1491-44

در مقام حرف بر لب قفل خاموشی زدن،
تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است!

1491-45

رفیق فرهیخته جناب آقای مهدی ذکائی،
نقـد بسیار کم رنگی که در خصوص اجراء یک کنسرت در مجله یِ وزین جوانان خواندم برایم بسیار جالب و جذاب بود، زیرا که تا کنون فقط تعریف و تمجید از «کارورزان هنر» بود و بس! اما واکنشی چنین تند و آتشین از یک اقلیت کوچک که پس از این نقد، پا به میدان گذاشته است و بدون رعایت اخلاق، در تاریکی ایستاده و سنگ به سویِ شیشه ی نازک نقد و انتقاد پرتاب میکند، نه تنها مرا متعجب ساخت بلکه مرا بسیار هم غمزده کرد.
همانطوری که فرهنگِ تحزب برای ما کماکان یک معضل است، فرهنگِ نقد و انتقاد هم همیشه زخمی بوده و هست. اگر نقد نشویم چکونه میتوانیم معایب خود را ببینیم و نسبت به اصلاح آن اقدام نمائیم؟ متاسفانه در فرهنگِ ما «نِق» جای «نقد» را گرفته است و در این خصوص ما دچار یک مشکلِ اساسی هستیم و نتوانسته ایم این مهم را به شیوه ای اخلاقی و انسانی تجربه کنیم. اگر این حرکتِ زیبایِ شما که جایش در فضایِ فرهنگی و هنری ما تا کنون خالی بوده ادامه یابد، یقین داشته باشید روزی نتیجه ای مثبت خواهد داد و نیز باعث خواهد شد که دیگران هم در این مسیر گامی بردارند.
غیبت نقد غم انگیز است، اما برای ظهورِ آن باید کوشید!
با مهر، عباس هژیر
سوئد/استکهلم-۲۳ دسامبر ۲۰۱۵

ایرج محجوب مسافر لندن:
«معین » مدیون ترانه های مسعود امینی است

1491-46

شما وقتی از چند هفته قبل صفحه تریبون آزاد هنری را دوباره بازکردید من با خودم گفتم مدتهاست می خواهم این حرفهای دلم را برای کسی بگویم و بنویسم و حالا اگر سانسوری در میان نیست، اگر تبعیضی قائل نمی شوید به این حرفهای من گوش کنید.
روزی که مسعود امینی ترانه سرای سرشناس و جنجالی، ترانه «یکی را دوست می دارم» را به معین که در میان راه ایران و امریکا بود سپرد، خودش هم می دانست که این ترانه گل می کند، معین را می سازد، درحالیکه این ترانه را حداقل 5 خواننده معروف دیگر طلب کردند، ولی معین خواند و معین شد، جالب اینکه در تمام سالها 1980 و حتی 90 من نشنیدم که معین به ترانه سرای این ترانه ماندنی اشاره کند، گاه بعضی خوانندگان، مردم را به اشتباه می اندازد، مردم خیال می کنند این ترانه ها را خود خوانندگان سروده اند.
ترانه هایی که معین را به اوج خوانندگی هدایت کرد، از او یک سوپراستار در سالهای 80 و 90 ساخت. معین وقتی «وقتی سرت روشونمه» را خواند، اشک به چشم ها نشاند، وقتی کعبه را خواند، ورد زبان ها شد، وقتی سفره را اجرا کرد، موقعیت خود را تثبیت کرد و وقتی بی بی گل را خواند، مردم با صدایش حال کردند، بسیار دوستش داشتند.
اما من گله دارم، از معین و بسیاری دیگر، که وقتی روی صحنه کنسرت هاشان میروند و این ترانه ها را می خوانند، از ته دل، صمیمانه از ترانه سرایش تشکر نمی کنند. بگذریم که حق این ترانه سرایان هم پایمال شده. ولی خوانندگانی چون معین که شهرت و محبوبیت خود را مدیون ترانه سرایانی چون مسعود امینی هستند باید سپاس خود را، حق شناسی خود را نشان بدهند.