1365-43

1365-29

موزیک ویدئویی جدید سعید محمدی بنام «دستهایم» باکارگردانی همسر او «ندا تی.ام» مورد توجه سایتهای داخلی و تلویزیونها قرارگرفت.
سعید محمدی خواننده، آهنگساز وترانه سرای نامدار همانطور که قبلا در مصاحبه ای با مجله جوانان گفته بود سومین موزیک ویدئوی خود را که هم چنان توسط همسرش ندا تی ام کارگردانی وادیت شده است به بازار هنری روانه کرد.
این ویدیو که از طرف و با اسپانسری شرکت معتبر ترانه به روی سایتهای داخلی و خارجی قرار گرفت واز طرف تلویزیونهای معتبر برون مرزی به روی آنتن ها رفت، با ترانه و ملودی که به گفته دست اندرکاران، ماندگاری اش بسیار است، با کلیپی که ساختاری لطیف و شعرگونه وساده دارد، خیلی زود به دل می نشیند و بیننده را مجذوب خود میکند. ندا تی ام همسر هنرمند سعید، در شروع راه ویدئو سازی، توانائی و سلیقه شاخصی را به نمایش گذاشته که از کارگردانی تازه نفس با ایده ها و تکنیک های متفاوت نوید میدهد. این سومین کار از آهنگهای آلبومی به نام «همیشه دیر» است که سال گذشته از طرف سعید محمدی به بازار هنری ارائه شد. طبق اظهارات سعید و ندا سه کلیپ دیگر از این مجموعه در راه است که به فاصله زمانی سه ماهه  در معرض نمایش قرار خوهند گرفت.
ناگفته نماند، که دوستان هنرمند سعید و هم چنین 2 هنرمند جوان از اروپا، در زمره خوانندگانی هستند که درحال گفتگوهایی با ندا تی ام می باشند تا مقدمات فیلمبرداری چندین موزیک ویدئو در لوس آنجلس و اروپا را تدارک ببیند.

1365-30

1365-31

درحالیکه فیلم باغبان ساخته محسن مخملباف، بمرور دروازه های جشنواره های جهانی را با موفقیت پشت سر می گذارد، دست اندرکاران مسئول امور سینمایی و برخی از مقامات سیاسی عکس العمل های تندی نسبت به او نشان می دهند.
مخملباف که اخیرا جایزه هیئت داوران جشنواره موتوون را برد، و بخاطر پرداختن به دین بهائیت و اعتراض به زندانی کردن 130 بهایی در ایران به جرم داشتن دین متفاوت از سوی سازمانهای حقوق بشر و داوران جشنواره ها مورد تشویق وتقدیر قرارگرفت.
دیگر حساسیت های درونی در ایران اینکه مخملباف این فیلم را با کمک پسرش «میثم» در اسرائیل ساخته است. مخملباف جوایز جشنواره بیت المقدس در اورشلیم و جایزه بهترین فیلم جشنواره بیروت را هم بدست آورد.

1365-32

1365-33

این هفته احمد آزاد، در صبح آدینه خود در رادیو جوانان دو برنامه ویژه ارائه میدهد که بخش اول آن در روز جمعه 9 اگوست از ساعت 9 تا 10 صبح و 11 تا 12 شب  قسمت اول عبدالعلی وزیری درباره آغاز رادیو گفت که از یک اتاقک شروع شد و چگونه کلنل وزیری آمد و رادیو چگونه به سالنهای بزرگ و مدرن پا  گذاشت. در این بخش شاهرخ نادری نیز قصه گوی رادیوست.
در بخش دوم که در روز دوشنبه 12 اگوست 9 تا 10 صبح و 8 تا 9 شب پخش می شود
حمید قنبری حرف میزند یک نمایشنامه با مرحوم نوذری با هم بازی میکنند و شاهرخ نادری نیز دنباله  قصه را ادامه میدهد  که دربخش دوم خانمی درباره آرشیو رادیو از آغاز تا پایان حرف میزند.

1365-34

1365-35

بعد از کتاب «معمای هویدا» اثر تحقیقی دکتر عباس میلانی ابتدا کتاب «شاه» به انگلیسی و این روزها به فارسی چاپ و نشر شده و به این مناسبت سخنرانی دکتر میلانی درباره کتاب و امضا کتاب او روز شنبه این هفته در «فرهنگ سرای» شرکت کتاب به همت بیژن خلیلی برگزار شد که شمار بسیاری از اهل کتاب در این مجلس شرکت داشتند و دکتر میلانی شرح مبسوطی درباره ی کتاب و چگونگی تحقیق اسناد ومدارک سازمان های اطلاعاتی و منابع وزارت خارجه کشورهای امریکا و اروپا که کاملا تازگی داشت بیان داشت و در پایان به پرسش های حاضران پاسخ گفت.
دکتر میلانی شصت و چهار ساله مورخ است و ایران شناس و نویسنده و مدیر برنامه مطالعات ایرانی در دانشگاه معتبر استانفورد و استاد فراخوانده ی دانشکده علوم سیاسی آن دانشگاه و همچنین همکار و یکی از سرپرست های پروژه دمکراسی ایران در موسسه ی «هوور».
میلانی در 1345 از دبیرستان فنی اوکلند فارغ التحصیل شد ومدارک لیسانس خود را در علوم سیاسی و اقتصاد از دانشگاه برکلی کالیفرنیا دریافت داشت و در 1972 دکترای خود را در رشته ی علوم سیاسی از دانشگاه هاوائی گرفت او از سال 1358 تا سال 1366 استاد دانشکده ی حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران بود پس از آن نیز مدتی استاد تاریخ و علوم سیاسی و رئیس دانشکده در دانشگاه نوتردام دونامور در کالیفرنیا بود و در سال 1380 به عنوان یکی از پژوهشگران موسسه ی هوور انتخاب شد و به دانشگاه استنفورد پیوست. از کارهای نخست او ترجمه ی کتاب «مرشد و مارگاریتا» بود و بعد ها کتاب« معمای هویدا» بود که در ایران و بیرون از ایران بحث های زیادی برانگیخت و با اقبال عمومی روبرو شد که به چاپ سی ام هم  رسید. اما مهمترین  کتاب او به نظر منتقدان «تجدد و تجدد ستیزی» در ایران است در سال 2009 میلادی دانشگاه سیراکیوز اقدام به انتشار کتابی در حیطه ی تاریخ معاصر ایران به قلم دکتر میلانی کرد کتاب ایرانیان نامدار عنوان کتابی است که به نقش افراد اثرگذار در دوران سلطنت  شاه می پردازد که ناگفته نماند که این کتاب مانند دیگر آثار میلانی با اقبال عمومی روبرو نشد زیرا از بسیاری شخصیت های تاثیرگذار در زمینه های مختلف یاد نشده است.

1365-36

1365-37

«بررسی کتاب ویژه ی هنر وادبیات» ( آغاز بیست و سومین سال انتشار در دوره جدید) را اختصاص داده است به داستان های کوتاه با آثاری از سودابه ی اشرفی، بیژن بیجاری، صفدر تقی زاده ، محمد سعید حبشی، خسرو دوامی، مینا ربیعی، بهرام سپاسگزار، پریوش سیم ورز، رضا صابری، مریم صالحی علوی، هوشنگ عاشورزاده، ویدا ( ملیحه ) قهرمانی ، پرویز کلانتری، مرتضی محمودی، نوشین معینی کرمانشاهی، فرشته ی مولوی، جمال میرصادقی، نوشین وحیدی، جهانگیز هدایت.
بررسی کتاب به معنای ژرف کلمه، مجله ی جامع و آگاهی دهنده ای است که راه را به روی شناخت آثار هنری و ادبی باز و هموار می کند و فقط به آثار نویسنده ها و ادیبان و شاعران مقیم ایران یا بیرون  از ایران اختصاص ندارد در همین شماره ی ویژه ی داستان کوتاه هم با داستان نویس های مقیم ایران آشنا می شویم هم با قصه نویس های برون مرز. تردیدی نیست که حتی اهل کتاب و خواندن نیز با تمامی داستان نویس هایی که در این شماره آمده است آشنایی نداشته اند بنابراین روشنگر با این شماره فرصت مساعدی پدید آورده تا قصه نویس های ناشناخته یا کمتر شناخته شده را معرفی کند که به راستی  فرصت مغتنمی است برای اهل تحقیق.
مقاله ی صفدر تقی زاده به عنوان «مقدمه درباب داستان کوتاه» نیز با این پرسش سخنش را آغاز می کند که «چرا باید داستان را که شخصیت ها و ماجراهایش وجود خارجی نداشته اند جدی بگیریم؟ معمولا و هم شاید منطقی آن است که زندگی نامه ها و حوادث تاریخ را معتبر بشمریم و بپذیریم نه حوادث ساختگی را پرسش به جائی است که گاه علاقه مندان به امور واقع و اعداد وارقام پیش می کشند پاسخ دادن به این پرسش کار سهل و ساده ای نیست به خصوص اگر مخاطب با ادبیات داستانی انس و الفتی  پیدا نکرده باشد از قضا روی سخن ما با چنین مخاطبانی است که برای آنان برای تشرف برگزار کرد یعنی زمینه چنین کرد و ما ناچار همین راه را اختیار می کنیم.  داستان بخشی از ادبیات خلاقه است و ادبیات  خلاقه ادبیاتی است که  در آن نویسنده ها می کوشند به یاری قوه ی تخیل خود رویدادهای واقعی و زندگی مشابه زندگی های واقعی خلق کنند زندگی های واقعی چه آنها که پرفراز و نشیب اند و چه آنها که آرام و بی دغدغه می گذرند آموزنده اند ما همیشه از مطالعه ی تجربه های کسانی که سرد و گرم روزگار چشیده  و با
تجربه اند مشعوف می شویم و چیزها یاد می گیریم».
مقاله ی تقی زاده رهنمودی هم می تواند بود برای داستان نویس هایی که تازه گام در قلمرو داستان نویسی گذاشته اند خلاصه این ابیاتی که از منظومه ی خمسه ی نظامی که پایان بخش مقاله است:
با این که سخن به شعف آب است
هم گفتن هر سخن صواب است
آب ارچه همه زلال خیزد
از خوردن پر ملال خیزد
کم گوی و گزیده گوی چون در
تا ز افلاک تو جهان شود پر
لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود که بر توان زد
یک دست گل دماغ پرور
از خرمن صد گیاه بهتر

فرهنگ فرهی

 

1365-38

1365-39

در طی بیست وچند سال گذشته بجرات هوشنگ پورنگ همکار قدیمی مان، بارها و بارها تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته است بارها پزشکان نا امید انه او را زیر عمل بردند درحالیکه خودش با لبخندی شجاعانه وارد اتاق عمل شد.بارها دوستان و همکاران و رسانه ها با امید  به عیادت او رفتند و حتی به اصرار پورنگ به  شیوه ای صحنه وداع ساختند، ولی پورنگ همچنان با بیماری جنگید، با همه نوع عمل جراحی کنار آمد و دل از زندگی نشست.
یکی از همکاران قدیمی ایرج رستمی بودکه در زمان اوج بیماری پورنگ با دوربین تلویزیون به سراغش رفت، کلی با او حرف زد و حتی پرسید چه پیامی برای دوستداران خودداری؟ چه وصیتی داری؟
عجب اینکه ایرج رستمی هم رفت و پورنگ استوار ایستاد و به خیلی ها درس مقاومت و امید به زندگی داد.

1365-40

1365-41

هیچکس نمی تواند منکر این بشود که عبدالله ناظمی استاد رقص، در برپائی هنرکده ناظمی، سالها زحمت کشیده، ابتکار به خرج داد، بارها به ایران سفر کرده و از هر قوم های ایرانی، لباسهای محلی و رقص های گوناگون و موسیقی با خود آورد تا هنرسرای ناظمی را جان بخشد. و خیلی زود این محل به یک موزه هنرها مبدل شد. در آن کلاسهای رقص های محلی، موزیک و زبان فارسی دایر کرد، سالن آنرا برای نمایش و سخنرانی و گردهمایی آماده نمود.
در همان زمان جای دست و پای چهره های نامدار هنر و سینما، تاتر، موزیک،  قلم و رادیو تلویزیون را بروی سمنت ها نقش داد و درست به سبک خیابان هالیوودو ستارگان و جای دست و پای سوپراستارها، Hollywood Walk Of Fame را براه انداخت و یکی از روزها بسیاری از چهره های معروف را از جمله: زینت خطیبی، زنده یاد عزیزالله رفیعی، استاد بزرگمهر، فیروزه خطیبی، بدری برقعی و اسدالله مروتی، گوژوین،سپهرنیا، حبیب ، ایرج طاهری، پطروس پالیان و ….گردهم آورد و بر سمنت ها، جای دست و پای آنها را نقش بست و استاد بزرگمهر، یک تابلوی زیبای خود را به عبدالله ناظمی اهدا کردند ولی افسوس که آن روز زیبا و آغاز یک دوره طلایی هنرسرای ناظمی، از آخرین روزهای حیات هنرسرا بود، بعد از آن بدلایلی هنرسرا تعطیل شده و عبدالله ناظمی راهی ایران شد و شنیدیم آن هدف هارا به شیوه دیگری دنبال می کند.

1365-42