر فجر شدم و بعد به دانشگاه رفته و در کارگردانی سینما ادامه دادم. و دراین جا هم فوق لیسانس این رشته را از دانشگاه LMU گرفتم.
• چند فیلم کار کردید تا حالا؟
– سه فیلم کوتاه در ایران و سه فیلم کوتاه در امریکا
• از کار با بهروز وثوقی بگوئید. آیا کارکردن با این اسطوره مشکل بود؟
– کار با ایشان برای من بسیار با ارزش بوده و هست و خواهد بود.
خوب اضطراب های خودم را داشتم اما از همان ابتدا با اعتمادی که جناب وثوقی به من کردند و تشویقم نمودند بسیار دلگرم تر به جلو رفتم.
من فکر می کنم یک اسطوره زمانی اسطوره هست که هم در کار یک الگو باشد و هم در اخلاق و درواقع این ابعاد یک هنرمند را ماندگارتر می کند که این را جناب وثوقی مسلما داشته و دارند. و همینطور میلادجان که بسیار از او راضی ام بازی بسیار نرم و خوبی داشت و کار با او یک تجربه شیرین دارد در واقع این ارتباط بین آقای وثوقی و میلاد اقبالی و این جمع را در کار بسیار دوست می داشتم. میلاد در فضایی بزرگ میشود که از سوی پدرش داریوش عزیز و مادرش ونوس عزیر حمایت و تشویق میشود و براه درستی هدایت اش می کنند.
• آمنه را چگونه تعریف می کنید و چگونه ارزیابی می کنید؟
– یک آدم آرام اما پر دغدغه، سرسخت اما در عین حال انعطاف پذیر…. درکار اعتقادم بر این است که نبض مخاطب باید در دست فیلمساز باشد اگر توانست این ارتباط را برقرار کند طبعا در تمام طول فیلم موفق خواهد بود.
و این را هم باید بگویم که آنچه را که انجام میدهم باور دارم و درغیر این صورت انجام نمی دهم
• تا آنجایی که می دانیم این سومین فیلم شما در اینجاست در مورد دو فیلم قبلی توضیح دهید؟
– فیلم اولم یک فیلم 5 دقیقه ای بود که در مورد یک مادر و دختر در پارک بود که یک خانم بازیگر ایتالیایی کار کرد و بسیار خوب بود. ودومین فیلم هم که با آقای اصغر بیچاره کار کردم و بازی ایشان بی نظیر بود و در کل از کار راضی هستم اما امیدوارم بتوانم دوباره این فیلم را با گروه فیلمبرداری بهتری بسازم.
• آیا طرح و برنامه ای دارید و به کار بعدی فکر کردید؟
– بله البته. اما منتظر انعکاس این فیلم هستم و همینطور منتظرموقعیت مناسب از نظر حمایت های مالی و پیدا کردن گروهی مناسب و درخور.
اينجا بايد از همكاران خوبم كه در به ثمر رسيدن اين فيلم صميمانه به من كمك كردند تشكر ويژه اي داشته باشم. طراح صحنه؛ مجيد ميرفخرايي -گريم؛ بابك اسكندري- اديت: اباذر نوريزاد صدا: رضا نريمان-موسيقي: شاهين يوسف زماني- رنگ: نعيم صيرفي- تيتراژ: ساسان فارساني و عکاسان بسیار هنرمند که سپاسگزارم از یاری بیدریغشان: محسن منوچهری و امیر سزاوار و در نهايت از جناب ذكايي عزيز براي فرصتي كه صميمانه در اختيار من گذاشتند تشكر بيكران دارم.