1418-49

1419-33

درطی چند هفته، خاطرات ورزشی محمد بیاتی، گلر طلایی ایران را دنبال می کنیم که مورد استقبال خوانندگان مجله جوانان قرار گرفته است. این هفته به ادامه این خاطرات توجه کنید

***

حدود سال 45-44 تیم دارایی در مقابل تهران جوان حاضر به بازی نشد ونتیجه را به تیم تهران جوان! واگذار کرد. باشگاه دارایی و تهران جوان یک جورایی خواهر وبرادر بودند و از منافع هم در مواقع مختلف دفاع می کردند بویژه اینکه هر دو (محب و فکری) سالها با خسروانی مبارزه می کردند.
زنده یاد حسین فکری که سابقه مربیگری تیم دارایی را داشت تیم تهران جوان را اداره می کرد با حاضر نشدن دارایی در مقابل تهران جوان، طبق مقررات هیات فوتبال تهران جای اعتراض برای باشگاه تاج نبود. مجبور بودیم بسوزیم و بسازیم. در مقابل این سئوال که چرا در مقابل تهران جوان حاضر به بازی نشدید میگفتند چون قرار است هفته آینده به شوروی برویم ممکن بود چند تن از بازیکنان مصدوم شوند این جواب یک شوخی بیشتر نبود تیم 22 نفر بازیکن دارد می توانستند از رزروها کمک بگیرند، دعوا برسر لحاف ملا بود. تیم دارایی باید بازی را می باخت تا در جدول مسابقات تیم تهران جوان نتیجه بهتری از تیم تاج داشته باشد. با توجه به تمام ویژگیهایی که ما ایرانی ها داریم چگونه می توانستیم این بند وبست دو تیم را فراموش کنیم؟ دست بر قضا که من به آن اعتقادی ندارم ولی از بد روزگار بازی پایانی تیم تاج و پاس نتیجه قهرمانی را رقم میزد. اگر ما بازی را می بردیم در سرنوشت ما چندان اثری نداشت، با بهترین نتیجه چهارم می شدیم ولی اگر بازی با مساوی و یا باخت انجام می گرفت این تیم دارایی بود که به مقام قهرمانی دست پیدا میکرد. پرسپولیس فقط یک شانس داشت که تاج به پاس ببازد. در این صورت به مقام قهرمانی می رسید که برای آنها بویژه زنده نام علی عبده بسیار مهم بود و با این پیروزی می توانست امتیاز دیگری را بدست آورد. شیشه عمر این دو تیم دست تیم تاج بود. تماشاگران دارایی و بازیکنان تیم مشوق ما بودند درمیان خیل تماشاگران هنرمند یگانه آواز ایران اکبر گلپایگانی هم زیر جایگاه بود و از طرفداران پرو پا قرص تیم دارایی. محمود بیاتی مربی و سرپرست تیم تاج، در جلسه ای که داشتیم در این مورد ویژه گفت این بسته بنظر اکثریت بازیکنان است که در این باره تصمیم بگیرند آنچه همه با آن موافق هستیم پیروزی تیم تاج است تلاش خواهیم کردکه برنده زمین باشیم چون درنتیجه رده بندی زیاد فرقی نخواهد داشت ولی از نظر حیثیتی بسیار برای باشگاه مهم است. تا این جای کار برای ما مهم نبودکه پاس یا پرسپولیس به مقام قهرمانی دست پیدا کند ولی!( این ولی در خیلی کارهای ایرانی چه در سطح اجتماع، خانوادگی وحتی در سطح بالای مملکت می تواند تصمیمات را جابجا کند اگر موافق هستیم با یک ولی در آخر حرفمان به مخالفت می انجامد و اگر مخالف تصمیمی باشیم با گفتن ولی به موافقت ختم می شود). بازیکنان از همین کلمه ولی استفاده کردند و گفتند اگر نتوانستیم پاس را شکست بدهیم مساوی نخواهیم کرد چون باید جواب کار خلافی که آنها سال گذشته در مورد ما انجام دادند تلافی کنیم باید کار غیر اخلاقی و غیر ورزشی تیم دارایی را امروز کف دستشان بگذاریم تا دیگر تیمها در آینده چنین تصمیم غیر خلافی را علیه تیمهای دیگر نگیرند، سالها از این جریان گذشته هنوز نمی دانم تصمیم ما درست بود یا اشتباه.در آن زمان و در آن دقیقه های آخر بازی جایی برای فکر کردن نبود. در جمع ما دو نفر از بازیکنان از جمله رحیمی از دارایی به تاج پیوسته بود وهنوز با دوستانش در تماس بود و ابراهیمی از پرسپولیس. این دو بازیکن با این نظر همگان موافق بودند، بعد از این جلسه بلافاصله عده زیادی از تماشاگران و مدیران باشگاه های پرسپولیس  و دارایی از این تصمیم بازیکنان تاج آگاهی یافتند.
زنده یاد اصغر تهرانی داور مسابقه بود، بدون اینکه هیچ خودستایی در کار باشد آنروز پیروزی یا شکست بین من و شرفی بازیکن چپ پای پاس و تیم ملی رقم میخورد، هافتایم اول بدون رد و بدل شدن گل تمام شد. در رخت کن دوباره در این مورد صحبت شد که آیا در تصمیم خود پابرجا هستیم؟ همه گفتند تصمیم همان است که در جلسه دیروز گرفته ایم برای پیروزی به میدان میرویم، مساوی درکار نخواهد بود. برد یا باخت.
از رخت کن که بیرون آمدیم با آقای قوام شیرازی از طرفداران باشگاه پرسپولیس روبرو شدم گفت آقای بیاتی با شما حرف دارم! زنده نام جمالی هم درکنار من بود، گفتم بفرمائید! گفت مساوی و یا برد تاثیر چندانی در نتایج بازیها برای شما ندارد، باشگاه پرسپولیس حاضر است مبلغ قابل توجهی به شما بپردازد تا بین بازیکنان تقسیم کنید.
پیشنهاد پول آن هم از طرف آقای قوام شیرازی فرد تحصیل کرده و از قوام شیرازیها که معروف شیراز هستند برای من تعجب برانگیز بود. من برای ایشان احترام خاصی قائل بودم بایشان گفتم بپول احتیاجی نیست ما خودمان چنین برنامه ای داریم. رفتیم سر زمین بازی شروع شد 15 دقیقه از بازی گذشته بود که طرفداران پرسپولیس که درجایگاه چپ نشسته بودند شروع کردند به شعار دادن که بیاتی قول دادی و مرتب تکرار می کردند اتفاقا تیم ما در سمت شمال و تیم مقابل در سمت جنوب بود و پشت دروازه تاج عده ای دم گرفته بودند که بیاتی قول دادی، حالا به چه  شخصی قول دادم نمی دانم و به آنها با دست واشاره حالی میکنم من چنین قولی به قوام شیرازی داده ام ولی در آخرین لحظه ی بازی!.
اصغر تهرانی این صداها را می شنید. 10 دقیقه به آخر بازی هنوز بازی مساوی بود در این موقع ابراهیمی که از پرسپولیس به تاج آمده بود تعصب باشگاهی وادار کرد که بازی را واگذار کنیم به میرزا حسن می گفت حمله کنید او هم به رنجبر کاپیتان تیم پاس ندا میداد که آقای رنجبر اینها به ما راه میدهند که گل بزنیم از آنطرف رنجبر فکر میکرد این هم یک تله است که حمله کنند و با چند حمله بتوانیم پیروز میدان باشیم اصغر تهرانی هم همه این حرفها که بین بازیکنان ردو بدل می شد، می شنید ولی کار خودش را میکرد و شاید فکر نمی کرد کاسه ای زیر نیم کاسه باشد بویژه اینکه با هر دو باشگاه رابطه نزدیکی داشت نمی توانست بازی را نیمه کاره رها کند.
اصغر تهرانی یکبار در مورد باشگاه شاهین و تاج در آخرین دقایق حدود 4 یا 5 دقیقه زودتربنا به درخواست زنده یاد دکتر اکرامی که تیم شاهین تا آن دقیقه بازنده بود بازی را نیمه کاره تعطیل کرد و گفت هوا تاریک است و داوری برایم مشکل است. ولی این بار نمی توانست اینکا را انجام دهد.
دقایق آخر بازی حالا این رحیمی بود که میخواست بازی مساوی تمام شود چون او هم سابقه بازی در تیم دارایی داشت و او هم چون ابراهیمی وجدانش دیر بیدارش کرده بود. در دقایق پایانی بازی  توپ از کنار دروازه به اوت رفته بود و به رحیمی  گفتم کار را تمام کن توپ را پاس بده به اصغر شرفی که روی خط 18 قدم ایستاده گفت نه آقای بیاتی حالا که خدا نخواسته چرا من باعث باخت دارایی بشوم این را گفت و من زودتر از او توپ را به اصغر شرفی دادم از بد حادثه دوباره توپ جلوی پای من قرار گرفت این بار به بایگان که تنها ایستاده بود پاس دادم و از دروازه رفتیم بیرون توپ بایگان به زیر تیر افقی دروازه خورد و رفت داخل دروازه و بازی با نتیجه 0-1 به نفع پاس و درواقع به نفع پرسپولیس تمام شد.
جالب این بود که بازیکنان دارایی و تماشاگران طرفدار این تیم چند دقیقه قبل از بازی بر روی پرده بزرگی قهرمانی دارایی را جشن گرفته بودند و مقدار زیادی شعار پخش کردند این دفعه این طرفداران پرسپولیس بودند که شعار میدادند بیاتی توپ را در کرد محب را در بدر کرد این شعار تا نیمه های شب در تمام تهران پخش شد.من تا ساعت 9 شب زیر جایگاه درجایی مخفی بودم چون هر زمان امکان داشت یک متعصب به من حمله ور شود.
روز بعد ساعت 4 روبروی در امجدیه حمام ابراهیمی که اکثر بازیکنان بعد از بازی دسته جمعی هر 4 نفر با هم حمام می گرفتند چون در آن زمان پولی در کار نبود و بازیکنان مجبور بودند دسته جمعی حمام بگیرند تا ارزانتر تمام شود. با زنده یاد حاج نصراله و نوریان روبرو شدم سلام کردم گفتند این چه کاری بود کردی؟ گفتم اول از همه شما میدانید که این تصمیم دسته جمعی بود و مدیر باشگاه سرپرست و مربی هم دراین برنامه ریزی همین تصمیم را گرفتند و من به عنوان بزرگتر تیم، تصمیم بازیکنان را به اجرا گذاشتم وانگهی شما هم مثل من مسلمان هستید و  اگر کسی به شما سیلی زد باید آنرا با سیلی جواب دهید، مسیحی نیستیم که اگر سیلی خوردیم آنطرف صورت خود را هم بگذاریم سیلی بزنند!
ادامه دارد