یک دیدگـاه
در پی رویدادهای اخیر ارمنستان، که اعتراضات و راهپیماییهای شهروندان نتیجه مطلوب داشت و دولت سرژ سرکیسیان کناره گیری کرد تا دولتی موقت امور را تا انتخابات آینده اداره کند، مقامات ایرانی به دولت و مردم ارمنستان تبریک گفتند که توانسته اند بدون ضرب و شتم و بکار گیری نیروی قهریه “پیام آزادی” را به نتیجه مطلوب برسانند، آنچه برای گیرندگان این پیام هضم پیام را بیگانه می کند، اعتراضات مردمی در ایران است که دولتها در ایران سالهاست بدون توجه به درخواستهای
مردم تنها راه تبادل افکار و شنیدن حرفهای مردم را با زور سرنیزه، زندان و شکنجه پاسخ می دهند، و اعتنائی هم به وجود و خواست مردم ندارند چه برسد به پیام آنها، ایجاد بحران کاذب نمی تواند بحرانهای واقعی را پوشش دهد، بلکه دشواریها را بیشتر می کند، فرض را بر آن بگیریم که تمام اقدامات ایران در لبنان، یمن، عراق و سوریه برای خیر مردم شیعه آن کشورها می باشد، اما مردم ایران که گرفتار درد نان شب هستند، بیکار و بیمار و پریشان و نگران از فردای خود و خانواده می باشند، چه لزومی دارد نسبت به رفاه ابتدایی آنها بی توجهی بشود، تا سازمانهای حزب الله و حماس گردنشان با پول و سرمایه ملی ایران کلفت گردد، مقامات دولتی خوب می دانند اتفاقات کازرون تنها برای جدایی و تقسیمات استانی نیست، بلکه مردم خسته و عصبانی از وعده های دروغین مقامات و دولت است که زندگی ملت بزرگ ایران را نابسامان و نا آرام کرده و گویا مقامات با تمام نیرو می کوشند که “امید” آدمیت بودن را در ذهن ایرانیان منهدم کنند، دولت آقای روحانی باید بداند، ریشه های عمیق و کهن فرهنگی در ایران بقدری تنومند و استوار است که حملات تاتارها، مغول و عرب نتوانست اندیشه ایرانیت را و پایگاه های مستحکم آن را در میان ایرانیان خشک کند، به جای آنکه دولت آقای روحانی فرصت دهد که مردم با نشاط فکری زنجیرهای اسارت را پاره کنند کاری کرده که بسیاری ترک سخن کرده اند و گوشه گیری را ترجیح می دهند، آسیب این کار نهایتاً دولت احساس خواهد کرد سستی در اندیشیدن بیماری بزرگ اجتماعی است که هیچ شمعی را نمی تواند روشن کند چه برسد به مشعل فروزان حقانیت که دولت در وعده های انتخاباتی خود به نحوی به مردم وعده می داد، هیچ تیشه ای نمی تواند درخت تنومند فرهنگ ایران را ناکار کند تمام کارابزار هم که وجود داشته باشد، باز نمی توان درون اندیشی را از مردم گرفت، بسیار طبیعی است جمهوری اسلامی کشوری است که در یک جایگاه حساس جغرافیایی قرار دارد که دوستان او در منطقه بسیار اندک هستند، آنهایی هم که ادعای دوستی می کنند برای بهره بردن از منابع سرشار ایران است، اما تعداد دشمنان سیاسی و مذهبی ایران بسیارند و خطر افرین، مسلماً نمی توان بی توجه به این مهم بود، حتی روسیه که ظاهراً با ایران مناسبات دوستانه دارد فکر بلند مدت خود را که داشتن بخشی از خاک ایران به عنوان منطقه ضربه خور است همچنان پیگیری می کند، اما نمی توان با علوم عقلی و حکمت و بینشمندی مخالفت کرد، آزاد اندیشی و آزاد زیستی اگر ترقی و قوت برای کشور ایجاد می کند، تنها در رفاه بودن قانون خواهد بود، قانون، امروز در کشور معنی و مفهوم دیگر پیدا کرده است، که اساس آن رشوه و باج و ارتباطات معنی قانون را دارد، اگر دولت روحانی به این مهم بی توجه باشد روز به روز نحیف و علیل خواهد شد، و بقیه اعتبار خود را هم از دست خواهد داد.
***
*روز 18 ماه می، در پادگانی نزدیک شهر “حما” سوریه که مهمترین پادگان و مرکز فرماندهی نیروهای سپاه قدس در سوریه می باشد، یک واحد از نیروهای مخصوص به این پادگان از راه زمینی حمله کردند و 8 موشک زمین به زمین شلیک کرده که مرکز فرماندهی، انبار مهمات و تسلیحات پادگان منهدم گردید در این عملیات تعدادی از فرماندهان و سپاهیان نیروهای قدس و چند نفر نظامی سوری نیز کشته شدند، بطور رسمی هیچ سازمانی مسئولیت این عملیات را بعهده نگرفته است، البته سازمانی گمنام ادعا کرده که عملیات بوسیله نیروهای ویژه سازمان یاد شده صورت گرفته است اما نام سازمان نامشخص و ساختگی است و از سابقه آن هیچ کس اطلاعی ندارد، احتمال بسیار دارد که ارتش دفاعی اسرائیل مسئول عملیات بوده منتها با نامی “مستعار”.
*در انتخابات اخیر عراق
، با آنکه دولت ایران میلیونها دلار خرج کرد تا کاندیدای مورد نظر خود را به مقام نخست وزیری عراق برساند اما نتواست اکثریت آرا به اندازه کافی بیاورد. “مقتدی صدر” در واقع برنده واقعی انتخابات عراق است، با آنکه خود کاندید انتخاباتی نبود اما طرفداران و حزب او توانستند بیش از دیگر احزاب نماینده به مجلس بفرستند، لذا بدون آنکه “مقتدی صدر” نخست وزیر باشد دولت را در دست دارد، صدر مخالف ایران و امریکا است و به دلیل سیاستهای خاص خود مورد توجه شیعه و سنی نیز می باشد، برای خود ارتش میلیشیا دارد و در مدیریت سیاسی و وضع پریشان عراق پس از سقوط صدام توانایی و اقتدار نشان داده است.
*پس از ماه رمضان،
دولت آمریکا طرح پیشنهادی خود را برای فلسطین اعلام خواهد کرد، و این طرح عملاً طرح تقسیم مناطقی است که اسرائیل و فلسطین با هم درگیر هستند، طرح قطعی نخواهد بود، اما از پیش آمریکا طرح را به سعودی، کویت، امارات، اردن، قطر ومصر ارائه داده است، روسها نیز از طرح کلی و تقسیمات احتمالی در منطقه اطلاع دارند “کوشنر” داماد آقای ترامپ برای گفتگوها درباره طرح مزبور مرتب در پایتختهای دول عرب دیده می شود و نماینده خاص رئیس جمهور آمریکا در این مورد است، طرح صلح کامل در ماه جون اعلام خواهد گردید، طبعاً محمود عباس با هر طرحی مخالفت خواهد کرد، اما برخی از رهبران فلسطین در مورد طرح نوین دیدگاه مثبت دارند از جمله “محمود دهلان” که بزرگترین دشمن و حریف محمود عباس بشمار می رود.
*در ادامه ناآرامیهای سوریه، مقامات نظامی دمشق خبر دادند که روز 19 می، چند فروند هواپیمای شکاری اسرائیلی از طریق لبنان به حریم هوایی سوریه وارد شدند، کمتر اتفاق می افتد که نیروی هوایی اسرائیل از طریق لبنان به سوی سوریه پرواز کنند، ارتش لبنان به پدافند هوایی خود آماده باش داده است، با این حال احتمالاً هواپیماها اسرائیلی برای جمع آوری اطلاعات و تصویر برداری از مناطق نظامی وارد سوریه شده اند، لذا شاید در هفته آینده دوباره شاهد بمباران برخی از انبارهای اسلحه و مهمات در سوریه باشیم.
*روسیه با فرستادن موشک های خاصی که برای کوبیدن دیوارهای دفاعی ارتش اسرائیل در مناطق جولان می باشد ارتش سوریه را تقویت کرد این موشکها که بر روی ماشیهای تانک مانند سوار می باشند، قادر هستند تا مسافت 6 کیلومتر سه موشک که هر کدام 500 کیلو مواد منفجره حمل می کنند با هم و یا مجزا شلیک کنند، منابع نظامی می گویند در جنگ واقعی بسیاری از این موشکها پیش از شلیک منهدم خواهند شد.
*جرمی کُربین
رئیس حزب کارگر انگلستان، که یک کمونیست می باشد و اساساً به حماقت و رفتار و کردار و گفتار غیر معقول در سیاست انگلستان شناسایی می شود، از معدود کسان در میان سیاستمدارن انگلستان است که ازدواج شاهزاده هری با بانو میگن را تبریک نگفت، بی لیاقتی و منفی بودن جرومی کُربین به حزب کارگر انگلستان آسیب بسیار رسانده و عملاً حزب کارگر را دو پاره کرده است، کوربین برای جلب رای مردم از ملی کردن خانه های مردم، منحل کردن ارتش، هم پیمان شدن با حزب الله و خارج شدن از پیمان ناتو سخن می راند اما تمام سفرهای خود را با بلیط درجه یک و ماندن در بهترین هتلها روزگار سپری می کند و بهانه او برای این کارها “زحماتی است که برای خدمت به خلق متحمل می شود”.
*اصولاً بازار نفت
جهانی متعادل می باشد، اما هر چند یکبار هیجانات بی مورد سیاسی بر بورس و بازار نفت اثر منفی می گذارد و قیمتها بی مورد بالا می روند، کارتل های نفتی تقریباً بر 90درصد نفت جهان، بر قیمت، استخراج و اکتشافات نفتی و نفتکشها کنترل دارند، و این توانایی را دارند که اگر لازم باشد قیمت نفت را گران و یا ارزان کنند، ضمن اینکه چون کارتل ها با پایگاه های سیاسی در ارتباط می باشند همکاریهایی نیز با هم دارند، حتی کشورهای که مجزا و بشکل مستقل عمل می کنند گرفتار کارتل ها می باشند، روسیه یکی از این کشورها می باشد که اگر در قیمت فروش نفت خام زیاد دخالت کند کارتل ها از نظر سیاسی برای آن کشور مشکلاتی دیگر در دیگر زمینه ها ایجاد می کنند بدون آنکه نامی از نفت برده شود، و البته روسیه نیز متوجه می شود و بدون ایجاد دیالوگ و ارتباط قیمت ها را مناسب بازار قیمت گذاری می کند، اما کشوری مانند ایران نخست قدرت تشخیص درستی از بازار نفتی را پس از 40 سال نتوانسته شناسایی کند دوم آنکه می پندارد فروش نفت ارزان پاسخ و راه چاره محسوب می شود.