1464-94

یک دیدگـاه

ناحیه “کاتالان” اسپانیا که 303 سال پیش استقلال خود را از دست داد جمعیتی نزدیک به شش میلیون نفر دارد، مردم “کاتالان” همیشه به فکر استقلال و خود گردانی بودند و گاهی نیز با دولت مرکزی اسپانیا مبارزه مسلحانه و جنگهای پراکنده انجام داده اند، آخرین بار 79 سال پیش بود که ارتش اسپانیا در زمان ژنرال فرانکو به کاتالان لشکر کشید و حاصل جنگ 3500 کشته و 8000 زخمی بود، امروز نیز بخشی از مردم کاتالان خواهان استقلال هستند اما ترجیح می دهند1586-71 این مهم با رای گیری و بدون خشونت صورت گیرد، البته مخالفان استقلال و خود گردانی نیز تعدادشان کم نمی باشد، در انتخابات اخیر نیمی از جمعیت کاتالان اصلاً رای ندادند، به نظر می رسد بین 40 تا 43 در صد خواهان استقلال هستند، رای گیری و همه پرسی آینده در ماه دسامبر خواهد بود، انچه مسلم است اتحادیه اروپا و امریکا با جدایی منطقه کاتالان از اسپانیا مخالف می باشند، چه اگر این جدایی صورت گیرد بسیاری از اقوام در کشورهای گوناگون جهان به فکر خودگردانی خواهند بود که در آن صورت نظم سیاسی و اقتصادی جهان با چند پاره شدن کشورها بهم خواهد خورد، برآورد می شود که جوانان بین 18 تا 25 سال کاتالان شوق بیشتری برای استقلال دارند، اصولاً منطقه کاتالان مورد توجه جهانگردان است و صنایع تولیدی مخصوصاً نساجی سالانه 314 بیلیون دلار ارز تولید می کند، درآمد متوسط سالانه یک خانواده کاتالانی 35 هزار دلار می باشد که با در نظر داشتن زندگی نسبتاً ارزان منطقه مردم کلاً در رفاه مالی هستند اما قطع کمک های دولت مرکزی چه در پرداخت مستقیم مالی و ارائه خدمات اجتماعی سطح زندگی و درآمد سالانه را بسیار کمتر خواهد کرد، کشورهایی چون ایتالیا و انگلستان نیز نگران اوضاع اسپانیا می باشند چون در هر دو کشور ایتالیا و انگلستان زمزمه های جدایی برخی اقوام چندین سال است به گوش دولت مرکزی می رسد، برخی از جامعه شناسان باور دارند که اصولاً هنگامی که در شرایط خاص اقوامی که ساکن کشوری هستند و خواهان جدایی از بدنه اصلی کشور می شوند و سوای فدرالیسم به پدیده استقلال می پردازند احساسات و جنبه های پیچیده قومی و تاریخی را که به زمانه امروز مربوط نمی شود را بهانه قرار می دهند و عقده های بی مورد سیاسی که سازنده نمی باشد می خواهند تجربه کنند، با شور و شوق جوانترها را گیج می کنند و راهی خط اول برخورد با موانع سوق می دهند و نهایتاً اگر شکست خوردند انگشت اتهام را به سوی جوانترها و جهانیان اشاره می کنند و اگر موفق شدند در پی محکم کردن صندلی صدارت خود می شوند و آرمانها را به فراموشی می سپارند.

***

*هیئتی که به پرونده دخالت احتمالی روسها در امور داخلی و مخصوصاً انتخاباتی روسها را در امریکا رسیدگی می کند هنوز با صرف میلیونها دلار و تقریباً دوازده ماه نتوانسته هیچ موردی که در ابتدا شایع شده بود پیدا کند، اما چند موردی پیدا شده که مورد توجه مردم امریکا قرار گرفته است ولی هنوز همه جزئیات آن اعلام نشده است، در دورانی که خانم کلینتون مقام وزارت خارجه را برعهده داشتند یک پنجم “اورانیوم” امریکا به روسیه فروخته می شود که کنگره و نمایندگان بعد از فروش اورانیوم از قضیه مطلع می شوند، در این بین روسها 150 میلیون دلار به بنیاد کلینتون واریز می کنند و درهمان دوران1586-72 برای چند کنفرانس ارقام نیم میلیونی به خانم کلینتون پرداخت می شود، وزارت دادگستری مطلب را پیگیری نمی کند و مقامات امنیتی وقت هم ظاهراً تحقیقات گسترده ای انجام نمی دهند، چند شرکت که یکی از آنها تعلق به رئیس دفتر انتخاباتی خانم کلینتون دارد (شرکت ثبت شده در مسکو) به پروژه و طرحی جهت اطلاع یافتن از حریف انتخاباتی اقدام می کند که معروف به “دوسیه” است گروه انتخاباتی خانم کلینتون 12 میلیون دلار به یک شرکتی در روسیه می پردازد که بشکلی روسها را به حریف وقت انتخاباتی خانم کلینتون آقای ترامپ ارتباط بدهند، تحقیقات ادامه دارد و تا روشن شدن مطلب احتمالاً چند سال باید منتظر بود، در کشورهای دموکراتیک روند بررسی و تحقیقی بر عکس کشورهای خودکامه پروسه دقیقی و طولانی دارد.
*چند سالی است که ایرانیان توجه خاصی1586-73 به شخصیت کوروش هخامنشی نشان می دهند و با بهانه های متفاوت دانسته و یا نادانسته تکیه گاه و پایگاه فکری ملی و تاریخی بنا نهاده اند که این دیدگاه محبوبیت عمومی پیدا کرده است و هر ساله زاد روز کوروش را در پاسارگاد جشن می گیرند مقامات دولتی نیز گاهی موافق و گاهی مخالفت با چه بودن و که بودن کوروش هستند اما سیاست دولت عملاً به تک رهبری اعتقاد دارد و با گرایش و کرنش مردم به یک نماد ملی تاریخی که بنیان گذار ایران نوین می باشد سخت مخالف هستند و همه گونه کوشش می کنند تا مردم عادت به تعظیم را تنها به رهبر کشور کنند و از نمادهای ملی و تاریخی مانند کوروش دوری کنند.
*بیش از یک میلیون نفر در بارسلون به نفع دولت اسپانیا و در مخالفت با جدایی طلبان کاتالون دست به راه پیمایی زدند، بسیاری از مردم ناحیه کاتالون در اسپانیا زندگی مرفه دارند و امنیت شغلی و آسایش و از حمایت دولتی نیز برخوردار هستند، لذا با جدایی طلبان زیاد میانه خوبی ندارند و اعتقاد دارند چون جدایی طلبان خواهان حفظ منافع صنفی می باشند و برنامه خاصی برای منطقه که منطقی باشد ارائه نداده اند لذا آنچه سیاست استقلال نامیده می شود در واقع غوغاسالاری و قدرت صنفی است و نه چیز دیگر.
*مسعود بارزانی رهبر منطقه اقلیم کُردستان1586-74 عراق در پی شکست سیاست استقلال طلبانه خود با فرستادن نامه رسمی به پارلمان اقلیم کُردستان اعلام کرده است از اول ماه نوامبر از رهبری سیاسی اقلیم کُردستان کناره گیری می کند، شکست کُردها و سقوط شهر کرکوک و نرم و خم شدن مقاومت در دیگر جبهه های کُردستان عراق، پیروزی برای ارتش عراق و سیاست جمهوری اسلامی محسوب می شود، نقش سپاه قدس در سیاست و استراتژی نظامی در کُردستان عراق کاملاً مشخص است حالا نیروهای سپاه قدس و واحدهای ارتش عراق قصد گرفتن منطقه “انبار” را دارند که یکی از پایگاه های سنتی سنی و مخالف شیعه می باشد، این دومین شهر بزرگ سنی است که به دست نیروهای شیعه می افتد، 55 کشور سنی عرب شاهد این رویدادها هستند و بعید به نظر می رسد که به این مساله بی توجه بمانند.
*پلیس بریتانیا اعلام کرد برای کارایی نیروهای پلیس بریتانیا مخصوصاً در ولز و انگلستان نیاز به بودجه یک بیلیون و سیصد میلیون پوندی دارد که باید تا سال 2020 مهیا گردد، بخش عمده از این بودجه برای استخدام 5000 افسر پلیس غیر مسلح و 1100 افسر پلیس مسلح صرف خواهد شد در سالهای اخیر به علت کمبود بودجه 19 درصد از نیروهای پلیس بریتانیا بازخرید و یا بازنشسته شده اند، اما رویدادهای تروریستی و اوضاع نابسامان مهاجران و مشکلاتی که در چند سال اخیر انگلستان با آن روبرو بوده نیاز به افزایش نیروی پلیس را الزامی می کند.
*در یمن روابط بین علی عبدالله صالح رئیس جمهور پیشین یمن و “انصار الله” که حوثی ها هستند از ماه آگوست رو به تیرگی می رود، ارتش و طرفداران صالح از سال 2015 قدرت را در پایتخت و حومه در دست دارند و همکاریهایی نیز با طوایف مختلف حوثی انجام می دهند منتها چند ماهی است که عربستان سعودی توانسته است رضایت همکاری صالح را به دست آورد، جمهوری اسلامی نیز سعی دارد با گروه های شیعه در مرز سعودی و یمن نا امنی ایجاد کند در این بین مردم محلی قربانیان اصلی این جنگ قدرت می باشند.
*خانم الیس وایدل، رهبر حزب “آ اف د” آلمان که در انتخابات اخیر توانسته است 13 درصد رای به دست آورد و 93 نماینده در مجلس عوام دارد در بیانیه ای گفته است سیاستمدار ایده آل او خانم مارگارت تاچر نخست وزیر سابق انگلستان است که توانست در شرایط بحران کشور بریتانیا را دوباره جزو کشورهای رده نخست جهان از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی کند، ایجاد کار، سرمایه گذاری در صنایع تولیدی و توزیع عادلانه و درست می تواند آلمان را با ثبات ترین کشور اروپا گرداند.
*کره شمالی همچنان یاغی گری و تهدید می کند که پس از توانایی و برخوردارشدن از فناوری موشک قاره پیما امریکا و یاران امریکا را هدف قرار خواهد داد و نابودشان خواهد نمود امریکا و یاران امریکا نیز هشدار و اخطار می دهند که اجازه نخواهند داد کره شمالی به این فناوری دست یابد، فعلاً طرفین معادلات متفاوتی را بررسی می کنند اما ظاهراً اقدامات غرب هنوز نتیجه مطلوب نداشته است چون کره شمالی غرق تخیلات و سرسامهای سیاسی رهبر خود کوشش می کند که تنش ها را به همسایه ها و امریکا بیشتر کند، با تمام این داده ها باید گفت خطر بقدری جدی است که پس از ماجرای خلیج خوکها در کوبا جهان تا این حد به بن بست خطرناک نرسیده است.