1394-39

1394-40

با سعید خوزه کارگردان جوان و موفق ایرانی گفتگو کردیم. سعید اولین فیلم نیمه بلندخود بنام « تند بادهای فراموشی» با سرمایه وهمت مالی انجمن سینمای جوان ومرکز گسترش سینمای مستند تجربی درباره یک گروه از هنرمندان افغانی در ایران ساخت. فیلمی پراحساس و تاثیرگذار. بعد فیلم «پرواز را بخاطر بسپار» با حضور بهروز وثوقی که مروری بر سینمای ایران بود، که هنوز آماده پخش نشده است. سپس فیلم «بکارت» که جایزه بهترین فیلم  لانگ آیلند و جشنواره فیلم بوستن و لس آنجلس و فستیوال  لاس وگاس را برد که کمپانی های بزرگ نیز پخش آنرا عهده دار شده اند و بالاخره فیلم اخیرش که اینک در لوس آنجلس افتتاح می شود.
• این روزها در شهر صحبت از یک ردکارپت بزرگ است که در 6مارچ برگزار می شود وهمه کنجکاو هستند بدانند برای چه فیلمی است خودت در این باره برایمان بگو.
سعید خوزه: ما تصمیم گرفته ایم به بهانه اولین اکران خصوصی فیلم جدیدمان به نام خارجی های لعنتی که درباره ی یک ایرانی موفق و پزشک جوانی است که مورد توطئه ی خانوادگی قرار می گیرد و به خاطر دیدگاه هایی که در مورد مردم ایران و خاورمیانه به دلایل تبلیغات نادرستی که انجام شده نسبت به این مسئله دراینجا مغرضانه برخورد میشود و در نهایت با مواجه شدن در برابر شواهد و مدارک موجود متوجه بی گناهی اش می شوند. بیشتر سعی کردیم این فیلم یک چهره ی واقعی و خوب موفق ایرانی نشان بدهیم در امریکا تا مهر ابطال باشد بر آن چیزی که همیشه توسط رسانه ها به ذهن مردم نفوذ کرده که از جامعه خاورمیانه نا امن و مردم آنجا مردمانی خطرناک هستند. ما سعی کردیم این نگاه را به روش بسیار هنرمندانه وزیبا در طول فیلم عوض کنیم و درعین حال جامعه ی امریکایی را هم خیلی خوب نشان بدهیم در طول فیلم و نشان بدهیم آنها هم همگام و هم فکر با مردم ما هستند و مردم ما را دوست دارند.
روز 6 مارچ قرار است این فرش قرمز بزرگ که فکر میکنم مجلل ترین فرش قرمز ایرانی برای یک فیلم ایرانی درخارج از کشور است پهن کنیم  خیلی دوست داشتیم همه ی مردم عزیزی راکه امکانش را داشتند دعوت کنیم و در کنار هم باشیم ولی متاسفانه به دلیل محدودیت جا و شرایط فیلم که برای فستیوال ها میرود و اجازه  نداریم اکران عمومی داشته باشیم و فعلا با یک اکران خصوصی از هنرمندان و دست اندرکاران دعوت کردیم که فیلم را ببینند و شب خوبی باشد و انشاءالله  سینمای ما به آن چیزی که لایقش است برسد و فیلم های ما معرفی بهتری داشته باشد در سطح جهانی.
• من فکر می کنم در حق جامعه ی سربلند و تحصیلکرده ایرانی در طی این سی و چند سال گذشته خیلی ناعادلانه برخورد شده است. سینمای امریکایی و تلویزیونهای امریکایی برخوردشان با جامعه ی ایرانی به نظر من خیلی سنگدلانه بوده است و از یک طرف خودمان هم مقصر بودیم که هیچ کاری نکردیم و هیچ برخوردی نکردیم مثلا فیلم 300 را ساختند و ایرانی ها هیچ کاری نکردند که بفهمانیم که به تاریخ کشورمان توهین کرده اند و شنیدیم دومین فیلم را هم ساختند و می آید روی اکران واین نشانه ی آن است  که خود ما هم مقصر هستیم و الان که می بینیم شما این کار را انجام دادید این باعث امید هست.
– بله متاسفانه تا بحال از این اتفاقات زیاد افتاده  وقبلا بیشتر حملات به سمت عراق بود ولی متاسفانه یک سریال خیلی بزرگ و معروفی را ساختند که دامنه ی حملات تروریستی ها را به ایران کشانده اند و شما می بینید که در ابیانه که  منطقه ای پر از هنر و فرهنگ و زیبایی است، کلی حملات تروریستی اتفاق می افتد و تقریبا در سراسر جهان این شستشوی مغزی را آغاز می کنند که ما تروریست ایرانی داریم که واقعا این نبوده است.
• وچند نمونه در اوایل انقلاب بود که به نظر من برخورد بین گروه ها بود.
– بله تسویه حساب های شخصی بود که دو طرف قدرت داشتند برای هم زورآزمایی می کردند ولی واقعا ایرانیها در این مورد پاک بودند و این زنگ خطری است برای ایرانی ها و سعی کنند از قدرت هنرشان استفاده کنند برای مقابله با کاری که سینمای جهان شروع کرده است. من خودم به شخصه معتقد هستم که ما باید یک کار فرهنگی باید انجام دهیم و باید کاری انجام دهیم که مخاطب بیشتری داشته باشیم.
• در این جامعه کار هنری بیشتر از هر چیز تاثیر دارد و هنر و فرهنگ بهترین تاثیر را دارد و مخصوصا این که ما از جایی آمدیم که از بقال سرکوچه شعرو ادبیات فارسی یاد می گرفتیم .
خودتان فکر می کنید این فیلم چقدر تاثیر خواهد داشت؟
– این فیلم یک قطره ای است در یک دریا و یک دست به تنهایی صدا ندارد و من سعی کردم شروع کننده ای برای این کار باشم ما خیلی پتانسیل پرقدرتی در بین هنرمندان ایرانی داریم ولی متاسفانه اتحاد بین هنرمندان خیلی کم و از هم گسسته است اگر هنرمندان ایرانی همین هنرمندان لس آنجلس دست به دست هم بدهند و هر کدام 2 – 3 روز وقتشان را بدهند می توانیم یک فیلم با بودجه ی 15 میلیون دلاری را با 100 هزار دلار درست کنیم و فرهنگ سازی بیشتری باشد و بگوییم کسی هستیم و چهره ی واقعی مان را نشان دهیم.
• در این فیلم چه کسانی بازی کرده اند و چه کسانی به شما کمک کرده اند؟
– در این فیلم که باید با هنرمندان ایرانی انجام می شد چهار هنرمند توانای ایرانی چون علی افشار که پسر شاعر و ترانه سرای نامی ایران خانم هدیه (لیلا کسری) هستند  که 30-20 تا فیلم و سریال امریکایی بازی کرده اند وخودش هم جزء تهیه کننده های خیلی بزرگ است که دو تا فیلم را برای کمپانی های بزرگ کار کرده اند و یکی از آنها پخش شده و دیگری درحال پخش است و مسئله جالبی که من تا قبل از آشنایی با او نمی دانستم اینکه 7 یا 8 سال قهرمان اتومبیل رانی سوبارو بودند و رکورددار این مسابقات هستند از طریق ایشان انجام می شود. استرلا نوری و هم چنین دیوید گلشن کمدین ایرانی ، بیژن لند از هنرمندان ایرانی و بقیه ی هنرپیشه ها امریکایی بودندکه حدود 350 تا هنرپیشه داشتیم که در این فیلم استفاده کردیم.
•در فیلم به فارسی هم صحبت می کنند؟
– بله این فیلم درحدود 25درصد به زبان فارسی است و بقیه انگلیسی و ما برای ساخت فیلم از حمایت ایرانیان بی شماری برخوردار بودیم برای ساخت فیلم «بکارت» هم همین اتفاق افتاد و من دوستان بسیار زیاد و عزیزی را پیدا کردم و یک خانواده ی خیلی خوب و مهربان به نام خانواده ی علی آریا که سوپرمارکت آریا را درارواین دارد و سوپرمارکتشان و خانه شان را برای یک هفته در اختیار ما گذاشتند تا ما بتوانیم یک پروداکشن بزرگ داشته باشیم.
دکتر ابراهیم قربانیان از جهت مالی این پروژه را ساپورت کرد و هر چقدر توان داشتند دراختیارما گذاشتند. و من همیشه آرزو می کردم که بین این همه ایرانی موفق کسی بود که به هنرمندان کمک می کرد چون خیلی هنرمندان اینجا مظلوم واقع شده اند و خیلی نیاز دارند که به آنها رسیدگی بشود.
من یک خواهش بزرگ دارم چون بزرگترین ترس یک فیلمساز اینروزها این است که مردم فیلم را کپی کنند و وارد شبکه های اینترنتی کنند من از مردم خواهش میکنم همین طور که با خرید بلیط خوانندگان را در کنسرت هایشان حمایت می کنند همین طور هم این قشر جامعه هنری را موردحمایت خودشان قرار دهند چون نگاه کنید می بینید که همه ساله از سینمای ایران فیلم های بسیار پرقدرتی وارد بزرگترین جشنواره های جهانی میشود. من از این تریبون از شما خواهش می کنم که فیلم ها را کپی نکنید چون شما با کپی کردن آن فیلم فیلمساز را به مرحله نابودی می رسانید چون دیگر هیچ کس نه برای آن سرمایه گذاری می کند و نه می تواند دوباره روی پای خودش بایستد. چون با این کار فیلم ساز را هم به نان شب خودش محتاج می کنید  و شاید دل زده بشوند و اصلا  از این کار هنری خارج شوند واتفاقی که برای فیلم بهمن قبادی افتاد دل من واقعا شکست چون قبل از اینکه اکران بشود مردم آن را بی رحمانه کپی کردند و من می دانستم  که بهمن دو سال برای این فیلم زحمت کشیده بود شما که قبادی را دوست دارید و بهروز وثوقی اسطوره سینمای ایران را دوست دارید توجه کنید که هر کدام از این عزیزان منافعی از این فیلم می بردند پس شما چطور می توانید بگوئید که بهروز وثوقی را دوست دارید که حتی حاضر نیستید که حق وحقوق این عزیز را رعایت کنید.

1394-41