1553-52

علی معلم در آخرین مرحله
انتشار مجله نوروزی درگذشت

1553-53

علی معلم منتقد و مدرس سینما و سردبیر ماهنامه سینمایی دنیای تصویر یکشنبه گذشته هنگامی که دردفتر کارش سرگرم تدارک آخرین مراحل انتشار مجله اش دنیای تصویر بود در سن 54 سالگی براثر سکته قلبی درگذشت. علی معلم همه ساله جشن حافظ را برگزار میکرد که در این جشن بیشترین هنرمندان حضور پیدا میکردند جشن حافظ سال گذشته به جهت نوع حجاب هنرمندان زن از سوی روزنامه ثارالله مورد توهین قرار گرفت که باعث سروصدای زیادی درمیان هنرمندان شد که سرانجام سردبیر نشریه مزبور در شماره بعد از همه دلجویی کرد، علی معلم سالها یک برنامه تلویزیونی پر بیننده داشت و در چندین فیلم سینمایی سرمایه گذاربود در نقش تهیه کننده از جمله فیلم گاو خونی وشوکران که هر دو فیلم را افخمی مجری برنامه هفت فعلی تلویزیون کارگردانی کرده بود.

اگر شجریان کوتاه بیاید، ما هم کوتاه می آئیم

1553-55

در شرایطی که سالهاست صدای استاد محمدرضا شجریان از صدا و سیمای داخل ایران پخش نمیشود، معاون صدا و سیما هفته قبل در یک کنفرانس خبری گفت علت عدم پخش صدای شجریان از صدا و سیما با خود ایشان ارتباط دارد، ایشان بعد از انتخابات سال 1388 و جنبش سبز، برای خود یک منعی قرار داد که ما نمی توانیم صدایش را پخش کنیم اگر ایشان از مواضع خود بعد از انتخابات عدول کرده و بازگشته باشد و آنرا اعلام نماید ما صدای ایشان را پخش می کنیم.
نکته مهم این که خود استاد شجریان بارها در طی سالهای گذشته، بر مواضع خود مبنی بر تائید جنبش سبز ایستاده و خود تقاضا کرده که صدای اورا از صدا و سیما پخش نکنند.

درگذشت دو هنرمند با سابقه

1553-56

هفته قبل مهین کسمایی دوبلور پیش کسوت بعد از مدت ها بیماری در امریکا درگذشت. مهین کسمائی برادرزاده علی کسمائی پدر دوبله ایران بود و در طی سالها بعنوان یک دوبلور مسلط و خوش صدا بجای ادری هیپورن، دایان کیتون و الیزابت تیلور حرف میزد.
کسمائی بعد از ابتلا به بیماری سرطان به امریکا کوچ کرد و در امریکا با زندگی وداع گفت. یادش و صدایش زنده است.
دومین هنرمند مسعود معصومی از عکاسان پیشگام در ایران بود که دوره های دانشگاهی رشته عکاسی، تبلیغات را در آلمان طی کرد وسپس به ایران آمده و ضمن فعالیت در رشته تبلیغات، به تعلیم شاگردان بسیاری در دانشگاههای ایران پرداخت و حدود 10 سال پیش دوران بازنشستگی خود را در گیلان گذراند، تصاویر برجای مانده از او یادش را زنده نگه می دارد.

فیلم تازه فرهادی با پنه لوپه کروز
و حاویر باردم در سپتامبر جلوی دوربین میرود

1553-57

اصغر فرهادی برنده دو جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی، این هفته گفت فیلم تازه خود را درماه سپتامبر در اسپانیا جلوی دوربین می برد.
فرهادی برای نقش های نخست فیلم تازه خود از حاویرباردم و پنه لوپه کروز دعوت کرده است که هر دو برنده اسکار هستند. این دو در فیلم نقش زن و شوهر را بازی نمی کنند بلکه با دیگر بازیگران در نقش های متفاوتی ظاهر میشوند.
فرهادی سناریو را به فارسی نوشته و بعد به زبان اسپانیایی ترجمه کرده و فیلم اصولا به زبان اسپانیایی است.
فرهادی درباره عکس العمل ها بعد از موفقیت فیلم فروشنده می گوید در ایران اکثرا استقبال گرمی کردند و اقلیتی نیز تفسیرهای تلخی با توجه به مسائل سیاسی داشتند.

سلام آقای کیارستمی عزیز

1553-60

نگار اسکندرفر
آن درخت ٤٠، ٥٠ ساله روبه‌روی ساختمان قدیمی باغ را خاطرتان هست؟ دو سال پیش که باغبان به دلیل کهولت و پوسیدگی درخت را از خاک درآورد، گفتید حیف شد. گفتم سال آینده به‌جایش درخت دیگری با دست شما خواهیم کاشت. پارسال فصل درخت‌کاری شما به بیمارستان رفتید. بنا بود که چهار، پنج روز بعد مرخص شوید. قرار گذاشتیم که در باغ ساکن شوید برای استراحت بعد از بیمارستان. گفتید برادرم بهرام از کانادا به ایران می‌آید. چندروزی به دیدار فامیلی خواهد گذشت، بعد از آن خواهم آمد. آن چند روز کذایی چند ماه به درازا کشید و شما نیامدید. ما ماندیم و انتظاری تلخ و دلهره و اضطرابی حاصل از ناز طبیبان… و بهار از راه رسید.
درختان باغ به امید بازگشت شما شکوفه دادند. من از طراوت بهار گذشته همان چند شاخه گیلاس نصیبم شد که برایتان آوردم و عکسی از درختان پرشکوفه که برای بهمن عزیز فرستادم و نوشتم: شکوفه‌‌های باغ گیلاس زردبند در انتظار…
جواب داد: «عباس‌آقا میگه تا گیلاس‌ها رنگ ننداختن میام ان‌شاءالله». ما و درختان همچنان منتظر ماندیم و گیلاس‌ها در حسرت حضور شما با شرم رنگ انداختند. آخرین تک‌دانه‌های گیلاس‌های باغ را در سبدی برایتان آوردم، اما فرصت نشد که بپرسم آیا از آن گیلاس خوردید؟
بهار تمام شد و اوایل تابستان شما سفر طولانی خود را آغاز کردید.
ما همه می‌دانستیم که درختان نامتان را می‌دانند. در لحظه‌های دلتنگی سراغتان را از آب و باد و درخت گرفتیم. پاییز که رسید، از باد و باران قصه‌های شما را شنیدیم و پرواز کلاغ‌ها بر فراز کوه‌های سفید پوشیده از برف زمستانی، ‌هزار تصویر از شما را به ذهنمان کشاند.
«زردبند» همیشه شما را به‌خاطر خواهد داشت. شاگردان شما به یاد «کارگاه‌های فیلم‌سازی»، دیروز اینجا جمع شدند تا به یاد چهارشنبه‌هایی که می‌آمدند تا با شما جهان را معنا کنند، به نام شما و به‌جای آن درخت گیلاس، نهال گیلاس تازه‌ای بکارند. آنها «زردبند» را مکانی به یاد شما می‌شناسند.
شما هرگز از یادها نخواهید رفت. من، شاگردان شما، دوستان شما و‌ هزاران‌‌هزار نفر در سراسر جهان به خود می‌بالیم که زندگی‌مان در عصر «کیارستمی» گذشت و باور دارم که نسل‌های بعد از ما نیز شما را به یاد خواهند آورد. این نهال گیلاس را می‌کاریم که «طعم گیلاس» آن، همچنان خاطره‌ای باشد از شما که هرگز فراموش نخواهید شد.

شجریان و صدایش ماندنی اند، بی صداوسیما
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است            چون از این غصه ننالیم چرا نخروشیم

1553-59

کامبیز نوروزی
مرتضی میرباقری معاون سیما چنانکه ایلنا گزارش داده است، برای پخش صدای استاد محمدرضا شجریان از صدا و سیما، شرط و شروط برای این بزرگمرد موسیقی و فرهنگ ایران گذاشته است . پیداست که میرباقری نه از موسیقی و فرهنگ چیزی می داند و نه مردم را می شناسد و نه شجریان را. او به یادنمی آورد یا تجاهل می کند که این صدا و سیما نبوده که نخواسته صدای شجریان را پخش کند، بلکه سالهاست او شخصاً به اتکای حقوقی که دارد، اجازه پخش صدای خود را به صدا و سیمایی نداده است که غریب ترین چیز درآن، هنر است. نمی داند شجریان نه در آن سالهای سلامت و نه دراین ایام نبرد صبورانه با بیماری، حتی یک بار هم متقاضی پخش صدای خود از صدا و سیما نبوده است. کار بدانجا کشید که شش سال پیش تصمیم گیران سازمان متبوع میرباقری، از سر عصبانیت و لجاج و هنرناشناسی، حتی از پخش مثنوی و مناجات روحانی و آسمانی شجریان درماه مبارک رمضان هم خودداری کردند. اما بسیار بودند مردمانی که در لحظه های افطار، صدای تلویزیون و رادیوی خود را بستند و صدای ضبط و دستگاه خانگی خود را بلند کردند و خود را وسفره افطار خود را باصدای مثنوی و مناجات شجریان پیشگاه حضرت حق گستردند. همان روزها مرتضی میرباقری با گفتن این جمله که “شجریان دیگر صلاحیت حضوردر قلب مردم را ندارد” نشان داد که از “قلب مردم” هم هیچ نمی داند و نمی داند که اختیار “قلب مردم” دست خود ملت است و ورود و حضور در آن، منتظر و مشروط به تعیین صلاحیت هیچکس از جمله کسانی چون آقای میرباقری و امثال وی نیست. قلب، چونان دست و پای نیست که بتوان به بند قدرتش درآورد. آنها تاب تحمل هنر مردی بزرگ و مستقل را ندارند که قدش از قد و قوارهء آقای میرباقری و اقران ایشان آنقدر بلندتر است که در چشم انداز نگاه تنگشان هیچ نمی گنجد. نمی دانند یا تجاهل می کند که شجریان چهل سال است که بی رادیو و تلویزیون چنین برقله موسیقی و فرهنگ ایران نشسته است و فخر این فرهنگ شده است وبی این صدا و سیما بالاتر هم خواهد رفت. اینان نباید تردیدی بخود راه دهند که اگر فقط یک بیت از آواز و صدای شجریان از هر شبکه صدا و سیما پخش شود، سازمان است که باید مباهات کند، نه شجریان که او هر آنچه از افتخار بود در دامن کشیده است و بزرگترینش فتح دلهای مردم و اهل فضل و فرهنگ و صدرنشینی و قدربینی در روح زیبایی شناس و اخلاق دوست ایرانی است. عرصه محمدرضا شجریان جولانگه هرکس نیست.

سحر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار                 سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد

  

سپاس فخری خوروش از فیلم لبه تیغ

1553-95

آقای مقصودلوی عزیز،
فیلم لبه تیغ که بسیار اسم با مسمایی است بسیار تاثیر گذار است. در حقیقت باید به تعداد هنرمندان زنی که مصاحبه کرده اید صفحاتی نوشت. متشکرم که این امکان را به من دادید که شمه ای از محرومیت ها و سختی هایی که برای اثبات موجودیت هنری خود و مبارزه برای سنت شکنی و تبعیض ها کشیده ام بیان کنم. باز هم متشکرم.
با سپاس فخری خوروش

سایه های لعنتی آلبوم تازه فرهاد بشارتی

1553-96

شهیار قنبری با صدای جادویی خود می گوید:
ناگهان عشق پوست می اندازد
دیوار شهرت فرو می ریزد
سایه های لعنتی می گریزند
با ساز و آواز فرهاد بشارتی
و ابریشم کلام اردلان سرفراز
… آلبوم سایه های لعنتی در راه است.

بهارانه در گالری سیحون
نوروزتان رنگین

1553-97

نمایش گروهی از نقاشی های هنرمندان اروپائی و آثار جدید از احمد داوری از 18 تا 24 مارچ 2017 در گالری سیحون برپاست.
افتتاح، روز شنبه 18 مارچ از 4 تا 8 بعد از ظهر، سایر روزها از 1 تا 5 بعد از ظهر

Seyhoun Gallery: 9007 Melrose Ave.، West Hollywood CA 90069
Tel: 310- 858-5984