1539-7

1539-3

1539-4

اینروزها «عطر» ستار، خواننده محبوب مردم طی 46 سال گذشته، برای دوستداران اش در سراسر جهان در دسترس است، اقدام جالبی که معمولا سوپراستارهای جهانی در جوامع غربی انجام میدهند و همیشه با استقبال پرشور و بیسابقه طرفداران شان روبرو میشوند و درواقع با خرید این یادگارها که در عطر، ادکلن، لباس و کفش و کیف و جواهرات خلاصه میشود احساسات و مهر، عشق خود را به هنرمند محبوب خود نشان میدهند.
با توجه به پایگاه مردمی که ستار در میان طبقات مختلف مردم دارد و همیشه او را هنرمند جنتلمن لقب داده اند، مطمئنا این عطر یا ادکلن مردانه، آغازی خواهد شد برای یادگارهای دیگری از این خواننده ماندنی.
• این بار با ستار درباره هدیه یا ادکلنی که اخیرا به دوستداران خود ارائه داده حرف می زنیم، ستاری که من می شناسم به سالهای دور برمی گردد، به سالهای نوجوانی که ستار در مدرسه عالی بازرگانی تحصیل میکرد و به دنبال هیاهوی آهنگ «خانه بدوش» برای اولین بار با او مصاحبه کردم، و ستار در تمام سالها عوض نشده است وهمان گونه فروتن و مهربان است می پرسم ستار عزیز درباره این اقدام تازه ات برایمان بگو و اینکه چگونه در طی این همه سال شخصیت مهربان و فروتن خود را حفظ کردی؟
– می گوید: یکی از فضانوردان اخیرا در یک مصاحبه گفت: من از فضای لایتناهی نگاهی به کره زمین کردم و دیدم که در میان آن همه سیاره و کهکشانها، زمین، یک نقطه کوچک است و ما بی خبر از اینکه چقدر در برابر این عظمت نقطه ای بیش نیستیم، گاه خود را گم می کنیم، غرق غرور می شویم، خاصیت های انسانی خود را از دست می دهیم.
من خوشحالم که در طی این چهل و پنج شش ساله هیچکس به جز شما به من نگفته و در فضایی که بیشتر آدمها به دنبال پول هستند، حتی حرص می خورند، من در پی بالا نگهداشتن شخصیت هنرمند بودم، گاه با کم ساختم، با آدم های عجیب و ناروا کنار آمدم، تا مردم، که به دیدن برنامه های ما می آیند اذیت نشوند. در زمانه ای که قرارداد در جامعه هنری ما مفهومی ندارد، خیلی راحت آدم ها، قول و قرار و امضاهای خود را حاشا می کنند من هیچگاه خودم را درگیر نکردم، گاه با اقدام خود، آن گونه آدم ها را هم شرمنده ساختم و همین ها کارنامه مرا ساخته که بدور از هر تنش، به دور از دعوا، درگیری، شکایت و دشمنی بوده است.

1539-5

• و اما درباره عطر یا ادکلن ستار
– من سعی کردم کارهایی بکنم که متفاوت باشد، تکراری نباشد، من این کار را در قالب ادکلن اینک ارائه میدهم که هدیه ای از سوی خانم ها، برای آقایان است، بعد تصمیم داریم آنرا با یک عطر زنانه دنبال کنیم.
دختر بزرگم که در کار فیلمسازی است پیشنهاد داد این کار را بکنیم و بدنبال آن، به یک کارخانه بزرگ مراجعه کردیم و با آمیختن اسانس های مختلف، ادکلنی تهیه کردیم که باب سلیقه ایرانیان و اصولا مردم شرق باشد، این ادکلن از سوی فیس بوک و وب سایت ما ارائه میشود و مردم می توانند آنرا سفارش بدهند.
من شانس بزرگم دختران خوب و هنرمند و همسری مسئول است، که همیشه پشتیبان و حتی راهنما و مشوق خوبی هستند من درواقع 36 سال است باهمسرم زندگی سعادت آمیزی دارم و این سعادت بزرگ من است.
همسرم نیز این اقدام را تائید می کند. در حقیقت من به کار جمعی به کاری که اندیشه های مختلف در آن بکار گرفته شده باشد اعتقاد دارم.
• من مطمئنم که این اقدام شروع یک بیزینس تازه است، گرچه ستار در کار خوانندگی همیشه موفق و پرکار بوده و هیچ هفته ای بیکار نبوده، ولی بهرحال این رشته کاری هم می تواند کارساز و آینده ساز باشد.
– مسلما این بیزینس هم در جوار خوانندگی است چون ما در کار خوانندگی همیشه حقوق مان نادیده گرفته شده، انگار کپی رایت برای جامعه ما وجود ندارد، یعنی در سرزمینی که قانون حاکم است، ما داریم در نهایت بی قانونی پیش میرویم، چرا؟ چون کپی کردن و قاچاق تولیدات موسیقی، کمر این رشته از هنر را شکسته است خوشبختانه من هیچگاه از روی نیاز مالی نخوانده ام، ولی بهرحال انتظار داشتم که ثمره کارم را به چشم ببینم.
• هیچگاه فکر کردی که این ادکلن می تواند در ایران فروش میلیونی داشته باشد؟ البته اگر تقلب نکنند!
– متاسفانه جلوی این کار را نمیتوانیم بگیریم، ولی من هم اطمینان دارم که با استقبال مردم روبرو میشود و اگر امکان فروش مستقیم آن وجود داشت با درآمد دور از انتظاری هم همراه می شد.
در ضمن به دلیل تحریم اقتصادی و همچنین بدلیل الکل در این ادکلن، ارسال آن به ایران بطور مستقیم وجود ندارد البته اطمینان دارم که بطورغیر مستقیم، خیلی زود در ایران بدست خیلی ها میرسد.

1539-6

• ستار جان، خوشبختانه پایگاه ات در ایران همیشه مستحکم بوده، هنرمندان برجسته، ورزشکاران و مردم به یادت هستند، اخیرا دیدیم که به بهانه تولدت گروهی از چهره های معروف و دوستان دور هم جمع شدند.
– بله خیلی هم برایم جالب وشیرین بود، چند تن از هنرمندان نامدار و پیش کسوت چون جمشید مشایخی و بهمن مفید و خواهران و برادران و پسرخاله هایم و یکی دو همکلاسی های قدیمی ام که در مدرسه اقبال میرفتیم، که از این گردهمائی فیلم گرفتند، به مکان فیلمبرداری خانه بدوش رفته اند، سر زمین فوتبالی که بازی می کردیم که اخیرا علی رمضان پور آنرا به یک استادیوم کوچک مبدل ساخته، با همه حرف زدند و یک فیلم مستند خاطره انگیز ساخته اند که دل مرا شاد کرد.
من فقط توصیه می کنم برای خود دردسر درست نکنند، چون گاه در آنجا بعضی آدم ها چنان با مردم رفتار می کنند که هر لحظه دردسری در راه است.
• اینروزها در یک زمانی اقدام به ارائه این تولید پراحساس و یا ادکلن کردی، که موزیک در شرایط رکود و سکوت است، این نشان میدهد که ستار در هر شرایطی کار خود را می کند.
– من چون آدم قانع و منطقی هستم، دستمزد من عادلانه است با توجه به سالن، جمعیت و شرایط و درآمد مردم آن منطقه، من قرارها را می گذارم، من مثل بعضی همکاران که اصرار دارند با بلیط فرست کلاس، هتل های بین المللی و گروه ویژه رقص و غیره کمر یک برنامه گذار را بشکنند فکر نمی کنم، مسلما همین ها سبب میشود که بعضی برنامه گذاران زمان کنسرت ها و بعد از آن غیب شوند، چون امکان پرداخت های کلان را ندارند.
البته من هم بعد از آن کنسرت بزرگ لس آنجلس، دیگر در پی کنسرت بزرگ نبودم، چون برنامه گذار با من برخوردی منصفانه نداشت و من از آن کنسرت بهره مالی نبردم و ترجیح دادم تا دور این کنسرت ها را خط بکشم.
• به ایران چقدر فکر می کنی؟
– خیلی فکر می کنم، خصوصا اخیرا که یک شهر قدیمی 7 هزارساله زیر زمین کشف شده که پر از مجسمه های طلا به اندازه یک آدم و کلی ظروف طلا و حوضی که هنوز در آن آب جاری است، اینها را که می شنوم هوای ایران به سرم میزند ولی با خود می گویم متاسفانه چند سال بعد این ها سر از موزه های خصوصی در اروپا در می آورد و دلم برای سرزمین ایران می گیرد.