1637-18

پول زلزله زدگان خوردن ندارد

1637-19

چرا بجای آقازاده ها، علی دایی را که قصد کمک داشته احضار کرده اید؟

بانی فیلم- نصیبه کریمی: آنهایی که دچارش هستند می‌ گویند «شهرت» حکم چاقوی دو لبه را دارد یا متفق القول بر این باور هستند که به جای شهرت دوست دارند پا را کمی فراتر بگذارند و در نظر مردمی که هر روز نگاهشان می‌ کنند به «محبوبیت» برسند. معروف بودن هر اندازه که هیجان و جذابیت دارد، می تواند برای صاحبش کلافگی و خستگی را هم در پی داشته باشد. اینکه می ‌گویند شهرت چاقوی دو لبه است یعنی هر چقدر قابلیت این را دارد که شیرینی اتفاقات معمولی را دو برابر کند، قابلیت این را دارد تا تلخی حوادث را هم برای صاحبان خود دو چندان کند؛ تا جایی که اگر یک هنرمند یا چهره مردمی برای یک کار یا پیروزی مورد تشویق قرار بگیرد، همان هنرمند اگر زندگی‌ اش به خاطر برخی اتفاقات دچار حاشیه شود، این بار مورد بازخواست مردم قرار می‌ گیرد.
زلزله کرمانشاه که آمد خیلی‌ ها را به غرب ایران کشاند و سلبریتی‌ ها هم در صف اول این افراد بودند؛ به طوری که اگر سری به اینستاگرام می ‌زدید، فقط و فقط عکس خرابی‌ های کرمانشاه را می‌ دیدید که یا با دوربین خودشان ثبت شده بود و یا شاید بعضا از ترس نشستن گرد خرابی بر لباس‌ هایشان، توسط دوربین عکاسان به تصویر کشیده شده بود.
دیری نگذشت که صفحات چند صدهزار عضوی و بعضاً میلیونی سلبریتی‌ ها به سمت دریافت وجوهات مردمی برای حمایت از زلزله‌ زدگان رفت و بعضاً این وجوهات هم صرف مصارفی بدون اولویت از جمله تهیه لوازم التحریر و… شد. در حالی که مردم زلزله‌ زده در تامین نیازهای اولیه زندگی خود بازمانده بودند. با شوری که در دل مردم افتاد، مبالغ خیلی خوبی جهت ساخت مجدد روستاها و شهرهای زلزله ‌زده به حساب برخی سلبریتی ‌ها واریز شد، ولی مردم شاید فقط تصویر چند نفر را از آنها را در کرمانشاه و یا به دنبال پیگیری خدمت‌ رسانی دیدند. این موج تا جایی ادامه پیدا کرد که خبر سوء استفاده برخی از مشاهیر صفحات مجازی از پول‌ های مردم به گوش رسید؛ پول‌ هایی که با اهداف خیرخواهانه و پاک به حساب افرادی ریخته شد و هیچکسی هم جز معدودی، گزارشی از آنها نداد.
زلزله کرمانشاه در آستانه‌ سالگرد وقوع خود است، ولی هنوز تکلیف بخشی از میلیاردها پولی که به حساب برخی سلبریتی‌ ها واریز شده مشخص نیست، ولی گویا برخی نهادهای قانونی به دنبال پیگیری این موضوع هستند و نام‌ هایی هم در این باره مطرح شده است. احضاری که به نظر می‌ رسد نسبت به همه کسانی که برای بازسازی کرمانشاه پول‌ های مردمی را جمع کرده بودند صورت گرفته، اما باز هم با برخی جوسازی‌ های رسانه ‌ای ارائه توضیح به نهادهای قانونی، در مواردی بازجویی جا زده شد و تا احتمالا با این حربه، روند بررسی و جمع‌ بندی خدمات به مردم به درستی مسیر خود را طی نکند.
هر چند در راستای ارسال احضاریه از طرف دادگاه به چهره سرشناس فوتبال ایران، علی دایی به علت روشن شدن وضعیت کمک های مردمی در کرمانشاه، بسیاری از کاربران نسبت به آن واکنش نشان دادند.کاربران عنوان کردند که چرا به جای احضار بسیاری از آقازاده ها، علی دایی را که قصد خیر و کمک داشته احضار کرده اند. به گفته جمعی از اهالی کرمانشاه، او جزو معدود افرادی بوده که واقعا برای این استان و مرمت خرابی های ناشی از زلزله هزینه کرده است. عده ای از کاربران نیز معتقدند که این کار دادگاه درست بوده و فقط به جهت شفافیت کارها صورت گرفته است. موافقان علی دایی معتقدند او مسئولیت سنگینی را برعهده گرفته و با صداقت کامل انجامش داده است، پس نیازی به نگرانی نیست. البته ناگفته نماند که در متن احضاریه آمده است که این حضور علی دایی در دادگاه به معنای مجرم بودن او نیست و فقط برای روشن شدن بعضی از مسائل است.
مشابه این اتفاق برای چند هنرمند از جمله مهراب قاسم خانی، الهام پاوه نژاد و… هم رخ داده است.

«رابطه بسيار باز زناشوهري»

1637-20

دیدگاه شهرام بروخيم
نمايش «رابطه باز زناشوهري» نوشته فرانكا رامه و داريو فو ايتاليايي بارها بفارسي اجرا شده و اگر چه موضوع رابطه باز در فرهنگ ايراني كاملا قابل درك نيست اما چون در فرهنگ و باورهای مذهبی ايرانيان مردان به داشتن زنان متعدد عادت دارند اين نمايش از اين زاويه براي خیلی از ايرانيان بسيار قابل درك ولی از جهت روابط متعدد زن زندگي و همسر بسيار ناشناخته و حتي غير قابل قبول است، با اين نمايش ما به شناخته ها و ناشناخته ها سفر ميكنيم. اين نمايش را دكتر محمود كريمي حكاك كه إستاد دانشگاهاي مختلف جهان است بفارسي برگردانده ، طراحي و كارگرداني كرده و با دو بازيگر خوب شيلا وثوق و افشين كتانچي و همراه با موزيك حميد سعيدي به صحنه برده است. اين كار مدرن كه از خصوصيتهاي يك نمايش خوب بر خوردار است با زباني بسيار ساده و كمدي شوخيهاي عریان و رابطه اي را با جرات و شهامت بيان ميكند و زوایای مهمی را از زندگيهاي خسته كننده و تكراري زناشويي باز ميكند. شايد براي بعضيها بيشتر از حد اين رابطه باز شده اما بعقيده من و با توجه به همه طلاقها ي امروز ميتواند حتي بحث رابطه را بازتر كند، در اين نمايش حقي كه مردان براي داشتن چند رابطه بخود داده اند که به جوانتر خواهي و تنوع طلبي ختم ميشود، براي زنها هم بطور برابر این حق مطرح ميشود و جواب نمايش و نتيجه اينكه هم زن و هم مرد به رابطه بدون تعهد سكسي روي اورند بدور از واقعيت نيست ، و در اين نوع تساوي مرد را بزانو در می آورد و او را بمرحله خودكشي با سشوار در وان حمام ميرساند.
مهين كريمي حكاك زن خود ساخته و پيشرو هم بجمع ايرانياني كه براي بالا بردن فرهنگ جامعه ارزش قائل است و تاتر را براي ارتقاء فرهنگي بها ميدهد اضافه شد ، مخارج تهيه اين نمايش را بدون چشمداشت مالي بعهده گرفت و سرمايه داران ما را يادآور شد كه در جامعه اي كه فرهنگ بالا برود خرافات رشد نميكند. در جامعه با فرهنك همه برنده ميشوند.
بنظر من سرمايه داران ايراني بايد بدنبال جذب هنرمنداني كه حرفی براي گفتن در تاتر دارند باشد.
– در این نمایش وقتي تماشاچيان به شوخيهاي رابطه زناشويي افشين و شيلا ميخندند ، خنده آنها را ميتوان در قبول و درک تاتر خوب و مدرن معنا كرد، و رسیدن به اين باور كه هنر لوس انجلسي مبتذل نیست. در مدت كمي شاهد چندين كار خوب در لوس انجلس بوده ايم ، علاوه بر پرويز صياد و كارهاي با ارزش هميشگي اش ، فريبرز داووديان و نمايش ادم و حوا، عرفان ملكوتي و نمايشهاي نقاشي و همه عاشقان سوزان روشن، نمايش متولد ١٣٦١ آسيه ضيائي كه انجمن بانوان ايراني امريكايي تهيه كرد و نمايش ديدار نيل سايمون كه محمد إسكندري بازي و برگردان كرده و منيژه محامدي كارگرداني کرده است.
و اكنون هم نمايش «رابطه باز زناشوهري» ًنشان از رشد و و ارزش نمايش در لوس انجلس است. علاوه بر تهيه كنندگاني كه نام برديم فريبرز يوسفي، حميد سعيدي، مريم راسخ، ارشام معدليان هم براي بصحنه بردن كارهاي با ارزش نمايشي مشغولند. با طرفداري وسيع تماشاچيان از نمايش هاي خوب، آينده خوبي در خارج از كشور ميتوان براي تاتر پيش بيني كرد.
بقول محمود كريمي حكاك بايد كه اين شيوه تاتر را خوراك مردم كرد و آنوقت ديگر نمايش خوب، معتادين خود را همراه خواهد داشت .
بازيگر اين نمايش شيلا وثوق سالهاست در نمايشهاي مطرح كار ميكند و افشين تازه آمده و هر دو سابقه خوبی دارندو هر دو در اينًكار صحنه گرداني ميكنند. هر يك بتنهايي ساز بازيگري خود را خوب نواختند و گروه نوازي بازيگران و با موزيك حميد سعيدي در حاشيه، نمايش رابطه باز زناشويي را تماشايي تر ميكند.
در آخر ضمن تشكر از همه دوستاني كه با پافشاري راجع بنمايش “كلازيت ” خود من سوال ميكنند، بايد كه كلازيت را هم بزودي بصحنه بياوريم. من بيشتر از هميشه لزوم داشتن تيم خوب نمايشي كه از نوشته و كارگرداني گرفته تا بازيگري و نور و موزيك و طراحي صحنه و بالاخره تهيه كنندگاني علاقمند را حس ميكنم.

چرا برخی رسانه ها در مورد پخش سمفونی خزر کوتاهی می کنند؟
این کار میهنی باهزینه سنگین و همت استاد محمد شمس و مسعود درویش سزاوار توجه بیشتر است

1637-21

1637-22

همین دو ماه پیش بود که نام دریای کاسپین خزر در تمامی رسانه های فارسی زبان اعم از نوشتاری و تصویری رادیو و تلویزیون در مورد نادیده گرفتن حق و حقوق ایران در مورد دریای مازندران مطرح و تمامی برنامه سازان و مفسرین در این مورد به بحث وگفتگو مشغول بودند و نام خزر بسیار مطرح و داغ بود وهمه ما میدانیم در چنین مواقعی هنرمندان نیز با ساختن و سرودن ترانه ای که جنبه ملی و میهنی دارد نقش خود را مطرح می نمایند و برای چنین مسئله مهمی محمد شمس آهنگساز و تنظیم کننده مطرح که قبلا نیز با ساختن آهنگ خلیج فارس با صدای ابی وظیفه خود را بعنوان یک هنرمند وطن پرست به اثبات رسانده بود این باز نیزتحت تاثیر نام خزر آهنگی را ساخت که سمفونی خزر نام گرفت و بدین خاطر دنبال صدایی بود که قدرت خواندن این اثر را داشته باشد و همچنین بتواند از عهده مخارج سنگین این کار که در حدود یکصدهزار دلار می شد برای ضبط و ویدئو آن هزینه نماید چون این کار باید با ارکستر بزرگ و گروه کر یکصدنفره ضبط می شد وقتی محمد شمس با من در این مورد تماس گرفت و دنبال چنین هنرمندی بود من بی درنگ یاد مسعود درویش افتادم چون مسعود درویش هم صدای رسا و پرقدرتی دارد هنرمندی آگاه به تاریخ و ادبیات ایران، یک وطن پرست واقعی که دل در گروه خانه پدری دارد و خود نیزاهل شمال و دریای خزر است و مهمتر از همه میتواند هزینه های این کار را بعهده بگیرد. من مسعود درویش را به آقای محمد شمس معرفی کردم و استاد محمد شمس نیز او را بهترین کاندید این کار دانست و ترتیب ضبط این اثر ملی و میهنی که یک سمفونی فاخر بشمار می آید با ارکستر فیلارمونیک پاریس ضبط شد و مسعود درویش از امریکا به پاریس رفت و در عرض دو هفته آنرا ضبط و برای ساختن ویدئو یا همان عظمت ضبط آدیوویدئویی با کارگردانی کسری شجاعی با همان جلال و شکوه با یک گروه یکصد و بیست نفره فیلمبرداری و برای پخش آن در اختیار رسانه های فارسی زبان قرار گرفت حال همه این مطالب را نوشتم که به این مسئله بپردازم انتظار محمد شمس و مسعود درویش از این رسانه ها پخش این کار به دفعات نه خیلی زیاد ولی درحد مقدور است که این کار چه از نظر شنیدن و چه از نظر دیدن برای ایرانیان مقدور باشد معمولا چنین کارهایی هیچگونه استفاده مادی برای مسعود درویش که تهیه کننده این کار بود نخواهد داشت تنها پاداشی که می توانست بگیرد پخش این سمفونی زیبا و ملی و میهنی بود که بوسیله برنامه سازان باید انجام می گرفت که با کم لطفی روبرو شد و باز همه ما میدانیم تشویق برنامه سازان ومردم می تواند پشت گرمی زیادی برای هنرمندانی باشد که بتوانند با ساختن چنین آثاری همچنان کوشا باشند.
وارطان آوانسیان

مصطفی خاک نگار در برنامه های رادیو تلویزیون

1637-24

برنامه موفق مصطفی در تلویزیون جهانی تصویرایران TINبا مدیریت مهندس امیرمیرچی و رادیو جوانان مورد توجه هموطنان عزیز قرار گرفته و نغمه های جاودانه در تصویرایران برنامه بسیار موفقی میباشد. ناگفته نماند ایشان از خوانندگان تالار رودکی قبل از انقلاب می باشد و حدود 35 سال است که در لوس آنجلس مشغول اجرای برنامه می باشد.
برای مصطفی خاک نگار آرزوی موفقیت داریم.