1714-87

مردم داخل ایران، اینروزها درباره اثرات کرونا و حوادث ناشی ازآن می گویند

با گروهی ازهموطنان داخل، بصورت تلفنی، ایمیل و تکست، درباره ماجرای کرونا و تاثیرات آن بروی زندگی شان حرف زدیم که خواندنی است.

1714-94

هوشنگ 60ساله: کرونا سبب شد خانواده و دوستان همدیگررا بیشتربشناسند، من دراین مدت فهمیدم دو دخترم چقدرفداکارومهربان هستند و چقدربرای سلامت و راحتی ما تلاش می کنند، دراین مدت فهمیدم دوستان واقعی چه کسانی هستند، از تلفن ها، از ایمیل ها و خیلی ها از بی توجهی بسیاری دیگر.
دراین مدت فهمیدم همسرم چقدرصبورومهربان و با گذشت است. من چشم و گوشم بازشد.
گلناز26ساله: من درآستانه ازدواج با شهریاربودم، همه چیزآماده بود، ماجرای کرونا همه چیز را عقب انداخت. جالب اینکه بعد از دوسه هفته کاشف به عمل آمد که شهریاربدنبال دخترخاله اش دراسترالیا، ایران را ترک کرده تا با کمک او و ازدواج با او اقامت بگیردچقدرخوشحال شدم چهره شهریار را شناختم.
کلهر39ساله: ماجرای ابتلا به بیماری کرونا، پدرم را بخود آورد، در بیمارستان خواست با یک وکیل تلفنی حرف بزند، برای اولین باروصیت نامه ای تهیه کرد، به همه دخترها و پسرها بطورمساوی ملک و نقدینه بخشید و به مادرم خانه قدیمی واندوخته کافی بخشید وازهمه خداحافظی کرد که دیگرسعادت دیدارندارد، ولی هفته قبل به سلامت به خانه برگشت. مادرم پرسید از وصیت نامه پشیمان نیستی؟ گفت نه، همان دعای شما بود که مرا به خانه آورد.
ارژنگ 58ساله: کرونا دست خیلی ها را رو کرد، من چهره واقعی شرکای خود را درفرصت کافی که درخانه بودم پیدا کردم ومدارک واسناد را مرورکردم فهمیدم شرکا چه رندی ها کرده اند چه پولها بالا کشیده اند، وکیلم به آنها زنگ زد گفتند پشیمان هستند، جبران می کنند، ولی من آنها را نمی بخشم.
گلرخ 22ساله: من و بیش از10 دوست صمیمی ام دراین مدت روی فیس بوک و اینستاگرام، با جوانان تحصیلکرده واصیلی آشنا شدیم، با خانواده هایشان حرف زدیم وهمه مان آماده نامزدی و ازدواج هستیم، این فرصت مناسبی برای همه ما بود تا آینده خود را با انسانهای خوب ولایق بنا سازیم.
فرامرز 38ساله: اما این کرونا کلک سوپرپاورهای دنیاست. با این کارهمه را تحت کنترل گرفتند با تست کرونا، آدرس و مشخصات همه را گرفتند همه را به سوی تکنولوژی جدید هل دادند، که درهرموقعیتی آدمها را تعقیب و شناسایی کنند.

زن صیغه ای را برای ثواب به خانه آورد!

شهره 50ساله بدنبال طرح شکایت به کلانتری محل آمده بود، شهره می گفت بدنبال ماجرای کرونا، یکروزشوهرم کریم، خانم جوانی بنام ناهید را به خانه آورد و گفت قبلا دردفترش کار می کرده، خانواده اش به شهرستان رفته اند او تنها و بیکس است، فقط برای ثواب او را به خانه آورده تا از خطرکرونا بدور باشد.
من ودخترم دورش را گرفتیم، همه نوع مختلف وپذیرایی از او کردیم تا یک شب من بیدار شدم و شوهرم را ندیدم بدنبال او رفتم دیدم با آن خانم درگاراژ خانه مشغول است، فریاد زدم گفت آبروی مرا نبر، این خانم صیغه من است، خطا نکرده ام، ولی من هردو را ازخانه بیرون کردم و حالا آمده ام شکایت کنم.

پرستارمرد، دو بیمارمشکوک
به کرونا را به خلوت خود برد

1714-93

علی 45ساله بدنبال همسرش زری 30ساله که علائم کرونا در او دیده شده بود، به بیمارستان رفت، ولی هیچکس خبری از زری نداشت، تلاش برای یافتن او به جایی نرسید تا یک پرستار مرد بنام کورش به او گفت احتمالا او شدیدا مبتلا بوده، و جزو دهها نفردیگر درقبرهای دستجمعی مدفون شده است. علی دست بردار نبود بهردری زد تا نسبت به حرفهای کورش مشکوک شد، او را تعقیب کرد و بعد از 2ساعت لحظاتی بعد بدنبال او وارد یک خانه قدیمی دریک باغ اطراف ورامین شد. از پشت پنجره زری و دو زن دیگر را روی تخت دید، با خشم بدرون رفته و به کورش حمله برد، کورش فرارکرد و علی همسرخود و دو زن دیگر را که قدرت راه رفتن نداشتند بیرون آورد و با اتومبیل به یک بیمارستان خصوصی رساند و معلوم شد هرسه به کرونا مبتلا نیستند ولی تحت تاثیرداروها قدرت حرکت و سخن گفتن ندارند تا بعد از دو روز توضیح دادند کورش به بهانه انتقال آنها به یک کلینیک به آن خانه انتقال داده و مرتب به آنها تجاوز می کرد و می گفت تنها راه معالجه همین است.
مامورین کورش را دستگیرکردند واو به چند مورد دیگراعتراف کرد.

آخوندی که دعای ضدکرونا ارائه میدهد

1714-91

آخوندی بنام حاجی فردوسی که خود را رهبر معنوی کمال و سعادت خوانده، بروی یک سایت در ازای دعای ضد کرونا، میلیون ها تومان دریافت کرده است.
درسایت حاجی فردوسی، بخشی بنام «التماس دعا» دیده میشود که در مقابل دعاهای ویژه برای جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا، ازهرنفر45 هزارتومان می گیرد.
دراین سایت آمده: میزان دعایی که علمای دین در روز برای مردم میخوانند کم بوده، درحدود 3تا 4 عدد، اما من روزانه تعداد زیادی دعا می خوانم به همین دلیل هم مانند بسیاری ازکارهای دیگرکه در دین انجام میشود و پول درازای آن دریافت میشود من هم درقبال دعاهایم پول می گیرم!
در این میان عضو شورای عالی حوزه علمیه این اقدام را دکان بازکردن خواند و از مقامات قضایی خواست بدلیل عمامه داشتن این شخص، او را به محاکمه بکشند و از مردم خواست بجای دعاهای بی اثر این آخوند، به کتاب های دعای علمای دین وابسته به پیغمبروامامان توجه کنند! در ضمن بیاد داشته باشند اگر کسی بدون دریافت پول، برایتان دعا خواند بپذیرید.
شبیه آخوند فردوسی درتهران و بخصوص قم و مشهد وشهرهای کوچک، بسیار زیاد شده و حتی عده ای عمامه بسربه خانه های مردم میروند و برای افرادی که سرماخورده، سردرد و سرفه و تنگی نفس دارند، دعا می خوانند و پول های کلان می گیرند.

11سال طعم غذای زنم را نچشیده بودم

1714-92

ژوبین روی خط رادیوهای داخل ایران آمده واعتراف می کرد درست 11سال بود طعم غذاهای همسرم را نچشیده بودم.
ژوبین توضیح داد ازحدود 11سال پیش که من دفترحسابداری ومالیاتی خود را باز کردم، از ساعت 7 صبح تا 8 شب مشغول بودم، صبحانه، ناهار و شام را همانجا می خوردم، طبقه پائین دفترم یک رستوران کوچک بود که آنها را برایم می آوردند.
درست از4 روز قبل که دفتررا موقتا بستیم، به خانه آمدم، با چشیدن طعم غذاهای زهره همسرم فهمیدم درتمام 11سال گذشته، من شانس خوردن این همه غذای متنوع و خوشمزه را از دست داده بودم، درسته که کمی چاق شدم، ولی مهم نیست، بعد ازبازگشت به کارحتما صبحانه را درخانه میخورم و زهره قول داده ناهاربرایم بیاورد. شبها صبر کند تا با او و بچه ها شام بخوریم اگر کرونا پوست همه مان را کند، محسناتی هم داشت.

 1590-66