1598-10

1598-11

1598-6

عکسها از مرتضی فرزانه
—————–
همانطور که هفته گذشته توضیح دادیم، بنیاد هنرمند شروع به فعالیت کرد بدنبال تلفن هایی که به دفتر مجله شده و سئوالاتی را مطرح کرده بودند در صدد برآمدیم که با موسس و بنیانگذاران این بنیاد گفتگویی داشته باشیم.
برای بعضی ها این اشتباه پیش آمد که بنیاد هنرمند یک سندیکای هنری است که بارها هنرمندان اقدام به ایجاد کرده و به نتیجه نرسیده بود.
با صحبت هایی که با بنیانگذاران این نهاد انجام دادیم اهداف این نهاد کاملا روشن شد.
این نهاد یک سندیکا نیست و در چهارچوب قوانین امریکا، بنیادی خیریه و اجتماعی است که مثل همه بنیادها نمی تواند درجهت گیری سیاسی شرکت کند و هدف این نهادها فقط و فقط می تواند در قالب کمک ها و پیشبرد مقاصد اجتماعی و فرهنگی باشد.
هیئت موسس این بنیاد که موقتا از خسرو سمنانی – مرتضی برجسته – بهمن فتحی و اندی مددیان تشکیل گردیده از هفته گذشته شروع به کار کرد.

سخنان خسرو سمنانی
در طی سالهای گذشته بارها خبر فوت هنرمندان ایران را می شنیدیم و در این مواقع همگی به یاد زیبایی و عظمت خدمات هنری و فرهنگی شان می افتادیم اما چیزی که برای من واقعا دردناک بود شنیدن این بود که بعضی از این بزرگان و خانواده هاشان گاهی در چنان وضعیت مالی نابسامانی بودند که حتی پرداخت هزینه های خاکسپاری برایشان دشوار بود. البته بارها دوستانی، دست به دست هم میدادند تا دين خود را نسبت به هنرمندان ادا کنند. و این همدستی و یاری برای من همیشه مایه افتخار بود چراکه حتی در غربت، هنر و فرهنگ ایران پاسدارانی با شرف، با عرضه و خیر دارد.
میگویند همیشه علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. از آنجا که هنرمندان ایرانی در خارج از ایران پرچم فرهنگ ایران را همواره سرافراز نگه داشته اند، و با روی باز و شادشان نه تنها فرهنگ ایران بلکه فرهنگ آمریکا و جهان را غنی تر میکنند، از تاسیس بنياد هنرمند استقبال میکنم چرا که همبستگی مان برای همه منفعت دارد.
امیدوارم که با یاری دوستان، هنرمندان ایرانی از نقاش گرفته تا هنرپیشه و موسیقی دان و غیره، با شهامت و بدون نگرانی بتوانند از نیروی جامعه ایرانی در آمریکا برای پیشبرد کارشان استفاده کنند.
برای همگی شان آرزوی موفقیت دارم و به سهم خود در این راه کوشش خواهم کرد.

سخنان مرتضی برجسته
حدود هشت سال پیش خانه فرهنگ ایران رو افتتاح کردم و مثل خیلی از ایرانیان که اطلاعات کافی از قوانین دولتی کشور میزبان ندارند، من هم نمیدانستم که دولت امریکا برای بنیادهای اجتماعی و فرهنگی تسهیلاتی قائل است و من فقط از روی عشق به فرهنگ وهنر مملکتم این سازمان را تاسیس کردم درحالی که اگر این مکان رو به صورت یک بنیاد فرهنگی به ثبت می رسوندم مجبور نبودم که بعد از 8 سال که تمام درآمدم رو صرف نگهداری این محل کردم مجبور به تعطیل آن بشم. و اگر حداقل چند سال زودتر با آقای سمنانی که سالها در امریکا زندگی کرده اند وچندین بنیاد خیریه و اجتماعی ایجاد کرده اند و تجربه این کار را دارند برخورد می کردم شاید موقعیت خانه فرهنگ فرق می کرد ولی خوشبختانه وقتی از من دعوت شد برای تاسیس بنیاد هنرمند، شور و شوق جدیدی در دلم بوجود آمد و با مطالعه از قوانین ایجاد بنیاد فرهنگی و اجتماعی افق جدیدی پیش رویم روشن شد و بدون در نظرگرفتن مسائل مذهبی و سیاسی خدمات شایسته ای در زمینه ی فرهنگی انجام دهیم. من عاشق فرهنگ وهنر مملکتم هستم وهنرمندانی که بعد از انقلاب به اجبار به خارج از کشور کوچ کردند در هر زمینه هنری پرچمداران هنر سرزمینمان هستند که متاسفانه بعضی در شرایط ناگواری زندگی می کنند و نه اینکه در موقع حیاتشان تقدیر شایسته ای از آنان نمی شود بلکه در موقع درگذشتنشان حتی خاکسپاری آنها با مشکلات مالی روبرو می شود. این هنرمندان (البته در هر زمینه) شایسته این هستند درحالی که با توان اندک سکان فرهنگی ما را به دوش کشیدند اینک به یاری شان برویم و تا حد امکان حمایتشان کنیم.

سخنان اندی
تا بحال چندین بار هنرمندان لوس آنجلس سعی کردند که یک سندیکا درست کنند، ولی به هر دلیلی تا امروز موفقیت آمیز نبوده. البته بنیاد هنرمند یک سندیکا نیست و برعکس دفعات قبل این بنیاد نه تنها تاسیس شده بلکه شروع به کار هم کرده است. از روز اول هدف آقای سمنانی کمک به پیش کسوتان هنر ایران بوده است وامروز با همکاری آقای سمنانی، من، بهمن فتحی و مرتضی برجسته این بنیاد پایه گذاری شده واولین کنفرانس مطبوعاتی خود را با موفقیت تمام برگزار کرده ایم.
بزرگترین عامل اصلی وقوع یک همچنین حرکتی صرفا وجود آقای سمنانی و علاقه ایشان به هنر وهنرمند ایرانی و عشق به وطن می باشد. خوشحالم که در این مدت کوتاه عده زیادی از هنرمندان 7 هنر ایران از این بنیاد استقبال کرده اند و من مطمئن هستم با حمایت مردم وهنرمندان، این بنیاد یک نقطه عطفی خواهد بود برای کارهای خیرخواهانه بیشتر در راه حمایت و اشاعه هنر ایران درخارج در تاریخ کشور عزیزمان ایران این اولین بار است که ما اقلیت شده ایم و در این مقطع تاریخی مشکلات بسیاری در سر راه ما پیدا شده و ما یکی یکی با همکاری یکدیگر بر این مشکلات پیروز خواهیم شد به شرط اینکه پشت هم بایستیم و همدیگر را حمایت کنیم. بنیاد هنرمند یک قسمتی از مشکلات فرهنگی ایرانیان خارج از کشور را حل خواهد کرد، پس بیائید به خاطر پیش کسوتان هنر ایران از یکه تازی و از منفی نگری دست بکشیم و دست به دست همدیگر بدهیم و در این راه با بنیاد همگام باشیم. بیائید انسانهائی چون آقای سمنانی را تشویق کنیم تا ایرانیان موفق دیگر هم به ما بپیوندند و در راه اشاعه هنر ایران ، هنرمندان را حمایت کنیم که کارهای بهتر به جامعه خود و جامعه جهانی ارائه دهند. ما همه به هنر و فرهنگ ایران افتخار می کنیم، بیائید به پیش کسوتان خود ارج بگذاریم و به آنها بگوئیم که ما شما را فراموش نکردیم واز شما تشکر می کنیم برای خدمات بیشتر به مردم.

1598-7

1598-8

سخنان بهمن فتحی
در طول نزدیک به چهل سال که مهاجرت ایرانیان به امریکا شروع شد میتوانم به یقین بگویم که از همان روزهای آغازین ارتباطی نزدیک با جامعه هنری، سینمایی و ادبی بخصوص اهل قلم و ارباب جراید داشتم. و همیشه برای باور مردم که ایران عزیز ما در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود به لطف و دست های توانای این نویسندگان و هنرمندان توانسته مشکلات را پشت سر گذاشته و به تداوم تاریخی خود معنی ببخشد.
و از طرفی همیشه شاهد و ناظر بودم که این عزیزان با چه مشکلاتی روبرو و خانواده های ارجمندشان هم در کنار آنها باید تحمل روزهای سخت و دشوار را داشته باشند بدون اینکه کمترین امکان حمایتی از آن ها در سالهای بازنشستگی وجود داشته باشد.
دست روزگار حدود هفت هشت سال قبل من را در کنار یک ایرانی به معنی واقعی عاشق ایران آنهم بعد از 50 سال اقامت در غربت قرار داد آقای خسرو سمنانی. سخن کوتاه و بسنده کنم به اینکه به لطف ایشان و موسسه خیریه شان در طول سالهای گذشته بسیار بی سروصدا در حد توان یک موسسه خصوصی، یاور و کمک برای این خادمین جامعه بودیم. ولی همیشه در صحبت های خصوصی ضمن دل نگرانی از آینده این گروه با تکرار این جملات که در شأن جامعه ای که بدرستی ادعا می کنند هزاران پزشک، وکیل، مدیران تکنولوژی … در دامن خود تربیت کرده چرا باید هنوز هنرمند شایسته ای در بستر بیماری و مرگ دل نگران خاکسپاری خود باشد و همین چند کلمه صحبت خصوصی بین من و جناب سمنانی، دوستی دیرینه با مرتضی برجسته که در همین ایام مجبور به واگذاری خانه فرهنگ شده بود جرقه ای شد برای ایجاد بنیاد هنرمند.
بنیادی که امیدواریم با دستان توانای خود این عزیزان برپا و با کمکهای موسسه سمنانی استوار و بتواند در زمینه های مختلف که حتما در این گزارش و نوشتار به آن پرداخته شده خدمتگزار جامعه بوده و بتواند بستری را برای نسل های آینده درزمینه های مختلف هنری آماده سازد تا شاید ما ایرانی ها هم مثل مهاجرین چینی و ژاپنی که بعد از حدود هفتاد هشتاد سال کماکان در شهرهای محل اقامتشان نشریات، نمایشنامه ها، کنسرت ها… به زبان مادری چاپ و برگزار می کنند بتوانیم ادامه دهنده تلاش های نسل امروز باشیم.

1598-9