1464-89

یک دیدگـاه

انگیزه خواستن، نیروی اندیشه می باشد و آدمی از این نیرو بهره بسیار می برد تا به کمالیات برسد منتها چون همه به یک اندازه و میزان نمی توانند بیاندیشند هر ذهن پژوهنده ای هم از این کمال برجسته نمی تواند به یک اندازه علل و چگونگی ها را برداشت کند، با آنکه حد آموزش انسان به اندازه حیات اوست ولی چون شور درونی انسان نیازهای متفاوتی را پیگیری می کند برداشتها یکسان نیستند، پرسشهای درون انسان باید با منطق منطبق باشد، یکی از امتیازات جوامعی که آن را دموکراسی شناسایی می کنیم بدان دلیل است که آنهایی که به کسب علوم و فضیلت می پردازند اجازه دارند آن را به جوانترها و جویندگان انتقال دهند، آنارشیستها خواهان جامعه باز هستند و حکومت را از هر نوعی که باشد فاسد 1539-94شناسایی می کنند، رسانه ها اساساً یک رسالتی دارند که بخشی از آن بیان حقایق است و آگاه کردن مردم از رویدادها و احتمالات، هنگامی که رسانه ای چه نوشتاری و یا تصویری و چه شنیداری، بیننده، خواننده و شنونده را بخواهند به عمد از حقایق دور کنند جامعه یکی از مهمترین ارکان آزادی را از دست می دهد، در دوران حکومت اتحاد جماهیر شوروی دو روزنامه “پراودا” و “ایزوستیا” بلندگوی دولت بودند البته روزنامه های اتحادیه کارگری و دانشجویی نیز وجود داشتند که محتوای آنها برداشتی بود از “پراودا” و “ایزوستیا” و یا نظریه های ایدئولوگ های کمونیستی، لذا جامعه در برزخ اندیشه و روایات نادرست تاریخ آن روزگار سعی می کرد جوامع جهانی را مطالعه کند و این در حالی بود که از وضع سازه بافت های حقیقی اجتماع خود بی خبر بود، پولیت بیورو تصورات و توهمات را با شناخت خصوصیات روانی مردم که طی هفت دهه ایجاد کرده بود و ظاهراً نظریه ایده الیستی کمونیستی را عامل فعال ذهنی مردم در همه مقاطع و برشهای فرهنگ و ادب و سنت می دانست تزریق جامعه مسخ شده می کرد، بیست و پنج سال پیش زمین لرزه پیش بینی نشده در درون “پولیت بیورو” قانونمندی ویژه این نهاد رهبری که اهدافش منطبق با فعالیت مردم نبود حیاتش به پایان رسید و در نبود پایگاه های سیاسی تنها نهاد مستقل از بدنه سیاسی پولیت بیورو “KGB” قدرت را به دست گرفت و عوامل همین نهاد در کشورهای ماهواره ای سابق به عنوان رهبر و رییس جمهور انتخاب شدند، و می بینیم هنوز حرکت و نهضتی سیاسی که بتواند پایگاه مردمی داشته باشد در روسیه دیده نمی شود. مخالفان خرد و کلان رهبر روسیه، یا خودکشی می کنند و یا گم می شوند و در مواردی هم ترور می شوند، امروز روسیه پس از بیست و پنج سال تجربه جدایی از کمونیسم نتوانسته وضع مناسب اقتصادی و زندگی رفاهی مردم را بهتر کند، روسیه کشوری است که تعداد شهرهای آن نسبت به ساکنان کشور بسیار کم می باشند با این حال روشی برای بهبود خدمات اجتماعی نتوانسته ایجاد کند و امیدی هم در افق دور دیده نمی شود.

***

*شکست حزب دموکرات امریکا در انتخابات ریاست جمهوری، مجلسین و فرمانداری ایالتها در تاریخ این حزب بی سابقه بوده است، هنوز رهبران و مسئولان حزب دموکرات به دنبال دلایل شکست هستند و به فراخور هر کدام بهانه ای هم ارائه می دهند، منتها با در نظر گرفتن همه جوانب به نظر می رسد که در دورانی که خانم کلینتون به دنبال جمع آوری پول برای مخارج انتخاباتی بود و به مدت چند ماه مانده به انتخابات به امور انتخاباتی که اولویت داشت رسیدگی نمی کرد کاندید حزب جمهوری خواه به شهرهای بزرگ و کوچک سفر می کرد و با مردم به زبان مردم سخن می گفت گاهی به چهار و یا پنج شهر در روز سفر کرده و در گردهمایی های مردمی شرکت می کرد و قول می داد که در صورت انتخاب شدن آنها را فراموش نخواهد کرد.
*ژنرال1539-95 خلیفه هفتر، از رهبران نظامی لیبی هفته پیش به مسکو سفر کرد تا با مقامات سیاسی و نظامی روسیه گفتگو کند. گفته می شود روسها درخواست کرده اند که لیبی اجازه دهد روسها یک بندر نظامی و یا پایگاه هوایی در لیبی ایجاد کنند.
*کشورهای نفتی اوپک توافق اصولی کردند که استخراج روزانه نفت را کمتر کنند، این کار باعث خواهد شد که نفت به قیمت معقول به بازار عرضه شود و درآمد بیشتری برای صادر کنندگان نفت داشته باشد، دو کشوری که بر سر این مسئله با هم توافق ندارند ایران و عربستان هستند، اما پیش نهاد مستقیم پوتین با رهبران و سران دو کشور ظاهراً توانسته است نتیجه مثبت بدهد.
*کانونها و نهادهای پولی و اقتصادی جهان هم چنان هفته پر باری را پشت سر گذشتند، پس از پیروزی دانالد ترامپ برخی از پایگاه های اقتصادی احساس نا آرامی می کردند منتها این ناآرامی از یک روز بیشتر طول نکشید و در سه هفته گذشته روند صعود سهام و دیگر نهادهای پولی رو به افزایش است.
*آقای ظریف1539-96 وزیر خارجه ایران اسلامی گفتند تحریمهای جدید را اگر رئیس جمهور امریکا نیز امضاء کند اثر و ارزشی نخواهد داشت، مخالفان ایشان نیز می گویند ایشان درست میگویند چون یک بیلیون و هفتصد میلیون دلار که به ایران پرداخت شد هیچ اثری در کشور نداشت، منتها سوریه و حزب الله بهرمند شدند.
*دولت جمهوری اسلامی ایران مایل است در سوریه و یمن بندر و پایگاه نظامی برای ناوگان خود بسازد، اگر واقعاً به چنین کاری دست بزند در بلند مدت بیلیونها دلار پول را هدر داده است، چه ممکن است دول غربی این اجازه را بدهند و به جز شعار مخالفت کار دیگری انجام ندهند تا انکه پولها صرف ساختن بندر گردد تا آنکه موقع مناسب برای تخریب آنها فرا رسد، بسیاری از ایرانیان نیز مایل نیستند بی جهت پول ملت در کشورهای بیگانه صرف شود.
*شهر حلب بدون دریافت کمک از مخالفان اسد هر روز وضع بدتری را تجربه می کند، از زمانی که بنا شد روسها در موصل دخالتی نداشته باشند شهر حلب هم یتیم شد، و رسانه های جهان که هر روز از بمباران و فجایع در حلب خبر می دادند مهر سکوت بر لب زده اند، برخی نیز اعتقاد دارند سیاست آینده دولت امریکا در خاورمیانه شکل معادله سیاسی و نظامی در حلب را تغییر نخواهد داد.
*دانالد ترامپ، ژنرال چهار ستاره جمس ماتیس را به عنوان رییس ستاد ارتش پیش1539-97نهاد کرد، ژنرال ماتیس بیش از چهل سال سابقه درخشان خدمت در ارتش دارد و مورد احترام و ستایش نظامیان و سیاستمداران دموکرات و جمهوری خواه می باشاد، ژنرال ماتیس تنها یک نظامی و استراتژیست نیست بلکه از اندیشمندان اکادمیک نیز محسوب می شود(در امریکا ستاره پنجم ژنرال ها تنها در زمان جنگ صادر می شود).
*بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا در یک گفتگو با خبرنگاران در “چهاتم هاوس” گفت بریتانیا باید به روند و روش سیاسی روسیه در خاورمیانه توجه بیشتری بکند و به روسیه هشدار داد که به عواقب کار و رویدادهای آینده بیاندیشد.
*بزودی انتخابات1539-98 ریاست جمهوری در اتریش صورت خواهد گرفت و اتحادیه اروپا نگران است که حزب آزادی اتریش که گرایش به سیاست های طیف راستگرا دارد ممکن است قدرت را به دست آورد، فرانسه نیز با همین یا شبیه همین موضوع درگیر است، چند روز پیش “اولاند” رئیس جمهور فرانسه رسماً اعلام کرد به علت نداشتن طرفداران کافی در انتخابات آینده شرکت نخواهد کرد، جبهه ملی فرانسه در شرایط امروزی مورد توجه مردم فرانسه است.
*حزب سبز امریکا، پس از انتخابات خواهان بازشماری برخی از آراء شد، دمکراتهای شکست خورده در ابهام و توهمات به همکاری آمدند، اما پس از صرف ده میلیون دلار پول مردم، روز شنبه گذشته رهبران حزب سبز اعلام کردند بعلت کمبود بودجه از بازشماری آراء صرفنظر می کنند، در سیاست مانند امور دیگر در زندگی پس از شکست باید به فکر درمان و مداوای زخمها بود و هیچ بهانه ای شکست را به پیروزی مبدل نمی کند.
*مرحوم جناب فیدل کاسترو پنجاه سال با مشت آهنین بر مردم کوبا حکومت کرد، بیش از 9 بیلیون دلار مال مردم را تصاحب نمود، هزاران نفر را اعدام کرد و هزاران نفر دیگر را از کشور اخراج کرد، آزادی قلم و بیان را از مردم گرفت، روزگار مخالفان و خانواده آنها را سیاه کرد، پیش از رفتن از این دنیا حکومت را انتقال داد به داداش کوچکش که 86 سال دارد … حالا چرا خیلی ها در مرگ این دیکتاتور جلاد اشک می ریزند مشخص نیست، پیچیدگی این مسئله بیشتر می شود وقتی می بینیم در ایران جمعیتی راه افتاده و دسته گل برای سفارت کوبا بردند.