1492-65

غلامرضا تختی ؛ قهرمان ملی ورزش ایران !

در تاریخ ورزش ایران می توان به راحتی بزرگترین نام و محبوبترین چهره را درجهان پهلوان غلامرضا تختی دانست و دید و با آنکه چهل و هشت سال از درگذشت این قهرمان ملی میگذرد، هنوز اما نام او بیش از پیش زنده است و گویای اینکه تا ابد ماندگار!
تختی در روزگاری در دلهای تک تک مردم ایران نشست و جا گرفت که جامعه ایرانی هنوزپایبند اخلاق و ادب و ارزشهای والای انسانی بود و اینگونه بود که تختی توانست ویژگیهای کم نظیر خود را به ملت نشان دهد و در قلب انان بنشیند.
به باور ما ان زمینه های ارزشمند و متکی به ایمان و اعتقاد و اعتماد جاری در جامعه بهترین زمینه را برای تماشای تختی بزرگ فراهم ساخته بود و چنانچه جز این بود بی گمان جهان پهلوان تختی نیز ظهور نمی کرد .
از این رو شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی دوران تختی را باید درجلوه گری این قهرمان ملی و تاریخی بسیار مهم شمرد و بزرگترین دلیل این ادعا را باید در این 37 سال گذشته بدانیم و ببینم که هرگز هیچ قهرمان ورزشی این مجال و فرصت را نداشته تا جایی در قلب مردم برای همیشه پیدا کند.
تختی از محله خانی اباد و یکی از پایین ترین و فقیر ترین محله های تهران در سالهای نخستین این قرن روبه پایین شمسی برخاست و همان زمینه های مساعد برای رشد و شکوفایی ارزشها و استعداد ها باعث شد تا مردم خیلی زود قهرمان محبوب خود را به درستی بشناسند و با تمام وجود به این عزیز بزرگ دل ببندند.
غلامرضا تختی به راستی همان پهلوانی بود که در ذهن مردم ایران نقش داشت و جهان پهلوان تا اخرین لحظه زندگی – با تمام توان از این نقش بزرگ در ذهن ملت ایران به خوبی نگهداری کرد و لحظه ای از این وظیفه مردمی غافل نشد.

1492-66

تختی به هر پیروزی و هر قهرمانی در میدان های ورزشی با افتادگی و تواضع بیشتری همراه میشد که راز و رمز همه بزرگان در همین خصلت نهفته است و غلامرضا تختی از تبار قهرمانان ما ایرانیها بود که از شاهنامه فردوسی آموخته بودیم.
در زندگانی غلامرضا تختی می بینم که او به هنگام شکست در در آخرین بازیهای المپیک که حضور داشت عشق و علاقه مردم را بیش از گذشته به خود دید تا با همه روح و روان خود باور کند که هموطنان او قبل از مدال و قهرمانی در کشتی دل بسته و شیفته اخلاق و مرام پاک و انسانی او هستند و این یعنی عشق ناب و شور و شوق پایان ناپذیر یک ملت نسبت به بزرگ پهلوان خود!
وقتی در 17 دی سال 46 تختی از این دنیا رخت بر بست تا نام نیک خود را جاودانه سازد، شماری مرگ او را با داستانهای ساختگی نسبت به حکومت پهلوی گره زدند تا شاید بزرگترین قهرمان ملی ورزش ایران را با امیال و مقاصد حزبی و ایدئولوژیک خود گره بزنند!!
در طول 37 سال حکومت جمهوری اسلامی و با توجه به جمعیت دو برابر ایران قهرمانان پرشماری در رشته های مختلف ورزشی گام به صحنه گذاشتند و در حد و بضاعت خود برای مردم افتخار آفرین شدند .
در این میان اما شرایط ناگوار و اوضاع و احوال غیر طبیعی هیچگاه این فرصت و مجال را حتی به یک قهرمان ورزشی نداده تا ویژگیهای اخلاقی و انسانی را به مردم کوچه و بازار ارائه کند و برای زمانی کوتاه در قلب مردم جای بگیرد.
بدون شک در جمع قهرمانان و افتخار افرین نان ورزش ایران در سه – چهار دهه گذشته بوده اند نفراتی که از شخصیت و شایستگی های قابل توجه برخودار بوده و می توانسته اند در احوال طبیعی و مساعد جایی در ذهن جامعه بازکنند.

1492-67

غلامرضا تختی این بخت و فرصت را داشت تا در روزگاری ظهور کند و جلوه گر شود که مردم ایران با اعتقاد قلبی و اعتماد متقابل در تمام زمینه ها زندگی می کرندند و هر انسان وارسته و نیک کرداری می توانست در جامعه جلوه گر شود و این همان حلقه گمشده ما ایرانیهاست.
ملت کهن ایران با تاریخ هزار ساله در جهان همیشه با افسانه ها زندگی کرده و بزرگی خود را درچهره هایی یافته است که بی بدیل بوده و این مردم جهان پهلوان تختی را نیز افسانه کردند تا برای همیشه نام او زنده باشد .
ما ایرانیها دو غلامرضا تختی را می شناسیم که اولین جهان پهلوان است و دومی تنها نوه او از تنها یادگارش بابک است و تختی ما از خانی اباد سر برآورد و بالندگی کرد و غلامرضا تختی دوم امروز درلاس وگاس امریکاست که این نیز از بازیهای این دنیاست!

[email protected]
amirbaradran.blogspot.com