1418-74

هاتف تورکنسرت های خود را از سر می گیرد

1418-69

هاتف پس از یک وقفه طولانی به علت ایام سوگواری از دست دادن مادرش دوباره به صحنه باز می گردد.
او ماه ها بود که تدارک این تور چند شهری که از ماه جولای گذشته شروع می شد را دیده بود و حال با تغییر یکی دو برنامه و پس از سپری شدن چهلم مادرش همین جمعه 15 آگوست و همین شنبه 16 آگوست در سیاتل و پورتلند به صحنه می رود( ضمن اینکه شنبه 12 سپتامبر نیز در ونکوور برای اولین بار به این شهر سفر می کند تا با ارکستر زنده عاشقانه هایش را تقدیم دوستداران صدایش کند. )
جالب اینکه سالن های انتخاب شده برای این کنسرت ها از پرده های بزرگ فیلم برخوردارند چرا که  هاتف اولین فیلم بلند از ساخته های خود به نام «مسافر» را نیز با خود به همراه می برد، تا این کنسرت ها با اکران فیلم مسافر شروع شوند و قسمت دوم شب با خاطره انگیزترین آهنگ ها به همراه ارکستر زنده به پایان رود.
این اولین باریست که چنین تدارکی در یک شب دیده می شود تا دوستداران موسیقی و فیلم کنار هم جمع شوند و شب خاطره انگیزی را رقم زنند.
 این کنسرت ها قرار است پس از این اجراها در دیگر شهرها وایالات امریکا وکانادا به اجرا گذاشته شود تا شاید شروع دوباره ای باشد برای هاتف عزیز و کارهای متفاوتش.
 اجراهای بعدی این تور را می توانید در وب سایت هاتف www.Hatefmusic.com دنبال کنید. با امید به موفقیت همه هنرمندان خوب کشورمان.

1418-70

دوشنبه دو بعد از نیمروز برنامه «نقشی در آینه ی جهان» (فرستنده ی جهانی پارس) مصاحبه ای برگزار کرد با بهروز جلیلی که حیرت همگانی را برانگیخت. چرا حیرت؟ زیرا آقای جلیلی فیلمهای مستندی ارایه داد که به ویژه برای جامعه ی ایرانی افتخاربرانگیز است.
مصاحبه گر فرهنگ فرهی بودکه از حدود سی سال پیش به علت اداره ی «خانه ی کتاب» در وست وود که پاتوق فرهیختگان ایرانی بود خاصه جوانها که به فرهنگ وادب ایران عشق می ورزیدند و یکی از آنها بهروز جلیلی بود که درابتدای مصاحبه ی تلویزیونی گفت:«چه فرصت مغتنمی پیدا کرده ام که این مهم را یادآور شوم که استاد به راستی در نخستین سال اقامتم در لوس آنجلس مرا یاری داد، از طرح ها و پیشنهاداتی که خاص دوران جوانی است حمایت کرد و چراغ امید را در قلب و اندیشه ام فروزان نگه داشت.  من از سال های کودکی به سینما عشق می ورزیدم… و هر چه سنم بیشتر می شد علاقه ی من هم به سینما بیشتر می شد، مخصوصا در سال های نوجوانی و جوانی که این شور و شوق با مطالعه و تحقیق هم همراه شد و با صاحب نظرانی مرا آشنا کرد که پیوستگی و دلبستگی مرا به سینما ونقش حیرت انگیز آن در تربیت وارشاد کودکان و نوجوان ها و در مجموع خانواده افزایش می داد و به هرحال راه مرا باز وهموار کرد تا با دست اندرکاران سینما آشنایی بیابم… اغلب می دانند که سینما را هنر هفتم هم نامیده اند، این هفت هنر عبارت هستند از:ادبیات، نقاشی، رقص، مجسمه سازی، موسیقی، تئاتر و سینما. بنابراین سینما موثرترین وسیله ارتباط جمعی است در شناساندن و تفهیم این جلوه های بارز فرهنگ وهنر. من که درجشنواره ها و سمینارهای تخصصی برای تماشای فیلم ها و فهمیدن وسیع تر و ژرف تر فیلمها شرکت می کردم میدیدم چرا فستیوال معتبراسکار به فیلمهای تاثیرگذار خانوادگی جایزه ای خاص اعطا نمی کند؟ حال آنکه می بینم هر روز اتفاق هایی رخ می دهد که بنیاد خانواده را متزلزل می کند… اختلاف ها را تشدید می کند، درنتیجه نه فقط بر شمار طلاق ها افزوده می شود و «بچه های طلاق» هم معضلی برای جامعه میشود. پدر ومادرها را هم از تربیت و تجهیز فرزندان شان باز می دارد، این فکر را با شخصیت های صاحبنظر در میان گذاشتم، این فکر و طرح به تدریج در طول سال ها صیقل خورد و بلندپایگان سینما و دیگر وسایل ارتباط جمعی را به حمایت از آن برانگیخت… من که زمینه را مساعد دیدم پیشنهاد تشکیل المپیاد هنر را مطرح کردم که با پشتیبانی شخصیت برجسته ونامداری چون آلن فریدمن جان و توان تازه ای پیدا کرد اعتبار و آوازه ی آقای فریدمن سبب حمایت بلند پایگان سینما وتلویزیون شد…. وقتی به نیویورک دعوت شدیم و جلسه ای در آنجا تشکیل شد 400 شخصیت از کشورهای مختلف شرکت داشتند، آقای فریدمن با توانایی خاص شان المپیاد هنر را معرفی کردند و نقش این المپیاد را درتوسعه و احیاء فرهنگ های مختلف و در نتیجه همبستگی و دادوستد فرهنگی پر اهمیت و تاثیرگذار شناساند ویادآور شد که المپیاد هنر که هر دو سال یکبار تشکیل خواهد شد در یک کشور… راه دوستی وصلح وآرامش را هم باز وهموار می کند… و در همین المپیاد فیلم های برنده اول فستیوال های معتبر جهانی به نمایش گذاشته میشود که ازمیان همه ی این فیلم های برنده ی فستیوال ها، برنده ی نخستین فستیوال ما هم تعیین خواهد شد…
در فیلمهای تلویزیونی که ارایه شد شخصیت های پرآوازه ی سینمایی مثل دیک کلارک، چارلتون هستون، ساندرا بلاک، تام هنکس، جین سیمور، ران هاوارد و دهها شخصیت دیگر شرکت داشتند.

اهدای تقدیرنامه و توپ طلایی
 مقامات شهرداری لس آنجلس به تیم والیبال ایران

1418-71

امروز سه شنبه در اخرین لحظات که مجله زیر چاپ می رفت با خبر شدیم که نمایندگان انجمن شهر در شهرداری لس آنجلس در سالن شهرداری واقع در داون تان گردآمدند و ضمن خوش آمد گویی یک توپ طلایی و دو تقدیر نامه از سوی شهردار و انجمن شهر به مربیان و مسئولین فدراسیون والیبال ایران اهدا کردند تا به تیم خستگی ناپذیر والیبال ایران انتقال یابد. در همین دیدار در مورد دعوت تیم ملی والیبال امریکا به ایران در ماه مارچ نیزسخن گفته شد.
با سپاس از جهانگیر اردلان در تهیه این تصویر و گزارش.

تقدیرنامه رئیس آموزش و پرورش
 لس آنجلس از علی پورتاش

1418-73

شاید خیلی ها نمی دانند علی پورتاش بازیگر توانای سینما، تاتر و تلویزیون، درواقع یک معلم مسئول و محبوب در جامعه امریکایی است.
علی حدود 30 سال است بعنوان معلم در مدارس امریکایی تدریس می کند، میان شاگردان خود، که خیلی هایشان  اینروزها بزرگ شده و در جامعه شخصیتی مستقل دارند، از محبوبیت زیادی برخوردار است.
پورتاش در طی سالها بجز دو سه ماه تعطیلات تابستانی، نتوانسته برای بازی در فیلم ها، سریال ها، تاترها، سفر کند و یا حتی درهالیوود همه وقت خود را بگذارد، چرا که همیشه معلمی مسئول بوده و همین سبب شد در شرایطی که آموزش و پرورش لس آنجلس از جهت بودجه در تنگنا و حتی کنارگذاشتن بسیاری ازمعلمین است، طی تقدیرنامه ای علی پورتاش را بعنوان یک معلم وظیفه شناس،سختکوش و بسیار مسئول ستایش کرده و از اینکه چنین معلمی را در جمع خود دارند برخود بالیده اند.
پورتاش در زندگی خصوصی خود نیز یک پدر مسئول و یک همسر فداکار است و در طی 20 سال به پای همسرش که از بیماری طولانی رنج می برد نشسته است.
پورتاش همان اندازه در کار بازیگری توانا و هنرمند است و بازیهای درخشان او را در فیلم ها و سریال ها و تاترها دیده ایم و اینکه بجرات او از نادر بازیگرانی است که باهمه همکاران خود رفاقت دارد و در میان آنها هم محبوب است.
تبریکی داریم برای علی پورتاش عزیز و آرزوی اینکه بزودی او را معلم سال امریکا ببینیم.

محسن هوشنگی فوتبالیست حرفه ای و خوشنام

1418-72

هیجان مسابقات جهانی فوتبال 2014 در کشور برزیل که علاقمندان بیشماری را از سراسر جهان، به تماشای برنامه های تلویزیونی علاقمند کرده بود، برای ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است، چون شرکت تیم ملی فوتبال ایران که یکی از تیم های این دوره از مسابقات میباشد باعث شده بود که بسیاری از ایرانیان مقیم خارج از کشور برای تماشای صحنه های نبرد قهرمانانشان با تجمع در منازل دوستان و اقوام، لذت دیدن صحنه های هیجان انگیز تیم فوتبال ایران را با هم به مشارکت بگذارند،با دعوتی که آقای محسن هوشنگی،سرپرست سابق تیم فوتبال داماش گیلان که تیم او به مدت 3 سال یکی از تیم های شانزده گانه منتخب لیک برتر ایران بود، از نگارنده، جهت تماشای مسابقه بین ایران و آرژانتین در منزلش بعمل آورد، که با اشتیاق فراوان، عازم اورنج کانتی شدم، او که با درجه سرهنگی شهربانی ایران بازنشسته شده است هم اکنون به مدت چند سال است که در آمریکا با خانواده اش زندگی آرامی را میگذراند، وی دارای کارنامه بسیار درخشانی در تاریخ فوتبال ایران است، چه او زمانی که بعنوان عضو تیم فوتبال باشگاه پاس،توپ میزد و چه دورانی که بعنوان فوتبالیست قهرمان جام تخت جمشید فعالیت چشمگیر داشت، همچنین بعنوان عضو تیم ملی ارتش ایران نیز همراه با تیم اش به عنوان قهرمانی در مسابقات ارتشهای جهان درعربستان به مقام نخست دست یافت، و نیز تیم پارس بعنوان قهرمان کشور در بین باشگاه ها به جام میلز در هندوستان  در کلکته دعوت شد و عنوان نایب قهرمانی را کسب کرد، همچنین این تیم، مقام دوم ارتش های جهان را در لیبی -تریپولی از آن خود کرد و صاحب مدال شد و در تورنمنت مسابقات نهاد ریاست جمهوری کره جنوبی که بین قهرمانان فوتبال آسیایی جریان داشت و ورزشکاران بعضی از کشورها مانند نیوزلند ،برزیل، الجزایر و… نیز در آن شرکت داشتند تیم ایران به مقام قهرمانی رسید. محسن هوشنگی که در تمام دوران فعالیتش در فوتبال بعنوان یک فوتبالیست صاحب نام با فوتبالیستهای معروفی چون حسین کلانی، محمد صادقی، پرویز قلیچ خانی، علی پروین ،حجازی، جان ملکی، حسن روشن، بهرام مودت، منصور رشیدی،کارو حق وردیان و مصطفی عرب کاپیتان تیم ملی که در مسابقات ارتشهای جهان نیز در ایتالیا با او توپ زده است، همکاری داشته وهنوز با آنها در تماس است. موفقیت ایران در مصاف تیم قدرتمند اسراییل در سال 1353 در تهران یکی از ماندگار ترین خاطرات پیروزی ایران که هنوز در اذهان علاقمندان به فوتبال ایران نقش بسته است، محسن هوشنگی باعنوان کاپیتان تیم ملی جوانان ایران، در سالهای گذشته، تیم او موفق شد مدال طلای جام آسیایی را نصیب ایران کند. آخرین سمت این فوتبالیست با سابقه، ریاست اداره راهنمایی و رانندگی استان گیلان بود که بعداً سرپرستی تیم معروف داماش گیلان را عهده دار شد.
میرداود رضایی