عکس و طرح روی جلد از سعید نوشین فر
—————————
دو سال پیش وقتی رامش خواننده محبوب سه نسل، آخرین ترانه اش را خواند هیچکس از نتیجه آن خبری نداشت ترانه ای که درواقع 25سال در گنجینه هنری او باقی مانده بود. ترانه و آهنگی که جهانبخش پازوکی از ماندنی های موسیقی و ترانه ساخته بود و رامش به دلایل مختلف آنرا ارائه نداده بود تا سرانجام دو سال پیش آنرا با زیبایی خاصی اجرا کرد، ترانه ای بنام : از من چه می خواهی؟! که معنای خاص خود را داشت.
بعد از اجرای این ترانه که عکس العمل گسترده ای داشت و طرفداران او را هیجان زده کرد، رامش راهی سفری تازه ای شد، سفربه خلوت خود، بروایت خودش در دل سفر به غربت، این بار سفری به خلوت خاص خود داشت.
رامش می گفت این باردرخلوت خود به تماشای حرکت های هنری، به تماشای فعالیت همکارانم نشسته ام.
رامش انگار دوران کرونایی را احساس کرده بود، دورانی که همه را به حبس خانگی، به خلوت غیر قابل پیش بینی کشاند. رامش پیشاپیش این خلوت را پذیرفته بود، درحالیکه طرفداران بسیارش از سراسرجهان بروی سایت ها، بروی فیس بوک واینستاگرام، بروی تلفن ها و ایمیل های جوانان، علت سکوت او را می پرسیدند، جالب اینکه دوستداران رامش از نوجوان 14ساله، 18 ساله تا 20 و 30 ساله و به بالا هستند، اگر پدرومادرها، حتی پدربزرگها و مادربزرگها با ترانه های ماندنی رامش سالها خاطره ساخته اند اینک نسل نوجوان و جوان با شنیدن صدای متفاوت رامش، او را دنبال می کنند بطوری که دختران و پسران بروی اینستاگرام، فیس بوک بخاطر عشق به رامش، صفحات تازه ای گشوده اند. نمونه اش دخترجوان 21ساله ای بنام گلنار است که بروی اینستاگرام، صفحه زیبایی از آهنگها و خاطره های رامش باز کرده است، گلنار با خوانندگان قبل از انقلاب آشنایی نداشته، ولی عاشق صدای خوانندگان عربی چون «فیروز» بوده و وقتی می فهمد ترانه ایرانی «تابستون» را فیروز خوانده بدنبال خواننده اصلی آن میرود و به رامش میرسد و برای نخستین بارآهنگهای رامش را گوش می کند و شیفته صدای زنگدار، تاثیرگذار و بسیار متفاوت و مدرن او میشود وتصمیم می گیرد همه سوابق او را دنبال کند. خالقین آثارش را بشناسد و صفحه جدیدی ازرامش دراینستاگرام بسازد، گلنار مقیم اروپاست، ولی ازهمه دوستان و هم سن و سالان خود در ایران کمک می گیرد و زیباترین صفحه رامش را میسازد و سیل طرفداران رامش را به سوی این صفحه می کشاند. همزمان تصمیم گرفته یک فیلم مستند درباره رامش بسازد و او را به نسل تازه ایرانی معرفی کند.
چه در خارج، چه داخل، دختران و پسران با احساس دیگر نیز صفحات زیبای دیگری برای رامش خلق کرده اند که هر کدام ویژگی های خود را دارد.
این دخترجوان نمونه جوانان علاقمند به هنروموسیقی ایرانی درسراسرجهان است، که چون گلنار خاطره های سه نسل را پس میزنند و نگین های درخشان وارزنده موسیقی را بیرون می آورند و دوباره آنها را می شناسانند.
در این میان دوستداران رامش پذیرفته اند که او همیشه زندگی متفاوت و فعالیت های هنری متفاوت داشته، از هیاهو بدور بوده و بعد از یک دوره فعالیت پیگیردر اواخر سالهای 1980 و سالهای 1990 با حضوردرچند کنسرت موفق یک آلبوم مشترک بنام «معشوق همین جاست» به اتفاق داریوش و فرامرز اصلانی با گفتاری از علیرضا میبدی و شهره آغداشلو و آهنگهایی با تنظیم فرزین فرهادی با اشعار مولانا خواند که بسیار مورد توجه قرارگرفت.
نکته جالب اینکه دوستداران رامش درایران هم کلاب های خصوصی و پنهانی برایش تشکیل داده اند. به مناسبت تولدش، به بهانه ترانه هایش، هربار گردهم جمع می شوند و با پخش موزیک ویدیوهای قدیمی اش، با پخش آخرین مصاحبه هایش که درواقع آخرین آن با مجله جوانان و رادیوجوانان بود و پخش آهنگ هایی از آخرین کنسرت های او و درحقیقت شب بزرگداشت او را برگزارمی کنند و روی سوشیال میدیا به او می گویند که همیشه به یادش هستند و در انتظار بازگشت دوباره اش به صحنه موزیک.