فیروزه خطیبی
در طول سال ها، میراث ایرانی – ارمنی، عشق به طراحی و درنهایت طبیعت، ازعوامل اصلی و اثرگذار بر روی تم رقص های آنا جانبازیان، رقصنده، طراح رقص برنده جایزه و کارگردان هنری آکادمی باله جانبازیان بوده اند . اما این بار باله تئاترال “گوهر روح”، از یک نیروی برانگیزنده دیگربا جنبه های شخصی تری نیز برخوردار است.
آنا جانبازیان در این مورد می گوید:”باله تئاترال (ترکیبی) گوهر روح با تمام کارهای دیگر من تفاوت دارد و علتش هم اینست که در این مجموعه رقص مدرن، تئاتر و مولتی میدیا، خواسته ام قدرت و توانایی های انسان ها را در رویارویی و مقابله با بیماری سرطان به نمایش بگذارم و درواقع به کسانی که به صورتی با این بیماری برخورد داشته اند ادای احترام کرده باشم.”
آنا جانبازیان که سال گذشته برادرخود آلبرت را به علت ابتلا به همین بیماری از دست داد می گوید:”تماشای قدرت روح برادرم که در طول دوران بیماری با روحیه ای مثبت، خنده و شوخی و حتی امیدواری دادن به ما که نگران او بودیم به مبارزه با این بیماری پرداخت به قدری شگفت آور بود که من تصمیم گرفتم از طریق رقص این انرژی مثبت و پوینده را به تماشاگرم القا کنم.” خانم جانبازیان می گوید: “مسلما این باله یک تجربه متفاوت و بسیار مثبتی برای دوستداران رقص خواهد بود. درواقع این تلاشی است برای فراخواندن توانمندی ها دربشر. تلاشی برای بیدار سازی انرژی شفا دهنده در تماشاگر و دستیابی به نیروهای شفا بخش با استفاده از فورم مولتی میدیای روایتگری، موسیقی و حرکات موزون رقص.”
رقص در زندگی
خانم جانبازیان به عنوان رقصنده، طراح رقص و مربی شناخته شده و مورد احترام همواره درصحنه رقص مدرن ایران جایگاه خاصی داشته است. او از سه سالگی در هنرستان پدرش، استاد باله، سرکیس جانبازیان به یادگیری رقص پرداخت. در 5 سالگی در تالار فرهنگ شهر تهران به اجرای برنامه پرداخت و از همان زمان نظرها به استعداد حیرت آوری که دراو نهفته بود دوخته شد.
سرکیس جانبازیان – پدر آنا – متولد روسیه بود و در لنینگراد(سن پیترزبورگ) به فراگیری فنون باله پرداخت و بعدها دراین هنر به معروفیت چشمگیری دست یافت. سرکیس در سال 1937 به همراه خانواده اش به تهران نقل مکان کرد و بعدها در سال 1942 آکادمی رقص جانبازیان که اولین کلاس تعلیم رقص های کلاسیک و باله در ایران به شمار می رفت را پایه گذاری کرد.
آنا جانبازیان می گوید:”پدرم یک انرژی بی حد و حساب و پایان ناپذیرداشت. او روح بزرگی بود که هنگام رقص هرگز حتی برای یک لحظه هم نمی توانستید چشم از او برگیرید. بیشتر اوقات کودکی من به تماشای رقص درکلاس های پدرم می گذشت. وقتی که کلاس تمام می شد آنوقت نوبت من بود که روی زمین چوبی بازی کنم ورقص های خودم را طراحی کنم. من در چنین محیطی بزرگ شدم. شنیدن موسیقی. ادای رقصندگان دیگر را در آوردن وتماشای اجراهای کم نظیر رقصندگان.”
آنا جانبازیان در سن 7 سالگی رسما به فراگیری فنون باله کلاسیک پرداخت: “آکادمی ما امروز هم هنوز براساس باله کلاسیک پایه ریزی شده و کار می کند. چرا که بعد از فراگیری باله هرنوع رقص دیگری را هم می توانید به آسانی یاد بگیرید.”
پس از مرگ ناگهانی سرکیس جانبازیان در سال 1963 همسر او فلور به اداره هنرستان باله جانبازیان در تهران ادامه داد. آنا ضمن ادامه فراگیری باله در آکادمی جانبازیان در اواخر دهه 60 میلادی به ارمنستان، یکی از 15 جمهوری تشکیل دهنده اتحاد جماهیر شوروی آن زمان رفت و در دانشگاه و انستیتوی معتبر آموزش و پرورش رقص و طراحی ایروان به تحصیلات خود در این رشته ادامه داد.
آنا جانبازیان که بیش از 100 اجرای باله تئاترال در ایران داشته است، با پایان تحصیلات در ایروان در دو رشته باله و رقص های محلی صحنه ای به تهران بازگشت و به کار در آکادمی جانبازیان پرداخت:”چندین سال طول کشید تا بالاخره توانستم آکادمی باله پدرم سرو صورت بدهیم و به وضعیت قبلی برگردانیم.”
خانم جانبازیان می گوید:”من به خودم قول داده بودم که آکادمی باله پدرم را به بهترین شکل بازسازی کنم اما متاسفانه وقوع انقلاب ایران به من اجازه نداد تا کاری را که آغاز کرده بودم به پایان برسانم. چون یکی از اولین قوانین دولت جدید ممنوعیت رقص در سطح کشوری بود.”
به این صورت آکادمی رقص جانبازیان بعد از چند دهه فعالیت، کار خود را به طور زیرزمینی ادامه داد:”مجبورشدیم شیشه های پنجره استودیو را با کاغذ بپوشانیم تا کسی متوجه فعالیت های ما نشود. موزیک را بقدری آهسته پخش میکردیم که حتی رقصندگان هم به سختی می توانستند آن را بشنوند.”
زمانی که محدودیت ها در ایران به مراحل دشوارتر و غیرقابل تحمل تری رسید، آکادمی باله جانبازیان هم از تهاجم مرتب نیروهای انقلابی مصون نماند و درنهایت در سال 1984 آنا جانبازیان هم تصمیم گرفت کشور را ترک کند:”دوران وحشت آوری بود و من هیچ آینده ای برای کارهای هنری ام در ایران نمی دیدم.”
خانم جانبازیان چندی پس از مهاجرت به آمریکا بنیاد باله جانبازیان رادر گلندل پایه گزاری کرد. اوهم زمان در دانشگاه لس آنجلس به تحصیل مشغول شد و فوق لیسانس خود را در رشته طراحی رقص مدرن دریافت کرد. او در طول سال ها درفستیوال های مختلف وبرنامه های فرهنگی گوناگون شرکت داشته و به ویژه در میان جوامع ایرانی و ارامنه لس آنجلس حضوری برجسته داشته است.
خانم جانبازیان می گوید:”رقص برای من درقدم های طراحی شده خلاصه نمی شود، بلکه چشمی است که با آن می بینم وزبانی است که با آن تکلم کرده و از طریق آن با دیگران ارتباط برقرار می کنم.”
اجرای باله به نفع بیماری سرطان
وقتی درسال 2012 آنا جانبازیان برادر خود آلبرت که مهندس طراحی سرآمد و عکاسی هنرمند بود را پس از ماه ها مبارزه بی ثمربا بیماری سرطان روده بزرگ از دست داد تصمیم گرفت تا باله ای طراحی کرده و آن را به خاطره آلبرت اهدا کند:«آلبرت با سرشتی لطیف و آرام، علیرغم شرایط غیرممکنی که در آن قرار گرفته بود با شهامتی کم نظیر همه چیز را به انرژی مثبت و سازنده تبدیل می کرد. او در سخت ترین لحظات زندگی همواره می کوشید تا در دیگران امید و شادی بیافریند.»
روح بزرگ آلبرت همان نیروی برانگیزنده ای بود که آنا جانبازیان را بر آن داشت تا باله تئاترال «گوهرروح» را خلق کند:« توانایی بی هراس برادرم در زیستن و لذت بردن از زندگی علیرغم رویارویی و ستیزی سخت با بیماری کشنده سرطان مرا به شدت تحت تاثیر قرارداد. برادرم روحی عظیم، اراده ای راسخ و روحیه ای مثبت داشت. «گوهر روح» هم یک اثر هنری احساسی و عمیق است که عظمت روح بشر و نیروی مقابله انسان ها در رویارویی با دشواری های درهم شکننده زندگی را به نمایش می گذارد. جستجویی خالصانه در قلمرو دو نهاد ابدی مرگ و وزندگی که درهمه لحظات پر انرژی ومثبت آن تماشاگر را به شدت مجذوب می کند.»
آنا جانبازیان می گوید خواسته است روایتی دررابطه با برخوردهای عوامل مختلف زندگی و چگونگی عبور از سختی ها را در این رقص و مولتی میدیای تازه به نمایش بگذارد:«همه این عوامل را با موسیقی زنده، تک گویی های تئاتری و نمایش عکس و اسلاید روی پرده بزرگ همراه کرده ام که به صورتی کاملا متفاوت عرضه می شود.»
خانم جانبازیان با تاکید برجنبه های انرژی بخش و لحظه های مثبت و شادی آفرین باله تئاترال «گوهر روح» – این اثر هنری منحصربه فرد را به همه کسانی که زندگی شان به نوعی با بیماری سرطان گره خورده هدیه می کند:«بسیاری از ما عزیزی مبتلا به سرطان را از دست داده ایم. همین مسئله ما را به صورتی بنیادی به هم پیوند می دهد. هرچند آلبرت برادر کوچکترم پیش از آنکه ما بتوانیم قبول کنیم ما را ترک کرد اما با مرور زمان دیگر تنها مرگ او را به یاد نمی آوریم بلکه به کمک خاطرات زیبایی که او در ذهن ما به جای گذاشته ، زندگی پرشهامت و پربار او را با باله «گوهر روح» جشن می گیریم. »
برای هرگونه مشارکت و همفکری
و دریافت اطلاعات دراین امر خیر
با تلفن زیر تماس بگیرید:
(818) 634-3580
نخستین اجرای باله و مولتی میدیای
«گوهر روح» در روز شنبه 18 ژانویه 2014 ساعت 8 بعدازظهر در:
Plaza del Sol Theater,
Northridge, CA
و دومین و آخرین اجرای این برنامه
روز یکشنبه 26 ژانویه ساعت 6 بعدازظهر
در گلندل خواهد بود.
Glendale Community College, Glendale, CA
فروش بلیت در: شرکت کتاب – میوزیک باکس
وودلند هیلز مارکت – کیو مارکت
و آنی گروسری در گلندل.