دکتررضا فدایی
سن دیه گو
باخبر شدیم هفته گذشته دوست عزیز و گرامی خانم شهلا جنیدی همسر آقای ناصرپورمسجیدان و مادر نهال عزیز از میان ما رفت. او سال پیش به مرض سرطان دچار شد و پس از عمل جراحی تقریبا بهبودی خود را بدست آورد ولی هفته گذشته ناگهان این بیماری کار خود را کرد و او را از میان ما برد. در حالیکه شهلا از خانواده بدور بود وهمگی در ایران بسر می بردند، اما همسرش تمام سعی و کوشش خود را در راه نجات او بکار برد که متاسفانه نتیجه ای نداد. همسر او با کمک دوستان نازنین یکی از بهترین مراسم یادبود برای این عزیز از دست رفته را فراهم نمودند. با تشکر و قدردانی از همه آنها ئی که در این دیار غربت تا آخرین لحظات چه در زمان بیماری و چه در هنگام فوت در کنار این خانواده عزیز و گرامی بودند و از حمایت خود دریغ نورزیدند.
«آرام گارابگیان» موزیسین برجسته، رهبر توانای ارکسترهای بین المللی، هفته قبل در 58 سالگی براثر عارضه قبلی درگذشت.
آرام گارابگیان که در یک خانواده ارمنی در ایران بدنیا آمده، تحصیلات موسیقی خود را در اتریش دنبال کرد و بعنوان رهبر ارکستر در کشورهای اروپایی از جمله اتریش و سپس درارمنستان روی صحنه رفت و دراحیای ارکسترهای بزرگ ارمنستان نقش مهمی داشت.
درگذشت ناگهانی آرام گارابگیان در اوج موفقیت جهانی ضایعه بزرگی بود.
مجله جوانان درگذشت این هنرمند ارزنده را به جامعه هنری، خانواده اش، دوستان خوبش مری آپیک و آپیک یوسفیان تسلیت می گوید.
نمایش پرسرو صدا و بحث انگیز«خر» به کارگردانی پرویز صیاد و بازی مری آپیک و پرویز صیاد آخرین اجرا را بدعوت دانشگاه یوسی ال ای در 16 فوریه خواهد داشت.
این نمایش که از محتوای بسیار پرقدرت سیاسی برخوردار است، در طی سی و چند سال گذشته، همچنان بعنوان سیاسی ترین نمایش در تاریخ نمایش غربت ثبت شده است.
جدیدترین آلبوم پرویز خواننده معروف، آماده شده و همین روزها روانه بازار میشود.
پرویز برای این آلبوم با آهنگسازان و ترانه سرایان در ایران، اروپا و امریکا همکاری کرده و بقولی آمیخته ای از نسل موزیک زیرزمینی در ایران را با چهره های باسابقه درخارج تهیه کرده است. پرویز در این آلبوم آثاری چون سپیده دم را با تنظیم جدیدی خوانده که دست اندرکاران شیوه و اجرای آنرا بسیار پسندیده اند.
دوستان گرامی، صفحه شعر جوانان که مدتها بود تعطیل شده بود بزودی گشایش خواهد یافت. در این مهم شاعر گرامی مسعود سپند که سال ها پیش رویه (پرواز با بال خیال شاعر) را در همین مجله زیرنظر داشت دوباره چشم دوستداران شعر و ادب را به این صفحه همه احساس روشن خواهد کرد.
مجله جوانان
آیا شما در هر نقطه دنیا که هستید، نوارهای برنامه صبح جمعه و شما و رادیو قبل از انقلاب را دارید؟ اگر چنین است با ما تماس بگیرید، چون در طی سال گذشته با همت و محبت احمد آزاد هنرمند سرشناس مان، در چندین برنامه شما و رادیو، بزم شاعران و گلچین هفته در «جوانان رادیو» بهره بردیم وبا استقبال همه روبرو شد وهمه تقاضای ادامه پخش این برنامه ها را داشتند که مسلما ادامه آن فقط با مهر و همکاری شما امکان پذیر میشود.
از شما تقاضا داریم با ما تماس بگیرید و دل همه شنوندگان جوانان رادیو را شاد کنید.
818- 968-4468
این سه چهره محبوب موزیک که خدا را شکر هنوز سرپا و جوان مانده اند، ابی، شهرام شب پره و ستار، درست 25سال پیش بود که درصدد دایر کردن یک صندوق بیکاری و بقولی بیماری و از کارافتادگی برای هنرمندان دست اندرکار موزیک برآمدند.
آنروزها در کاباره تهران میخواندند، همانجا هم جلساتی تشکیل دادند، هر سه اصرار داشتند باید کاری برای آینده هنرمندان کرد چون در 20 و 30 سال آینده خیلی ها نیاز به کمک دارند، توان کار ندارند، بیمار می شوند و آنروزها چوب لای چرخ شان گذاشتند. چون اگر چنان اقدامی صورت می گرفت، میان هنرمندان هم همبستگی بوجود می آید و این به صلاح خیلی ها نبود! هر سه حتی حاضر بودند کنسرت های مشترک بگذارند و در صدی از آن را به صندوقی بریزند. ولی جاه طلبی، تنگ نظری،عدم حسن نیت سبب شد این اندیشه انسانی به ثمر نرسد. جالب اینکه بعداز 25 سال هنوز هم این سه تن در انجمن درحال تشکیل هنرمندان، فعال و دلسوز و پیشگام هستند.
یک اصطلاح قدیمی داریم که میگوید طرف تکان نخورده! این بدان معنا نیست که آن خانم و یا آقا طی سالها تکان نخورده، بلکه منظور اینست که چهره و انرژی و اندام شان همچنان دست نخورده و سرپا و سالم و جوان مانده است، همان طور که در مورد این چهره های آشنا صدق می کند. درست 20 سال پیش در دفتر جوانان، بهروز وثوقی از لندن برگشته بود، نمایش «رستمی دیگر، اسفندیاری دیگر» را در صحنه بازی کرده بود، حمید سلطانی دانشکده طب سوزنی و طب شرقی را تمام کرده بود، سیاوش از اجرای «دختر ایرونی» به اوج رسیده بود و کوجی زادوری با موزیک ویدیو های جهانی، همه توجهات را بخود جلب کرده بود، خوب به چهره شان نگاه کنید، انگار همین دیروز بود، ماشالله تکان نخورده اند!
نمایشگاه گروهی آثار نقاشی ۴ هنرمند : بیتا درویش ، حمید ایروانی ، بهروز والیان و شیرین شاهین، روز جمعه ۲۷ ژانویه از ساعت ۳-۷ شب ، در گالری سیحون گشایش می‌‌یابد و به مدت یک هفته بر پا خواهد بود .
ورود برای عموم آزاد است
Seyhoun Gallery: 9007 Melrose Ave., West Hollywood CA 90069
دو سه سال قبل از رفتن سهراب شهید ثالث کارگردان برنده جوایز بین المللی، علی مرتضوی چهره ای که هرگز شخصیت واقعی اش شناخته نشد، درصدد ساختن یک فیلم سینمایی به کارگردانی شهید ثالث بود حتما می دانید که علی مرتضوی اولین جشنواره سینمایی را در ایران بنام جشنواره سپاس برپا ساخت و به سینما جان تازه ای داد. در آخرین سالهای قبل از انقلاب، یک فیلم سینمایی پرخرج بنام «ساخت ایران» به کارگردانی امیر نادری با بازی سعید راد در امریکا ساخت که بجرات قابل ارائه در این سرزمین بود و می توانست از فیلم های پرفروش باشد ولی با پیش آمدن انقلاب و کوچ اجباری، علی مرتضوی این فیلم را در گنجینه خود جای داد و با وجود اصرار بسیاری، حاضر به نمایش آن نشد و علت راهم نگفت ولی با همه اینها قبل از رفتن، برای به سرپا آوردن شهید ثالث، تدارک ساخت یک فیلم را دیده بود که متاسفانه به اتمام نرسید.
جالب اینکه یکی از نادرخوانندگان موسیقی کلاسیک ایران، در همین امریکا زندگی میکند یعنی سالهاست در ایالت میانه امریکا، دور از هیاهو، زندگی آرامی را می گذراند، از آن چهره هایی که اگر شرایط موسیقی در ایران چون سالهای 40 و 50 پیش میرفت، امروز بعنوان مهره طلایی موسیقی بر صدر نشسته بود. این مهره طلائی عبدالوهاب شهیدی است که در این سالها که شاید به 15 سال میرسد، کمتر کانون و انجمن و بنیاد فرهنگی به سراغ این دردانه موسیقی رفته و او را دعوت به کار کرده است و یا حتی برایش کلاسهایی در دانشگاه ها، بنیادها برپا ساخته تا شاگردانی را تربیت کند. متاسفانه حتی کمتر کسی سراغ اش را گرفته است، حیف نیست چنین دُر گرانبهایی را فراموش کنیم و بگذاریم در گوشه ای از این سرزمین غبار فراموشی بگیرد؟
در طی 30 سال گذشته تیم های زیادی در زمینه رادیو و تلویزیون و تئاتر و موزیک بوجود آمدند، بسیار هم موفق بودند، ولی متاسفانه دوامی نداشتند. خیلی ها می گویند این نوعی عادت فرهنگی و سنتی ماست که نمی توانیم در یک چارچوب و زیر یک سقف مشترک باهم کار کنیم! چرا؟ ما حتی در بازیهای جمعی هم گاه کم می آوریم،وگرنه فوتبال ایران باید صدرنشین المپیک ها باشد.
به همین جمع حرفه ای نگاه کنید، از چپ به راست: فرزان دلجو، ساسان کمالی، علیرضا امیرقاسمی، سعید نوشین فر، ایرج پاسارگاد و مسعود جمالی، که در شبکه تلویزیونی طپش همکاری داشتند ولی خیلی زود از هم پاشیدند، انگار خیلی ها نمی خواستند این گروه کنار هم فعالیت کنند، دیدیم که هر کدام به سویی رفتند و امروز از این جمع فقط علیرضا امیرقاسمی طپش یا Ti را اداره می کند.
شما کمتر در جمع رادیو و تلویزیون ها، زوجی را سراغ دارید که سالها با هم همکاری داشه اند و همچنان ادامه یافته است. اما پرویز فیروزکار و طناز فتحی، تافته جدا بافته ای هستند. چون ایندو درست 13 سال است در برنامه رنگین کمان رادیو 670 AM باهم همکار هستند. مدیران رادیو بارها عوض شده اند، تغییرات کوچک و بزرگی در برنامه ها بوجود آمده، ولی خوشبختانه هیچ مدیری ایندو را از هم جدا نکرده است.
هر دو خوش صدا، مسلط و اهل مطالعه و تحقیق هستند، هر دو برای برنامه خود اقلا در روز 4 تا 6 ساعت وقت می گذارند، به سراغ منابع مختلف میروند، هر دو با وجود تحریکات و دشمنی های اطراف، احترام هم را دارند، دوستان خانوادگی هستند و در زمان اجرای برنامه هیچکدام سعی نمی کنند دیگری را عقب بگذارند و هربار از هر کدام درباره دیگری بپرسید، جز احترام و مهر حرفی نمی گویند.
حدود 50 سال پیش در منزل گلپا خواننده نامدار موسیقی کلاسیک، یک مهمانی برپا بود، یک مهمانی برای تشویق روانبخش خواننده جوانی که تازه گل کرده بود.
در آن شب درخانه گلپا، همه خواندند بجز وحدت، که اعتراف کرد هیچگاه در عمرش نخوانده است. یاسمین خواننده هنوز جوان، روانبخش با گیتار، گلپا با پیانو، آهنگهای محبوب خود را خوانده و در آن شب روانبخش بیش از همه خوشحال بود، چون تائیدیه بزرگان را گرفت.
آنروزها که تلویزیون ها کیبلی بود، این همه شبکه های 24ساعته نبود، گاه به گاه دست اندرکاران این برنامه ها، دست به اقدام جالب بحث انگیزی میزدند که همه جامعه درباره آن حرف میزد.
از جمله برنامه پرسروصدایی بود، که حدود 25 سال پیش نادر رفیعی دردانشگاه یوسی ال ای تدارک دید، چهره های سرشناس وهنر کنار هم نشستند و با وجود تضاد عقیده و نظر ساعت ها درباره ترانه و آهنگ حرف زدندو حتی تصمیمات جدی گرفتند، جلسه ای که هرگز تکرار نشد.
نادر رفیعی ایستاده درجلو،در بالای صحنه از چپ براست: اسفندیار منفردزاده، ویگن، فرید زلاند، همایون هشیارنژاد، فرامرز آصف، مسعود امینی در تصویری که توسط مرتضی فرزانه گرفته شده است.
برخلاف قوانین حرفه ای همچنان در سراسر جهان، نشریاتی با نام مجله جوانان انتشار می یابد بدون اینکه از بنیانگذار آن مسعودی ها و ر- اعتمادی و همچنین مسئولان موسسه اطلاعات هیچ اجازه و رخصتی بگیرند، ضمن اینکه آرزو می کنیم همه این دوستان در کارشان موفق باشند، باید به اطلاع برسانیم که این نشریات با مجله جوانان هیچ ارتباطی و همکاری نداشته و ندارند.
«مجله جوانان» که از 26 سال پیش بدنبال اجازه از مدیران سابق موسسه اطلاعات و همچنین ر- اعتمادی سردبیر مجله جوانان با سردبیری مهدی ذکائی شروع بکار کرد. اخیراً سایت های جوانان در شهرهای مختلف امریکا شروع بکار کرده چون جوانان پورتلند، سیاتل، فنیکس، هوستن، دالاس، واشنگتن، نیویورک و… و بزودی در اروپا و نقاط مختلف، همه درارتباط با مجله جوانان هستند، ولی مجله جوانان،نشریه دیگری بنام جوانان در هیچ نقطه دیگر جهان از جمله ترکیه ندارد. و کسانی که بنام مجله جوانان در ترکیه با هنرمندان و صاحبان مشاغل تماس میگیرند مورد تعقیب قانونی قرار دارند.
مدیر روابط عمومی – مهناز ذکائی
