گفتگوی اختصاصـی با چهره ماندگار موسیقی “داریوش”
عکس روی جلد از کوجی
—————-
• داریوش عزیز تو همیشه با هدف خوانده ای و تنها ارائه برنامه اینترتینمنت نبوده باتوجه به دریافت جایزه حقوق بشر که حرکتی غرور آمیز برای جامعه ایرانی و جامعه هنری بود این بار با چه هدف هایی روی صحنه میروی؟
– با هدف هدفمندی…
خوشبختی هر جامعه را در آئینه میزان نرخ مشارکت هر جامعه میتوان مشاهد کرد و حضور مردم در تشکل ها و شرکت در امور هنری، اجتماعی و فرهنگی به نظر من یک نوع سرمایه اجتماعی است. به همین دلیل این بار دارم تدارکی میبینم که از هموطنانم دعوت کنم که در رسیدن به جامعه ای سالم حضور پر رنگ و عاشقانه ای داشته باشند که برای این پروژه تدارک ویژه ای دیدم . امروز همه جوامع در سراسر جهان تشنه امید و خدمت بی منتی اند، امروز عشق به تحول، عشق به سازندگی، عشق به مفید بودن دیگر مرز سنی و مکانی نمیشناسد و هر مکان تجمع، از سالن های کنسرت تا استادیوم های ورزشی میتواند روزنه ای برای تشویق یک حرکت هدفمند و آینده ساز باشد. همیشه صحبت از این هست که بگردیم به دنبال فرصتی برای فراموش کردن و غرق شدن در لحظات، من به دنبال فرصتی برای تأمل، برای بیداری و فرصتی برای ورق زدن خود، فرصتی برای پوست انداختن هستم. خیزش های جهانی علیه بی عدالتی، فقر و استبداد با زبان هنر تأثیر غیر قابل انکاری داشته و ما میتوانیم با هنر هدفمند بعنوان ابزاری عاشقانه برای بیداری و هشیاری جامعه استفاده کنیم. نقاشیهای خیابانی، شعر، نمایشنامه ها، مستند ها و بسیاری دیگر از فعالیتهای هنری، به طور مستقیم و غیر مستقیم میتوانند جامعه را بیدار کنند. همیشه از طلبکار بودن و بدهکار بودن جامعه و اینکه آنها که طلبکارند همیشه طلبکار و آنها که بدهکارند همیشه بدهکار می مانند گفته ام. ارزش هایی مثل حقیقت، صداقت و عدالت هیچگونه مرز سیاسی، اجتماعی، جنسی و مذهبی نمیشناسند. این ارزش ها را هیچکس به ما هدیه نخواهد داد، و می بایست برای آنها همه در کنار هم بجنگیم و با زبان هنر در جامعه به عناوین مختلف نهادینه کنیم. درست است که همه آنها حق ماست اما بدون احساس مسئولیت و تلاش آگاهانه و هدفمند فرد فرد جامعه هرگز به آسانی بدست نمی آیند. در این راستا همه هنرمندان میتوانند زبان جامعه خود و حتی جامعه جهانی باشند.
همه ترانه های من به نوعی عاشقانه های من اند
• بهرحال در کنسرت ماه مارچ بسیاری ضمن شنیدن آهنگهایی با مفهوم انسانی وسیاسی واجتماعی، انتظار شنیدن عاشقانه هایت را هم دارند در این زمینه چه تدارکی دیده ای؟
– بعضی ها معتقدند که تنها معنی هنر عشق است. وقتی تحت تأثیر جامعه بودی و با جامعه حرکت کردی، وقتی با دردها و شادی های جامعه همگام شدی، تلاش میکنی که جامعه را با عشق تشویق به تحول و ترمیم کنی. چرا که هدف هنر ایجاد عواطف و احساسات اجتماعی است، هنر زبانی است عاشقانه که حقیقت های تلخ و شیرین را در روح و روان ما جاری میکند. مفاهیم انسانی و اجتماعی هم از دیدگاه من با زبان عشق کارساز و مثمرثمر خواهد بود. امروز شاهد از هم گسستگی قشرهای مختلف جوامع جهانی هستیم، تشدید تفرقه متأسفانه در صدر اهداف خودمحوران در سراسر دنیا به وضوح دیده میشود، اینجاست که زبان جهانی هنر، هنر درمانی و شناخت جامعه شناسی هنر میتونه مرهم گزارانه وارد میدان بشود. اینجاست که هنر میتواند این از هم گسستگی دیدگاه و عواطف و تفکر رو پیوند بدهد و باعث یکپارچگی احساسات جمعی بشود، این برای من فقط یک آرزو نبوده، یک هدف هم بوده است. پس در واقع همه ترانه های من به نوعی عاشقانه های من اند.
جامعه ای که به یک روح جمعی نرسد به یک هدف جمعی هم نخواهد رسید
• جایگاه هنر و هنرمند رو در آشفته بازار جهان امروز چگونه میبینی؟
– آرمان های من همیشه مبنی برمرامی فرا ایدئولوژی، فرا مذهبی، فرا سیاسی و فرا فرهنگی بوده و هست و هنر رو متعلق به مردم، و فعالیت های هنری ام را مثل فعالیت های اجتماعی ام متعلق به مردم میدانم و همیشه تلاشم این بوده که مرامم را قربانی هیچ مصلحتی نکنم و هدفمندانه پیش بروم. صمیمت و صداقت در رابطه عاطفی که با هموطنانم دارم هم ریشه در این حقیقت دارد که من شریک دردها و زخم هایشان هستم. خدمت کردن من را گام به گام و روز به روز مصمم تر کرده تا برای حفظ این رابطه از روزنه های مختلفی با آنها در ارتباط باشم. شاید یکی از دلائل ماندگاری این رابطه این است که ترانه های من را زبان ناگفته هاشان میدانند و یادآور آنچه میتواند باشد و نیست.
هنر هم مثل سیاست اگر هدفمند باشد همیشه ماندگار و تأثیرگذار خواهد بود. امروز در خلأ حقیقت، در خلأ انسانیت، در سیلاب آسیب های ریز و درشت ایجاد اعتماد و همدلی کردن یک نیاز حیاتی است. قشری وسیعی ازجامعه ما امروز متأسفانه با آرزوی مرگ و مرگ آرزوها سر میکند و اینجاست که وظیفه همه کسانی که یک قلم ، یک میکروفن ، یک دوربین، یک رسانه، و یا یک روزنامه در دست دارند خیلی مهم تر از گذشته است. به قول جورج اورول “در روزگاری که دروغ یک واقعیت عمومی است، به زبان آوردن حقیقت یک اقدام انقلابی است” . من هم آن موجم که آرامش ندارم و به آسانی با دردها سر سازش ندارم، از همین رو همیشه بدنبال راهکاری بهتر و روزنه ای رساتر برای آگاهی رسانی بودم و خوشبختانه به این فرصت از سال ۲۰۱۷ جامه عمل گسترده تری پوشانده شد و از ده دسامبر ۲۰۱۷ که رسانه ستلایتی بنیاد آینه شروع به کار کرد، به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، با تهیه و تدارک برنامه های ۲۴ ساعته آموزشی فعالیت ما برای جوابگو بودن به این خلأها وسعت بیشتری پیدا کرد. هدفمندانه آغاز به کار کردیم و به خانه های دل جامعه آمدیم.
بدنبال جشنواره صدای غربت، فستیوال فیلم های مستند و تلویزیونی را هم آغاز کردیم
• چه شد که « جشنواره صدای غربت» را تدارک دیدید؟
– سال ها بود که بدنبال زنده کردن این پروژه بودم و بالاخره به کمک چند تن از یاران راه آینه این جشنواره را از ترکیه آغاز کردیم.
جشنواره صدای غربت روزنه ایست برای انعکاس هنر هنرمندان مهاجر، جوانه هایی که هنرشان را در دیار غربت روی شانه های استوار و همت بلندشان به پیش میبرند. آینه حامی پرنده های مهاجریست که خواسته یا ناخواسته جلای وطن کردند و نادیده و ناشنیده روزهای زندگی رو در کوچه پس کوچه های غربت سپری میکنند. جشنواره صدای غربت حامی نقش موثر هنر در بیان و انعکاس احساست و دردهای مشترک ماست. در آینده نزدیک به سراغ دیگر هنرمندان مانند نقاشان، نمایشنامه نویسان، خطاطان، نویسندگان و عکاسان هم خواهیم رفت. در کنار این پروژه فستیوال فیلم های مستند تلویزیونی را هم از سال گذشته آغاز کردیم و از فیلم سازان و مستند سازان دعوت کردیم تا در این فستیوال شرکت کنند. این هم یک پروژه دیگری در راستای شفاف سازی و انعکاس زخمهای مشترک همه ماست .
• چه انتظاری از جامعه هنری در این برهه از زمان داری؟ فکر نمیکنی آینده بروی حرکت های امروز قضاوت میکند؟
– جامعه ای که به یک روح جمعی نرسد به یک هدف جمعی هم نخواهد رسید. یکی از ضعف های ما در کارهای گروهی در هر زمینه ای دردیست انکار ناپذیر که از دیدگاه من از ناتوانی انسان ها در گذشتن از ” خواسته های فردی” به ” داشته های گروهی” سرچشمه میگیرد. همیشه گفتم اول باید با نبود آزادی درون جنگید تا بتونیم با نبود آزادی بیرون مبارزه کنیم. فکر میکنم امروز با تجربه چندین سال گذشته انتظاری ندارم اما امید دارم که حس همدلی، همزبانی، همیاری و انساندوستی هر روز در میان همه اقشار جامعه پر رنگ تر شود و همه ما زخم های جامعه رو از آن خود بدانیم و با هم و در کنار هم مرهمی باشیم بر این زخم ها.
یک درخت میتواند آغاز جنگــل باشد
• این همه تکاپوی شما در دنیای آسیب های اجتماعی از کجا سرچشمه میگیرد؟
– دانشمندان سالهاست که از رشد آسیب های اجتماعی به موازات نقض حقوق بشر هشدار داده اند، نیم نگاهی به آمار آسیب ها نه فقط در سرزمین ما بلکه در سراسر جهان تصویر روشنی از رکود آسیبها به ما نمیدهد. آمار مرگ بخاطر سوء مصرف از مواد اعتیاد آور سال گذشته بالاتر از آمار کشته شدگان جنگ ویتنام بود، در پایان سال ۲۰۱۸ بانک جهانی اعلام کرد که نزدیک به نیمی از جمعیت جهان همچنان با درآمدی کمتر از روزی پنج دلار و نیم سنت گذران زندگی میکنند، به گزارش پژوهشگران روند افزایش دمای زمین شیب تندی پیدا کرده و به سرعت به عدد سه درجه سانتیگراد نزدیک میشود و در نتیجه جان میلیونها نفر به دلیل تغییر و تحولات غیر معقول به خطر خواهد افتاد و گونههای جانوری بسیاری از بین خواهند رفت…
زمان زمان دیدن و نه فقط تماشا کردن است، زمان زمان گوش دادن و نه فقط شنیدن است، فردا خیلی دیر است، امروز باید برخیزیم، امروز باید تغییر روند را آغاز کنیم.
یک قطره آب میتواند گلی را زنده کند
یک درخت میتواند آغاز جنگل باشد
یک ستاره میتواند راهنمای کشتی باشد
یک شمع میتواند تاریکی را از میان ببرد
یک لبخند میتواند سرآغاز دوستی باشد
یک ترانه میتواند لحظه را ابدی سازد
یک نوازش میتواند افسردگی را محو کند
یک امید میتواند روحیه ای را زنده کند
یک رای میتواند آیندۀ ملتی را عوض کند
یک انتخاب میتواند آینده ساز باشد
تصمیم با شماست…
به هم رسیدن یک شروع است، با هم ماندن پیشرفت، و همدل و همـزبان بودن موفقیت
• امروز از بنیاد غیر انتفاعی آینه بعنوان یک رسانه منحصر بفرد یاد میشود، از آینه برایمان تعریف کن؟
– خوشبختانه به همت همه یاران راه آینه، رسانه رادیو تصویری آینه بعنوان یک رسانه آزاد ، مستقل و مردمی، در راستای توانمند سازی و همبستگی دهکده جهانی و مرهم گزاری برنامه های آموزشی متنوعی را به چند زبان هفت روز هفته ارائه میدهد.
در کنار کمپین اهدای کتاب و کتاب بازی به کودکان کار و خیابان و کودکان محروم و آسیب دیده وکمپین درختکاری بنیاد آینه، سالهاست که با هدف همبستگی سازمان های غیر انتفاعی تشکل یک مثلث سلامت رو تشویق کردیم تا با حضور پر رنگ سازمان های غیر انتفاعی، رسانه های مسئول و خود مردم، قدرت مرهم گزاری را وسعت بدیم. همیشه گفتم به هم رسیدن یک شروع است، با هم ماندن پیشرفت، و همدل و همزبان بودن موفقیت.
باید از نا آگاهی، انکار و حقیقت گریزی گذشت، آنچه هست را آینه وار دید و برای دوباره جوانه زدن آنچه باید را با قدرت عشق بوجود آورد. این حضور ماست که از سکوت تا فریاد، از دردمند تا توانمند، از پیر و جوان آینده ما و فرزندانمان را نقش میزند. ما به یاری متخصصین و کارشناسان و داوطلبان عاشق در آینه میکوشیم تا به جامعه بیاموزیم که چگونه استاد تغییر باشند و نه قربانی تقدیر. ما با آینه به خانه دل مخاطبین مان آمدیم با آرزوی اینکه باهم و در کنار هم بهبودی از هر آسیبی را نه یادگار، بلکه ماندگار کنیم.
در دورانی بسر میبریم که درد ها بیشتر از قبل مشترک شدند، تکنولوژی با تمام پیشرفتش در هدفمند بودن ناتوان مانده ، تنفر، تعصب و قدرت طلبی دنیا رو احاطه کرده، خشکسالی نسبت به دیگر بلاهای طبیعی مخاطره آمیزترین شده، تبعیض و فقر گسترده تر و مسئولیت ما در مقابل این فجایع چیست؟