1464-94

جهان در سالی که گذشت

آمریکا
در سالی که گذشت، دولت جمهوریخواه در آمریکا با تمام مشکلاتی که طیف لیبرال و رسانه های چپ با پخش اخبار نادرست سعی کردند در امور و سیاست دولت کارشکنی کنند، می بینیم کانونهای اقتصادی که نماد سلامت سیاست مالی می باشند رونق بی سابقه داشت که در 19 سال گذشته در نوع خود یگانه بوده است این تراکش مثبت اثر مستقیم بر روی اقتصاد جهان آزاد نیز داشت و شاهد هستیم که اروپایی که مدتها در نابسامانی سیاستهای مالی غوطه می خورد با رشد شاخص مثبت و سلامت اقتصادی سال 2017 را به پایان رساند، در ظرف 12 ماه درآمد سالانه کشور آمریکا چهار درصد افزایش یافت و بیلیونها دلار1595-63 صرفه جویی گردید، نزدیک به دو و نیم میلیون کار جدید باعث شد رقم بیکاری در سطح کشور بشکل چشمگیری کم گردد و با نزدیک شدن به پایان سال مجلسین توافق اصولی کردند که طرح پیشنهادی رئیس جمهور را در مورد کم کردن مالیاتها به رسمیت بشناسند. اجرای این لایحه باعث خواهد شد که اکثر مردم از یک تخفیف بزرگ مالیاتی بهره گیرند، سقف پرداخت مالیات از سی و اندی درصد به بیست و یک درصد می رسد، و برای سرمایه گذاران بزرگ نیز در صورت سرمایه گذاری در داخل کشور به جای سرمایه گذاری در خارج امتیازاتی در نظر گرفته شده است. مانند تخفیف خاص مالیاتی، یکی دیگر از این امتیازات ایجاد بازار کار داخلی خواهد بود که نتیجه آن کم شدن تعداد بیکاران است، مورد دیگر موفقیت دولت جمهوری خواه در از بین بردن گروه “داعش” به عنوان یک قدرت منطقه ای بود که بی سر و صدا انجام گرفت و مطبوعات به عمد به آن کمتر توجه نشان دادند، البته پاره های داعش بشکل پراکنده هستند و ادامه حیات خواهند داد منتها نیروی قابل لمسی در منطقه نمی باشند، کره شمالی و ایران نیز دو موردی هستند که برای جهان آزاد نگرانی ایجاد کرده بودند منتها یکی بشکل قدرت منطقه “ژاندارم” و دیگری کره جنوبی بود که رهبری ناسالم و نامعقول دارد که با قصد ایجاد خطر جنگ می خواهد برای کشورش امتیاز بگیرد، مورد دیگر که در سال گذشته اتفاق افتاد افول حزب پُر قدرت دموکرات آمریکا بود که نخست دو پاره شد و سپس چند پاره. یکی گروه سنتی دموکراتها که به طیف خانواده کلینتون کرنش داشتند که می توان آنها را میلیونرهای چپ شناسایی کرد و دوم گروه جوانترها که به سوسیالیسم افراطی که برنی سندرز نماد آن بود گرایش نشان دادند، امروز حزب دموکرات عملاً دیگر وجود ندارد آنچه از آن باقی مانده چندین پاره و بدنه مستقل و نیمه مستقل از دموکراتها هستند که هنوز نه انسجام سیاسی دارند و نه برنامه و طرح اجرایی مشخص، یکی از دلایل شکست دموکرات ورود هالیوود در امور حزب بود که با پرداخت های میلیونها دلاری حزب را گرفتار و متعهد به اموری می کردند که مناسبتی با سیاست کشور نداشت، در این بین نیز شایعه و دروغ پراکنی قدرت گرفت تا شکست انتخاباتی را موجه جلوه دهند و کمیته هایی بررسی تشکیل شد و یک سالی است که دهها میلیون دلار خرج شده ولی هنوز هیچ مدرکی نتوانسته اند ارائه دهند منتها مطبوعات هر چند یکی با پخش اخبار نادرست و دروغ سعی دارند تنور را همچنان گرم نگهدارند.

انگلستان
در سال گذشته سیاست دولت انگلستان جدایی از اتحادیه اروپا بود و در این کار نیز موفق شد، در یک همه پرسی مردم انگلستان تصمیم گرفتند از اتحادیه اروپا خارج شوند، دلیل خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به چند دلیل عمده بود نخست آنکه بی مورد بریتانیا سالانه شش بیلیون دلار به اتحادیه اروپا می پرداخت و این پول صرف نیازهای کشورهایی می شد که اتحادیه تصمیم می گرفت، مردم بریتانیا نیز اعتراض می کردند که پول مالیات کشورشان به جای خرج کردن در بریتانیا به دیگر کشورها پرداخت می شود، دوم محدودیت تجارت بود که اتحادیه اروپا محدودیتهایی برای بریتانیا ایجاد کرده بود و این برای اقتصاد انگلستان مناسب احوال کشور نبود و سوم اروپا خواهان مرزهای باز بود که پناهجویان و مهاجران جهان سوم و چهارم بتوانند به راحتی وارد انگلستان شوند و از مزایای خدمات اجتماعی استفاده کنند در این مورد نیز بریتانیا اعتقاد داشت و دارد که این امتیازات و خدمات را بدون عبور از سلسله مراتب و پروسه رسمی نباید به صرف مهاجر بودن به کسی داده شود، البته هنوز مساله ادامه دارد و اگر حزب کارگر انگلستان در انتخابات آینده پیروز شود بطور بی سابقه انگلستان را به سوی سوسیالیسم سوق خواهد داد، کوربین رهبر حزب کارگر انگلستان یک کمونیست افراطی می باشد که خواهان ملی کردن همه چیز می باشد از خانه های مردم گرفته تا بانکها، حزب کارگر میخواهد ارتش انگلستان را غیر اتمی کند اما مخالف داشتن بمب اتمی کره و ایران اسلامی نیست و می خواهد از سازمان ناتو خارج شود و با حزب الله هم پیمان گردد.

آلمان
سال گذشته در انتخابات آلمان خانم 1595-64مرکل باز هم توانست صدر اعظم آلمان انتخاب شود منتها ناچار شد با دیگر احزاب توافق اصولی کند و از آن موقعیت خاص که اجازه بی رویه به همه پناهندگان و پناهجویان بدون در نظر داشتن موازین قانونی اجازه اقامت صادر می کرد و خدمات اجتماعی در اختیارشان قرار می داد عقب نشینی کند، سیاست نادرست خانم مرکل معروف به مرزهای باز باعث گردید بیش از یک میلیون نفر از جهان سوم و چهارم در آلمان ساکن شوند و تنش فرهنگی و مذهبی ایجاد کنند، میزان تجاوز، دزدی و کارهای خلاف برخی از پناهجویان در آلمان بی سابقه بوده است. مورد دیگری که برای اروپا نیز گران تمام شد افت سهام بانکهای آلمان مخصوصاً دوچه بانک بود ولی این مشکل پس از پرداخت جریمه های چند بیلیونی دوباره بر طرف گردید، دولت امیدوار است امسال 100 هزار نفر از پناهجویان به کشورهای خود در خاورمیانه و آسیا بر گردند، البته این بیشتر یک آرزو است تا واقعیت تاریخی.

فرانسه
در میان کشورهای اروپایی1595-65 فرانسه بیش از سایر کشورها مشکل مهاجران غیر قانونی دارد و طبعاً تعداد مهاجران و پناهجویان به فرانسه نسبتاً بیشتر از سایر کشورها می باشد، برآورد شده است اگر روند افزایش مهاجران به همین شکل امروزی ادامه یابد در سال 2035 تعداد مهاجران از افریقا و خاورمیانه از جمعیت فرانسوی بیشتر خواهد بود و اکثر مردم فرانسه مسلمان خواهند بود. در دو سال گذشته عملیات تروریستی نیروهای وابسته به داعش بطور چشمگیر افزایش یافته و همین باعث گردید که جبهه ملی و طیف راست که نقشی در سیاست فرانسه نداشت دوباره احیاء شود و انتخاب مکرون که میانه رو می باشد نشان داده است که کرنش و گرایشی به جلوگیری از مهاجرت غیر قانونی دارد و محله هایی که بشکل خود گردان اداره می شدند دوباره به دست مقامات شهرداری و شهربانی در آمده اند، اما اقتصاد فرانسه رشد معقول و مناسب داشته و سال گذشته سالی مناسب احوال مردم از نظر مالی بوده است، به نظر می رسد همین روش رونق اقتصادی در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.

اسرائیل
در سال گذشته نیز مانند 69 سال گذشته عملیات 1595-66تروریستی علیه کشور و مردم اسرائیل صورت گرفت برخی رسانه ها این عملیات را مبارزات آزادی می خوانند و برخی آن را عملیات تروریستی، اما به دلیل جنگ داخلی سوریه و رویدادهایی که منجر شده تا نیروهای چند کشور در سوریه پایگاه و خاستگاه نظامی داشته باشند ناآرامی ها را بیش از سالهای دیگر به مرز اسرائیل نزدیک کرده است واحدهایی از حزب الله، سپاه قدس و ارتش سوریه در پی جنگهای پراکنده خود با مخالفان بشار اسد و برخی از نیروهای خلیفه گری در فاصله کمی از مرز اسرائیل قرار دارند، وجود این نیروها هیجاناتی را در پی داشت و دیدیم که برای بار اول اسرائیل رسماً مناطقی را در سوریه بمباران کرد، مورد دومی که در این چند هفته گذشته بحث و گفتگوی رسانه ها بود انتقال سفارت آمریکا به پایتخت رسمی اسرائیل اورشلیم بود، در واقع بر عکس آنچه مطبوعات نوشتند در سالهای 1990 دولت دموکرات در زمان ریاست جمهوری کلینتون اورشلیم را به پایتختی اسرائیل شناسایی کرد و این رویداد خبر تازه ای نبود منتها رسانه های طیف چپ بهانه ای به دست آورده اند تا به رئیس جمهور آمریکا و دولت اسرائیل حمله کنند، با این همه اسرائیل در سال گذشته توانست با چند کشور عرب دیگر که کمتر روابط سیاسی و اطلاعاتی داشت ارتباطاتش را گسترده تر کند و عملاً همکاری داشته باشد.

عربستان سعودی
در سالی که گذشت تنش میان سنی و شیعه شدت گرفت جهان عرب به رهبری عربستان ایران اسلامی شیعه را با حکومت آلمان نازی و هیتلر مقایسه کرد که قصد جهان گشایی دارد و هدف آن کشورهایی عربی هستند، موشک پراکنی حوثی ها از یمن به شهرهای عربستان که با موشک های ساخت ایران و حمایت مالی و سیاسی و نظامی ایران صورت می گیرد به وضع نابسامان موجود بین ایران و عربستان هیچ کمکی نمی کند، دراین بین سازمانهای سیاسی و امنیتی عربستان به پاکسازی مخالفان در درون کشور پرداختند که شباهت بسیار به یک کودتای تمام عیار بود، در پی سیاست خاص عربستان نخست وزیر لبنان را مجبور به کناره گیری کردند و از او خواستند که با عوامل حزب الله لبنان به شدت و جدیت عمل کند، در مورد وضع خاص ایران اتمی، عربستان اعتقاد دارد که اگر جهان آزاد نتواند کاری اساسی در باره اتمی شدن ایران اسلامی انجام دهد عربستان ارتش خود را مجهز به نیروی اتمی خواهد کرد.

روسیه
کشور فدرال روسیه در حقیقت هیچ تفاوتی1595-67 به جز ظاهر قضیه با دوران روسیه شوروی سابق ندارد، رهبران درجه اول کشور جملگی هسته های گذشته کمونیسم هستند این مورد در تمام کشورهای ماهواره ای سابق شوروی نیز صادق است، ولادیمیر پوتین رهبر دیکتاتور و تک رهبری است که بدون تعارف مخالفان خود را در داخل و خارج کشور نابود می کند و به راحتی کشته شدن و یا گم شدن مخالفان را اتفاقی می داند، شاید یکی از موفق ترین طرحهای روسیه بلعیدن ایران باشد که به شکل خزنده صورت گرفت و این کار ظریف بگونه ای بود که حتی توده ای های سابق نیز غافلگیر شدند امروز دهها هزار روس و شهروندان سابق کشورهای کمونیسم در ایران هستند و سیاست خارجی ایران اسلامی با سیاست خارجی روسیه یکسان و همخوانی دارد، هر چند ممکن است بسیاری از ایرانیان فکر کنند که چنین نمی باشد، سالها پیش خروشچف رهبر صدر هیئت رئیسه شوروی گفته بود نباید عجله کرد ایران عین سیب رسیده می ماند که روزی به دست ما خواهد افتاد، با همه اینها روسها شدیداً با کمبود مواد غذایی روبرو هستند و تعداد شهرهای روسیه انگشت شمار است اگر دولت روسیه روزی بخواهد خدمات اجتماعی که در کشورهای غربی متداول است مشابه آن را در روسیه داشته باشد ظرف یک ماه ورشکست خواهد شد.

چین
در سال گذشته کشور چین هم چنان گرفتار کمبود مواد سوختی و کشاورزی بود هجوم بی رویه کشاورزان به شهرهای بزرگ جهت زندگی بهتر اساساً فلاحت و کُل کشاورزی را دچار مشکلات کرده است و برآورد می شود در 25 سال آینده بزرگترین مشکل در کشور چین کمبود کشاورز خواهد بود، چهار بانک بزرگ چین که ادعا می کنند بزرگترین بانکهای جهان می باشند تابع قوانین بانکی بین المللی نمی باشند لذا اکثر بانکهای جهان این ادعای چین را قبول ندارند، از نظر نظامی در دوران قدرت دموکراتها در آمریکا چین آزادانه گستاخی هایی را انجام می داد از جمله ساختن جزایر مصنوعی که در صورت تکمیل می توانست ورود و خروج کشتی های جهان آزاد به جنوب شرق آسیا و استرالیا و نیوزیلند را کنترل کند، اما با بر سر کار آمدن جمهوریخواهان در آمریکا که کشتی های نظامی به منطقه ارسال داشتند فعالیت چین نیز به همان نسبت کمتر شد، در سال گذشته چین و عربستان قرارداد نظامی با هم امضاء کردند که مطابق آن چین موشک های میان بُرد به عربستان خواهد داد و عربستان در مقابل نفت خام به چین می دهد، مورد دیگر که در چند ماه اخیر مطرح شده سرکشی کره شمالی است که جهان آزاد می پندارد چین می تواند با فشارهای اقتصادی و تحریمهای خاص رهبر غوغا سالار کره شمالی را آرام کند.

ایران
در سالی که گذشت مردم ایران یکبار دیگر اظهار پشیمانی کردند که آقای1595-68 روحانی را برای ریاست جمهوری انتخاب کرده اند، پشیمانی مردم ایران در این گونه مسائل تازگی ندارد، ندانسته و بدون اندیشیدن کاری را انجام می دهند و سپس پشیمان می شوند منتها چون کم حافظه هستند اشتباهات مشخص تاریخی را تکرار می کنند، اما اصولاً در ایران اسلامی قانون و حقوق مدنی معنی ندارد، چند سال پیش خسروشاهی در مصاحبه ای گفته بود ما تنها 14 هزار خانه مردم را بدون دلیل ضبط کرده ایم، بهر سان مشکل دولت و مشکل نظام جمهوری اسلامی در وهله اول بی قانونی است مشکلات اقتصادی، سیاسی اجتماعی و اساساً بی خبری از علم عمران جملگی مطلوب و مناسب احوال مردم نمی باشد اما بی قانونی که بر اوضاع حاکم است در تاریخ منطقه بی سابقه است، مورد دیگری که زندگی را برای مردم غیر قابل تحمل کرده خرج بیلونها دلار برای سوریه و دیگر کشورهای عرب است و این در حالی است که مردم سخت گرفتاریهای مالی دارند و گرانی بی رویه زندگی را بر اکثر مردم طاقت فرسا کرده است، بانکها نیز پول سپرده مردم را بالا می کشند و دولت به جای رسیدگی واقعی به موضوع، بهانه می تراشد، دزدیهای بیلیونی رجال و وابستگان نظام نیز از اخباری است که مردم را به اعتراض و گلایه و سرکشی کشانده است.
امروز 2 ژانویه ششمین روزی است که مردم در شهرهای مختلف جمهوری اسلامی ایران دست به1595-69 اعتراض گسترده زده اند و با شعار دادن که تنها وسیله آگاهی رسانی آزاد در ایران می باشد از فساد و بی توجهی مسئولان کشور به گرانی بی سابقه که زندگی را برای همه مشکل کرده است خواهان رسیدگی به مشکلات ملت هستند، شعارها گاهی رنگ سیاسی و ملی گرایی نیز به خود می گیرد و رفتار نادرست و خشونت بارمقامات انتظامی با معترضان، اعتراضات را که اساساً حق و حقوق شهروندان است مبدل به یک پدیده سیاسی می کنند و به شکل غیر منطقی مردمان بیچاره ای که برای یک لقمه نان گرفتار هستند دشمن و مامور بیگانه شناسایی می کنند، گویی وظیفه دولت به جز دروغ پراکنی به بند کشیدن مردم است از هر زاویه ای که رویدادها را بررسی کنیم ایران ستیزی مشخص دیده می شود، جوامعی که بی قانونی را حمایت می کنند گرفتار پوسیدگی فکر و فرتوتگی رفتار هستند، دو موردی که مردم سر بزیر را بیش از حد سرکش کرده واقعیتی است که می بینند در حالی که در ایران اسلامی کمبودهای اجتماعی به اوج رسیده بیلیونها دلار پولهای نفت و مالیات را به سوریه و حزب الله و کشورهای افریقایی می فرستند و این در حالی است که مردم بسیاری از استانها آرزوی نوشیدن آب غیر آلوده دارند، و دیگر آنکه قانون در ایران دیگر هیچ معنی ندارد، اساساً کشور زیر چتر بی قانونی قرار گرفته است و تنها ارتباطات و موقعیتهاست که جای قانون را گرفته است، این روند و روش و طریقت اداره کشور نمی تواند دوام بیاورد، بهتر است آقای روحانی به مسئولیت خود بطور جدی توجه کند و از سرکوب مردم آزاده دست بردارد، و کمی هم به فکر سازندگی کشور باشد.

عراق، سوریه و لیبی
جنگهای داخلی و نابسامانیهای1595-70 منطقه عملاً سه کشور عراق، سوریه و لیبی را به مناطق ناآرام و بی ثبات در آورده است، از لیبی تنها نامی باقی مانده است، کشور لیبی بوسیله چند ارتش مستقل اداره می شود، دولت واقعی وجود ندارد و آینده آن هر روز تاریکتر می گردد، سوریه چندین پاره شده است، جنگهای داخلی کشور را از نظر اقتصادی فلج کرده و حداقل پنج کشور بیگانه در سوریه نیرو دارند و دهها ارتش مستقل و نیمه مستقل درگیر جنگی بی فرجام با هم دیگر هستند از سوریه تنها دمشق و مناطق حومه آن کمی امنیت دارند، در بخشهای پراکنده سوریه نیز ارتش مناطقی را تحت نفوذ خود دارد. عراق نیز به زور پولهای نفت و دخالت و کمک های خارجی و مخصوصاً به علت انکه یک منطقه ضربه خور در خاورمیانه می باشد توانسته است کم و بیش با سازش با ایران، ترکیه، روسها و آمریکا بشکل نامطلوب ادامه حیات دهد، منتها آینده عراق نیز زیاد شفاف نمی باشد.

ژاپن
پس از جنگ دوم جهانی ژاپن اجازه نداشت که ارتش داشته باشد منتها به مرور نیروی دفاع ملی تشکیل داد و طی چند دهه این نیرو مبدل شد به یکی از قویترین ارتشهای غیر اتمی منطقه. ژاپن اقتصاد سالم و مستحکمی دارد و مردم کشور به نظم و پشتکار اعتقاد دارند و برای بهبود جامعه کوتاهی نمی کنند، تولیدات و صادرات کشور اصولی و با محاسبات منطقی صورت می گیرد و طرحهای بلند مدت آن با دقت و درایت اجرا می شود، اخیراً سرکشی رهبر کره شمالی در تهدید بی مورد ژاپن باعث نگرانی رهبران و مردم کشور شده است، اگر مسئله کره شمالی و رهبر نامتعادل آن حل نشود احتمال عکس العمل مقابله به تهدید کره شمالی از ژاپن بسیار است، و اگر این معادله طولانی گردد ژاپن بر خلاف میل سیاسی و مردمی ناچار خواهد بود در فکر تهیه بمب های اتمی برای دفاع از کشور باشد.

سازمان ملل
یک بدنه بی اراده و بیهوده بین المللی است که 25 هزار نفر حقوق بگیر دارد، اساساً همان سازمان ملل متفق سابق است با همان بی ارزشی منتها دوام و قوامش در دست چند دولت است که هر طور بخواهند خمیره آن را شل و سفت می کنند در سالی که گذشت برای هزارمین بار بیهوده بودن این نهاد نمایشی برای جهانیان ثابت شد، در روزهای اخر سال پیش باز به سر و صدای بی مورد پرداخت و برای دریافت و اضافه بودجه درخواست کرد، منتها آمریکا 285 میلیون دلار از بودجه پرداختی دو سال آینده که تعهد کرده بود قطع کرد. آمریکا 22 درصد بودجه سازمان ملل را پرداخت می کند، منتها سازمان ملل پول را از آمریکا می گیرد و علیه منافع آمریکا فعالیت می کند احتمالاً از این پس شاهد نرمش و انعطاف این تشکیلات نسبت به درخواستهای آمریکا خواهیم بود.