جهان در جوانان – دکتر رابرت بامبان

یک دیدگاه

اواخر هفته گذشته واحدهای زبده سپاه حزب الله “واحد ویژه – ردوان” با سه هزار جنگجو به ناحیه حومه شهر “حلب” در سوریه گسیل داده شدند تا با همکاری ارتش دمشق و مستشاران و داوطلبان سپاه جمهوری اسلامی دیوار دفاعی مدافعان شهر را در هم بشکنند، با آنکه حسن نصرالله ظاهراً به میل خود واحد ردوان را به منطقه فرستاده است اما شواهد نشان می دهد که پس از شکست حمله ارتش دمشق به شهر حلب و گرفتاری روسها در کریمه “دوستان” حزب الله از حسن نصرالله درخواست کمک اجباری کردند و چون درآمد حزب الله از همین دوستان است او نیز ناچار قبول کرد و واحد ردوان را به شهر حلب فرستاد تا به ارتش سوری دمشق در حومه شهر حلب کمک کنند، در چند سال گذشته بسیاری از بهترین سربازان حزب الله در جنگ ناخواسته داخلی در سوریه کشته شده اند و بسیاری از فرماندهان حزب الله مایل نیستند در برادرکشی قومی شرکت کنند، رهبران حزب الله خوب می دانند سوای شعارهای سیاسی که در منطقه متداول است حرف آخر را نیروهای رزمنده می زنند و در سه سال گذشته رزمندگان حزب الله در تمام رده ها از فرماندهی تا تدارکات و پشتیبانی آسیب بسیار دیده اند، از سویی نیز نصرالله و دیگر فرماندهان حزب الله نگران هستند که اگر دوستی روسیه و ترکیه شکل محکم تری به خود گیرد روسها حمایت هوایی را در میادین جنگ داخلی سوریه کمتر خواهند کرد و همین باعث تلفات بیشتر رزمندگان حزب الله خواهد شد، یک توافق اصولی بین ترکیه و روسیه انجام گرفته است که اجازه می دهد نیروی هوایی ترکیه برخی مناطق و شهرهای نزدیک مرز ترکیه و سوریه را که در دست کردهای مخالف ترکیه می باشد آزادانه بمباران کنند و این نیز نگرانی بزرگی برای اسد و یاران او می باشد که ترکیه می تواند وارد حریم هوایی سوریه شود، البته قول و قرارهای روسیه فاقد ارزش واقعی است تا چند ماه پیش پوتین، اردوغان را دشمن شماره یک روسیه خطاب می کرد اما امروز برادرانه دور یک میز می نشینند و از پیمانهای بلند مدت گفتگو می کنند. روسها می خواهند که ترکیه از بدنه پیمان اتلانتیک شمالی خارج شود و ترکیه نیز می داند به محض خروج از پیمان ناتو روابط با روسیه دوباره شکراب خواهد شد از سویی نیز شاهد هستیم هشت ماه پیش روسها اجازه داده بودند که کردها برای برقراری و ایجاد کردستان آزاد فعالیت گسترده ای را آغاز کنند و چند کنفرانس هم در روسیه برقرار شد و گروه های کرد دفاتر سیاسی در روسیه ایجاد کردند اما با عوض شدن شرایط منطقه روسها رفت و آمد کردها را به روسیه محدود کردند و دفاتر آزادیبخش کُرد هم در روسیه تقریباً دیگر فعالیتی ندارند، در این بین اوضاع سوریه هم چنان بی ثبات است و مردم سوریه گرفتار بدبختی جنگ داخلی هستند که هیچ نشانی از پایان آن در افق دیده نمی شود، در واقع دیگر سوریه ای باقی نمانده که آینده ای هم داشته باشد.

***

*روند اشتباه شناسایی رویدادهای اخیر که بوسیله افراطیون مذهبی مسلمان در سراسر جهان شاهد آن هستیم به مرحله ای رسیده است که اگر دول حاکم با اینگونه رویدادها با شعار و قصه و داستان برخورد کنند ناچار عکس العمل هایی از سوی مردم خواهیم دید که طبعاً اگر با خشونت باشد محکوم و بی منطق خواهد بود اما اصولاً نقطه تحمل جمهور مردم خود جوش است و منطق را نمی شناسد، هم اکنون که این خبر را می نوشتم یکی از رسانه ها اعلام کرد که در شهر کوینز نیویورک امام جمعه یکی از مساجد به ضرب گلوله کشته شده است، اگر ماجرا کاری تلافی جویانه بوده باشد امکان آن دارد چنین کارهایی تکرار شود، بهتر است حاکمان و رسانه ها به بازبینی مسائل بپردازند تا شاید راه بهتری به جز خشونت برای حل و فصل اینگونه گرفتاریها پیدا شود.
*ارتش اوکراین نیروهای خود را به حال آماده باش درآورده و ادعا می کند که روسها قصد دارند عملیات نظامی در ناحیه کریمه را آغاز کنند، دولت مسکو خبر را بی اساس خواند اما رسانه های اروپایی می گویند چند هفته ای است که رفت و آمد نفربرهای نظامی و نیروهای موتوریزه در مرز کریمه افزایش یافته است.
*اوضاع سیاسی ارمنستان از چند هفته پیش که عده ای یک کلانتری مرکزی ایروان را گرفتند و خواهان آزادی یک فعال سیاسی شدند هم چنان نا آرام است، بسیاری از مردم روش تک رهبری و بی توجهی دولت را در ایجاد رفاه اجتماعی و امنیت عمومی محکوم می کنند.
*در سال 1968 هنگامی که نیروهای ارتش سرخ روسیه به چکسلواکی حمله کردند تا “بهار پراگ” را به زمستانی یخ زده مبدل کنند، در آن هنگام یک دانشجوی چک بنام “ایان – پالاش” اقدام به خودسوزی کرد تا اعتراض خود را به جهانیان بی توجه برساند، پس از انقلاب اسلامی در ایران موارد زیادی بوده که کسانی از طبقه زحمت کش و غیر مرفه به خود سوزی اقدام کردند اما نه تنها جهانیان بلکه هم وطنان نیز به آن توجه نکردند، هفته پیش نیز یک تره بار فروش در اعتراض به عدم رسیدگی به مورد درخواستش از سوی شهرداری به تنها راه و چاره ای که باقی مانده بود اقدام کرد.
*پیدا شدن نوار صوتی آیت الله منتظری که در آن از راه و روش رژیم جمهوری اسلامی در مورد اعدام مخالفان و انتقاد شدید او در برخورد با مسائل روز بحث می شود، باعث شد که برخی از ناظران منطقه گفته اند این نوارها را برای هشدار و اگاهی احتمالی مردم می باشد که پس از خامنه ای باز هم رهبر از میان روحانیت خواهد بود و عوامل و عناصر نظامی تنها باید از رهبر پیروی کنند، اما بکار گرفتن نام منتظری و دوبار سازی فکر روحانیت “مردمی” نشان دادن روی دیگر سکه است که مردم امیدشان به روحانیت باشد.
*رئیس قوه قضائیه بلوچستان پاکستان “بیلال – کسی” در یک عملیات انتحاری که از سوی افراطیون مذهبی “جمیعت – احرار” انجام گرفت کشته شد، هم زمان چند عملیات دیگر بوسیله تروریست های انتحاری صورت گرفت که هفتاد نفر کشته شدند، این عملیات در شهر کویته پاکستان در 114 کیلومتری مرز ایران انجام گرفت، مرزبانی ایران در منطقه مرزی با پاکستان اصولاً گرفتاری زیادی با قاچاقچیان و افراد نفوذی افراطی دارد و هر چند گاهی با این گروه ها درگیری می شود.
*طیف چپ و راست و لیبرال و رسانه های شنودی و تصویری امریکا که بیشتر کرنش به لیبرالیسم دارند با هم توافق اصولی کردند که تا حد ممکن و توانایی اخبار نگران کننده و منفی در باره دانالد ترامپ را اگراندیسمان و بزرگ نشان دهند، و برعکس خلافها و اعمال نامعقول در حزب دموکرات را در سایه نگهدارند، ترس سیاستمداران واشنگتن نشین از هر دو گروه حزب دموکرات و جمهوری خواه در آن است که اگر دانالد ترامپ به قدرت برسد “رویدادهای و زد و بندهای پشت پرده” سیاستمداران را بر ملاً خواهد کرد، اصولاً اعتماد مردم امریکا به نمایندگان انتخابی خود در مجلسین کمتر از ده در صد است، در شرایط امروز ظاهراً اساس و ریشه قانون، حقیقت، و دموکراسی در جهان آزاد دارد خشک می شود.
*پیشمرگه های کرد به همراه برخی از مشاوران نظامی امریکا عملیات شناسایی و هر چند گاه نظامی علیه نیروهای خلیفه گری اسلامی در اطراف شهر موصل انجام می دهند، ظاهراً این عملیات مقدمات حمله بزرگتری است که در ماه اکتبر انجام خواهد گرفت.
*در سوئیس یک نفر چاقو بدست با آتش کشیدن واگن قطار شش مسافر قطار را زخمی کرد و خود نیز بعلت جراحت وارده روانه بیمارستان گردید، حال شش مسافر خطرناک نمی باشد، پلیس سوئیس هنوز در این مورد و دلیل حمله پاسخی قطعی نداده است.
*در ایران اقتصاد دولتی هیچ ثبات واقعی ندارد، مسئولان به میل خود و بنا به نیاز ارقامی را اعلام می کنند، هفته پیش آقای روحانی اعلام کردند که از زمانی که مصدر کار شده رشد اقتصادی به چهار و چهار دهم در صد رسیده است و پیش از بر سرکار آمدن دولت ایشان رشد منفی اقتصاد شش و هشت دهم درصد بوده است، البته این ارقام معنی واقعی ندارند چون پول ایران عملاً جزو پولهای بی ارزش جهان می باشد.
*پُر بودن انبارهای ذخیره نفت جهان مصرف و خرید نفت را از خاورمیانه کاهش داده است، البته نفت ارزان و قاچاق بوسیله کشورهای صادر کننده نفت هم چنان به قیمت ارزان ادامه دارد، اما برآورد می گردد که سال آینده نیز نفت هم چنان قیمت ثابت و ارزانی خواهد داشت، احتمالاً دو تا سه سال دیگر قیمت نفت دوباره گران خواهد شد.