1411-44

دیدار دو تیم ملی ایران و آرژانتین با یگ گل به سود یاران مسی پایان یافت تا آرژانتینی ها با جمع آوری شش امتیاز کامل از دو بازی از همین حالا روانه دور بعدی شوند و سرنوشت ما برای صعود، به پیروزی با بوسنی گره بخورد.
اگر گرفتار هیاهوی برآمده از احساسات و نگاه های شخصی و بدور از واقع بینی نشویم، دیدار آرژانتین و ایران را می توان به گونه دو روی سکه بررسی کرد تا بسیاری حقیقت و واقعیت را به میان کشید:
 روی اول سکه  به ما می گوید که از همان آغاز همگروهی با آرژانتین، همگان سخن از پیروزی پر گل و بیش از انگشتان یک دست می گفتند که این بازی می تواند مسی را به عنوان بهترین گلزن جام بیستم معرفی کند. اگر فقط  به همین روی سکه  نگاه  کنیم، باید که شکست یک بر صفر را یک پیروزی بزرگ بدانیم و خبر از جشن و چراغانی بدهیم که در این میان کی روش می تواند برای طرفداران این روی سکه در نقش خدای فوتبال به چشم آید!
اما وقتی به روی دیگر سکه نگاه می کنیم و جریان نود دقیقه بازی را در نظر می آوریم، حسرتی را در دل احساس می کنیم که می توانستیم یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ جام جهانی فوتبال را به یادگار بگذاریم و چه آسان این فرصت طلایی را با اشتباه خود از کف دادیم!
یک پرسش از طرفداران دو آتشه  و سربه آسمان سائیده روی اول سکه که شکست یک بر صفر از آرژانتین را شاهکار بزرگ کی روش می دانند، باید پرسید و آن این است که آیا می توانستیم با توجه به فرازو نشیب های بازی برآرژانتین پیروز شویم یا خیر؟!

1411-45

نگاه منطقی  و بدوراز غرض یادآوری می کند که یک فرصت تاریخی را مثل پیروزی به یاد ماندنی کره شمالی بر ایتالیا در جام جهانی 1966 انگلیس، در مقابل آرژانتین داشتیم و حیف که قدر این موقعیت تاریخی را ندانستیم تا نام ایران به عنوان خالق یکی از شگفتی های بزرگ تاریخ جام جهانی  به ثبت برسد!
ضمن آنکه داور صربستانی مسابقه با چشم پوشی از خطای پنالتی مدافع آرژانتینی روی دژاگه نیز سهم قابل توجهی در دور ساختن ما  از شگفتی آفرینی داشت تا تعویض های اشتباه و ناکارآمد کی روش هم نقش خود را در سرنوشت سازترین و سخت ترین دقایق بازی به نفع آرژانتین بازی کند! ایران می توانست کره شمالی در 66 شود ! 
با تماشای هر دو روی سکه بازی ایران و آرژانتین از یک سو می توان شکست یک بر صفر را یک شاهکار تلقی کرد و از سوی دیگر می توان فرصتی بزرگ برای خلق یک نتیجه  تاریخی در جام جهانی فوتبال دانست که متاسفانه  از دست رفت و از همه بدتر از همان جا و از همان کسی ضربه را خوردیم که کی روش بهتر از همه  او را می شناخت !!
حرف آخر اینکه اگر مثل  بعضی ها فقط یک نگاه و یک زاویه فرارراه ما باشد، می توانیم شهر را چراغانی کنیم و بوق بزنیم و مثل همیشه سوار بر باد شویم. اما باید بدانیم که همیشه باید بیش از یک سو و یک زاویه را تماشا کرد تا بسیاری از واقعیت ها و حقیقت ها روشن شود و اسیر جو و موج نشویم.
ناگفته نماند که سالهاست میان انتخاب بد و بدتر دست و پا می زنیم و گویا همین اوضاع در فوتبال ما نیز بدجوری سایه انداخته است، چرا که وقتی با یک گل از حریف شکست می خوریم، بسیاری آن را یک پیروزی تلقی می کنند و این همان حاکمیت بد و بدتر در زندگی 35 سال گذشته ما ایرانیهاست!

امیر برادران
[email protected]
amirbaradran.blogspot.com