من “ایران من ” را به همه دختران و زنان شجاع
و جوانان غیور ایران هدیه می کنم
“ندا پاترا“ یک خواننده پیشرو و نوگراست، که از آغاز خوانندگی خود، عشق وعلاقه به جامعه ایرانی و فرهنگ ایرانی را فراموش نکرده ولی در ضمن در اندیشه دستیابی به جامعه بزرگتر بوده است و اینک در حساس ترین مرحله تاریخی نقش زنان درایران، می کوشد در این ارتباط و این پیوند و به روایتی در معرفی زنان سرزمین خود نقشی موثر داشته باشد.
گفتگو با “ندا“ که بزرگ شده و تحصیلکرده آمریکاست، سبب حیرت میشود چرا که او با زیر و بم تاریخ و فرهنگ سرزمین خود آشناست، با او می توان تاریخ را ورق زد، به عمیق ترین مراحل ستم و ظلم مردسالاری جامعه مان نسبت به زن پیش رفت و بهمین جهت وقتی با او درباره حوادث اخیر حرف میزنیم، همه دیدگاه او سوی دختران و زنان است. با مردان عداوتی ندارد ولی می گوید تا مردان جامعه ما بتوانند این همه ظلم تاریخی را در طی قرن ها، با اقداماتی تازه خود جبران کنند من و امثال من آرام خواهیم گرفت. من با شعار زیبای زن، زندگی، آزادی صد درصد موافقم ولی با شعارهای دیگر شاید کنار نیایم.
از ندا می پرسم درباره سالهای گذشته، که چهره واقعی زنان ایرانی و اصولا جامعه ایرانی برای جهان در هاله ای از تاریکی ضد ایرانی پنهان شده بود و نسل جوان کمتر درباره سرزمین خود با دوستان غیرایرانی خود حرف میزد و حالا که جلوه ای روشن و مثبت از جامعه بخصوص دختران و زنان ونسل جوان جلوی چشم جهان است چه حسی دارید؟
- می گوید متاسفانه سالها حکومت ایران با مردم آمیخته شده بود و ضربه سنگینی بر شناخت واقعی مردم وارد شده بود و تنها مسئله ای که این تفکیک را بوجود می آورد، موفقیت ممتاز جوانان تحصیلکرده راهی خارج و مهاجرین موفق در همه سطوح بود، که درواقع صدرنشینان جامعه میزبان بودند. ایرانیان خارج به مرور خود را بالا کشیدند، ولی هنوز معرفی درستی در مورد داخل ایران نمیشد تا حوادث اخیر، که نتیجه دعای 40 ساله مردم درون و بیرون بود سبب شد ایرانیان خارج با سربلندی، با همبستگی 5 قاره جهان را از هویت اصلی ایرانی، از تاریخ ایران، از مقاومت زنان ایران نشان بدهند و فریاد برآورند که نماینده مردم ایران، همین نسل جوان امروز در صحنه ها هستند.
من الان افتخار می کنم یک بانوی ایرانی آمریکایی در این سرزمین هستم و با سربلندی از سرزمین خود سخن می گویم. من امروز بعنوان یک بانوی ایرانی آرزو دارم مردم سرزمینم، دختران و زنان سرزمینم بتوانند بدون دغدغه به آن آزادی که حق شان است برسند، اگر من در ایران زندگی می کردم، صد در صد درمیان همان مردم در خیابانها بودم، همراه جوانان، همراه با دخترها و خانم ها فریاد میزدم، اینروزها در ایران، یک صدا، معنای صد صدا را می دهد و اثر صدها صدا را دارد.
شاید نظر من و دیدگاه من با توجه به دور بودن از سرزمینم، نداشتن تجربه زندگی در ایران، نتواند بر مبنای شنیده ها کاملا صحیح باشد. بعنوان زنی که بدلیل محدودیت ها، امکان بازگشت و فعالیت در آن سرزمین را نداشتم من مسئله حجاب اجباری، محدودیت در دوستی ها، نیمه آدم بودن، مجوز نیمه رأی داشتن، نداشتن اجازه خروج بدون مجوز شوهر را تجربه نکرده ام و چه خوب که چنین تجربه ای نداشتم ولی حالا عمق این درد را در وجود دختران و زنان حس می کنم .
ندا در مورد نقش یک هنرمند در چنین موقعیتی در خارج می گوید من همان مسئولیتی را دارم که تک تک ایرانیان در خارج دارند. من تافته جدا بافته نیستم، همه ما باید صدای اعتراض مان درجهان انعکاس یابد در طی هفته های اخیر تلاش خستگی ناپذیر ایرانیان در سراسر جهان برای رساندن این فریاد و برای نشان دادن این همبستگی، برای مجاب کردن سران کشورها به قبول آنچه در ایران می گذرد، به واداشتن آنها به عکس العمل های جهانی، خبر از غیرت ایرانیان مقیم خارج میدهد و خبر از حرکت هماهنگ مردم از نوجوانان تا جوان و میانسال و بزرگسال میدهد، نگاهی به تظاهرات 100 تا 150 هزارنفره درنقاط مختلف جهان، نگاهی به تحصیلکرده ها و دانشجویان، دانش آموزان، که در صحنه ها با هم فریاد برآورده اند، نشانه به جوش آمدن غرور ملی و عشق عمیق آنها به سرزمین مادری شان است و همین هاست که جنبش های داخل ایران را قوت می بخشد، به آنها نیرو می دهد، به آنها می گوید میلیونها ایرانی مقیم خارج پشت آنها ایستاده اند.
روزگاری بچه های درون به ما می گفتند شما که در خارج، کنار اقیانوس ها نشسته و پاهایتان را دراز کرده اید از حال ما خبر ندارید؟ ولی امروز آنها می بینند که ما نیز جهان را تکان داده ایم، ما هم همه سران کشورها، شعرا، خوانندگان و بازیگران جهان را به عکس العمل های زیبا وا داشته ایم، ما ثابت کردیم که مکمل آنها هستیم چقدر عمیقا آنها را می فهمیم، ما صدای بلند جامعه داخل در جهان شده ایم ما بزرگترین سیاستمداران جهان را به میدان فکری و اندیشه جوانان داخل کشاندیم، ما به آنها چهره شجاع و فهمیده و مقاوم زنان سرزمین هان را نشان دادیم.
من به سهم خودم با تهیه کننده آخرین آثاری که می خوانم، در تماسم، از آنها خواستم همه کارها متوقف شود، فقط آنچه ما امروز آماده کردیم، از “ایران من“ که در جانم و روحم ریشه دارد تا اثر تازه ای که برای زنان سرزمینم می خوانم، “ایران من“، به تاریخ سرزمینم سفر می کند، از کورش و داریوش و همه آنها که ایران سربلند را ساختند می گوید اینک با کلامی از فرید از نسل جوان ترانه در ایران و دوباره بمن فهماند چقدر ایرانی بودن چه افتخاری دارد و من ایران من را به همه دختران و زنان سربلند و مبارز ایران و به جوانان غیور اهدا می کنم.
من وقتی به “برای“ شروین عزیز گوش می کنم و می بینم که این جوان هنرمند نشان میدهد قلب نسل جوان برای آواره ایرانی، برای دختربچه فروشنده، برای پدر و مادرهای زحمتکش، و دختران و زنان ستم دیده، برای دیروز و برای فردای ایران می تپد.