1383-28

1383-29

«علیرضا نژاد دهقان» همکار قدیمی مجله جوانان، هرچندگاه به سرزمینی سفر می کند و هر بار با یکی از چهره های معروف هنر و یا شخصیت های اجتماعی وفرهنگی، دیدار می کند، در همین مسیر در سفری به دبی،بدیدار عارف خواننده نامدار رفت، به تماشای برنامه شبانه او در کاباره تهران نشست، استقبال و شور و علاقه مسافران ایرانی را دید و همین بهانه ای شد تا عارف را بعد از سالها به یک مصاحبه اختصاصی دعوت کند. عارف با همان اخلاق ویژه وصمیمانه اش بپای تلفن آمد و در یک گفتگوی جالب رادیویی شرکت کرد.
می پرسیم عارف جان کجایی؟ چرا مدتهاست از تو بی خبریم؟
می گوید: اول بخاطر شروع کار«جوانان رادیو» خوشحالم و تبریک می گویم، چون این اقدام بجا بود، جوانان جهانی بود، ولی با رادیو جهانی تر شد.
شنیدیم هنوز خستگی ناپذیربه خواندن مشغولی و آهنگهای جدیدی اجرا کردی؟
– من خوشبختانه در تمام  10 سالی که در دبی هستم، روی صحنه بودم، آهنگهایی خواندم. مردمی که از ایران می آیند، پر از صفا و عشق هستند، همین مردم خوب با حمایت هایشان مرا در این ده سال روی پا نگهداشتند خبر دارید دوستان خواننده می آیند اینجا و یکی دو ماه می خوانند و می روند، ولی اجرای شبانه های من به یکی دو سال مربوط نیست، درست 10 سال است که برای مردم هر شب می خوانم.
این نشان میدهد که عارف چه جایگاهی در میان مردم دارد.
– این بر می گردد به 54 سال قبل، که من تازه شروع کردم و مورد حمایت و تشویق مردم بودم، درواقع من در این ده سال فعالیت  جدی در زمینه اجرای آهنگها نداشتم تازگی چند اثر آماده ساختم، یکی از آنها «آرامش» بود که با استقبال پرشوری روبرو شد و «طوفان» که مرابه گذشته برد، هر دو آهنگ را مردم بسیار پسندیدند. بابک زرین و صمدی، بابک صحرایی، حامد صدیقی و یکانی در ساخت ترانه و آهنگ و تنظیم آن یاری ام ئادند که همه دلنشین بودند، ویدیو موزیک آنرا سیروس کردونی و خانم اش طی یک هفته شب وروز ساختند، یعنی من یک هفته آمدم لس آنجلس وبرگشتم، باور کنید دلم برای دبی تنگ شده بود اینجا درست فضای قبل از انقلاب تهران را دارد، مردم داخلی می آیند اینجا، نفسی تازه می کنند، به آرامش می رسند وبر میگردند.
دورادور در جریان سفرهایت به اروپا و دیگر نقاط هستیم.
– من گاه به گاه برای اجرای کنسرت به اروپا میروم، اخیرا در لندن برنامه داشتم، همین روزها به کانادا میروم فقط مشکل من، وقت است چون باید طبق قرارداد هر شب دراینجا روی صحنه باشم.
از همان دور که به لس آنجلس و ایران نگاه می کنی، اوضاع هنر را چگونه می بینی؟
– یک اتفاقاتی دارد می افتد، در لس آنجلس بعضی ها شیوه ساختن آثار و خواندن شان بسیار خوب است، در ایران تازه نفس های مستعد وهنرمندی به میدان آمده اند. بعضی ها بدون سواد دانش موسیقی هم کارهایی می کنند، در چارچوب درست نمی خوانند. ولی در مجموع هم درایران وهم در خارج بعضی خوانندگان بسیار زیبا می خوانند. من کار احسان خواجه امیری را دوست دارم جوان با سواد، خوش صدا و تعلیم دیده ای است من البته از لس آنجلس انتظار بیشتری دارم، چون دیگر سانسور ومحدودیت وجود ندارد. روزگاری درایران دیروز و حتی امروز، بهره از بعضی کلمات وجملات مثل امید، شب، صبح سپید مورد سانسور بود ولی حالاکه دست شاعر و آهنگساز باز است باید آثاری با استحکام و مفهوم ومعنای خوب ارائه شود.
من چند روزی است کارهای تازه فرامرز اصلانی را گوش میدهم بسیار روان و قشنگ و دلنشین هستند من این نوع کارها را دوست دارم.

1383-30

چرا کنسرت های مختلف خوانندگانی که به دبی می آیند از آن استقبال همیشگی برخوردار نیستند؟
– مهم ترین اصل گران بودن دلار است، درست 3 تا 4 برابر شده، خود بخود مردم کمتری به دبی می آیند و آن استقبال سابق وجود ندارد.
آیا این خوانندگان از عارف بعنوان یک پیش کسوت دعوت می کنند که به کنسرت هایشان بروی؟
– گوگوش عزیز، همیشه مرا دعوت می کند، سیاوش قمیشی عزیز، مرتضی عزیز، شماعی زاده عزیز و داود بهبودی وقتی می آیند دیدارهایی با هم داریم. زنده یاد طوفان هر بار می آمد، با هم نشستی داشتیم ولی تنها کسی که همیشه مرا به کنسرت هایش دعوت می کند، گوگوش است البته یکبار هم ابی لطف کرده وبا یک سبد گل بزرگ به دیدارم آمد.
چه حسی داری وقتی خودت را با چنین فاصله اندکی با سرزمین خود می بینی؟
– یکروز بخودم گفتم من باید نزدیک ایران باشم، آمدم دبی و با محبت و عشقی که از هموطنانم دیدم ماندنی شدم، در اینجا شانس دیدار بسیاری از هموطنانم را دارم، شانس دیدار مرتب خانواده و دوستان را دارم، من که هنوز امکان رفتن به ایران را ندارم، زمانی میروم که احترام هنرمند را براستی داشته باشند وگرنه من وهمکارانم گناهمان فقط خواندن بوده است. من از میان مردم  آمده ام وخوشحالم که اینروزها هم در میان آنهاهستم.
می دانم از دست رفتن ویگن ومنوچهر سخایی، خیلی سبب اندوه ات شد.
– هنوز باورم نمی شود، ویگن مثل یک کوه استوار سالم بود خیلی غصه خوردم، بعد منوچهر عزیز رفت، این ها سلاطین موسیقی پاپ ایران بودند، یکبار ما هر سه در لندن با همت آریس یک کنسرت مشترک داشتیم، سالن ازجمعیت جای سوزن انداختن نبود آن کنسرت بعنوان یک خاطره ماندنی در ذهن من جای گرفت.
اگر بعنوان خواننده ای که بیش از 50 سال است می خواند در 74 سالگی هنوز پر قدرت می خواند، به خوانندگان جوان توصیه ای بکنید چه خواهد بود؟
– فقط صدا و داشتن نفس کافی در این سن و سال آسان نیست، ولی به نظر من ورزش بهترین وسیله است دویدن و فوتبال. من اینروزها در دبی با تیم فوتبال بازی می کنم ما در اینجا 3 تا تیم داریم سه روز در هفته بازی می کنیم همین ها بمن کمک زیادی می کنند، فوتبالیست های نامدار داخل ایران هم با من همراه میشوند، یا به تشویق ما می آیند، علی کریمی کفش هایش را امضا کرد و بمن داد، آرش پرهامی، مسعود شجاعی که با اهدای تی شرت ولباس و کفش و انتقال تجربیات خود  بما انرژی میدهند حشمت مهاجرانی و ابوالفضل جلالی اینجا هستند و بما کمک می کنند.
شنیدیم آلبوم هایی در دست تهیه داری؟
-من یکی از اقداماتم، جمع آوری آهنگ های قدیمی مربوط به قبل از انقلاب است،که حدود 54 آهنگ است، در 5 سی دی جای دادم و آنها را بعنوان هدیه ای از صمیم قلب به مردمی که از ایران می آیند میدهم.
– از عارف عزیز خداحافظی میکنم و به امید گفتگوهای دیگری در آینده نزدیک.