1625-8

«چهل سال»نخستین همکاری گوگوش و سیاوش قمیشی
با حال و هوای اعتراضات در ایران

1625-9

1625-10

از صدای امریکا
گوگوش با همکاری سیاوش قیمشی دو آهنگ جدید منتشر کرد. این نخستین همکاری این دو چهره نامدار موسیقی ایران است و با حال و هوای اعتراضات اخیر در ایران تنظیم شده است.
سیاوش قمیشی آهنگساز این آثار است و در یکی از ترانه ها نیز با گوگوش همخوانی می کند. این ترانه ها «چهل سال» و «شاهد» نام دارند و توسط «رها اعتمادی» شاعر نامدار ایرانی سروده شده است. چهل سال و شاهد هفته پیش در فضای مجازی منتشر شد و بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی داشت.
سه شنبه موزیک ویدئوی چهل سال نیز منتشر شد و طرفداران گوگوش و سیاوش قمیشی شاهد هم آوایی هنرمندان محبوب خود در این پروژه مشترک هستند. در تدوین این موزیک ویدئو از تصاویر و فیلم های داخل ایران استفاده شده و با مضمون اعتراضی ترانه چهل سال همخوانی دارد. این عنوان اشاره ای است به چهل سال حکومت جمهوری اسلامی که در این ترانه به «کابوسی» توصیف شده که مانع خواب، سحر شدن و تابش مردم است.
گوگوش از جمله هنرمندان ایرانی است که در سالهای اخیر توجه خاصی به رویدادهای سیاسی و اجتماعی داشته و با انتشار آثار مختلف به شرایط نامساعد و ناهنجاری های کنونی ایران اعتراض کرده است.
او چندی پیش کنسرت بزرگش در «هالیوود باول» لس آنجلس را به زنان ایرانی تقدیم کرد و در بخش های مختلف برنامه از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران حمایت کرد.

شایعات دروغ درباره تصادف معین در لس آنجلس

1625-11

هفته گذشته به روی چند سایت داخلی ایران خبر تصادف خونین معین خواننده معروف در بورلی هیلز لس آنجلس آمده و حتی عده ای با خانواده او ابراز همدردی کرده بودند.
خوشبختانه معین این خبر و درواقع شایعه دروغ را رد کرد و گفت متاسفانه عده ای برای جلب مردم به سایت ها وفیس بوک های خود اقدام به دادن خبرهای دروغ می کنند و نمی دانند که این خبرها حتی شایعه ها، بسیاری از جمله دوستان و فامیل را به شدت نگران وناراحت می کند.
معین اینروزها برای دو سه کنسرت بزرگ آماده میشود که یکی از آنها قرار است در لس آنجلس اجرا شود.
صحبت از معین شد و اینکه کمتر کسی می داند که معین برای دو دختر خود پریچه از همسر سابق اش و ستاره از همسر دوم اش پانته آ دو آپارتمان شیک خریده و به آنها هدیه کرده است.

«وقتشه» آهنگ جدید و استثنایی ازمرتضی

1625-13

این روز ها آهنگ جدیدی از مرتضی به نام « وقتشه» در سایت های اینترنتی دیده میشه وبا سرعت در بین ایرانیان مخصوصا داخل کشور هیجان زیادی را ایجاد کرده.
«وقتشه» به چند دلیل، اثری متفاوت است با آنچه این روزها میشنویم. آهنگی سیاسی اجتماعی و معترض،که به جرات میتوان گفت گزارشی کامل در قالب موسیقی پاپ از این روزهای ایران است. از خشکسالی و ناتوانی حکومت در مدیریت منابع آب و تخریب محیط زیست، تا سرکوب جنبش های مدنی و اعتراضات صلح آمیز مردم ، از فقر و بیکاری تا رعایت نشدن حقوق بشر، همه را در این قطعه میتوان شنید.
«وقتشه» آهنگی کلام محور یا ساده تر بگویم ترانه محور است. ترانه ای که نمی نالد، بلکه معترض است. اعتراضی عریان و هنرمندانه، چراکه به دره ی شعار دادن سقوط نکرده.(توجه کنید به تصاویر هولناک اما در عین حال شاعرانه ی این ترانه که از همان مصرع اول بیت اول شروع میشود: توی سرزمین خورشید، سر گل ها رو بریدن… ). درک آهنگساز از ترانه باعث شده که این آهنگ ترانه محور باشد و فضای آرام و سنگین و ریتم کند ملودی کاملا در خدمت ترانه است و کمک میکند تا این اعتراض به جان مخاطب بنشیند. استفاده هوشمندانه از ساز تار ، که جوان ترین ساز از نظر قدمت بین دیگر سازهای موسیقی ایرانیست، نشانگر هوش و ذکاوت شوبرت آواکیان است، که جدا از جنبه ی هنری اش تعبیری اجتماعی نیز میتواند داشته باشد. مخصوصا در ابتدای آهنگ با ملودی کوتاه و محزونی، که کاملا با لحن روایی بخش اول شعر (سه بیت اول ) در ارتباط است.
پرهیز شوبرت آواکیان از شلوغ کاری های مرسوم این روزها، در تنظیم این قطعه، وضوح تصاویر زیبای این ترانه را دو چندان میکند و این فرصت را میدهد تا ظرفیت و توانایی های صدای مرتضی را با اختلاف زیادی با دیگر آثار این خواننده دریابیم مرتضی برجسته در این آهنگ، در قامت صدای اکثریت مردم ایران ظاهر شده و از نظر کیفیت هنری، به شخصه از شنیدن توانایی اش در این آهنگ حیرت زده شدم و این نیز دلیل دیگری برای متفاوت بودن این آهنگ است. مرتضی برجسته به کمک این ترانه ی معترض، هنر و تجربه ی شوبرت آواکیان، و صد البته توانایی فنی و حسی خودش ،چهره ای جدید و تحسین برانگیز از خود را به نمایش گذاشت.
با امید به تکرار چنین اثر فاخر و بیداری در این آشفته بازار موسیقی پاپ، به احترام تمام عزیزانی که در خلق این اثر نقش داشته اند، باید ایستاده کلاه از سر برداشت.
م.رمضانی

يك نمايش خوب از هنرمنداني خوب

1625-14

شهرام بروخيم
نمايش متولد ١٣٦١ نوشته نغمه ثميني نويسنده خوب ساكن ايران و با بازي پر احساس آسيه ضيايي از ريزه كاري لازم يك نمايش حرفه اي برخوردار است. نمايشي مدرن و تراژيك، نمايش زنان امروزي ايران كه دردش زنانه و مردانه ندارد. نمايش تلخی و سیاهنمایی در ميان ايرانيان داخل كشور يك رسم است همانطور كه كمدي در امريكا، تلخي نمايش از اول نمايش با از دستن رفتن جفت خواهر قهرمان نمايش در شكم مادر آغاز می شود، و در صورتش اثری ماند و در دلش زخمي كه هميشگي شد، بزرگتر كه شد دختر مورد علاقه پدر خوانده اش بود، بيخانمان شد و شوهرش در دريا غرق شد و ….
با اينكه تراژديها پشت سر هم بر سر و قلب اين زن مي بارد اما دو گانگي هاي مسائل اجتماعي نمايش را پر از فراز و نشيب ميكند، مثل زندگي، مثل تراژدي جنگ و خونريزي و فرار و تنهايي. نگاهي به زندگي پر درد و رنج، “. يك فرياد خفه شده است و ناله اش گنگ است اما دردش ميماند.
“رنج مثل پوست ما هميشه با ماست “
نمايش چند تا قهرمان دارد، نه درمان نمايش اما بصحنه بردن چنين كاري با گروهي حرفه اي در اين زمان و اين شهر قهرمانانه است.
بلاخره سازمان زنان ايراني امريكايي وارد گود شد و پشتيباني مالي اين نمايش را بدوش كشيد و باز هم زنهاي ايراني هدايت ميكنند. بنظر مي آيد كه این كمپين از همه جنبه ها برايشان موفقيت آميز بوده، و از همه مهمتر كه يك زن هنرمند را بدامان گرفتند. مگر نه اينكه جمع ميشويم كه جامعه ای با فرهنگ بالا بسازيم؟ تئاتر متفكر كار فرهنگي با ارزش اجتماعيست.
قهرمان ديگر حميد سعيدي است، كه دستش در تهيه نمايش همه جا آشكار بود و با موزيك و صدابرداري بسيار هنرمندانه اش به اينكار بعد عميقي را داد. حميد علاوه بر اينكه خوش فكر است و خارج از چارچوبها را ميبيند، هنرمند چيره دستيست، موزيك متن و نقاشيهاي اين نمايش فوق العاده است و بشكل عميقي اين نمايش را ديدني تر ميكند.
و بلاخره قهرمان آسيه ضيايي كه با بينشي عاشقانه و با تسلطي جذاب بازي كرد و هفت شخصيت را به تنهايي ترسيم كرد و بدون نقص اين كار را به انجام رساند. آسيه همه كار كرد و گروهي كه جمع كرد همه كارهاي تيمي را روان و يونيفرم بدون اجبار به هدفها ميرسانند. اگر شانس ما باشد و نمايش تكرار شود حتما اين نوع كار براه مي افتد چرا كه نمايش متفكرانه اعتياد آور است. وقتي مزه اين نوع تاتر را چشيديم جذب اثرهاي خوب خواهيم بود.

به مناسبت اجرای نمایش متولد 1361 در لس آنجلس
تلاش قابل تحسین یک بازیگر روی صحنه

1625-12

فرخ حسینی
متولد 1361، نوشته نغمه ثمینی با بازی و کارگردانی آسیه ضیایی در 29 جولای 2018 در Moss Theater لس آنجلس به روی صحنه رفت.
نمایش برش های مختلفی ازتولد تا مرگ «نوا» دختری است که روایتگر نسلی است که تحت تاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران در سالهای مرتبط با جنگ عراق با ایران است. روایت نوا و خواهر دوقلویش از زمانی آغاز می شود که هر دو به صورت جنین در شکم مادرشان هستند و نوا روایتگر لحظات آن هاست و مانند یک نویسنده و روایتگر دنیای درون شکم مادر را بیان می کند. تاثیرات جنگ و موشک باران تهران از یک سو و جایگاه اجتماعی خانواده و اطراف و محله را با توصیف های ادبی نغمه ثمینی در ابتدای نمایش نظاره گر هستیم. نقاشی های زیبایی که روایت را همراهی می کند به نوعی تجسم دنیای ذهنی نواست.
نوا به دنیا می آید ولی جفت دوقلوی او می میرد و در زمان تولد نوا زخمی روی گونه سمت چپ او بوجود می آید که بعدها نوا از آن تعبیر به زشتی صورت خود می کند. نوا در کودکی درگیر دعواهای مادر و پدر است، پدری که روی صندلی چرخدار است و ساعت های مدیدی را به نگاه کردن به آسمان می گذارند و کبوترهایی که همه زندگی او را شکل می دهند، مشکلات اجتماعی و خانوادگی نوا باعث می شود تا به تدریج و در روند رشد خود دچار نابسامانی ها و ناهنجاری های زیادی شود به طوری که زندگیش با مشکلات متعدد از سوی خانواده و بازتاب های اجتماعی سال 61 به بعد گره می خورد که هر کدام پتکی می شود که برسر نوا فرود می آیند.
در برش های بعدی به تدریج نوا بزرگ می شود و شرایط سیاسی دوران او به شدت روی زندگیش تاثیر منفی می گذارد، دختر فراری، پارتی های شبانه، دستگیری او و دوستانش ازدواج ناموفق و در نهایت در برش پایانی نمایش با تولد بچه او مواجه می شویم و در نهایت مرگ نوا صحنه پایانی نمایش را شکل می دهد.
آسیه ضیائی که دانش آموخته تئاتر ازدانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر در ایران است، با برداشتی هوشمندانه از متن نغمه ثمینی توانسته است اجرایی جذاب و دلنشین را در معرض دید ایرانیان مقیم لس آنجلس قراردهد. این متن پیش از این در ایران به صحنه رفته است که در آن اجرا تعداد بازیگران هفت نفر بوده اند، در اجرای تک نفره آسیه ضیایی استفاده از مولتی مدیا توانسته است جذابیت خاصی را برای تماشاچیان به وجود آورد، صحنه ی آغازین نمایش ترکیبی سینمایی است از روایت و نقاشی های زیبای Norton Wisdom که مخاطب را در فضایی رویایی قرار می دهد و این ترکیب هوشمندانه شناسنامه کاملی از نوا و خانواده اش ارائه می دهد. کلیه صداها در ادای جمله «خواهرجان» بعدها در طول نمایش ما را به دنیای قصه گویی می کشاند مثل داستان های پریان. در فرازهای مختلف اجرا ادای این جمله خواهرجان به شدت عاطفی است و روی مخاطب تاثیر روحی و روانی می گذارد، کپشن های روایت نوا در فواصل بین صحنه ها، اگرچه به تعویض صحنه ها کمک می کند، اما به صورت مستقل هم حلقه های ماجرای نوا را به هم وصل می کند. استفاده از ساده ترین ابزارهای صحنه ای برای انتقال فضای نمایش کارکرد خوبی دارد وحتی می توانست استلریزه تر از این هم باشد. ریتم و ضرباهنگ اجرا بسیار خوب طراحی شده است و به گونه ای است که مخاطب را تا پایان همراه خود می کند، در میان انبوه کارهای سبک وشوخی های شکمی و زیر شکمی و متلک ها و پارازیت های من در آوردی سیاسی و خانوادگی که در برخی کارهای اجرا شده ایرانی در لس آنجلس شاهد هستیم، متولد 1361 کاری تفکربرانگیز و هنری قلمداد می شود. بازی تحسین برانگیز آسیه ضیایی در صحنه های مختلف نمایش نشان دهنده نبوغ و خلاقیت او به عنوان یک بازیگر جوان ایرانی در فضای تئاتر لس آنجلس است. تنوع بازی ها و تسلط ضیایی لحظه به لحظه اجرا و تلاش او در صحنه های مختلف قابل تحسین است. در تابلوی دوم وقتی با آن طراحی لباس ساده و موهای بسته شده با عروسکش ارتباط برقرار می کند، دقیقا حس و حال یک دختربچه هفت هشت ساله را به تماشاگر منتقل می کند. در صحنه های بعدی، دختر فراری را چه خوب بازی می کند و همینطور صحنه عروسی، یک لحظه ما به عنوان تماشاگر باورمان نمی شود که این همان آسیه ضیایی است که در صحنه دوم نقش یک دختربچه را بازی کرده است. لباس رفتار و حرکات او دقیقا منطبق با نقشی است که روی صحنه می آفریند. صحنه زایمان با لباس های سفید و نوع بازی گروتسک وار او نیز بسیار قابل توجه است.
تصاویر فیلمبرداری شده سیاه و سفید کاملا با فضای نمایش هماهنگ است و کارکردی دو چندان پیدا می کند، صداهای تلفنی و کارگردانی ودکوپاژ فیلم های مربوط به تنهایی نوا نیز کاملا حرفه ای و دقیق طراحی شده است.
متولد 1361 اجرایی است که نشان می دهد آسیه ضیایی با تلاش و پشتکار خود می تواند در آینده ای نزدیک به عنوان یک بازیگر و کارگردان توان بدرخشد.