1427-27

1427-28

خوانندگان مجله بین المللی جوانان که ادامه تاریخچه شهرفرشتگان و هالیوود در مجله را دنبال می کنند اگر تاکنون فرصت این را نداشتند این سلسله از نوشته ها رابخوانند که همان برنامه رادیویی من در رادیو جوانان در روزهای دوشنبه در دو نوبت صبح و شب پخش می گردد.اینک در ادامه، موقعیت شهر فرشتگان و هالیوود و آنچه در هالیوود سالهای اولیه سینما میگذشت را برای شما بازگو می نمایم.
در این شماره دنباله سینمای کلاسیک هالیوود را ادامه میدهم.
در طول دهه 1930 میلادی و همچنین در دوران طولانی از عصر طلایی، کمپانی MGM صنعت سینما را تحت تسلط خود داشت و تعدادی از ستارگان مطرح سینمای هالیوود آن زمان در فیلم های این استودیو ایفای نقش میکردند از جمله ستارگان بزرگ سینما که به سلاطین هالیوود مشهور بودند، نام برد: همفری بوگارت، کلارک گیبل، گرتاگابور، جوان کرافورد، گری کوپر، مری پیکفورد، هنری فاندا، مریلین مونرو، مارلون براندو، الیزابت تیلور، آواگاردنر، جیمزاستوارت، کاترین هیپورن، ویوین لی، گریس کلی، بت دیویس، گلوریا استوارت، فرد آستر، جینجر راجرز، جان وین، بارباراستنویک، جان بریمور، آدری هیپورن، باسترکیتون، و جودی گارلند.
یکی دیگر از دستاورد بزرگ سینمای امریکا در طول این دوره، انیمیشن های «والت دیسنی» بود. والت دیسنی فیلم بسیار موفق دوران خودش یعنی انیمیشن «سفید برفی و هفت کوتوله» را در سال 1937 ساخت. مورخان سینمایی، معتقدند که اغلب آثار سینمایی بزرگی که در این دوران ساخته شد در شرایطی ویژه تهیه گردید. فیلم های این دوره جزو فیلم های بسیار منظم بود و تفاوتهای زیادی از اصل نوشته شده در کتاب و یا سناریو نداشتند. یکی از دلایلی که ساخت این نوع فیلم ها را ممکن میکرد اینکه با ساخت بسیاری از این فیلم ها، هیچ سرمایه گذاری (تهیه کننده ای) ناچار به تحمل فشار فوق العاده ای از جانب استودیوها نبود. برای نمونه، اشاره می کنم به فیلمی که در یک استودیو و با بودجه ای متوسط و با فیلم نامه خوب، و نیز با حضور جمعی از بازیگران تقریبا ناشناخته تولید شد: همشهری کین، فیلمی با کارگردانی «اورسن ولز» که در بسیاری از نظرسنجی ها به عنوان بزرگترین فیلم سینما همه دوران خوانده شد.

1427-29

در موارد دیگر، کارگردانانی بودند باعزم واراده ای که از دیدگاه هنری و دستاوردهایشان بود برای نزدیک شدن به چشم انداز هنری خود، به مبارزه با استودیوهای فیلمسازی می پرداختند که تنها فروش بیشتر مد نظرشان بود از جمله این کارگردانان میتوان به افرادی مثل هوارد هاکس، آلفردهیچکاک و فرانک کاپرا اشاره نمود. ولی احتمالا بتوان نقطه اوج بهره گیری از سیستم استودیویی در تهیه فیلمها را بتوان در سال 1939 نشان داد، یعنی زمانی که شاهد خلق و اکران آثار کلاسیک و به یادماندنی هایی چون: جادوگر شهر اُز، برباد رفته، دلیجان، آقای اسمیت به واشنگتن میرود، بلندیهای بادگیر، فقط فرشتگان بال دارند، نینوچکا و نیمه شب بودند. بد نیست اشاره ای داشته باشم به چند فیلمی که جزو آثار کلاسیک ثبت شده: کازابلانکا،این یک زندگی فوق العاده است، در یک شب اتفاق افتاد، کینگ کنگ، همشهری کین، بعضی ها داغشو دوست دارند، همه چیز درباره ایو، سوپ اردک، پرورش بچه، شمال از شمال غربی، شام در ساعت هشت، شورش بی دلیل، غرامت مضاعف، شورش در کشتی بونتی، روشنائی های شهر، رودخانه سرخ، پنجره عقبی، آواز در باران، مرد من گادفری، کلاه بالا، تعطیلات رمی و سابرینا.
این چند فیلم از کلاسیک هایی بود که به خاطر دارم و اغلب آنها را در سالهای عصر طلائی در سینماهای ایران خصوصا سینما مولن روژ و رادیو سیتی دیده ایم. دیوید بوردل کارشناس فیلم سینمایی معتقد است که سبک کلاسیک از بسیاری از ایده های عصر رنسانس و دوران تجدید حیات بشری که درابتدا در اروپا پدید آمد تاثیرپذیرفته بود و این ویژگی را میتوان نقطه عطف این سبک محسوب نمود.
بنابراین می توان گفت که پیشبرد روایت کلاسیک همواره از راه انگیزه های روانی انجام می گیرد. بدین معنی که در روایت کلاسیک، همواره داستان اراده یک شخصیت انسانی و مبارزه اش با موانع  زیاد در راه پیمودن به سوی یک هدف معین را تعریف می گردد. جنبه های دیگر روایت همچون فضای رخ دادن حوادث و زمان آنها به اصل و نوع شکل گیری روایت وابسته است و عمدتا از این دو خط تبعیت می کنند: یا روایتی عاشقانه در کار است که با پیچیدگی های متعدد در هم تابیده شده و رفع این قبیل گره ها را بازگو میگردد و یا در مورد فیلم های نظیر آلفردهیچکاک، روایت به حل معمای یک جرم و یا خیانت می پردازد.
ادامه دارد