داريوش ، طنینی جاودانه در راستای آزادی ایران و ایرانی

مهدی ذکایی
داریوش اقبالی، این صدای اعتراض و مقاومت، نه فقط جایگاه هنری خود بلکه جایگاه اجتماعی و فرهنگی خود را، در جامه شعر و نثر، کنفرانس و فراخوان، راهپیمایی و گردهمایی ۵ دهه وقف خدمت به ایران و ایرانی کرده است.
آرزوی دیرینه داریوش آشتی ملی و تمام تلاش او در تشویق همبستگی در سایه پذیرش تفاوت ها برای ریشه کنی یک درد مشترک متمرکز شده است
از دیدگاه جامعه شناسان هنر مانند دانش، حکمت و فلسفه وسیله یی است برای شناخت واقعیت ها. هنرنمایی داريوش، چه بعنوان صدای یک ملت زخمدار و چه بعنوان یک فعال اجتماعی و اومانیست، همیشه تبلور هدف، انگیزه و احساس مسئولیت او است. بیش از ۲۰ سال است که فعالیت های انساندوستانه و آموزنده او در زمینه آسیب های اجتماعی همیشه در جایگاه مدافع آزادی و عدالت پشتیبان همیشه حاضر حقوق بشر در سرزمین ما بوده و هست.
از من از ایران بگو تا همبستگی یعنی … تلاش او در نهادینه کردن فرهنگ همبستگی و اتحاد، و برای همصدایی با ملت ستمدیده، جوانان دلیر و والدین داغدار ایران تاریخی دیرینه دارد و در زمانی که فرهنگ غم به تار و پود سرزمین مان تزریق شده، و در ایامی که دولت ناکارآمد جمهوری اسلامی همه روزنه ها را بر روی صدا و سیمای مردم بسته و ملت را از ابتدایی ترین حقوق انسانی و بدیهی ترین نیازهای شهروندی محروم کرده ثابت کرده که این داريوش است که آزادی آنها را سالهاست عاشقانه فریاد میزند.
آنچه داریوش میگوید و آنچه میخواند از تراوشات اندیشه و مرام اوست که همیشه با بافتی از انساندوستی و حق طلبی در این پنج دهه به هموطنانش هدیه کرده است. این رسالت اصلی هنر و هنرمندی است که در قبال جامعه اش احساس مسئولیت میکند.
بافت کلام و گزینش ترانه های او پیامی برای بیداری همه نسل ها و یادآور عظمت و شکوه همبستگی و اتحاد ملی است. داریوش چالش های دنیای این روزای ما را به عناوین مختلف برای ما در طول این پنج دهه شکافته و ما را به برخاستن و فریاد آزادی بودن دعوت کرده است. آرزوی دیرینه او آشتی ملی و تمام تلاش او در تشویق همبستگی در سایه پذیرش تفاوت ها برای ریشه کنی یک درد مشترک متمرکز شده است.
داریوش با پایه گذاری بنیاد غیر انتفاعی و آموزشی آینه بیش از بیست سال است که به هموطنانش در داخل و خارج از ایران نوید آزادی، بهبودی و امید می دهد و آرزوها و آرمانهای ملتش را نقش خیال می کشد. تلاش او برای یاری رسانی به قربانیان آسیب های اجتماعی که از دیدگاه او به موازات نقض حقوق بشر در ایران رشدی سعودی داشته یادآور احساس مسئولیت او نسبت به فرد فرد این قشر زخمی است که خود و نیازهایشان نادیده گرفته شده است.
بافت کلام و گزینش ترانه های داریوش پیامی است برای بیداری همه نسل ها و یادآور عظمت و شکوه همبستگی و اتحاد ملی
امسال با پایه گذاری یک رسانه کاملأ مستقل تحت عنوان ” همبستگی ” که در کنار رسانه مستقل و آموزشی آینه تنها رسانه های آگاهی دهنده ای هستند که با هدف رسیدگی به نیازهای جامعه آغاز به فعالیت کرده اند، داریوش گامی دیگر در راستای گام های پیشتازی برداشته است که تلاش های او را بیش از پیش تحسین برانگیز نموده است.

هدف از این رسانه مستقل چیزی نیست بغیر از ایجاد روزنه ای نیرومند برای حضور همه آنان که با احترام به اصول همبستگی و همصدایی با ملت آزادیخواه ایران بر آن اند تا با هم و در حمایت از جوانان و آینده سازان ایران برای ریشه کنی یک درد مشترک گام هایی سازنده بردارند. در این رسانه داریوش از دانشجویان ایرانی و تمامی هموطنان، از هر قشر و هر دیدگاه که معتقد به همبستگی و آشتی ملی برای نجات و آزادی ایران هستند دعوت به عمل آورده تا در کنار هم دوباره وطن را بسازند اگر چه با خشت جان خویش….
مرام داریوش در طول این پنج دهه باعث شده که تمامی برنامه های او نه در قالب آنچه همه به نام یک کنسرت میشناسیم، بلکه بعنوان روزنه و بهانه ای برای دعوت به همدلی، همزبانی و همبستگی شناخته شده اند، چرا که
تعهد داریوش به مسئولیت یک هنرمند همواره ریشه در هدفمندی فعالیت های هنری و اجتماعی او داشته و بس.
تعهد داریوش به مسئولیت یک هنرمند همواره ریشه در هدفمندی فعالیت های هنری و اجتماعی او دارد
این حنجرۀ عاشق، با این پیام ماندگار که سزخمهای جامعه متعلق به فرد فرد ما هستندشش از تمامی همکاران، هموطنان و یاران خود پیوسته دعوت کرده تا در پرتو احترام به تفاوت ها و همبستگی در مرهم گذاری و سازندگی کوشا باشند.
حضور پررنگ داريوش در همه زمینه های هنری، اجتماعی و فرهنگی، از صصجنگل شش تا صصبیگانه در ایران استشش و از سخنرانی او در مقابل اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴ برای پیشگیری از اخراج هموطنانش تا فراخوان او جهت برپایی تجمعات در اعتراض به حضور ابراهیم رئیسی در سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۲، تا برگزاری روز جهانی کوروش بزرگ در ماه اکتبر امسال ثابت کرده که هیچ تلاطم و بحرانی نمیتواند این هنرمند را خاموش کند، چرا که داریوش دیوار ها و بن بست ها رو برای بیان حقیقت و تشویق همبستگی همیشه فروپاشیده. از دیدگاه او هنر واقعی تاب تحمل ظلم و بی عدالتی و نقض حقوق بشر را ندارد و این وظيفه هر شهروندی است که در دوران بحراني سرزمین اش خاموش نشسته و صدای هموطنان دربندش باشد.
داریوش دیوار ها و بن بست ها را برای بیان حقیقت و تشویق همبستگی همیشه فروپاشیده
اگر افتخار ما به او بی انتهاست به دلیل جسارت آمیخته به خلاقیت او در مسیر پیگیری اهداف والایش، رمز ماندگاری و جاودانگی او در قلب و اذهان هشتاد میلیون هموطنان داخل ایران است که به گفته داریوش تشنه حمایت هشت میلیون هموطنان خارج از ایران هستند.
شکی نیست که در شرایط بحرانی خلق یک اثر هنری و یا تشویق یک حرکت اجتماعی\سیاسی به معنای یک کنش مدنی مسئولانه است و کمترین خواست هموطنان ما از همه آنان که با فعالیت های خستگی ناپذیر خود همچون داریوش اقبالی، جایگاهی استوار در جامه یک وطن پرستی صادق و عاشق در تاریخ را از آن خود کرده اند این است که خاموش نمانند و از هر فرصت و موقعیتی برای گرد هم آمدن و انعکاس دردهای ملت ایران استفاده کنند و صدای رنج مردمی باشند که دیده و شنیده نمیشوند. در این دوران بر هیچ یک از ما پوشیده نیست که هدف جمهوری اسلامی خاموش کردن صدای آزادی است، لذا وظیفه همه ماست که از هر موقعیت، هر کوچه و برزن، هر مکانی برای رساتر کردن صدای هموطنان آزادیخواه مان استفاده کنیم.
با آرزوی موفقیت در همه زمینه ها برای این اسطوره بی تکرار، جاودانه ماندگار، فریاد نسل های سوخته، صدای حماسی ایران و ایرانی، پیام آور صلح، عشق، همبستگی، انسانیت و شور و عشق میهن پرستی.