1404-36

1404-38

از حضور داود روستایی عزیز در رادیو جوانان     Javanan Radio از اینکه دو مهمان متخصص نیز با خود آورده سپاس می گویم و تقاضا می کنم خود درباره مهمانان حرف بزند.
داود: چند سال پیش بود که من برای نخستین بار به همراه یکی از دوستان عزیزم  Jermaine Jackson (برادر مایکل جکسون) به آتلیه نقاشی مایکل جکسون رفتیم چون همانطور که می دانید مایکل جکسون نقاش بسیار خوبی هم بود و آثار(Brad Livingstone Black)  معلم و دوست بسیار نزدیک مایکل در سانتامونیکا که در محل بسیار بزرگی بود به نمایش گذاشته شده بود آنروز من افتخار آشنایی با آقای فرهاد رادفر را در آن آتلیه داشتم چون ایشان را بعنوان متخصص  هنری و تابلوهای نقاشی از شیکاگو دعوت کرده بودند برای اینکه اصل بودن و ارزش تابلوهای مایکل را در بازار جهانی (Art) تعیین کنند. که از همان زمان فرهاد دوست نزدیک من شد و من همیشه به وجودش افتخار میکنم.
رادفر: خیلی سپاسگزارم از محبتی که شما و آقای روستایی به من دارید. من با کارهای آقای روستایی از قدیم آشنا بودم و وقتی برای ارزش گذاری روی تابلوهای مایکل آمدم بیشتر هیجان دیدن روستایی عزیز را داشتم . من همراه دخترم رویا آمده بودم و وقتی آقای روستایی را دیدم به دخترم گفتم «ایشان را می شناسی، ایرانی هستند» و رفتیم جلو و صحبت کردیم و با هم آشنا شدیم.
• کار شما یکی از مشاغل منحصر به فرد در جهان است و تا جایی که من می دانم   حتی در جامعه امریکایی هم کم است چون کار آسانی نیست. چون ضمن اینکه شما بایستی تکنیک های کاری را رعایت کنید، به هشیاری و ذات هنری خاصی نیاز دارید. چون از نظر من کسی که راجع به یک تابلویی و ارزش های هنری تابلو صحبت می کند، خود نقاشی است که هنوز روی کاغذ نقاشی نکرده یا یک مجسمه سازی است که هنوز هیچ مجسمه ای نساخته بلکه در ذهن خود هزاران مجسمه ساخته و کسی است که هنرمند را حس می کند. فکر می کنم که شما قبل از اینکه به یک اثر نگاه کنید راجع به خالق آن اثر اطلاعات کافی پیدا می کنید راجع به اخلاق، سوابق و زندگی او و با توجه به همه این ها هنر مخصوص خود را بکار می برید و برروی آن تابلو ارزش می گذارید که نظر شما سرنوشت نقاش، تابلو و بطور کلی یک خانواده را تغییر می دهد.
داوود: دوست دارم در اینجا خاطره ای راجع به آقای رادفر بگویم.
شنیدم که در همسایگی ایشان یک خانم مسنی زندگی می کردند که تابلوی قدیمی داشتند که خواهر این خانم در نظر داشتند که این تابلو را خریداری کنند که صاحب تابلو قیمت 2000 دلار را می دادند و خواهر ایشان می گفتند خیر 500 دلار. صاحب تابلو آقای رادفر را می شناختند و از ایشان وقت می گیرند و پس از تحقیقات این تابلو در هنگ کنگ به قیمت چند صد هزار دلار به فروش میرسد. این دانش باعث عوض شدن زندگی آن خانم صاحب تابلو میشود.
رادفر: کار ما مثل کار پزشکان، کار تخصصی است. تحصیلات من رشته شیمی بوده و بیست و چند سال پیش این کار تحقیقی را شروع کردم ووقتی این شرکت را تاسیس کردم، کار ما تنها تحقیق بود و شناخت نقاشی ها. این بخت بزرگی است که آدم کاری که می کند دوست داشته باشد. حتی اگر از نظر اقتصادی زیاد در رفاه نباشید ولی حداقل لذتی ببرید یکی از نادر افراد من بودم که با حمایت و دلگرمی خانواده ام ادامه دادم. یکی از خوبی های کار ما این است که کار نسل های گذشته را ارزش گذاری می کنیم. چون اگر کار یک نقاشی بطور مثال درست شناخته نشود به فراموشی سپرده میشود.
• آقای رادفر چگونه این حرفه را آموختی و افرادی که وارد این حرفه می شوند  چه دوره هایی را باید بگذرانند و یا آیا بایستی در ذاتشان خصوصیتی داشته باشند.
رادفر: علاقه بایستی وجود داشته باشد و یک دوره آکادمی را باید سپری کنند. همین طور کارآموزی که خیلی در یادگیری کمک می کند. کلاس ها و سازمان های خاصی وجود دارد که کلاس های مخصوصی را برگزار می کنند که اگر قرار باشد ما در دادگاه ها چه فدرال و چه ایالتی نظر بدهیم دوره هایی را بایستی بگذرانیم که کارشناسان ساختمان و کارشناسان هنری حتما باید این دوره ها را طی کنند. تا برای دادگاه به آنها تائیدیه بدهند.
خوش شانسی من این بوده که تیم متخصص خیلی خوبی دارم و  این تعداد افرادی که در دفترم همکاری می کنند هر کدام متخصص در زمینه ای هستند و اگر لازم باشد که تست شیمیایی بشود از دانشگاه شیکاگو استفاده می کنیم. مسئله ای که امروزه مردم توجه می کنند این که بطور مثال در اخبار می شنوند که یک نقاشی به فروش رفته یک میلیون دلار و یا یک برنز سه میلیون دلار ولی باید بدانیم  که شناسایی کامل این اثر از گذشته تا به امروز انجام شده و اینطور نیست که کسی بدون تحقیق یک قیمتی را اعلام کند.
• چه شد که شما به اینجا آمدید و آقای روستایی را ملاقات کردید؟ آیا خانواده جکسون دعوتتان کرده بودند؟
رادفر: وقتی که از نظر مالیاتی یا ارزشی مشکلی بوجود می آید وکلا تعدادی کارشناس را از سراسر کشور انتخاب می کنند و با آن ها مصاحبه ای می کنند . شانس من این بود که من انتخاب شدم ویادم نمی رود که یکی از دلایلی که من این مسئله را قبول کردم این بود که وقتی در خانه گفتم برای ارزش گذاری کارهای خانواده جکسون انتخاب شدم دختر16 ساله ام گفت اگر این کار را قبول نکنی دیگر منزل نیا و اگر هم قبول کردی بدون من نباید بروی که همان شد و من قبول کردم و آمدیم به اینجا و کارم مورد قبول IRS قرار گرفت.
• تابلوها متعلق به چه کسانی بودند؟
رادفر: یکی از تابلوهای خود مایکل جکسون بود که یک مشتری از ژاپن آمده بود که از طریق دفتر ما روی آن کار تحقیق شده بود و مبلغ یک میلیون دلار برای آن تعیین شده بود. و وقتی چک آن نوشته شد یک هیجانی در سالن ایجاد شد که البته داوود عزیز هم حضور داشت ولی بعد از آن بیشتر برای بیمه ها کارشناسی می کنم.
من واقعا از دیدن داوود روستایی عزیز بیشتر از خانواده جکسون هیجان زده شدم. البته من اصلا مقایسه شخصیتی نمی کنم. من روی کارهای نقاشی قیمت گذاری می کنم ولی خودم نقاش نیستم و نقاشی کردن هم بلد نیستم ولی هنر را درک می کنم. بطورمثال دو روز پیش که برای اینکار به لوس آنجلس آمده بودم به بازدید کارهای Jackson Pollack رفتم. صحبت چندین میلیون دلار بود. من از آقای داوود و نادر مدیر برنامه هایش دعوت کردم همراه من بیایند و صاحب این کار هم خیلی مهربانانه پذیرفت که این دو عزیز همراه من باشند و کارها را گشودند و داوود خان دیدند که یکی از تابلوهای ایشان تکمیل شده کار Pollack هست. این ها زمان می خواهد.

1404-39

•  آقای داوود عزیز مدتی است که ما شما را کم می بینیم.
داوود: چند ماه پیش در میامی (Art Expo) نمایشگاهی داشتیم . در موناکو و بعد با حضور پرنس آلبرت و هم چنین شهبانو فرح. به همین ترتیب بیشتر مشغول شدیم برای اینکه بتوانیم آثار را در مارکت جهانی به نمایش بگذاریم. قرار براین هست که همراه خانواده جکسون نمایشگاهی را شاید در امریکا داشته باشیم که البته این کارها را بیشتر آقای نادر که مدیر برنامه های من هستند و مثل یک برادر شبانه روز در تلاش هستند انجام می دهند.
• پس بهتر است آقای نادر در باره این برنامه ها توضیح بدهند.
نادر: من مدیریت آثار هنری و مالی داوود روستایی را بعهده دارم. خوشبختانه فکر نمی کنم داوود هیچوقت میلیونر بشود چون همانطور که همه می دانند تا امروز نزدیک 25 میلیون دلار به خیریه های مختلف کمک کرده بنابراین هرگونه تابلویی که فروخته می شود درصدی از آن برای انجمن های مختلف بخصوص انجمن های سرطان و کودکان کنارگذاشته می شود.
داوود در سن 5 سالگی مادر خودش را به علت ابتلا به سرطان از دست داده و به همین دلیل تصمیم گرفت که برای تحقیق و درمان سرطان کمک بکند. دوست دارد تا پایان عمرشان، سه یتیم خانه در ایران تاسیس کنند و دو تا در افغانستان و من امیدوارم که به این هدف برسد و این شانس من بوده که از دو سال پیش با او شروع به کار کردم. وقتی تصمیم گرفتم بازنشسته بشوم با کمال افتخار تصمیم گرفتم با او کار کنم. وقتی ایشان مشغول خلق آثارش می شود بقدری من غرق لذت می شوم که بعضی مواقع اشک در چشمانم جمع می شود.
• آقای داوود شما با خانواده جکسون بسیار نزدیک هستید. این خانواده را چگونه تشریح می کنید؟
داوود: تا جایی که من می دانم بسیار انسان های خاکی، مهربان، رفیق دوست هستندکه واقعا من احساس می کنم مثل خانواده من هستند و همیشه برادرهای مایکل می گویندکه ای کاش مایکل زنده بود  داوود را تنها نمی گذاشت و دوست داشت که کنار این تابلوها باشد.وقتی که نقاشی میکند با همه روح و روان خود کار می کند.
•  من تابلوهایی راکه شما از چند سال پیش درباره شخصیت معنوی و انسانی مایکل شروع کردید دیدم. البته من تخصص ندارم ولی از دید انسانی که به آن ها نگاه می کردم لذت می بردم. آقای رادفر می دانندکه این کارها چقدر ارزش دارد.
رادفر: یکسری کارهایی که داوود بعد از مرگ مایکل خلق کرد تحت تاثیر رویدادهای زندگی مایکل است بارها دیدم که Jermaine Jackson و همسرش که افغانی الاصل است هنگامی که از زندگی خود صحبت می کند از داوود به عنوان دوست نزدیک صحبت می کند که هفته ای چند شبJermaine به منزل داوود می آیدو کار می کنند. و البته شب گذشته هم اتفاقا صحبت برسر همین بود جرمین گفت اگر مایکل زنده بود با هنری که داشت و با کار داوود آشنا می شد امکان نداشت داوود را رها کند چون اگر شما تابلوهای مایکل جکسون را ببینید، فکر می کنم خداوند او را از هر لحاظی هنرمند ساخته بود،  از حرکت دستهای او تمام احساس او به آدم منتقل میشود، مهم نیست که چه کسی کشیده اگر شما ندانید وفقط این تابلوها را ببینید شما ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می گیرید و این هنر یک نقاش است.
داوود یکسری نقاشی از Jackson 5(خانواده جکسون) از روز اول تا مرگ مایکل جکسون کشیده و Jermain هم یک آهنگ ساخته و روی این آثار گذاشته و من واقعا افتخار کردم که یک هنرمند ایرانی در قلب این خانواده نشسته که براساس نقاشی های او، آهنگی ساختند.
• آقای رادفر بین آثار هنرمندان ایرانی گذشته، آثار کدامیک را دیدید که خیلی ارزشمند بودند و این اتفاقات اخیر که از طریق «کریستی» در مورد تابلوهای این هنرمندان افتاد از دید شما چگونه بود؟
– اجازه بدهید که من اسم نیاورم، ولی حراجی هایی مثل کریستی یا حراجی های دیگر که در دبی اتفاق می افتد، در پشت پرده داستان های دیگری هم دارند و یک سری سعی میکنند که از شرایط سوءاستفاده کنند. باعث تعجب من بود که در میان سرمایه گذاران ایران که یک نقاشی که بطور مثال اصلا اصلیت وهویت آن مشخص نبود به چه مبلغ هنگفتی به فروش رسید فقط برای گرم کردن بازار! ای کاش می توانستم که اسم بیاورم. این اتفاقات درامریکا هم بسیار زیاد رخ می داد 14-15 سال پیش مسئولان Action House نیویورک پانصد میلیون دلار جریمه و بعد زندانی شدند که در اخبار همه دنیا بود. حالا آمدند در دوبی این کار را انجام دادند و البته همانطور که گفتم چون من کارشناس آن کار نیستم دوست ندارم وارد جزئیات بشوم. ایرانی ها در سراسر دنیا کارهای هنری بسیار زیادی دارند از نقاشی گرفته تا کتاب و …. ولی همیشه فکر می کنند که چون این اثر از پدر بزرگی که آدم معروفی نبوده به آن ها رسیده پس ارزشمند نیست در صورتی که نقاشی های بسیار مهمی از بین آن ها کشف شده است.
چندین سال پیش یک گروهی ماموریت داشتند که از نیویورک به ایران سفر کنند و از خانه ها خرید می کردند و من خودم یک کار قلمی دیدم که حداقل نیم میلیون دلار قیمت داشت وگفتند که فقط نزدیک 20 دلار خریده بودند و واقعا کاش که در ایران هم کارشناسی قیمت ها به صورت امریکا انجام می شد و خیلی از ایرانیان عزیز که از نظر مالی امکاناتی دارند به حراجی ها می روند و نقاشی ها را بدون نظر کارشناسان خرید می کنند مثلا در بعضی از حراجی ها که اعتبار ندارند نزدیک 5000000 دلار پول نقاشی تقلبی دادند.
• شما باعث هوشیاری مردم می شوید آیا راهی وجود دارد که مردم بتوانند از نظر کارشناسی با شما مشورت کنند.
– نه تنها وب سایت ما بلکه وب سایت های بسیاری است که مردم می توانند راهنمایی بگیرند من دوست ندارم که این جنبه تبلیغ بگیرد. بطور مثال در موزه های پاریس قسمت های ایرانی است که مردم میتوانند مراجعه کنند- از شرکت ما به نام MIR می توانند نظر بگیرند. البته موردی را بایدهشدار بدهم اینکه ما همیشه به دنبال نظر مجانی هستیم البته نه تنها ایرانی ها بلکه همه دنیا، فکر نمی کنند کسانی هم که نظر می دهند زمانی را برای این کار سپری می کنند. در ایران می دانم که سازمان میراث فرهنگی کمک می کند البته متاسفانه خبری شنیدم که بعضی چیزها را به شکل آثار ملی ضبط می کنند البته در تمام دنیا هم به این شکل وجود دارد.  دوست برادر من یک نقاشی داشت که فکر میکرد در سبک و کار عماد نقاش معروف است و من گفتم، خیر این کار اصل خود عماد است.
• ایران هنرمندان بسیار خوبی را چه در داخل و چه درخارج از کشور دارد.
– داوود روستایی را ستایش می کنیم به خاطرعشقی که به ایران دارد، به خاطر عشقی که به کشوری که در آن زندگی می کند به عنوان یک مهمان دارد مثل جریان 9 سپتامبر که دو تابلوی زیبا خلق کرد که چاپ آن بروی جلد مجله جوانان انعکاس عجیبی داشت. او هنرمندی است که هیچوقت به پول فکر نمی کند.