1724-3

1724-5

1724-6

1724-7

مهدی ذکایی

هر بار که با امیر گفتگو میکنم، به ایرانی بودن خود می بالم، اینکه با چهره ای ارزشمند و خلاق و افتخار آفرین چون امیر، جامعه ایرانی در عرصه بین المللی می درخشد، این بار هم گفتگو با امیر شامل نکته های مهم و غرور انگیزی است. در آغاز می پرسم چرا در رسانه ها و تلویزیونهای ایرانی ظاهر نمی شوید؟ در حالی که شما از 38 سال پیش آغازگر حرکتهای ملی بوده اید و سبب به رسمیت شناخته شدن نوروز ایرانی در جامعه امریکایی بوده اید؟
امیر می گوید که ایرانیان موفق زیادی در آمریکا وجود دارند ولی من مایلم که مسایل مادی را کنار بگذارم و به مسائل فرهنگی و بویژه به فرهنگ ایرانی مان بپردازم. البته امروزه به دلائل گوناگون توجه به این موضوع بسیار گسترده شده ولی سی و هشت سال پیش که من برای نخستین بار، بیلبورد نوروز را در لس آنجلس برپا کردم و بدنبال آن بیلبورد خلیج فارس را پیش آوردم، مسائل ملی و فرهنگی ایرانیان این چنین در جامعه آمریکا جایگاه شناخته شده ای نداشت. نفوذ و راهیابی نوروز به مهمترین کاخ دولتی آمریکا یعنی کاخ سفید واشینگتن، سی و هشت سال پیش با همان بیلبورد اولی شروع شد؛ با حضور شخصیت هایی مانند «تام بردلی» شهردار وقت لس آنجلس، سپس فرماندار کالیفرنیا و سناتور میچل و بعد از اینها، با پرزیدنت رونالد ریگان و پرزیدنت بوش و سایر روسای جمهوری آمریکا مانند بیل کلینتون و باراک اوباما ادامه یافت…
بیاد می آمردم هرگاه به شیر پرچم شیرو خورشید ایران نگاه می کردم، احساس می کردم شیر پرچم خسته است، به همین سبب با یک نقاش معروف ایتالیایی حرف زدم و او با توجه به سلیقه و احساس من به شیر پرچم جان تازه ای داد.
• در گذشته، زمانی که شما اولین بیلبورد نوروز را برپا کردید، درست هنگامه پس از ماجرای گروگان گیری در تهران بود که بازتاب وسیعی داشت ولی هربار که شما به دلیل سفرهای متعدد و ارتباط با شخصیت های بین المللی و آمریکایی، از دید ایرانیها دور شده اید، ایمیل ها و سوالهای فراوانی به سوی مجله جوانان سرازیر می شود که امیر کجاست؟ شاید ندانید که شما برای بسیاری از جوانهای ایرانی، یک الگو هستید و آنها آینده خودشان را در وجود شما تجسم می کنند و از اینرو نوعی گله دارند. به هرحال جای شما خالی است، در نوروزها و در جامعه ایرانی.
– پرزیدنت جان اف کندی در روز قسم ریاست جمهوری سخنرانی بسیار جالبی کرد، از جمله گفت «نپرسید که کشورتان برای شما چه کرده، از خود بپرسید که شما برای کشورتان چه کرده اید؟» من معتقدم که انسان وقتی کاری را انجام می دهد، دیگر در باره اش سخن پراکنی نمی کند. باید از خودنمایی دوری کرد. من عاشق کشورم هستم و سعی کرده و می کنم که کاری انجام بدهم که افتخاری برای خودم و جامعه ایرانی باشد. بزرگداشت نام و فرهنگ ایران، کالای فروشی نیست که برای جلب مشتری تبلیغش کرد؛ بزرگداشت نوروز و نام خلیج فارس برای من ادای احترام به یک فرهنگ و تاریخ پر ارج سرزمین ما ایران است.
وقتی من کارم را شروع کردم، دیدم بسیاری از آمریکایی ها با فرهنگ و تاریخ ایران نا آشنا هستند و فکر می کردند در خیابان های ما شتر رفت و آمد می کند! به همین سبب من در یک مصاحبه تلویزیونی در همین زمینه گفتم اولین باری که من شتر دیدم در باغ وحش لس آنجلس بود!

1724-16

1724-9

1724-10

1724-11

1724-12

• اجازه بدهید گفتگویمان را با این پرسش ساده ادامه بدهم که شما صبح که از خواب بلند می شوید، اولین کاری که می کنید، چیست؟
– من اولین کاری که صبح می کنم، یک عبادت چند دقیقه ای است برای سپاسگزاری بخاطر همه آن چیزهایی که دارم و همین جا مایلم اضافه کنم که من خودم را کوچکتر از آن می بینم که برای کسی و مخصوصا برای نسل جوان درس زندگی بدهم و سخنرانی کنم.
• با اینحال شما بعنوان یک طراح مد که از شهرت جهانی برخوردارید، چه توصیه ای برای جوان هایی دارید که با اشتیاق و جسارت تمام سعی می کنند که جا پای جای شما بگذارند؟ در هرحال شما برای بسیاری از این جوانها الگو هستید.
– ساده بگویم، همیشه باید از موقعیت های مناسب استفاده کرد. در فرهنگ انگلیسی مثلی هست که می گوید هر بحرانی می تواند فرصتی [برای موفقیت] باشد. امروزه بخاطر شیوع ویروس کرونا، مسافرت ها و رفت و آمدهای مردم کم شده و به همین دلیل ارزش سهام شرکت های هواپیمایی هم بسیار کم شده، ولی به محض عرضه واکسن ضد کرونا، اوضاع به شرایط عادی برخواهد گشت. به همین جهت باید از موقعیت ها استفاده کرد و باید نیمه پر لیوان را دید و نه نصف خالی آن را. جوانها باید برای رسیدن به خواسته هایشان باید انگیزه آن خواستن را در خود تقویت کنند، نباید اجازه دهند که دیگران آنها را از آن پلکان آرزوها و آرمان ها پائین بکشند. برای بالاتر رفتن از پله ها، باید قوی و توانمند بود و برای قوی بودن هم باید ورزش کرد و سپاسگزار تندرستی خود بود. باید به خود و آن کاری که انجام می دهید، باورمند و ایمان داشته باشید. تصمیم های مهم زندگی را نمی توان در شرایط نامساعد جسمی و روحی گرفت و بکار بست. این تصمیم ها را می توان و باید زمانی اتخاذ کرد که در بهترین شرایط روحی و روانی هستید. توصیه اکید میکنم که ورزش را فراموش نکنیم و اگر ورزش می کنیم به مقدار آن اضافه کنیم تا با تنی سالم، از فکری سلیم برخودار شویم. خوشبختانه من از بسیاری ورزشها لذت می برم و خودم را در این زمینه خوشبخت می دانم. در نوجوانی هم وقتی ورزش می کردم، سعی داشتم که در آن رشته حداقل جزو بهترین ها باشم. بخاطر دارم وقتی وارد دانشگاه می شدم، گفتند که اگر فوتبالیست باشی، بورسیه می گیری و شهریه نمی دهی. من بیش از سه ماه تعطیلی تا شروع دانشگاه را هر روز تمرین فوتبال داشتم تا اینکه «اسکالرشیپ» یا بورسیه را گرفتم و رایگان وارد دانشگاه شدم. باید بخاطر داشت که اگر شانس و اقبالی در کار است، در درجه دوم قرار می گیرد. هیچ موفقیتی شانسی نیست! لازمه اش تلاش و خواندن و زحمت کشیدن و پشتکار داشتن است. شما بطور شانسی مدیر و ناشر جوانان نشده اید. یک تلاش بزرگ و مداوم در کارنامه کاری دارید که به شانس ربطی ندارد. شما به لغتی اشاره کردید در مورد اعتماد به نفس. این اعتماد به نفس برای جوانها بسیار مهمه. برای داشتن آن نمی شود به پزشک مراجعه کرد تا به شما قرص اعتماد به نفس تجویز بکند. در این زمینه داستانی را برای شما تعریف می کنم که یک آشنایی متاسفانه همسرش را از دست داد و پسر 18 ساله خود را پیش من آورد و خواهش کرد با او که از مرگ پدر بسیار ناراحت بود حرف بزنم. پس از مدتی گفتگو از او خواستم تا هفته ای یکبار به ملاقات من بیاید. جوان کاری پیدا کرد و مشغول ارایه خدمات نرم افزار کامپیوتر به مشتریان شد. روزی که در موعد هفتگی به دیدارم آمد گفت که از دست یک مشتری بداخلاق به ستوه آمده چون هر وقت که برای انجام کاری تلفن می کنه، با ناسزاگویی و پرخاش برخورد می کنه. نمی دانم چه بکنم؟ گفتم من به تو توصیه ای می کنم که پیآمد اولیه اش ممکن است ناخوشآیند باشد، گفت هرچه باشد می پذیرم! توصیه کردم فردا که زنگ زد بگو آقای فلانی با نهایت احترام، شما هر وقت با من تماس می گیرید، با زبان تند با من حرف می زنید در حالیکه من تا دیروقت شب کار می کنم تا بهترین راه را برای رفع مشکل شما پیدا کنم، ولی متاسفانه از این پس دیگر حاضر نیستم به پرخاش های شما گوش کنم، روز بخیر و گوشی را بگذار. روز بعد تلفن کرد که می خواهد من را ببیند. وقتی آمد تعریف کرد که به همان شیوه ای که من گفته بودم عمل کرده و به شدت نگران از دست دادن یک مشتری خوب بوده ولی بعدازظهر آن روز مشتری مذکور زنگ می زند و ضمن پوزش خواهی دستمزد او را هم بیشتر می کند. موضوع در اینجا اعتماد به نفس آن جوان بود که از حق و حریم خود با اعتماد به نفس دفاع کرده و به نتیجه مطلوبی رسیده بود. بزرگترین عاملی که جوانها و بطور کلی هرکسی را از بین میره، ترس است. اعتماد به نفس هم بزرگترین نیرویی است که بر ترس غلبه می کند.

1724-4

1724-15

• طی سالها ما شاهد بوده ایم که نامداران هالیوود و تهیه کنندگان فیلم های سینمایی از طرح های لباس های شما بهره برده اند. دلیل این رویکرد هالیوود به امیر طراح ایرانی تبار چیست؟
– ببینید، امروزه شف ها و یا جراحان و طراحانی هستند که در سراسر دنیا خواهان دارند. وقتی آشپزی با تمام وجود و از روی عشق و علاقه به حرفه خود آشپزی می کند و یا جراحی که با بهره گیری از جزییات علم و دانش خود یک عمل موفقیت آمیز انجام میدهد، نتیجه کار آنها جای دوری نخواهد رفت و فراموش نخواهد شد. در نگاه کردن به بالا، به سقف نباید نگریست، باید آسمان و کهکشان را دید. امروزه بدون هیچگونه اغراقی، نام امیر جزو گرانترین طراحان جهان ثبت شده نه بخاطر این که من کارهایم را گران قیمت گذاری می کنم بلکه به این دلیل که فرآورده های کار من، «یونیک» هستند و نه یونیفرم. یک کراواتی که من طراحی و تولید می کنم و به قیمت هزار دلار فروخته می شود، با پارچه ای یونیک هم ساخته شده و در تمام دنیا، تنها چهار و یا پنج نوع بیشتر نیست. تمام طرح های من منحصر بفرد هستند. امروزه در تمام فصول جشنواره های هنری، در مراسم های پیش و بعد از جشنواره ها مانند «گرمی» و «اسکار» در دنیای موسیقی و یا در برنامه های سینمایی، هنرمندان مشهور و نامدار، از طرح های من استفاده می کنند. علاوه بر هنرمندان، بزرگان دنیای ورزش و صاحبان باشگاه های ورزشی بزرگ که با هواپیمای شخصی از سراسر آمریکا به دیدار من می آیند، و در من حس غرور و افتخار زنده می کنند. من شخص شکرگزاری هستم و پاداش می گیرم از عشقی که به کارم دارم.
• اخیرا طرح های شما در یکی از شبکه معروف آمریکا ارائه شده و فکر می کنم «NBC» بوده.
به هرحال وقتی هنرپیشه ها لباس های طرح امیر را می پوشند، مورد استقبال بینندگان شان قرار می گیرند که موجب افتخار است برای من. در یکی از شوها هم لباسی که «جورج کلونی» از طرح های من به تن کرده بود در باره طرحهای امیر مفصل صحبت کرده بودند.
• ما در مجله جوانان به نوبه خود از شما سپاسگزاریم برای این که به رغم همه آسیب هایی که از سیاست با نام ایران آلوده شده، شما چهره زیبایی از نام ایران و ایرانی ارائه دادید. صمیمانه سپاسگزاریم.
من هم از شما به عنوان دوست بسیار خوبم ممنونم که همیشه واسطه تماس من با هم میهنانم و بویژه جوانان ایران بوده اید.