شهرام شب پره، مرز نسل ها را شکسته، او از کودک و نوجوان،
جوان تا میانسال و بزرگسال را به رقص و پایکوبی وا می دارد
شهرام شب پره را از 1966 در امجدیه بخاطر می آورم، که سوار بر کالسکه وارد میدان شد وصدای تشویق و هورای مردم گوش ها را کر کرد، خواننده ای که همیشه فروتن و با شخصیت، سالم و اهل خانواده باقی ماند. خواننده ای که اولین آلبوم های بعد از انقلاب را ارائه داد، خواننده ای که کوشید غبار غم غربت و تنهایی را از دلها بزداید. خواننده ای که یاور واقعی همه هنرمندان بود و در شروع دوباره آنها کنارشان ایستاد.
اینک شهرام بمناسبت کریسمس در لاس وگاس می خواند و هنوز مراقب یاران صحنه است هنوز از اینکه اول یا آخر بخواند، واهمه ای ندارد، خواننده ای که به خانواده خود دلبستگی دارد.
با شهرام گفتگویی خودمانی داشتیم.
• از خانواده ات بگو. از همسر و دخترت بگو
– من از زندگیم خیلی راضی هستم، خدا را شکر که مشکلی ندارم، نسترن یکی از بهترین همسران دنیاست چون با کار من همه گونه کنار می آید، درک می کند، حسادت را نمی شناسد. بیشتر از خودم مراقب کارهایم، سلامتی ام و امور روزانه ام هست من به راستی در همه زمینه ها خود را مدیون او می دانم دخترم دنیا همانگونه بزرگ شد که من در رویایم می دیدم، یک دختر متولد امریکا، با ریشه ها و ذات ایرانی و همه اینها را از مادرش گرفته که شب و روز او را زیرنظر و تعلیم و تربیت داشت.
این عکس ها که می بینید هرکدام بخشی از لحظات زندگی من بوده است که همیشه درخاطرم مانده است.
• از برنامه لاس وگاس برایمان بگو، چه خبر است؟
– این اولین برنامه تاریخ موسیقی غربت، با این همه خواننده محبوب روز است که کنار هم روی صحنه میروند و در تاریخ 23 و 24 دسامبر در هتل کازینو MGM در بزرگترین سالن بین المللی به اجرای برنامه می پردازند.
فقط به رفقا بگوئیم که قرعه آخرین خواننده به نام من افتاده است امیدوارم هنرمندان قبل از من، به اندازه وقت و زمان خود برنامه اجرا کنند وگرنه از گله من روی صحنه دلگیر نشوند.
• شنیدیم آهنگهای جدیدی خواندی؟
– آهنگهای قدیمی ام را که به 3 دهه گذشته ربط دارد بصورت موزیک ویدیو در می آورم و به نسل جدید تقدیم می کنم و آهنگی خواندم به نام «شب پره» که 6 ماه پیش پخش شد این آهنگ را بدان معناست که وقتی من و شهبال چندین سال دیگر از صحنه خداحافظی کنیم، از ما یادگاری بماند…
این آهنگ سالها می ماند و مردم را به یاد ما می اندازد. اتفاقا تهیه آن همزمان با ماجراهای جم تی وی بود بعد از آن پخش نشد. من در تدارک پخش دوباره آن هستم که بروی یوتیوب خواهید شنید.
• می پرسم شهرام جان چه آرزوهایی داری؟
– من هیچ آرزوئی ندارم، چون توقع من از زندگی همین است که الان هستم، اینکه بخوانم، سالم باشم و زندگی خوشبخت و راحتی داشته باشم و می خواهم بعد از چند سال از امریکا به سوی ترکیه کوچ کنم و با همسر و دخترم در آلانیا به عشق شمال ایران، رشت و لاهیجان در آنجا زندگی کنم.
• برای همکاران خود چه پیامی به مناسبت سال جدید داری؟
– به تمام همکاران هنرمندم مخصوصا خوانندگان توصیه می کنم در این زمان، با توجه به مشکلاتی زیادی که جهان با آن روبروست بخاطر داشتن این حرفه و موقعیت خوب خدا را شکر کنید. از اینکه کجای تبلیغات نام تان بیاید، کجا برنامه اجرا کنید نهراسید، در اندیشه زدن ریشه همکاران خود نباشید.
خواننده یک مجری است، خواننده هیچ برتری بر یک نقاش، آهنگر، کفاش خوب ندارد چرا یک نقاش خوب، یک آهنگر ماهر، یک کفاش هنرمند در برابر مردم فخر نمی فروشد؟
در برابر این مردم که به شما خالصانه ادب و عشق نشان میدهند، ژست نگیرند. شما خبر دارید آن شخص کیست؟ شاید یکی از جراحان برجسته ایران باشد. شاید یک استاد دانشگاه و یک آرشیتکت برجسته باشد. در مقایسه خواننده، آهنگساز، شاعر و تنظیم کننده،30درصد آهنگساز،30 درصد شاعر، 25 درصد تنظیم کننده و 15درصد خواننده سهم دارند.
خواننده بدون شاعر و آهنگساز و تنظیم کننده، امتیازی ندارد. این حرفه با توجه به استفاده از کامپیوتر و سیستم دیجیتال سکوئنس، حرفه سختی نیست ولی فقط ما چند نفر، گوگوش، داریوش، ابی و معین، لیلا فروهر و من استفاده نمی کنیم. بعضی ها درست استفاده می کنند مثل کسانی که هم ارکستر دارند و هم سکوئنس دارند. هم نوازنده و هم دستگاه می آورند مثل اندی، کامران و هومن، بیژن مرتضوی، شهرام صولتی، پیروز. در مورد بقیه اطلاعی ندارم اگر کسی را جا انداختم عذرخواهی می کنم.
شهرام بیریا و بدون رتوش حرف می زند، چون خود هنرمند خالصی است، هنرمندی که در طی بیش از 5 دهه همچنان یکدست و محبوب مانده است…