1464-89

یک دیدگاه

نگرانی جهانیان از نابسامانی اقتصادی، درگیریهای پراکنده و غوغاسالارانه رهبران کوچک و بزرگ جهان، مسائل انرژی و آینده نا مشخص آن، ناهماهنگی و تلاقی جریانات و تجربه های سیاسی و فلسفی 1532-96و اندیشه هایی که از پیچیدگی پرسشها در این زمینه ناشی می شود انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به یک بحث جهانی و چالش تاریخی مبدل کرده است که دو مهره از حزب دموکرات و جمهوری خواه در جدل هستند تا آنکه یکی از آن دو با رای مردم باید به زودی به قدرتمندترین موجود در جهان مبدل گردد، شوربختی بزرگ در این معادله تشریح و توضیح افکار و رفتار مهره های این رویداد می باشد و نقش تاریخ به عنوان روش شناسی انگیزه ها، تمایلات، درک موارد دلکش جامعه و فهم تصوراتی که مقام ریاست جمهوری باید اعمال غیر منتظره را و طرز حکومت و حیات سیاسی و معنوی را در میان کشمکش ها، به نوعی منطقی راه حل تکامل و تحول و اهمیت تضادها و تغییرات را داوری کند و مستقل و خود مختار از فشارهای اجتماعی حافظ رازهایی باشد که می تواند امنیت و اقتصاد جهانی را تثبیت کند و یا چند پاره کند درک “علم” ریاست جمهوری امریکا تفاوت بیکران با سایر مقام و مسئولیت های جهانی دارد، طبیعت مقام ریاست جمهوری امریکا تنها با حرکت و اعمال خاصی شناسایی می گردد، و بهمین دلیل هم خود مقام و منزلت آن یک سر و گردن از نگهبان و نگهدارنده آن بالاتر است، شخصی که این مقام را به دست می آورد تحت تاثیر انعکاس تصورات و اعتقادات و مسئولیت تاریخی قرار می گیرد و در اعمال خود با درک تاریخی که با این مقام کسب شده رفتار می کند و از همان لحظه انتخاب شدن دارای سازه فکر و اندیشه ای می گردد که به راحتی تمام شخصیت برونی و نفسانی فرد انتخاب شده کاملاً چرخش های را تجربه می کند که پیش از آن به فکرش هم خطور نمی کرد، اگر به غیر از این باشد قانونمندی و پروسه و انگیزه ذهنی او در درک مقوله ها تابع تکیه گاه ذهنی از پیش ساخته و پرداخته خواهد شد و در مسئولیت ها کوتاهی پیش خواهد آمد، به نظر برخی از رای دهندگان هیچکدام از کاندیداهای این دوره انتخاباتی امتیاز بارزی که در روش حزبیت و عینیت که ماهیت و مفهوم شناخت “لحظه تاریخی” را به موقع دریابند ندارند و به صراحت دیده نمی شوند، اما این شور و حال و گاهی نگرانی شباهت به یک انقلاب فکری است که نه تنها بر تاریخ مردم امریکا اثر خواهد گذاشت بلکه بی تردید آینده اروپای غربی و نهایتاً جهان ضربه و اثر “لحظه تاریخی” انتخابات ریاست جمهوری امریکا را شدیداً در سیاست و اقتصاد تجربه خواهند کرد، اساس بر پایه امنیت است این امنیت بشکل، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، شغلی، سنتی و ملی و مذهبی پایگاه و تامین کننده آزادی در گفتار و رفتار و زندگی جلوه می کند، جهان دوران بحرانی را تجربه می کند که هدایت این بحران از دست قدرتهای معقول خارج شده است، مسیر کنونی بحران جهان زیاد امید بخش نمی باشد و راه حل منطقی که قابل اجراء باشد فعلاً ارائه نشده است، تا چه پیش آید در فردای دیگر.

***

*در هفته پیش دو بار به سوی ناوهای جنگی امریکا موشک پراکنی شد، عاملاً این کار “حوثی های” یمن بودند که هم پیمان سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران می باشند در این موشک پراکنی هم تردیدی نمی باشد که به دستور ایران صورت گرفته است، امریکا نیز متقابلاً سه مرکز رادار و شنود “حوثی ها” را هدف قرار داد و منهدم کرد، جمهوری اسلامی نیز دو ناو جنگی را روانه محل حادثه کرده است که ظاهراً تهدید برای کشتی های امریکا محسوب می شود، به نظر می رسد پیش از آنکه مسئله بغرنج گردد کشتی های ایرانی مسیر خود را عوض خواهند کرد.
*پادشاه تایلند1532-97 پس از یک بیماری طولانی در سن 88 سالگی وفات یافت، تایلند در دوران سلطنت “بهومیبول” دوران نسبتاً آرامی را طی کرد و اقتصاد آن رشد سازنده و مثبتی برای تایلند داشت و تاثیر چشمگیری و مورد توجه برای منطقه بود، ارتش تایلند اساساً به سلطنت و خاندان حاکم وفادار و کمتر در سیاست دخالت می کند، اما تابع مجلس قانونگذاری کشور بوده است، چند سالی است که افراطیون مذهبی در مناطق جنوب تایلند علیه دولت فعال هستند و احتمال دارد از فرصت به دست آمده بخواهند نا آرامی ها را گسترش دهند، مرگ پادشاه تایلند بورس و سهام تایلند را موقتاً پایین آورد اما این افت موقتی می باشد، رهبران جهان به خانواده و دولت و مردم تایلند تسلیت گفتند و فقدان پادشاه را برای منطقه شناسایی و تایید کردند، پادشاه آینده تایلند ولیعهد ان کشور “ماها واجیرالونگکورن” خواهد بود.
*پرتاب موشک “سی – 802” به سوی کشتی های امریکایی که بوسیله متخصصان ایرانی اداره می شد، هشداری هم به عربستان سعودی محسوب می شود چه در همان روز “حوثی ها” با کمک فنی سپاه پاسداران موشکی به شهر “طائف” زدند که 700 کیلومتر از محل مرز یمن فاصله دارد.
*سفارت روسیه در دمشق مورد اصابت چندین گلوله خمپاره قرار گرفت، اما خسارت جانی نداشت، بخشی از سفارت و چند خانه در جوار سفارت خسارت مالی دیدند، دلیل حمله به سفارت روسیه بمباران هوایی در شهر “حلب” می باشد که 80 درصد هدف مردم و اماکن غیر نظامی مانند بیمارستان و نهادهای کمک رسانی می باشند.
*اقای پوتین از رجال و بزرگان کشور خواست که فرزندان خود را که در مدارس و دانشگاه های خارج از کشور تحصیل می کنند به کشور بازگردانند، درخواست پوتین پس از وخیم شدن روابط بین غرب و روسیه می باشد، برخی از نزدیکان پوتین که حامیان اصلی او می باشند پیوندهای عمیق اقتصادی و روابط تجاری با جهان آزاد دارند و درخواست پوتین را با منافع شخصی شان متضاد تشخیص می دهند.
*شورشیان در لیبی اقدام به ضربه حکومتی کرده اند تا دولت وحدت ملی که از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته می شود را ساقط کنند، سربازان وفادار به دولت عملیات شورشیان را خنثی کردند.
*درطی یک هفته گذشته تعدادی از خانمها ادعا کرده اند که در چند دهه گذشته آقای دانالد ترامپ به آنها “دست زده” چون ماجرای این رویدادها مربوط به بیست و یا سی سال پیش است طبعاً ثابت کردن موضوع چندین سال تحقیق و بررسی لازم دارد، منتها چگونه شد که ناگهان “گروهی” این جمع پیدا شدند و در رادیو و تلویزیون اشک می ریزند باید گفت بیشتر آنها امیدوار هستند که در این نابسامانی انتخاباتی به انها نیز قول و قراری برای پرداخت مالی پیش نهاد شود.
*رهبر1532-98 حزب کارگر انگلستان کوربین که یک افراطی چپ محسوب می شود، در بیانیه ای امریکا را همانند سوریه و روسیه در کشتار مردم شهر “حلب” گناهکار دانست، دولت امریکا به این گفتار به شدت اعتراض کرد و دولت انگلستان نیز بیانات کوربین را نادرست خواند.
*وزیر خارجه ایران اسلامی آقای ظریف در کنفرانس حل بحران سوریه در سوئیس شرکت خواهد کرد، به نظر ناظران این کنفرانس بی مورد هم نتیجه نخواهد داد و در این بین غیز نظامیان سوریه هم چنان کشته و اواره خواهند شد، برای حل بحران سوریه کافی است کشورهایی که در سوریه نیرو دارند و از زمین و هوا شهر ها را بمباران می کنند از کشور سوریه خارج شوند، و اقای اسد هم که شاهد مرگ چند صد هزار از هم وطنان خود بوده از مصدر صدارت دست بکشد.
*برخی از صاحب نظران اقتصادی می پندارند اگر خانم کلینتون به کاخ سفید برود وضع سهام بانکی افت خواهد کرد، کشورهای عربی و اروپایی اعتقاد زیادی به طرح و برنامه دموکراتها در امور اقتصادی و مالی جهان ندارند، و در مورد آقای ترامپ هم تجربه و سابقه سیاسی در مورد برنامه های آینده مشخص اقتصادی به جز گفتارهای انتخاباتی ندیده اند لذا احتمالاً نرخ ارزهای جهانی و سهام بانکها و نهادهای صنعتی و تولیدی فعلاً به همین شکل نامشخص ادامه خواهد داشت تا آنکه از اواسط سال اینده پس از تثبیت قدرت ریاست جمهوری امریکا چرخش های مثبتی ارائه شود.