1426-27

1426-28

کلمه هالیوود و سینما به هم گره خورده، حتی در بعضی از کشورهای جهان شهرک های سینمایی را نزدیک به کلمه هالیوود نام نهادند مثل بالی وود در هندوستان. در شماره های قبل پیدایش شهر لوس آنجلس (شهر فرشتگان)  وهالیوود را تا جایی شرح دادم که بعضی از مناطق این شهر بزرگ وقایع تاریخی بیشتر از هنر هفتم سینما و نیز از نظر شهریت و پیشرفت های مدنی صحبت شد.
دراین شماره می خواهم از سینمای کلاسیک هالیوود کمی شرح بدهم چون بارها و بارها شنیده می شود که «این یک فیلم کلاسیک است».
سینمای کلاسیک هالیوود اصطلاحی در تاریخ سینما است که به نوعی سبک دیداری و شنیداری مشخصی در ساخت تصاویر متحرک و نحوه تولید آن اطلاق میشود. این سبک در صنعت فیلمساری امریکا تقریبا در سالهای 1910 تا 1960 میلادی مورد استفاده بوده است.
اساسا آثار سبک فیلم های کلاسیک ، بر مبنای اصل ادیت یا ویرایش مداوم و با سبک و شیوه «نامرئی» ساخته می شدند. باین مضمون نه حضور دوربین و نه حضور وسائل صدابرداری، هیچیک توجه کسی را جلب نمی کرد و برای هیچ کس محسوس نبود.
و حالا می پردازیم به عصر طلائی درسینمای امریکا، اصطلاحا به دورانی اطلاق می شود که از پایان دوران سینمای صامت، یعنی از اواخر سال 1920 میلادی آغاز شده و تا حدود سال 1960 میلادی به طول میانجامد.
در طی این دوران، که دورانی پربار در صنعت سینما محسوب میشود، تعداد بیشماری فیلم سینمایی توسط استودیوهای فیلمسازی هالیوود تولید گردید. بدون شک آغاز عصر طلائی را می توان از فیلم «خواننده جاز» که در سال 1927 ساخته شد تلقی نمود. بزرگترین حسن اصلی این فیلم استفاده از صدا بود و درحقیقت اولین فیلم سینمایی با صدا بود و همین ویژگی ناطق بودن باعث افزایش فروش آن و گیشه بسیار پردرآمد آن گردید.
در این دوران اغلب فیلم های استودیوها وسترن، کمدی های بزن و بکوب و شاد و نیز فیلم های موزیکال و کارتون بود و تیم های فیلمساز در رشته های مختلف در استودیوهای مختلف سخت مشغول فیلم هایی بودند که مردم علاقمند دیدن شان بودند.
اما پس از فیلم خواننده جاز(Jazz Singer) که در سال 1927 منتشر شد، کمپانی برادران وارنر موفقیت بسیار بزرگی بدست آورد، این که این کمپانی در سال 1928، بعد از خریداری مجموعه سالن های سینمای «استنلی» و همه محصولات و متعلقات آنها در سراسر امریکا توانست کد خط سیر مشخصی در سینما بدست آورد. به همین منوال سایر کمپانی های بزرگ فیلمسازی نیز در راستای تصاحب سالن های سینمای مخصوص به خود گام برداشتند: شرکت فیلمسازی ام .جی. ام M.G.M که معروف به متروگلدن مایر بود در ایران سالهای قبل از 57 فیلمهایش را در ایران به نمایش می گذاشتند و همچنین کمپانی فاکس نیز به همان ترتیب مجموعه سینماهای زنجیره ای خود را بنام تئاترهای فاکس خواندند.

1426-29

دیگر از کمپانی های فیلم RKO بود که در کار رادیو بسیار موفق بود و هنوز آثارش در هالیوود خیابان Gower در بالای ساختمان برادران وارنر دیده میشود از نظر صدا و استفاده از آن از همه پیشرفته تر بود و از پس این کار بخوبی بر می آمد و از طریق روش فوتوفونیک شروع به استفاده از صدا در فیلم های خود می نمود.
رقابت در بین کمپانی های فیلم سازی و تصرف سالن های سینما به اوج خود رسید د رمیان شرکت های گفته شده در بالا شرکت RKO و کمپانی پارامونت ووارنر اقدام به خرید سالن هایی در اواخر 1920 کرده بودند که تمامی سالن های شخصی درمنطقه دیترویت ایالت میشیگان در سال 1929 بود و این تلاش در منطقه دیترویت که مرکز صنعت اتومبیل سازی در امریکا شده بود سود و منفعت بسیاری را در گیشه ها متوجه خود ساخت. در این دوران هنرپیشگان هر یک برای صاحب سینماها و استودیوها کار میکردند و گاهی یک هنرپیشه چندین فیلم با استودیویی قرارداد می بست مثلا آلفرد نیومن برای 20 سال در کمپانی فاکس فعال بود و سیسل ب دومیل کارگردان معروف همه فیلم هایش را در پارامونت ساخت.
کمپانی های بزرگ دیگر نیز صدها سالن سینما در شهرستانها و شهرهای سراسر امریکا داشتند، که در این سینماها همواره درحال نمایش فیلم های تولیدی کمپانی های مختلف بودند و همیشه بدنبال فیلم های تازه بودند.
در سال 1930 و در دوران رئیس جمهوری «ویل های»  MPDDA (مجمع دولتی فیلمسازان امریکا) اقدام به تاسیس موسسه ای به نام «هایزکد» نمود که یکی از اقدامات آن صدور دستورالعمل سانسور بود و براثر همین دستورالعمل و پس از تهدید های دولت روند سانسور فیلمها گسترش یافت. روندی که از سال 1930 آغاز شد، اما با این حال تحمیل دستورالعمل کد و سانسورهای حاصل از آن تنها تا سال 1934 ادامه داشت، یعنی تا پس از آن که لژیون تعیین صلاحیت وابسته به سازمان جدید کلیسای کاتولیک ( که ظاهرا در روند اعمال دستورالعمل سانسور، اظهارنظر می نمود) از ساخت فیلم هایی با بازی «مائی وست» از نخستین هنرپیشگان SKST همچون او اشتباه خود را کرد و یا فیلم « من فرشته نیستم» که حاوی برخی صحنه های موقعیت های جنسی بودند، وحشت زده شد و تهدید کرد که اگر به خواسته های کلیسا ترتیب اثر داده نشود، این فیلم را تحریم خواهند نمود، و بعلاوه تاکید گردید تمامی فیلم هایی که مجوز دولتی بر مبنای دستورالعمل سانسور کد، از دولت اخذ ننموده اند، ناگزیر به پرداخت جریمه نقدی برابر با 25هزار دلار خواهند بود و دیگر نمی توانند که از اکران فیلم ها در سالن سینماهای خود سود ببرند. بدین ترتیب  MPDDA سالن های زیادی را در سطح کشور تصاحب کرد و مالک پنج استودیوی بزرگ شد.
ادامه دارد

1426-30